دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 12

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 12

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بلنجر جلد: 12نويسنده:  
 
 
شماره مقاله:5056














بَلَنْجَر، شهري‌كه‌بنابر گزارشهاي‌تاريخى‌در ماوراء قفقاز و سرزمين‌خزر قرار
داشته‌است‌. در متون‌اسلامى‌نام‌اين‌شهر به‌همين‌صورت‌نوشته‌شده‌، ولى‌در بعضى‌مآخذ
به‌صورت‌بِلِنْجِر و بَلِنْجِر نيز آمده‌است‌ 3 ؛ BSEآرتامونف‌، .116 بارتولد بلنجر
را با وراچان‌، شهر قديم‌ خزر يكى‌ دانسته‌ است‌ .(II(1)/674) دربارة محل‌ اين‌ شهر
نيز گمانهايى‌ وجود دارد و برخى‌ آن‌ را در شمال‌ داغستان‌ و كنار بستر رود سولاك‌
دانسته‌اند. بعضى‌ نيز گمان‌ دارند كه‌ بلنجر نزديك‌ سرچشمة رود سولاك‌ واقع‌ بوده‌
است‌. بارتولد با استناد به‌ نظر ماركوارت‌ بلنجر را آخرين‌ و جنوبى‌ترين‌ شهر در
سرزمين‌ خزران‌ دانسته‌ است‌ همانجا. برخى‌ مآخذ محل‌ بلنجر را در سرزمين‌خزر،
«دربند خزران‌» ناميده‌اندياقوت‌،/29؛ قلقشندي‌، /57؛ ابوالفدا، 19. گروهى‌ محل‌
اين‌ شهر را نزديك‌ اندري‌ - ژدره‌ دانسته‌اند كه‌ نام‌ كنونى‌ آن‌ آندره‌يوو است‌
3 ؛ BSEولى‌ آرتامونف‌ مؤلف‌ «تاريخ‌ خزر» محل‌ بلنجر را شهر كنونى‌ بويناكْس‌
نوشته‌ است‌ ص‌ .392
طبري‌ به‌ قومى‌ با نام‌ بلنجر اشاره‌ كرده‌ است‌ /00 و سمعانى‌ اين‌ سرزمين‌ را
به‌ بلنجر بن‌ يافث‌، و مردم‌ بلنجر را بدان‌ سرزمين‌ منتسب‌ دانسته‌ است‌ /20؛
ابوالفدا، همانجا. برخى‌ مآخذ افزون‌ بر بلنجر، چند شهر ديگر، از جمله‌ سمندر
البيضاء و اتل‌ را هم‌ در سرزمين‌ خزران‌ ياد كرده‌اند نك: حدودالعالم‌، 93؛
دمشقى‌، 46؛ گفته‌ شده‌ كه‌ بلنجر در غرب‌ سمندر واقع‌ بوده‌، و در آغاز تختگاه‌
خزران‌ محسوب‌ مى‌شده‌ است‌ بارتولد، 76 ? .II(1)/674 مسعودي‌ كه‌ در نيمة سدة
ق‌/0م‌ مى‌زيسته‌، از اتل‌ به‌ عنوان‌ تختگاه‌ خزران‌ ياد كرده‌ است‌. وي‌ مى‌نويسد
پيش‌ از آن‌ بلنجر تختگاه‌ خزران‌ بود ص‌ 2.
شهر بلنجر در دوران‌ پادشاهى‌ خسرو انوشيروان‌ 31 -79م‌ به‌ تصرف‌ سپاهيان‌ ايران‌
درآمد يعقوبى‌، /78. در 2ق‌/43م‌ عبدالرحمان‌ بن‌ ربيعه‌ به‌جنگ‌ خزران‌ سوي‌ِ
بلنجر رفت‌. وي‌ پس‌ از چند پيكار به‌ قتل‌ رسيد و عربها ناگزير تا دربند عقب‌
نشستند. اين‌ واقعه‌ در دوران‌ خلافت‌ عثمان‌ روي‌ داد طبري‌، /58، 04. سلمان‌بن‌
ربيعة باهلى‌ نيز در عهد عثمان‌ عازم‌ پيكار با خزران‌ و گشودن‌ شهر بلنجر شد. وي‌
تا حوالى‌ بلنجر رسيد، ولى‌ نتوانست‌ به‌ درون‌ شهر رخنه‌ كند و در نهايت‌ كشته‌ شد
ابن‌ اعثم‌، /45؛ ابوعبيد، /76؛ خليفه‌، /69.
