شماره مقاله:4412
بالى، جزيرهاي در بخش شرقى اندونزي كه به سبب آداب و سنن بومى ساكنانش
شهرت جهانى دارد و از ارزش والاي جهانگردي بهرهمند است.
بالى جزيرهاي است مستطيلى شكل به ابعاد حدود 113 كم از مشرق به مغرب و 56
كم از شمال به جنوب (خانجى، 2/121) با مساحتى برابر 633 ،5 كم 2 ( اندونزي،
كه در 7/1 كيلومتري مشرق جاوه واقع شده، و محدود است از شمال به درياي
جاوه، از مشرق به تنگة لُمبُك، از جنوب به اقيانوس هند و از مغرب به تنگة
بالى كه آن را از جاوه جدا ساخته است. اين جزيره بين 8 و 3 تا 8 و 52 عرض
جنوبى و 112 و 6 تا 113 و 20 طول شرقى واقع شده است (سامى، 2/1218).
اندونزي به علت گستردگى شرقى - غربىِ جزاير متعددش داراي 3 وقت رسمى است
(نك: ه د، اندونزي) و بالى در بخش وقت مركزي اين كشور قرار دارد كه 8 ساعت
جلوتر از وقت گرينويچ است ( اندونزي، 11). بالى يكى از جزاير سوند كوچك و
مهمترين آنهاست كه همه آتشفشانى و كوهستانيند.
يك سلسله مرتفعات آتشفشانى سراسر جزيرة بالى را از مشرق به مغرب در بر
گرفته است و آن را به دو قسمت مشخص تقسيم مىكند كه نيمة شمال شرقى آن
كوهستانى، و نيمة جنوب غربى آن مسطح و هموار است. در قسمت كوهستانى قلل
آتشفشانى چندي وجود دارد كه مرتفعترين آنها گونونگ آگونگ1 به ارتفاع 142
،3متر از سطح درياست ( بريتانيكا ) و از ديگر قلل آن مىتوان باتور، باتوكاو و
مِربوك را نام برد. نيمة غربىِ جنوب غربى از رسوبات همين كوهها تشكيل شده
است كه خاكهاي آتشفشانى بسيار حاصلخيز جزيره را بهوجود آوردهاند. در فاصلة
بين مرتفعات شمالى و درياي جنوب رودهاي متعددي به موازات يكديگر قرار
دارند كه اهم آنها عبارتند از ا¸يونگ، اوندا، سَنگ سَنگ و سَباح. در اين
جزيره درياچههاي آب شيرين چندي نيز وجود دارد كه باتور، بويان، برَتان و
تم بلنگان از آن جملهاند.
آب و هواي بالى استوايى معتدل، و باران سالانة آن از 500 ،1تا 000
،2ميلىمتر است كه در تابستان مىبارد و زمستانهاي آن خشك و بىباران است.
آب و هواي بالى مانند ديگر جزاير اندونزي تحت تأثير بادهاي موسمى قرار دارد
كه زمستانهاي خشك و بىباران آن همزمان با بادهاي موسمى جنوب شرقى است
(همانجا؛ 1 .(EI
آب و هواي معتدل، باران فراوان و خاكهاي آتشفشانى بسيار مستعد يكى از
غنىترين پوششهاي گياهى منطقه را در اين جزيره به وجود آورده است كه از
نظر نوع آن را حد فاصل بين تيرههاي آسيايى و بخش استراليايى جزاير
اندونزي تشخيص دادهاند (همانجا).
مهمترين محصول كشاورزي جزيرة بالى برنج است كه خوراك غالب اهالى را
تشكيل مىدهد. محصولات كشاورزي غذايى ديگر آن از نوع ريشهايهاست (همانجا).
از جمله فرآوردههاي كشاورزي ديگري كه بيشتر جنبة صادراتى دارد، مىتوان
نارگيل، بادام زمينى، قهوه، كائوچو، قرنفل، نيل و انواع ميوههاي استوايى
را نام برد. قهوة بالى از بهترين انواع است كه در دامنههاي آتشفشانى
شمالى به دست مىآيد (هارد جونو، .(181
جمعيت بالى كه در 1971م/1350ش بالغ بر 000 ،120،2نفر بوده ( بريتانيكا )، در
1993م/1372ش به 000 ،856،2نفر رسيده است كه تراكمى برابر 507 نفر در كم 2
داشته است ( اندونزي، .(254
بوميان بالى از لحاظ زبان، خط و ادبيات با ساكنان شرق جاوه ارتباط و شباهت
نزديك دارند ( 1 )، EIولى بخش عمدة جمعيت جزيره را مهاجران خارجى تشكيل
مىدهد كه در بخش ساحلى چينيها و مسلمانان را شامل مىگردد. چند قرن قبل از
اين، مردمان بالى از زن و مرد از طريق ازدواج با مهاجران درآميختند و به
دين حنيف اسلام درآمدند و اكنون فرزندان آنان در روستاهاي داخلى جزيره
زندگى مرفه و موفقيتآميزي دارند. علاوه بر اين اختلاط ، شماري از بوميان
اصلى بالى براي رهايى از قوانين و سنن دشوار طبقاتى به اسلام روي
آوردهاند، ولى به هر روي، مسلمانان بخش نسبتاً اندكى از جمعيت جزيره را
تشكيل مىدهند كه شمار آنان رو به تزايد است. با اينهمه، بسياري از مردم
بالى در برابر اسلام مقاومت به خرج داده، ميراث ادبى و مذهبى را كه در
جاوه با اشاعة اسلام متحول شده - اما هرگز محو نشده بود - زنده نگاه
داشتهاند (ريكلفس، 85). اكثر جمعيت بالى را پيروان آيين هندو تشكيل مىدهد
كه در جامعة آن اختلاف طبقاتى شديد - اما نه به شدت هندوستان - حكمفرماست
و 9 10 جمعيت به طبقة سودرا، يا پست تعلق دارند. تركيب فعلى جمعيت بالى
چنين است: مسلمان 22/5%؛ پرتستان 58/0%؛ كاتوليك 47/0%؛ هندو 18/93%؛ بودايى
55/0 % ( اندونزي، .(254
بالى با وسعت كم از جزاير پر جمعيت اندونزي است و به همين سبب جزو نقاطى
است كه دولت در نظر دارد بخشى از جمعيت آن را به جزاير كم جمعيتتر مانند
سوماترا، سولاوزي و كاليمانتان منتقل سازد ( اندونزي، 17).
