دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 11

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 11

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برزنجى‌جلد: 11نويسنده:  
 
 
شماره مقاله:4740















بَرْزَنْجى‌، محمد بن‌ عبدالرسول‌ بن‌ عبدالسيد (1040-1103ق‌/ 1630-1692م‌)، مفسر و
فقيه‌ صوفى‌ مشرب‌ شافعى‌. نسب‌ وي‌ به‌ امام‌ حسن‌ مجتبى‌(ع‌) مى‌رسد (نك: مرادي‌،
3/65). وي‌ در روستاي‌ برزنج‌ در شهر زور، در غرب‌ ايران‌، متولد شد. در موطن‌ خود
نزد پدرش‌ قرآن‌ و برخى‌ علوم‌ و معارف‌ را فراگرفت‌ و از كسانى‌ مانند محمد شريف‌
كورانى‌ و ابراهيم‌ بن‌ حسن‌ كورانى‌ و احمد قشاشى‌ علوم‌ رسمى‌ و معارف‌ طريقت‌ را
آموخت‌ (همانجا).
برزنجى‌ براي‌ فراگيري‌ دانش‌ به‌ همدان‌، عراق‌، قسطنطنيه‌، شام‌، مصر و يمن‌
سفرها كرد و از بسياري‌ دانشمندان‌ بهره‌ها برد. در ماردين‌، حلب‌ و دمشق‌ از
كسانى‌ چون‌ احمد سلاحى‌، ابوالوفا عرضى‌، محمد كواكبى‌، عبدالباقى‌ حنبلى‌ و
عبدالقادر صفوري‌ علم‌ آموخت‌. او همچنين‌ در بغداد از شيخ‌ مُدلِج‌، و در مصر از
محمد جابلى‌، على‌ شبراَملِسى‌، محمد عنانى‌ و برخى‌ ديگر علم‌ و دانش‌ فرا گرفت‌.
سرانجام‌ به‌ حجاز رفت‌ و نزد علماي‌ حرمين‌ همچون‌ اسحاق‌ بن‌ جعمان‌ زبيدي‌، على‌
ربيعى‌، على‌ عقيبى‌ تغري‌ و عبدالملك‌ سجلماسى‌ بهره‌ها برد (همانجا). وي‌ در
مدينه‌ ملازم‌ ابراهيم‌ كورانى‌ و احمد قشاشى‌ شد و از بزرگان‌ و علماي‌ آن‌ شهر
گرديد و به‌ تدريس‌ پرداخت‌ (فاسى‌، 2/354؛ تعليقات‌...، 192-193). اگر چه‌ نام‌
شاگردان‌ وي‌ را نمى‌دانيم‌، ولى‌ ابوالحسن‌ محمد بن‌ عبدالهادي‌ تَتَوي‌ سِندي‌ (د
1139ق‌/1824م‌) و عبدالقادر فاسى‌ از جمله‌ راويان‌ برزنجى‌ به‌ شمارند (نك:
كتانى‌، 1/148، 2/767).
از سرزمينهاي‌ دور دست‌ براي‌ حل‌ و فصل‌ مسائل‌ عقلى‌ و نقلى‌ مذاهب‌ اربعه‌ به‌
نزد برزنجى‌ مى‌رفتند و او به‌ سهولت‌ و نيكوترين‌ بيان‌ آنها را جواب‌ مى‌داده‌
است‌ (مرادي‌، 3/65 - 66؛ تعليقات‌، 193-194). گويا به‌ مدت‌ 7سال‌ از جانب‌ سلطان‌
ابراهيم‌ خان‌ از امراي‌ مكه‌ به‌ وي‌ منصب‌ قضا پيشنهاد مى‌شد، اما وي‌ به‌ سبب‌
زهد آن‌ را رد مى‌كرد (همان‌، 193) و فقط به‌ تدريس‌ و تأليف‌ پرداخت‌. سرانجام‌ در
مدينه‌ وفات‌ يافت‌ و در بقيع‌ در مقبرة برزنجيها مدفون‌ گشت‌ (مرادي‌، همانجا).
فرزندان‌ و اولاد او نيز عالمان‌ و فاضلان‌ و مفتيان‌ شافعى‌ در مدينه‌ گرديدند.

