دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 11

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 11

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بازگيرجلد: 11نويسنده:  
 
 
شماره مقاله:4348














 



بازْگير، عنوان‌ طوايفى‌ از عشاير غرب‌ ايران‌ كه‌ در لرستان‌ و ايلام‌ و نيز
كرمانشاهان‌ پراكنده‌اند. چنانكه‌ از نام‌ اين‌ طايفه‌ بر مى‌آيد، گويا نياكانشان‌
با شكار و خريد و فروش‌ باز سرو كاري‌ داشتند (نك: مكري‌، 25).
علاوه‌ بر نام‌ طايفه‌، واحدهايى‌ جغرافيايى‌ با عناوين‌ بازگِر، بازگير،
بازگيرخان‌ ميرزا، بازگيري‌، بازگيركلا، بازگِرون‌ و بازگير قلعه‌ پرور در فرهنگها
و منابع‌ آمده‌ است‌ ( فرهنگ‌ آباديها...، 59؛ اسامى‌...، 9؛ پاپلى‌، 84؛ رزم‌ آرا،
پيشكوه‌، 191؛ فرهنگ‌ جغرافيايى‌...، 52؛ مكري‌، 25؛ مفخم‌، 52).
خاستگاه‌ قومى‌ و نشان‌ دودمانى‌: دربارة منشأ بازگيرها چند نظر وجود دارد، از
جمله‌ آنكه‌ حدود 270 سال‌ پيش‌ شخصى‌ به‌ نام‌ بازگير درخرم‌ آباد مى‌زيسته‌، و
پسري‌ به‌ نام‌ كربلايى‌ قربانعلى‌ داشته‌ است‌. كربلايى‌ قربانعلى‌ همراه‌ شماري‌
از فرزندان‌ خود خرم‌ آباد را ترك‌ مى‌كند و به‌ تختان‌، محلى‌ در آبدانان‌ ايلام‌
مى‌رود و ساكن‌ مى‌شود (تحقيقات‌ ميدانى‌). ديگر آنكه‌ بازگيرها، به‌ صورت‌ جمعى‌
از ميان‌ ايل‌ كلهر (ه م‌) كرمانشاهان‌ به‌ لرستان‌ آمده‌، و در قلمرو طايفة
جودَكى‌ بالا گِريوه‌، و سپس‌ درمجاورت‌ «دِرِكْوَند» (ديركوند)ها سكنى‌گزيده‌اند
(برزويى‌، 446).
بازگيرهاي‌ آبدانان‌ ايلام‌ كه‌ از بازماندگان‌ كربلايى‌ قربانعلى‌ به‌ شمار
مى‌روند، از 3 تيرة اصلى‌ كَلَه‌ شير «صَى‌ مامِى‌» (صيد محمد)، شَپْكَة قربانعلى‌
و جَوّار و تيره‌هاي‌ فرعى‌ موسى‌ و داس‌ مَكِش‌ تشكيل‌ شده‌اند. تيره‌هاي‌
خَربوزانى‌ و دشتى‌ كه‌ از تيره‌هاي‌ اصلى‌ بازگيرهاي‌ لرستان‌ به‌ شمار آمده‌اند (
دانشنامه‌...،3/463)، از پيش‌ از آمدن‌ كربلايى‌ قربانعلى‌ به‌ تختان‌ آبدانان‌ در
آنجا ساكن‌ بوده‌اند و هيچ‌ گونه‌ وابستگى‌ خونى‌ با بازگيرها ندارند (تحقيقات‌
ميدانى‌).
بازگيرهاي‌ لرستان‌ مشتمل‌ بر دو شعبة اصلى‌ِ «سى‌» (سياه‌) و «اِسْپى‌» يا «اسبه‌»
(سفيد)اند. بازگيريهاي‌ سفيد به‌ دوتيرة «مَوَلى‌» (محمد ولى‌) و «نُيْرالى‌»
(نورعلى‌) تقسيم‌ مى‌شوند. تيرة محمدولى‌ را 3 دودمان‌ اولاد نظربگ‌، قنبرعلى‌ و
على‌؛ و تيرة نورعلى‌ را 3 دودمان‌ِ مُرادخان‌، ياري‌ و جوزالى‌ (جوزعلى‌) تشكيل‌
