شماره مقاله:4310
بادِسى، عنوانى منسوب به شهر بادس (ه م) كه دستكم 3 تن از بزرگان و
مشاهير مراكش بدان منسوب بودهاند:
1. ابويعقوب يوسف زهيلى بادسى (زنده در اوايل سدة 8ق/14م)، صوفى و عارف.
وي از قبيلة زهيله بود كه گروهى از بازماندگان آن طى سدههاي 8 و 9ق در
حدود بادس مىزيستند (نك: ابن خلدون، 6(1)/234). گرچه روزگار او نزديك به
زمان تاريخنگاران بزرگى همچون ابن خطيب (مق 776ق/1374م) و ابن خلدون (د
808ق/ 1405م) بوده، از زندگى او جز مطالبى اندك و نيز شرح حالى كه در
المقصدالشريف عبدالحق بادسى (نك: دنبالة مقاله) آمده است، چيز ديگري در دست
نيست. ابن خطيب از او با القابى همچون ولىالله، امام كبير و عارف شهير ياد
مىكند ( نفاضة...،253)، و ابن خلدون او را بزرگترين و آخرين ولى سرزمين
مغرب و يكى از صوفيانى معرفى مىكند كه به مهدويت و انتظار ظهور عقيده
داشتهاند (1(3)/588، 6(1)/234). ابويعقوب و نوادگان او پيوسته مورد احترام
سلاطين و بزرگان سرزمين مغرب بودند (نك: ابن خطيب، همانجا؛ ابن خلدون،
1(3)/588؛ مراكشى، 9/183)؛ عالمان و عارفان معاصر وي براي آموزش و نيز تبرك
نزد او مىرفتند، و كراماتى را نيز به او نسبت دادهاند (ابن خطيب،
الاحاطة...، 3/133-134؛ ابن قاضى، 1/223). مزار ابويعقوب در كنار رود بادس، در
خارج شهر، مأمن و زيارتگاه مريدان بود و لئون افريقى (حسن بن محمد وزان
زياتى) از اين مكان به صورت «مزار سيدي بويعقوب» نام برده است (نك: I/860
, 2 .(EI
2. عبدالحق بادسى، ابومحمد ابن اسماعيل بن احمد (د پس از 722ق/1322م)،
فاضل و تذكرهنويس مراكشى. از زندگى او اطلاعى در دست نيست؛ با اين حال،
از نسبتهايى چون غرناطى و خزرجى كه درپى نام او آمده است، مىتوان حدس
زد كه به خزرجيان منسوب است و خاندانش از غرناطه برخاستهاند.
المقصدالشريف و المنزع اللطيف فى ذكر صلحاء الريف كه شهرت عبدالحق مرهون
آن است، در 711ق و به شيوة التصوف تادلى (ه م) تأليف شده است. وي در
اين اثر شرح احوال عارفان و بزرگان ريف، در مغرب اقصى را گرد آورده است و
در ضمنِ آن به برخى از عارفان و شخصيتهاي علمى و دينى و مؤلفانى كه در
جاي ديگر ذكري از آنان نيست و ظاهراً معاصر او بودهاند، اشاراتى دارد. محمد
بن جعفر كتانى در سلوة الانفاس از اين كتاب مطالبى نقل كرده است و از
كلام وي چنين برمىآيد كه در هنگام تأليف كتاب خود، چند نسخه از آن را در
دست داشته است (نك: ابن سوده، 72)؛ اما امروزه نسخههاي شناخته شدة كتاب،
منحصر به نسخة كتابخانة رباط (شم 1419) و نيز نسخة متعلق به كتابخانة شخصى
كتانى است (نك: همانجا؛ نيز II/337 S, .(GAL, به گفتة كولَن اين دو نسخه
اختلاف بسيار با يكديگر دارند (نك: 2 ، EIهمانجا). اين اثر توسط لوي پرووانسال
به فرانسه ترجمه شد و در «تاريخ شرفا1» به چاپ رسيد. كولن نيز تعليقات با
ارزشى شامل نكات مفيد جغرافيايى و جامعهشناسى دربارة كتاب دارد كه همراه
با ترجمة پرووانسال در پاريس (1926م) به چاپ رسيده است. اما متن اصلى
كتاب هنوز به چاپ نرسيده است (نك: كردعلى، 60).
3. ابوحسون على بن محمد وطاسى، آخرين امير سلسلة بنىوطاس (دربارة شرح
زندگى و احوال او، نك: ه د، وطاس، بنى).
مآخذ: ابن خطيب، محمد، الاحاطة فى اخبار غرناطة، به كوشش محمد عبدالله عنان،
قاهره، 1395ق/1975م؛ همو، نفاضة الجراب، به كوشش احمد مختار عبادي و
عبدالعزيز اهوانى، قاهره، دارالكاتب العربى؛ ابن خلدون، العبر؛ ابن سوده،
عبدالسلام، دليل مورخ المغرب الاقصى، تطوان، 1369ق/1950م؛ ابن قاضى
مكناسى، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، 1973م؛ كردعلى، محمد، «مجموعة الرقم
العربية»، مجلة المجمع العلمى العربى، دمشق، 1932م، شم 12؛ مراكشى، عباس،
الاعلام لمن حل مراكش و اغمات من الاعلام، به كوشش عبدالوهاب بن منصور،
رباط، 1980م؛ نيز:
2 ; GAL, S.
مريم صادقى