آثار: از برزنجى‌ تأليفات‌ پرشماري‌ بر جاي‌ مانده‌ است‌ كه‌ آنها را بالغ‌ بر 90
اثر دانسته‌اند (مرادي‌، 3/65؛ تعليقات‌، 194). تنها اثر چاپ‌ شدة وي‌ الاشاعة
لاشراط الساعة دربارة نشانه‌هاي‌ آخر الزمان‌ و بر پايى‌ قيامت‌ است‌ و شامل‌
نشانه‌هاي‌ ظهور مهدي‌ موعود (ع‌) نيز هست‌ و بالمآل‌ از ديدگاه‌ احاديث‌ و روايات‌
عامه‌ به‌ مسألة مهدويت‌ مى‌پردازد.
خود برزنجى‌ در سبب‌ تأليف‌ كتاب‌ گويد كه‌ چون‌ سيوطى‌ در خطبة شرح‌ الصدور مطالب‌
مربوط به‌ برزخ‌ را ذكر كرده‌، و كتابى‌ نيز دربارة بعث‌ مردگان‌ و آخرت‌ به‌ نام‌
البدور السافرة تأليف‌ كرده‌ بود، خواست‌ كه‌ كتابى‌ بنگارد تا «برزخى‌» بين‌ دو
كتاب‌ وي‌ و يا مقدمه‌اي‌ بر آن‌ دو كتاب‌ باشد (برزنجى‌، 2). كتاب‌ به‌ 3 باب‌
عمده‌ تقسيم‌ مى‌شود: در باب‌ اول‌ به‌ ظهور و اتمام‌ نشانه‌هاي‌ بعيد كه‌ از رحلت‌
رسول‌ اكرم‌ (ص‌) شروع‌ مى‌شود، توجه‌ كرده‌، و به‌ طور فشرده‌ و فهرست‌ وار به‌
وقايع‌ مهم‌ تاريخ‌ اسلام‌ پرداخته‌ است‌: همچون‌ خلافت‌ عمر و عثمان‌ و واقعة
جمل‌، صفين‌ و نهروان‌ و نبرد امام‌ حسن‌(ع‌)، واقعة عاشورا، فتنه‌هاي‌ زمان‌
بنى‌مروان‌ و فاطميان‌، ظهور معتزله‌ و قرمطيان‌ و نيز فتح‌ بيت‌المقدس‌ توسط صلاح‌
الدين‌ ايوبى‌؛ در باب‌ دوم‌ به‌ ظهور و گسترش‌ فساد اجتماعى‌ و اخلاقى‌ در جامعة
اسلامى‌ مى‌پردازد و در خاتمه‌ برخى‌ احاديث‌ متناسب‌ با موضوع‌ را ذكر مى‌كند؛ و
در باب‌ سوم‌ به‌ نشانه‌هاي‌ بزرگ‌ و نزديك‌ به‌ برپايى‌ قيامت‌ كه‌ در پى‌ هم‌
خواهد آمد، مى‌پردازد و بر آن‌ است‌ كه‌ اين‌ ترتيب‌ را هيچ‌كس‌ مانند وي‌ نياورده‌
است‌.
برزنجى‌ ظهور مهدي‌ (ع‌) را از نخستين‌ نشانه‌هاي‌ نزديكى‌ قيامت‌ ياد مى‌كند و در
بخشى‌ جداگانه‌ به‌ ذكر نام‌ و نسب‌ و اشاره‌ به‌ برخى‌ روايات‌ مربوط به‌ مهدي‌
(ع‌) از عامه‌ مى‌پردازد و مدينة فاضله‌ در عصر ظهور آن‌ حضرت‌ را ذيل‌ روايت‌
«يملا´ الارض‌ قسطاً و عدلاً كما ملئت‌ ظلماً و جوراً» ترسيم‌ مى‌كند (ص‌ 89 -90).
هنگام‌ ذكر نام‌ و نسب‌ حضرت‌، وي‌ را طبق‌ روايات‌ معتبر از اولاد فاطمه‌(ع‌) و از
اخلاف‌ يكى‌ از حسنين‌(ع‌) مى‌داند (ص‌ 88).
وي‌ به‌ مناسبت‌ برخى‌ ديدگاههاي‌ رايج‌ ميان‌ حنفيان‌ و معتزليان‌ عصر خود را نيز
به‌ نقد گرفته‌ است‌ (ص‌ 46، 170-172).
برزنجى‌ الاشاعه‌ را در مدينه‌ در 1076ق‌ به‌ پايان‌ برده‌ است‌ (نك: ص‌ 190). اين‌
كتاب‌ در قاهره‌ (1325ق‌) به‌ كوشش‌ محمد بدرالدين‌ نعسانى‌ و بار ديگر در 1393ق‌
در همانجا و نيز دمشق‌ (1989م‌) انتشار يافته‌ است‌.
ديگر آثار وي‌ كه‌ نسخه‌هاي‌ خطى‌ آن‌ موجود است‌، اينهاست‌: الاسعاد و الاسعاف‌
ممن‌ حضرفتح‌ بلغراد يا القصيدة اللامية البلغرادية، كه‌ نسخه‌اي‌ از آن‌ در
دارالكتب‌ مصر يافت‌ مى‌شود (نك: S, GAL, )؛ II/529-530 الاسفار عن‌ اصل‌