مى‌دهند. بازگيرهاي‌ سياه‌ به‌ دو زير تيرة سبزعلى‌ و سبزوار تقسيم‌ مى‌شوند كه‌ در
بدو امر مشتمل‌ بر 5 دودمان‌ سهراب‌، احمدخان‌، خان‌ ميرزا، آغالى‌ و محمد جافر
بوده‌اند كه‌ امروز به‌ دودمانهاي‌ بُرزو، نوروزي‌، ظُهراب‌ بگ‌، خضربگ‌ (حسن‌بگ‌)
و كربلايى‌ احمدخان‌ شهرت‌ دارند و جمعيتشان‌ كمتر از بازگيرهاي‌ سفيد است‌
(برزويى‌، 447).
مهاجرت‌ و پراكندگى‌: سرزمين‌ اصلى‌ بازگيرها خرم‌آباد و كرمانشاهان‌ بود كه‌ پس‌
از مهاجرت‌ به‌ آبدانان‌، به‌ صورت‌ تيره‌اي‌ از طايفة شَكربيگى‌ ايل‌ كرد آبدانان‌
درآمدند (تحقيقات‌ مؤلف‌؛ نيز نك: افشار سيستانى‌، 323-324؛ رزم‌ آرا، پشتكوه‌،
22). گروه‌ كوچكى‌ از آنها كه‌ در سرشماري‌ 1366ش‌، 739 نفر (99 خانوار) برآورد
شده‌اند، هنوز كوچ‌ نشينى‌ خود را حفظ كرده‌اند و در مناطقى‌ از آبدانان‌ و
شهرستان‌ دهلران‌، ييلاق‌ و قشلاق‌ مى‌كنند ( سرشماري‌ اجتماعى‌...، 13).
بازگيرهاي‌ بالا گريوه‌ (نك: پاپى‌، شناخت‌...، 2/14) بعد از مدتى‌ اقامت‌ در ميان‌
جودكيها در زيستگاههاي‌ طوايف‌ مير و بهاروند پراكنده‌ شدند. اين‌ گروه‌ از
استقلال‌ نسبى‌ برخوردارند و در بالاگريوه‌، دره‌ شهر (نك: شاكرمى‌، 99) و
روستاهاي‌ پلدختر چون‌ هَلَوش‌، چَم‌ْمهر، بابا خوارزم‌ و جلوگير پراكنده‌اند.
همزيستى‌ آنها با ميرهاي‌ محمدخانى‌ (ميررضا و محمدطاهر) پيوندهاي‌ خانوادگى‌ در
ميان‌ آنها پديد آورده‌ كه‌ همچنان‌ تا اين‌ روزگار تداوم‌ يافته‌ است‌. بعدها
كدورت‌ بين‌ بازگيرها و ميرها و غارت‌ اموال‌ بازگيرها توسط ميرعباس‌ بزرگ‌، موجب‌
كوچ‌ بخشى‌ از آنها از طاف‌ به‌ ايلام‌ و ديگر نقاط لرستان‌ شد. با پراكنده‌ شدن‌
بازگيرها در لرستان‌ عده‌اي‌ از آنها به‌ بيرانوندها پيوستند و هنوز خانوارهايى‌ از
آنها با حفظ اصليت‌ قومى‌ خود در ميان‌ بيرانوندها مى‌زيند و بر خلاف‌ نظر برخى‌،
وابسته‌ يا متعلق‌ به‌ طايفة بيرانوند نيستند (نك: برزويى‌، 446-447؛ نيز والى‌
زاده‌، 321).
شماري‌ از بازگيرها نيز در همسايگى‌ بهاروندها مى‌زيند كه‌ آنها را به‌ خطا از
مراليوندهاي‌ بهاروند قلمداد كرده‌اند (نك: امان‌اللهى‌، قوم‌لر، 151، قس‌:
«نظام‌...»، 113). برزويى‌ شبهة وابستگى‌ تيره‌ها و طايفه‌ها را به‌ يكديگر نتيجة
طبيعت‌ و اقتضاي‌ زندگى‌ ايلى‌ در همسايگى‌ يكديگر دانسته‌ است‌ (ص‌ 446). رزم‌آرا
در جدول‌ تقسيم‌بندي‌ ايلى‌ بهاروند نامى‌ از بازگير نمى‌برد (نك: پيشكوه‌، 231) و
پاپى‌ نيز وابستگى‌ آنها را تأييد نكرده‌ است‌ (نك: مقدمه‌...، 30-31).
