شماره مقاله:4337
باروسى، سلمبن حسن، منسوببه باروس از روستاهاينزديك نيشابور. نام وي را
سالم (سلمى، طبقات...، 114، 269؛ نيز نك: عروسى، 137) نيز آورده اند. سال
تولد و وفات وي به درستى معلوم نيست، ولى چون از معاصران حمدون قصار (د
271ق/884م) و ابوتراب نخشبى (د 245ق/859م) بوده است (نك: همانجا)، مىتوان
او را در شمار صوفيان سدة 3ق/9م به شمار آورد.
مطابق منابع موجود، نخستين كسى كه از باروسى ياد كرده، ابوعبدالرحمان سلمى
است. وي در تاريخ الصوفيه، باروسى را استاد حمدون قصار و فردي مستجاب
الدعوه معرفى كرده است (نك: سمعانى، 1/255). كتاب تاريخ الصوفية سلمى
اكنون در دست نيست، ولى در كتاب طبقات الصوفية وي اگر چه عنوان مستقلى
به باروسى اختصاص داده نشده، اما ذيل عنوان حمدون قصار و محفوظ بن محمود
(سلمى، همانجاها)، از او به عنوان مصاحب آن دو ياد شده است.
آنچه از گفت و گوي باروسى با محمدبن كرّام (د 256ق)، پيشواي مذهب كراميه،
بر مىآيد، اين است كه وي رويكردي انتقادي نسبت به زهدگرايى افراطى زمان
خود داشته است (نك:خواجهعبدالله،122). البته چنين گرايشى اختصاص به يك
فرد يا به محلى خاص همچون نيشابور نداشته است و در سراسر حوزههاي تصوف
ديده مىشد. ابونصر سراج در مقدمة كتاب اللمع اين نكته را كه انتقاد از روش
زاهدانة صوفيه در آن روزگار رواج داشته است، خاطر نشان مىسازد (ص 3) و سبب
نگارش اين كتاب را بررسى و نقد اينگونه انتقادات ذكر مىكند (ص 4).
اين سخن كه باروسى از بنيان گذاران ملامتيه بوده است (نك: زرين كوب،
337) پذيرفتنى نيست؛ زيرا اولاً در كتابهاي مهم شرح احوال صوفيه، چون
اللمع سراج، التعرف كلاباذي و حلية الاولياء ابونعيم، ذكري از او نيست، و
سلمى نيز كه خود از بزرگان صوفية نيشابور بود، در كتاب طبقات الصوفية خود كه
ترجمة احوال و شرح اقوال مشاهير صوفيه تا زمان اوست، در ذيل عنوانهاي ديگر
از باروسى ياد كرده است. همچنين سلمى در «رسالة الملامتية» خود كه يكى از
مهمترين آثار و شايد نخستين اثر دربارة ملامتيه است، از باروسى به اين
عنوان، يا به عنوان كسى كه در صورت بندي اصول ملامتى نقش يا تأثيري
داشته است، يادي نمىكند؛ در حالى كه وي در همين كتاب از ابوحفص
نيشابوري، حمدون قصار و سعيدبن اسماعيل بن منصور نيشابوري، معروف به واعظ
(د 298ق)، به عنوان مشايخ ملامتى و از بنيانگذاران اين طريقه سخن مىگويد
(ص88، 103).
مآخذ: خواجه عبدالله انصاري، طبقات الصوفية، به كوشش محمد سرور مولايى،
تهران، 1363ش؛ زرينكوب، عبدالحسين، جست و جو در تصوف ايران، تهران،
1357ش؛ سراج، عبدالله، اللمع فى التصوف، به كوشش ر. نيكلسن، ليدن،
1914م؛ سلمى، محمد، «رسالة الملامتية»، همراه الملامتية و الصوفية و اهل الفتوة
ابوالعلاء عفيفى، قاهره، 1364ق/1945م، همو، طبقات الصوفية، به كوشش پدرسن،
ليدن، 1960م؛ سمعانى، عبدالكريم، الانساب، به كوشش عبدالله عمر بارودي،
بيروت، 1408ق/ 1988م؛ عروسى، مصطفى، حاشيه بر شرح الرسالة القشيرية، قاهره،
1290ق.
مجتبى زروانى