الاستخارة، كه‌ نسخه‌اي‌ از آن‌ در كتابخانة ملى‌ ايران‌ موجود است‌ (ملى‌،
10/631)؛ الهام‌ الصواب‌ لاولى‌الالباب‌، انهارالسلسبيل‌ لرياض‌ انوارالتنزيل‌،
بغيةالطالب‌ لايمان‌ ابى‌طالب‌ و التأييد و العون‌ للقائلين‌ بايمان‌ فرعون‌، كه‌
نسخه‌هايى‌ از آنها در برلين‌ و قاهره‌ و دمشق‌ و پتنه‌ موجود است‌ (نك: ظاهريه‌،
تصوف‌، 1/223؛ II/511 ؛ GAL, آلوارت‌، شم 3399 ,2451 ؛ سداد العلم‌ و سدادالدين‌
فى‌ اثبات‌ النجاة و الدرجات‌ للوالدين‌ (ظاهريه‌، تصوف‌، 2/32)؛ السنا و السنوت‌
فيما يتعلق‌ بالقنوت‌ (همان‌، حديث‌، 234؛ فهرس‌ ...، 6/130)؛ شرح‌ الخارق‌ وجرح‌
المارق‌ (جبوري‌، 2/433)؛ العقاب‌ الهاوي‌ على‌ الثعلب‌ العاوي‌، كه‌ ظاهراً تا
1092ق‌ آن‌ را به‌ اتمام‌ رسانيده‌ است‌ و نسخه‌هايى‌ از آن‌ در مجموعة گارت‌ و
كتابخانة بريل‌ ليدن‌ موجود است‌ (حتى‌، شم 1526 ؛ II/530 )؛ GAL,S, قدح‌ الزند و
قدح‌ الرمدفى‌ رد جهالات‌ اهل‌ سرهند و الناشرة الناجرة للفرقةالفاجرة، كه‌ در رد
ادعاهاي‌ شيخ‌ احمد سرهندي‌ است‌ (نك: آصفيه‌، 2/350- 351، 363-364)؛ مرقاة الصعود
الى‌ فهم‌ اوائل‌ العقود، در تفسير اوايل‌ سورة مائده‌ (كوپريلى‌، 1/112). كتابى‌
به‌ نام‌ نواقض‌ الروافض‌ (للروافض‌) از محمد بن‌ عبدالرسول‌ برزنجى‌ (د 1123ق‌)
نيز ياد شده‌ كه‌ احتمالاً مراد همين‌ برزنجى‌ (د 1103ق‌) است‌ (نك: مرادي‌، 3/65)
و نسخه‌هايى‌ از آن‌ در پاريس‌ ( دوسلان‌، شم و برلين‌ ( آلوارت‌، شم و نيز
نسخه‌اي‌ در قم‌ موجود است‌ (نك: مرعشى‌، 19/331-332؛ براي‌ آثار منسوب‌، نك: حسن‌،
1/325- 326؛ نيز شورا، 4/130-131؛ براي‌ نسخة يك‌ اجازه‌ و يك‌ يادداشت‌، نك:
فهرست‌ ...، 1/118؛ لُث‌، .(272
مآخذ: آصفيه‌، خطى‌؛ برزنجى‌، محمد، الاشاعة لاشراط الساعة، قاهره‌، 1393ق‌؛
تعليقات‌ بر الاشاعة... (نك: هم ، برزنجى‌)؛ جبوري‌، عبدالله‌، فهرس‌ المخطوطات‌
العربية فى‌ مكتبة الاوقاف‌ العامة فى‌ بغداد، بغداد، 1974م‌؛ حسن‌، كسروي‌،
تعليقات‌ بر ديوان‌ الاسلام‌ ابن‌ غزي‌، بيروت‌، 1411ق‌/1990م‌؛ شورا، خطى‌؛
ظاهريه‌، خطى‌؛ فاسى‌، محمد، الفكر السامى‌ فى‌ تاريخ‌ الفقه‌ الاسلامى‌، به‌ كوشش‌
عبدالعزيز قاري‌، مدينه‌، 1397ق‌/1977م‌؛ فهرست‌ المخطوطات‌ دارالكتب‌ المصرية،
قاهره‌، 1375ق‌/ 1956م‌؛ فهرس‌ مخطوطات‌ جامعة الملك‌ سعود، رياض‌، 1404ق‌/1984م‌؛
كتانى‌، عبدالحى‌، فهرس‌ الفهارس‌ و الاثبات‌، به‌ كوشش‌ احسان‌ عباس‌، بيروت‌،
1402ق‌/ 1982م‌؛ كوپريلى‌، خطى‌؛ مرادي‌، محمد، سلك‌ الدرر، بيروت‌، 1408ق‌/1988م‌؛
مرعشى‌، خطى‌؛ ملى‌، خطى‌؛ نيز:
Ahlwardt; De Slane ; GAL; GAL, S; Hitti, Ph.K. et al., Descriptive Catalog of
the Garrett Collection of Arabic Manuscripts, Princeton, 1938; Loth, O., A
Catalogue of the Arabic Manuscripts in the Library of the India Office, Osnabr O
ck, 1975.
سيمين‌ محقق‌

 






/ 524