بيشتر مردم بالى در روستاهايى زندگى مىكنند كه هر يك از آنها داراي يك
معبد و يك ميدان براي مراسم سنتى و يك بازار عمومى براي مبادلات بازرگانى
است. خانوادهها در فضاي محصور با ديوارهاي ضخيم سنگى زندگى مىكنند (
بريتانيكا ).
مهمترين شهر بالى دِنپاسار پايتخت جزيره است. از جمله شهرهاي مهم ديگر
اينها را مىتوان نام برد: سينگاراجا، كلونك كونك (مركز منبتكاري و
جواهرسازي)، گيانجار (كه بازار معروفى دارد) و اوبود (كه در دامنة كوهستان
واقع است و مناظر زيبايى دارد).
اهالى بالى علاقة مفرطى به موسيقى، شعر، رقص، آواز، جشن و شادي و نيز
صنايع مستظرفه و بازيهاي شرط بندي دارند و نويسندگان بالى را گوهر استوا و
بهشت معرفى كردهاند و اين تعريفها به مناسبت شكوه و زيبايى مناظر طبيعى و
زندگى آرام و هنري مردم آنجاست (وحيد، 33-34). مجموع اين عوامل، جزيرة
بالى را به صورت يكى از تماشاگاههاي اندونزي درآورده است كه از نظر
جهانگردي درصدر فهرست ديدنيهاي آن كشور قرار دارد. در 1972م كانون جهانگردي
بالى به وسيلة دولت ايجاد شد و تاكنون مهمانسراها و تسهيلات فراوانى براي
جلب جهانگردان به وجود آورده است («راهنما...1»، .(173
از نظر تاريخى نام بالى در تواريخ چينى مربوط به سالهاي 647 و 992م ديده
مىشود. بعد از آن، به صورت بخشى از سلطنت بزرگ هندي مشرق جاوه به نام
ماجاپاهيت كه در 1518م مغلوب مسلمانان گرديد، از اين جزيره ياد شده است.
در آن زمان گروهى از هندوها به جزيرة بالى پناهنده شدند و شاهزادة آنها
استقلال خود را اعلام كرد و اين استقلال تا قرن 12ق/18م كه وي مغلوب
هلنديها شد، در بالى پابرجا بود ( 1 .(EI
سليمان مهري از مؤلفان و جغرافىنويسان اسلامى سدة 10ق/16م در اثر خود
المنهاج الفاخر كه به 7 باب تقسيم شده، خط عرض بندرهاي موجود بر سواحل
معمور و مشهور را تعيين مىكند و از جزاير بزرگ و آباد و فاصلة بلاد عرب با
ساحل هند غربى و فاصلة شرق افريقا و بندرهاي سوماترا، جاوه و بالى بحث
كرده، و مطالبى دربارة اين جزيره نوشته است (كراچكوفسكى، .(566 هلنديها
نخستينبار در 1597م به بالى راه يافتند و كمپانى هند شرقى در قرن 16م طرف
معاملة آنها قرار گرفت، ولى تسلط كامل هلنديها بر جزيرة بالى در 1908م صورت
پذيرفت. در هنگام جنگ جهانى دوم ژاپنيها به سبب اهميت سوقالجيشى بالى
آن را اشغال كردند و تا فورية 1942م آن را در تصرف داشتند. در آن تاريخ
بالى دوباره به اشغال هلنديها درآمد، تا اينكه در 1945م/1324ش اندونزي به
استقلال نهايى رسيد. از مشخصات عمدة بالىدر سالهاياخير تعلقخاصآن
بهاستقلال اندونزي و ادامةجنگهاي پارتيزانى با هلنديها بعد از اعلام استقلال
در 1945م بود («اندونزي كنونى2»، .(111
مآخذ: اندونزي، دفتر مطالعات سياسى و بينالمللى وزارت امور خارجه، تهران،
1372ش؛ خانجى، محمدامين، منجم العمران، قاهره، 1325ق/1907م؛ ريكلفس، م.،
تاريخ جديد اندونزي، ترجمة عبدالعظيم هاشمىنيك، تهران، 1370ش؛ سامى،
شمسالدين، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ وحيد مازندرانى، ع.، سرزمين
هزاران جزيره، تهران، 1345ش؛ نيز:
Britannica; EI 1 ; Hardjono, J., Indonesia, Land and People, Djakarta, 1971;
Indonesia 1977, Department of Information, Djakarta; Indonesia Handbook 1977,
Department of Information, Djakarta; Indonesia Now, Ministry of Information,
Djakarta; Krachkovski o , I. Yu., X Arabskaya geograficheskaya literatura n ,
Izbrannie sochineniya, Moscow/Leningrad, 1957, vol. IV.
محمدحسن گنجى