شماره مقاله:4283
بابىِ حَلَبى، مصطفى بن عبدالملك (عثمان) (د اواخر ذيحجة 1091/ ژانوية 1681)،
اديب، شاعر و قاضى حنفى حلب.
محبى كه معاصر وي بوده، در خلاصة الاثر اطلاعات نسبتاً جامعى از زندگى او
به دست داده است. مصطفى در «باب» يكى از روستاهاي حلب زاده شد (محبى،
4/385؛ نيز نك: هوار، 327 )، در همانجا به تحصيل علوم رايج پرداخت، سپس در
1051ق/1641م براي تكميل تحصيلات فقهى آهنگ دمشق كرد (همانجا) و به خدمت
ابن حسام، قاضىالقضات دمشق رسيد. اشعاري نيز در ستايش ابن حسام از او
باقى است (محبى، 4/377-382). بابى در اين شهر نزد عبدالرحمان عمادي و
نجمالدين غزي دانش آموخت (همو، 4/377؛ طباخ، 6/362)، سپس به آناتولى
(آسياي صغير) سفر كرد (زيدان، 630) و در آنجا به تدريس پرداخت. وي در
آناتولى گام در وادي عرفان نهاد و طريقت مولويه را برگزيد (محبى، طباخ،
زيدان، همانجاها). او در آن ديار با بزرگان و دولتمردان دستگاه عثمانى
مصاحبت و همنشينى داشت و مدايحى نيز در ستايش شيخالاسلام يحيى افندي و
همچنين وزير اعظم احمد پاشا كوپريلى سروده است (هوار، .(328
بابى در شهرهاي بزرگى همچون طرابلس شام، مغنيسا و بغداد به شغل قضا پرداخت
و در 1091ق قاضى مدينه شد (محبى، همانجا)؛ در همان سال به مكه رفت و پس
از گزاردن مناسك حج، در اواخر ذيحجه درگذشت (همو، 4/385).
بابى در شعر از شاعران بزرگ كهن تقليد مىكند و آثارش آكنده از واژگان و
نامهاي خاص و تصاوير و ايهامهاي معروف است؛ او نيز بر ويرانههاي منزلگه يار
مىگريد و با ذكر نام يكى از جايگاهها يا يكى از معاشيق خيالى، شنونده را به
عصر جاهلى باز پس مىكشاند. در آنچه محبى ابداعات او مىخواند،
چنداننوآورينمىتوانيافت. آياقصيدهاي كه در رثاي دندان بركندة خويش
سروده، و هوار (همانجا) جالب توجه پنداشته است، نوآوري تلقى مىشود؟
تنها اثر برجاي مانده از او ديوان شعري است II/357) كه در بيروت
(1289ق/1872م، نيز 1326ق/1908م) به چاپ رسيده است. طباخ نيز ضمن
مجموعهاي با عنوان العقود الدرية فى الدواوين الحلبية كه در حلب (1929م)
منتشر شده، به شرح احوال و اشعار مصطفى بابى پرداخته است.
مآخذ: زيدان، جرجى، «تاريخ آداب اللغة العربية»، مؤلفات، بيروت، 1402ق/
1982م، ج 14؛ طباخ، محمد راغب، اعلام النبلاء، حلب، 1344ق/1926م؛ محبى،
محمدامين، خلاصة الاثر، بيروت، دارصادر؛ نيز:
; Huart, Cl., Litt E rature arabe, Paris, 1920.
ايرانناز كاشيان