دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 11

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 11

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بحيري‌جلد: 11نويسنده:  
 
 
شماره مقاله:4542















بَحيري‌، عنوان‌ مشتركى‌ براي‌ اعضاي‌ خاندانى‌ محدث‌ كه‌ از سدة 4 تا 6ق‌/10 تا
12م‌ در نيشابور مى‌زيستند و غالباً «مزكّى‌» بوده‌اند. وجود نام‌ بَحير در سلسلة
نسب‌ اين‌ خاندان‌، به‌ صورت‌ بحير بن‌ نوح‌ بن‌ حسين‌ - نياي‌ خاندان‌ كه‌ چندان‌
نكته‌اي‌ دربارة او دانسته‌ نيست‌ - سبب‌ نامبرداري‌ ايشان‌ به‌ بحيري‌ شده‌ است‌.
اگرچه‌ نام‌ بحيريها كمتر در طبقات‌ شافعيان‌ آمده‌ است‌، اما براساس‌ جمع‌ِ
اطلاعات‌، ايشان‌ شافعى‌ بوده‌اند. افراد اين‌ خاندان‌ كه‌ نامشان‌ در بيشتر سلسله‌
سندهاي‌ روايى‌ در اسانيد نيشابور، به‌ عنوان‌ حلقه‌اي‌ مهم‌ ديده‌ مى‌شود، اغلب‌
به‌ عنوان‌ «اهل‌ عدل‌» در حديث‌ شناخته‌ شده‌اند. به‌ همين‌ سبب‌، از زمان‌
ابوعمرو محمد بن‌ احمد (د 396ق‌/1006م‌)، ايشان‌ را به‌ عنوان‌ «مزكى‌» مى‌شناختند
و اين‌ امر نه‌ تنها در علم‌ رجال‌، بلكه‌ در امر قضا نيز در تزكية شاهد، خود
نموده‌ است‌. در يك‌ ديدگاه‌ كلى‌ در امر قضا، موضوع‌ تزكيه‌ نزد خاندان‌ بحيري‌،
نقش‌ بسزايى‌ در برتري‌ يافتن‌ جايگاه‌ قضايى‌ِ شافعيان‌ بر حنفيان‌ نيشابور داشته‌
است‌. خاندان‌ بحيري‌، به‌ ويژه‌ در علم‌ رجال‌ بسيار توانا بودند و در مباحث‌
مربوط به‌ جرح‌ و تعديل‌ و نيز بررسى‌ اسانيد روايات‌ جايگاه‌ مهمى‌ داشتند.
در بررسى‌ احوال‌ اين‌ خاندان‌، ابوالحسين‌ احمد بن‌ محمد بن‌ جعفر (د 375ق‌/985م‌)
به‌ عنوان‌ آغازگر سلسلة بحيري‌، داراي‌ اهميت‌ است‌. وي‌ كه‌ نزد كسانى‌ چون‌ ابن‌
خزيمه‌ و ابوالعباس‌ سراج‌ حديث‌ شنيد، با سماع‌ نزد طبقات‌ پيشين‌، به‌ علو اسانيد
خود همت‌ گماشت‌ و با سفر به‌ عراق‌ و استماع‌ از كسانى‌ چون‌ ابوالقاسم‌ بغوي‌ و
ابوبكر باغندي‌، اسانيد عراقى‌ را ره‌آورد خود ساخت‌. وي‌ در عراق‌ و نيشابور،
مجالس‌ املا تشكيل‌ داد و كسانى‌ چون‌ حاكم‌ نيشابوري‌ و ابوطيب‌ طبري‌ نزد او به‌
استماع‌ و استملا پرداختند (ابن‌ ماكولا، 1/465؛ سمعانى‌، الانساب‌، 1/291) و ذهبى‌
چنانكه‌ خود مى‌گويد، جزئى‌ از عوالى‌ او را در اختيار داشته‌ است‌ (
سير...،16/366). فرزند او ابوعمرو محمد (نخستين‌ مزكى‌ از اين‌ خاندان‌، نك:
بوليه‌، 193 -192 )، از حفّاظ بوده‌، و سيوطى‌ نام‌ او را در طبقات‌ الحفاظ آورده‌
است‌ (نك: ص‌ 420؛ نيز ابن‌ نقطه‌، تكملة...، 1/232). ابوعمرو طى‌ سفرهاي‌ متعدد،
به‌ استماع‌ از بزرگانى‌ چون‌ ابوبكر قطيعى‌ پرداخت‌ و اربعينى‌ با اسانيد عالى‌
ترتيب‌ داد كه‌ در اختيار ذهبى‌ ( تذكرة...،3/1082-1083) بوده‌ است‌ (نيز نك:
سهمى‌، 641). جالب‌ آنكه‌ در شمار راويان‌ او كسى‌ چون‌ حاكم‌ نيشابوري‌ - با توجه‌
به‌ كبر سن‌ نسبت‌ به‌ وي‌ - ديده‌ مى‌شود (ابن‌ ماكولا، همانجا؛ ذهبى‌، تاريخ‌...،
336، تذكرة، 3/1083).
شاخةمهم‌ خاندان‌بحيري‌ را اخلاف‌ ابوعمرومحمد تشكيل‌مى‌دهند. فرزندان‌ وي‌، سعيد،
عبدالرحمان‌ و عمرو، و فرزندان‌ ايشان‌ همچون‌ ابوسعيد اسماعيل‌ بن‌ عمرو،
