شماره مقاله:4441
بايْبورْد، مركز استانى به همين نام، در شمال شرقى آناتولى، در حوضة شرقى
درياي سياه، در كشور تركيه.
موقعيت جغرافيايى: استان بايبورد ميان استانهاي طرابوزان در شمال، ارز روم
در مشرق، گوموشخانه در مغرب و ارزنجان در جنوب واقع شده است. مساحت آن
652 ،3كم 2 و شامل 4 بخش و 177 روستاست V/3250) ؛ YA, «دائرةالمعارف...1»،
.(V/228
شهر بايبورد در كنار رودخانة چوروق در جلگهاي به طول 30 كم كه از آبرفت آن
رود و ريزآبهاي آن شكل گرفته، بنا گرديده است. ارتفاع آن از سطح دريا 550
،1و بلندي تپهاي كه قلعة شهر برفراز آن بنا شده، 660 ،1متر است 3252)
V/3203, .(YA, بخش بزرگى از جلگة بايبورد براي كشاورزي مناسب، و زمينهاي آن
حاصلخيز است (همانجا). مهمترين كوه آن كوپ است. اين استان تا
1306ش/1927م جزئى از ايالت ارز روم بود و از آن تاريخ مدتى به استان
گوموشخانه ضميمه شد (همان، 3252 3250, .(V/3203, آب و هواي بايبورد داراي
ويژگيهاي اقليمى آناتولى شرقى و حوضة درياي سياه است، چنانكه تابستانهاي
آن گرم، و زمستانها سرد است. در 1376ش/1997م جمعيت آن 489 ،101نفر بوده
است كه 500 ،46نفر آنها در مركز استان سكنى داشتهاند («مؤسسه...2»، .(1
نام و پيشينة تاريخى آن: دربارة نامگذاري اين شهر، آگاهى دقيقى در دست
نيست. منابع ارمنى سدههاي نخستين ميلادي نام آن را بايبِرد (موسى خورنى،
135)، پايپِرت و پابِرت، آوردهاند (نك: IA, .(II/365 در منابع تاريخى روم
شرقى بايبِردُن ( پاولى، آمده است. منابع اسلامى نيز نام آنجا را به صورت
بابرت نوشته، آن را از توابع ارز روم و نواحى ارمينيه دانسته، و زيباييهاي
آنجا را ستودهاند (ياقوت، 1/444- 445؛ حمدالله، 96). منابع متأخر نام آنجا را
به صورت بايبرت نيز آوردهاند (ابوبكر طهرانى، 1/35). احتمال داده مىشود كه
«بيرت» به معنى قلعة مرتفع باشد، اما براي «با» مفهومى بهنظر نمىرسد
(«دائرةالمعارف»، .(V/226 جهانگردان ونيزي كه در سدة 9ق/15م از آنجا عبور
كردهاند، نام آن را «برَيبرت» نوشتهاند ( سفرنامهها...،227). مآخذ عثمانى
نيز عموماً آنجا را به صورت بايبورد و بايبرد آوردهاند (طورسون بيك، 109 ؛
عاشق پاشازاده، 179؛ كمال پاشازاده، 7/202). در منابع فارسى آن را به صورت
باي برد نيز نوشتهاند (روملو، 60).
تاريخ: ناحيهاي كه بايبورد در آن بنا شده، زيستگاه اقوام خَلَد بوده است
(«دائرةالمعارف»، همانجا)؛ بدينسبب، ساحل نشينان درياي سياه ساكنان اين
منطقه را خَلَد مىخوانند ، IA) همانجا). اين سرزمين پس از آن به ترتيب در
قلمرو دولت روم بزرگ، روم شرقى و بيزانس قرار گرفت و جزئى از ايالت خلد
يايكى از 7بطرك نشين آن محسوب مىشد. يوستىنيانوس امپراتور روم شرقى قلعة
آنجا را بازسازي كرد و بر استحكامات آن افزود («دائرةالمعارف»، همانجا). در
سدههاي 4 و 5م، بايبورد و ناحية اسپير و اطراف آن در حاكميت خاندان ارمنى
باگراتونى بود (موسى خورنى، همانجا؛ پاسدرماجيان، 129). به احتمال بسيار به
هنگام فتوحات مسلمانان نيز، اين شهر همچنان در حاكميت آن خاندان بوده است
(«دائرة المعارف»، همانجا).
شهر بايبورد در جريان مهاجرت اقوام ترك به آناتولى از نخستين منزلگاههاي
آنان محسوب مىشد. طغرل سلجوقى به هنگام حمله به آناتولى و ارمينيه در
446ق/1054م گروهى از سواران خود را به اطراف رودخانة چوروق و كوههاي پَرخَر
روانه ساخت، اما مهاجرت اصلى قبايل ترك پس از نبرد ملازگرد در 464ق/1072م
انجام پذيرفت. بايبورد مدتى نيز تحت فرمان سُلدُقيان بود كه در ارز روم
حكومت داشتند. اميران خاندان دانشمند نيز مدتى بر اين ناحيه فرمان راندند ،
IA) همانجا).
پس از فروپاشى حكومت سلدقيان، اين ناحيه در قلمرو سلاجقه درآمد، چنانكه
طغرل از اميران سلجوقىِ ارز روم در عمران و آبادي آن كوشيد («دائرة
المعارف»، همانجا). بايبورد به سبب قرار داشتن بر سر راه بازرگانى ايران -
طرابوزان، اهميت اقتصادي ( سفرنامهها، 93)، و درآمد بسياري داشته، چنانكه
حقوق ديوانيش بالغ بر 21 هزار دينار بوده است (حمدالله، همانجا).