باگذشت‌ ايام‌، دوباره‌ بخشى‌ از بازگيرهاي‌ مهاجر از طاف‌، بعد از صلح‌ باميرها
به‌ آنجا بازگشتند و در اواخر دورة قاجار ترك‌ كوچ‌نشينى‌ كردند و در كُرَگاه‌
ساكن‌ شدند. بخشى‌ از آنها نيز در وَيْسيان‌ و بخش‌ مركزي‌ خرم‌ آباد، و در
روستاهاي‌ سُهيل‌ بيگى‌، تُلوري‌، ديناروند، ده‌ باقر، دارايى‌، سرخده‌ عليا،
اَنگَز، سالى‌ بزرگ‌ و كوچك‌، چوبتراش‌، پيرجَدِ بازگير و شهر خرم‌آباد اسكان‌
يافتند (برزويى‌، 447؛ نيز نك: ساكى‌، 168).
بازگير پيوسته‌ به‌ صورت‌ طايفه‌اي‌ مستقل‌ به‌ شمار مى‌آمده‌، و در مراسم‌ مختلف‌
از رئيس‌ طايفة بازگير مستقلاً دعوت‌ مى‌شده‌ است‌ (نك: يادبود ...، 771). بازگيرها
مذهب‌ تشيع‌ دارند و به‌ گويشهاي‌ لري‌، لكى‌ و كردي‌ سخن‌ مى‌گويند (ايزدپناه‌،
2/232).
مآخذ: اسامى‌ نقاط و مناطق‌ جغرافيايى‌...، استان‌ باختران‌، جهاد سازندگى‌،
تهران‌، 1360ش‌؛ افشار سيستانى‌، ايرج‌، شناخت‌ ايلها، چادرنشينان‌ وطوايف‌ عشايري‌
ايران‌، تهران‌، 1366ش‌؛ امان‌اللهى‌ بهاروند، سكندر، قوم‌لر، تهران‌، 1370ش‌؛ همو،
«نظام‌ اجتماعى‌ - سياسى‌ ايل‌بهاروند»، ايلات‌ و عشاير، تهران‌، 1362ش‌؛
ايزدپناه‌، حميد، آثار باستانى‌ و تاريخى‌ لرستان‌، تهران‌، 1363ش‌؛ برزويى‌، على‌
داد، «قوم‌لر»، آينده‌، تهران‌، 1372ش‌، س‌19، شم 4- 6؛ پاپلى‌ يزدي‌، محمدحسين‌،
فرهنگ‌ آباديها و مكانهاي‌ مذهبى‌ كشور، مشهد، 1367ش‌؛ پاپى‌، مرادحسين‌، شناخت‌
ايل‌ پاپى‌، قم‌، 1378ش‌؛ همو، مقدمه‌ بر طايفة مير در گذر تاريخ‌ تقى‌ ميرهاشمى‌،
قم‌، 1375ش‌؛ دانشنامة جهان‌ اسلام‌، تهران‌، 1362ش‌؛ رزم‌ آرا، على‌، پشتكوه‌،
تهران‌، 1320ش‌؛ همو، پيشكوه‌، تهران‌، 1320ش‌؛ ساكى‌، على‌ محمد، جغرافياي‌
تاريخى‌ و تاريخ‌ لرستان‌، خرم‌آباد، 1343ش‌؛ سرشماري‌ اجتماعى‌اقتصادي‌ عشاير
كوچنده‌ (1366ش‌)، نتايج‌ تفصيلى‌، ايل‌ كرد، مركز آمار ايران‌، تهران‌، 1368ش‌؛
شاكرمى‌، عبدالحسين‌، فرهنگ‌ و تاريخ‌ دره‌شهر، قم‌، 1371ش‌؛ فرهنگ‌ آباديهاي‌ كشور
(1355ش‌)، استان‌ كرمانشاهان‌، مركز آمار ايران‌، تهران‌، 1360ش‌، ج‌13؛ فرهنگ‌
جغرافيايى‌ آباديهاي‌ كشور (خرم‌ آباد)، سازمان‌ جغرافيايى‌ نيروهاي‌ مسلح‌،
تهران‌، 1373ش‌، ج‌ 58؛ مكري‌، محمد، فرهنگ‌ نامهاي‌ پرندگان‌، تهران‌، 1361ش‌؛
مفخم‌ پايان‌، لطف‌ الله‌، فرهنگ‌ آباديهاي‌ ايران‌، تهران‌، 1339ش‌؛ والى‌ زادة
معجزي‌، محمدرضا، «يا ايهاالناس‌...»، سالنامة بهار، 1347ش‌؛ يادبود اجتماع‌سران‌
ايلات‌ و عشاير در تهران‌، تهران‌، 1329ش‌؛ تحقيقات‌ ميدانى‌ مؤلف‌. اردشير كشاورز


 






/ 524