ابوالحسن‌ عبدالله‌ و ابومحمد عبدالحميد فرزندان‌ عبدالرحمان‌، و نيز عبدالرحمان‌
بن‌ عبدالله‌ و على‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالحميد و بسياري‌ديگراز اعضاي‌ اين‌خاندان‌
(نك: بوليه‌، 199 -198 )، غالباً از بزرگان‌ ديار خود و ديگر بلاد علم‌ آموخته‌، و
به‌ بسياري‌ كسان‌ آموزش‌ داده‌اند (مثلاً نك: صريفينى‌، 197- 198، 364؛ ابن‌
نقطه‌، تكملة، 1/146، 371، 373، التقييد، 2/231؛ سمعانى‌، التحبير، 1/394؛ ذهبى‌،
سير، 18/103). در سخنان‌ منقول‌ از ايشان‌ تأكيد بر پيروي‌ از سنت‌ و جماعت‌ و
دوري‌ از افتراق‌ به‌ چشم‌ مى‌آيد (نك: ابن‌ نقطه‌، همان‌، 2/19- 20؛ ذهبى‌، همان‌،
18/343).
بحيريها غالباً با سفرهاي‌ بسيار سعى‌ در ديدار مشايخ‌ مختلف‌ و ارتقاي‌ اسانيد
حديثى‌ خود داشتند. ترتيب‌ دادن‌ مجالس‌ درس‌ و املا، روايت‌ آثار بزرگان‌ همچون‌
مسند ابوعوانه‌ (نك: ابن‌ نقطه‌، التقييد، 2/146؛ براي‌ روايت‌ اثري‌ ديگر، نك:
ابن‌ ناصرالدين‌، 1/361)، دادن‌ اجازة روايت‌ به‌ راويان‌ از سوي‌ بسياري‌ از
ايشان‌ (مثلاً نك: ذهبى‌، سير، 20/157) و مخصوصاً اشتغال‌ به‌ امر تزكيه‌ - كه‌
ظاهراً اصلى‌ترين‌ دليل‌ اشتهار ايشان‌ بوده‌ است‌ - اين‌ خاندان‌ را در زمان‌ خود،
به‌ قطبى‌ حديثى‌ و قضايى‌ بدل‌ كرده‌ بود. در ميان‌ ايشان‌ تنها ابوسعيد اسماعيل‌
بن‌ عمرو (د 501 ق‌/1108م‌) است‌ كه‌ منابع‌ به‌ تدريس‌ فقه‌ او اشاره‌ كرده‌اند
(نك: صريفينى‌، 197) و كسانى‌ هم‌ مانند ابوعثمان‌ سعيد بن‌ محمد (د 451ق‌/ 1059م‌)
به‌ تصوف‌ گراييده‌، با اعضاي‌ خاندان‌ قشيري‌ بسيار در ارتباط بوده‌اند (مثلاً نك:
حاكم‌، 475؛ نيز نك: صريفينى‌، 364)؛ ابوعثمان‌ سعيد همچنين‌ در دربار غزنوي‌
داراي‌ جايگاه‌ بود و در جنگ‌ هند و روم‌، سلطان‌ محمود را همراهى‌ مى‌كرد (ذهبى‌،
سير، 18/103-104). از نيمة سدة 6 ق‌ به‌ بعد، از اعضاي‌ جديد اين‌ خاندان‌، كمتر در
منابع‌ ياد شده‌ است‌.
مآخذ: ابن‌ ماكولا، على‌، الاكمال‌، حيدرآباد دكن‌، 1381ق‌/1961م‌؛ ابن‌
ناصرالدين‌، محمد، توضيح‌ المشتبه‌، به‌ كوشش‌ محمد نعيم‌ عرقسوسى‌، بيروت‌، مؤسسة
الرساله‌؛ ابن‌ نقطه‌، محمد، التقييد، به‌ كوشش‌ شرف‌الدين‌ احمد، حيدرآباد دكن‌،
1404ق‌/1984م‌؛ همو، تكملة الاكمال‌، به‌ كوشش‌ عبدالقيوم‌ عبدرب‌النبى‌، مكه‌،
1410ق‌؛ حاكم‌ نيشابوري‌، محمد، تاريخ‌ نيشابور، به‌ كوشش‌ ريچارد فراي‌، لندن‌،
1965م‌؛ ذهبى‌، محمد، تاريخ‌ الاسلام‌، حوادث‌ سالهاي‌ 381-400ق‌، به‌ كوشش‌ عمر
عبدالسلام‌ تدمري‌، بيروت‌، دارالكتاب‌ العربى‌؛ همو، تذكرة الحفاظ، حيدرآباد دكن‌،
1390ق‌/ 1970م‌؛ همو، سير اعلام‌النبلاء، به‌كوشش‌ شعيب‌ ارنؤوط و ديگران‌، بيروت‌،
1403ق‌/ 1983م‌؛ سمعانى‌، عبدالكريم‌، الانساب‌، به‌ كوشش‌ عبدالله‌ عمر بارودي‌،
بيروت‌، 1408ق‌/1988م‌؛ همو، التحبير، به‌ كوشش‌ منيره‌ ناجى‌ سالم‌، بغداد،
1395ق‌/ 1975م‌؛ سهمى‌، حمزه‌، تاريخ‌ جرجان‌، حيدرآباد دكن‌، 1387ق‌/1967م‌؛
سيوطى‌، طبقات‌ الحفاظ، بيروت‌، 1403ق‌/1983م‌؛ صريفينى‌، ابراهيم‌، تاريخ‌ نيسابور
(منتخب‌ السياق‌ عبدالغافر فارسى‌)، به‌ كوشش‌ محمدكاظم‌ محمودي‌، قم‌، 1362ش‌؛
نيز:
, R. W., The Patricians of Nishapur, Massachusetts, 1972.
فرامرز حاج‌منوچهري‌

 






/ 524