بايبورد در دورة ايلخانان يكى از مراكز فرهنگى به شمار مىرفت، مدارسى چون
محموديه و ياقوتيه در آنجا ساخته شد و دارالجلال لقب گرفت («دائرة المعارف»،
همانجا). دانشمندانى مانند اخى احمدي و اكملالدين محمد بايبرتى در اين
مدارس پرورش يافتند. مدتى نيز بايبورد از مراكز اخيگري بود (نك: ه د، اخى).
پس از ايلخانان، جلايريان و سپس امير مطهرتن، بايبورد را همراه با شهرهاي
ارزنجان، اسپير و ترجان، تحت ادارة خود درآوردند II/366) ؛ IA, ابوبكر طهرانى،
روملو، همانجاها). آنگاه اميران خاندانهاي قره قويونلو و آققويونلو آنجا را
زير فرمان خود گرفتند و عثمان بيك آق قويونلو ادارة آنجا را به برادرزادهاش
قتلوبيك واگذارد (ابوبكر طهرانى، 90؛ روملو، 135). جنگ ابوسعيد تيموري و اوزون
حسن آققويونلو با سلطان محمد دوم (فاتح) پادشاه عثمانى در اين منطقه روي
داد (بدليسى، 575؛ عاشق پاشازاده، كمال پاشازاده، همانجاها؛ هامر پورگشتال،
1/608؛ سفرنامهها، 294- 295) و پس از آن بايبورد به تصرف صفويان درآمد. با
شكست ايران در جنگ چالدران بابيورد و ارزنجان نيز در قلمرو عثمانى قرار گرفت
(شاو، 1/152). اگر چه، در دورة شاه طهماسب اول قزلباشها قلعة آنجا را ويران
ساختند (روملو، 429-430؛ نويدي، 99، هينتس، 20؛ سومر، 83 -84)، اما به تدريج از
نفوذ صفويان در اين ناحيه كاسته شد. در دورة حاكميت دولت عثمانى، بر اثر
جنگهاي مختلف، به ويژه جنگهاي روس - عثمانى در سدة 13ق/19م و نيز جنگ
جهانى اول، اين ناحيه توسط روسها اشغال شد، اما پس از آن روز به روز توسعه
يافت، به طوري كه امروزه يكى از شهرهاي آباد تركيه است («دائرةالمعارف»،
.(V/227-228
اوليا چلبى سياح بزرگ ترك در سدة 11ق/17م از اهميت قلعه، مساجد، گرمابهها،
خانقاهها و محلات آن كه شامل محلاتمسلمان نشين و مسيحىنشين بوده است،
به تفصيل بحث مىكند (2/344- 345). خرابههاي قلعة بايبورد كه سرسى به وصف
آن پرداخته (ص 48)، و نيز مسجد كبير، مسجدو زاوية اخى احمد از آثار مهم
تاريخى اين شهر به شمار مىروند («دائرة المعارف»، همانجا). از آنجا كه به
احتمال بسيار، صحنههايى از حوادث داستان دَده قورقوت در اينجا اتفاق
افتاده، از نظر ادبيات ترك از اهميت خاصى برخوردار است 367) II/ .(IA,
مآخذ: ابوبكر طهرانى، ديار بكريه، به كوشش نجاتى لوغال و فاروق سومر،
آنكارا، 1962م؛ اوليا چلبى، سياحت نامه، به كوشش احمد جودت، استانبول،
1314ق/ 1896م؛ بدليسى، شرف خان، شرف نامه، به كوشش محمد عباسى، تهران،
1343ش؛ پاسدرماجيان، هراند، تاريخ ارمنستان، ترجمة محمد قاضى، تهران، 1366ش؛
حمدالله مستوفى، نزهة القلوب، به كوشش گ. لسترنج، ليدن، 1331ق/1913م؛
روملو، حسن، احسن التواريخ، به كوشش عبدالحسين نوايى، تهران، 1349ش؛
سرسى، لوران، ايران در 1839-1840م، ترجمة احسان اشراقى، تهران، 1362ش؛
سفرنامههاي ونيزيان در ايران، ترجمة منوچهر اميري، تهران، 1349ش؛ سومر،
فاروق، نقش تركان آناطولى در تشكيل دولت صفوي، ترجمة احسان اشراقى و محمد
تقى امامى، تهران، 1371ش؛ شاو، ا. ج. و ا. ك. شاو، تاريخ امپراتوري عثمانى
و تركية جديد، ترجمة محمود رمضان زاده، مشهد، 1370ش؛ عاشق پاشازاده، درويش
احمد، تواريخ آلعثمان، به كوشش همت على بيگ، استانبول، 1332ق؛ كمال
پاشازاده، احمد، تواريخ آل عثمان، به كوشش شرف الدين توران، آنكارا،
1954م؛ موسى خورنى، تاريخ ارمنستان، ترجمة گئورگى نعلبنديان، ايروان،
1984م؛ نويدي، زين العابدين، تكملة الاخبار، به كوشش عبدالحسين نوايى،
تهران، 1369ش؛ هامر پورگشتال، يوزف، تاريخ امپراتوري عثمانى، ترجمة زكى
على آبادي، به كوشش جمشيد كيانفر، تهران، 1369ش، هينتس، والتر، شاه
اسماعيل دوم صفوي، ترجمة كيكاووس جهانداري، تهران، 1371ش؛ ياقوت، بلدان؛
نيز:
IA; Pauly; T. C. Basbakanl o k Devlet Istatistik Enstit O s O , www. die. gov.
tr / turkish / sonist / nufus / bayburt. gif; T O rkiye diyanet vakf o Isl @ m
ansiklopedisi, Istabul, 1992; Tursun Bey, T @ r Q h-i Eb O 'l- Feth, ed. A.M.
Tulum, Istanbul, 1977; YA.
على اكبر ديانت