در 04ق‌/22م‌ جراح‌ بن‌ عبدالله‌ حَكَمى‌ كه‌ از سوي‌ يزيد بن‌ عبدالملك‌، خليفة
اموي‌ 01- 05ق‌/19-23م‌ به‌ امارت‌ ارمنستان‌ و آذربايجان‌ منصوب‌ شده‌ بود، عازم‌
فتح‌ بلنجر شد. او پس‌ از پيكاري‌ سهمگين‌ بلنجر را گشود و خزران‌ را به‌ هزيمت‌
واداشت‌ و گروه‌ بسياري‌، از جمله‌ زنان‌ و كودكان‌ را در آب‌ غرق‌ كرد و اسير
بسيار گرفت‌. وي‌ قلعه‌هاي‌ مجاور بلنجر را نيز فتح‌ كرد و مراتب‌ پيروزي‌ خود را
به‌ يزيد بن‌ عبدالملك‌ نوشت‌ طبري‌، /4- 5؛ ابن‌ اثير، /11-13؛ «تاريخ‌...»،
.I/151 جراح‌ بن‌ عبدالله‌ اين‌ ناحيه‌ را به‌ صورت‌ بخشى‌ از اران‌، به‌ويژه‌
سرزمين‌ كبلك‌ قَبَلَه‌ درآورد بنياداف‌، .109 بسياري‌ از اهالى‌ بلنجر و دژهاي‌
اطراف‌ آن‌ به‌ سرزمينهاي‌ شمال‌ مهاجرت‌ كردند. پس‌ از آن‌، شهر سمندر كه‌ در /94
كيلومتري‌ بلنجر واقع‌ شده‌ بود، به‌ تختگاه‌ خزران‌ بدل‌ گشت‌ كستلر، 2؛
آرتامونف‌، .178
در 12ق‌/30م‌جنگ‌ميان‌خزران‌و متحدانشان‌با سپاه‌اسلام‌به‌شكست‌مسلمانان‌انجاميد؛
طبري‌از قول‌محمدبن‌عمر نوشته‌است‌كه‌«تركان‌جراح‌بن‌عبدالله‌را در بلنجر كشتند»
/0؛ رضا، 13. در 14ق‌مسلمةبن‌عبدالملك‌پس‌از هزيمت‌دادن‌خاقان‌خزر، از دربند
بازگشت‌، ولى‌چندي‌بعد بار ديگر متوجه‌استحكامات‌شمال‌قفقاز شد و مردم‌ بلنجر شهر
خود را ترك‌گفتند رضا، 16. پس‌از سقوط بلنجر و انتقال‌تختگاه‌خزران‌به‌سمندر، از
بلنجر كمتر ياد شده‌است‌. به‌گفتة كستلر ص‌8 شايد قوم‌بلنجر در ميان‌خزران‌مستحيل‌و
جذب‌آنان‌شده‌باشند.
مآخذ: ابن‌اثير، الكامل‌؛ ابن‌اعثم‌كوفى‌، احمد، الفتوح‌، به‌كوشش‌على‌شيري‌،
بيروت‌، 411ق‌/991م‌؛ ابو عبيد بكري‌، عبدالله‌، معجم‌ما استعجم‌،
به‌كوشش‌مصطفى‌سقا، بيروت‌، 403ق‌/983م‌؛ ابوالفدا، تقويم‌البلدان‌، به‌كوشش‌رنو و
دوسلان‌، پاريس‌، 840م‌؛ حدودالعالم‌، به‌كوشش‌منوچهر ستوده‌، تهران‌، 362ش‌؛ خليفة
بن‌خياط، تاريخ‌، به‌كوشش‌سهيل‌زكار، دمشق‌، 387ق‌/967م‌؛ دمشقى‌، محمد، نخبة
الدهر، بيروت‌، 408ق‌/988م‌؛ رضا، عنايت‌الله‌، اران‌از دوران‌باستان‌تا آغاز عهد
مغول‌، تهران‌، 380ش‌؛ سمعانى‌، عبدالكريم‌، الانساب‌، حيدرآباد دكن‌، 383ق‌/
963م‌؛ طبري‌، تاريخ‌؛ قلقشندي‌، احمد، صبح‌الاعشى‌، به‌كوشش‌محمدحسين‌شمس‌الدين‌،
بيروت‌، 407ق‌/987م‌؛ كستلر، آ.، خزران‌، ترجمة محمدعلى‌موحد، تهران‌، 361ش‌؛
مسعودي‌، على‌، التنبيه‌والاشراف‌، به‌كوشش‌دخويه‌، ليدن‌، 893م‌؛ ياقوت‌، بلدان‌؛
يعقوبى‌، احمد، تاريخ‌، بيروت‌، 379ق‌/960م‌؛ نيز:
, M. I., Istoriya Khazar, Leningrad, 1969; Barthold, W.W., Sochineniya, Moscow,
1963; BSE 3 ; Buniyatov, Z., Azerbaidzhan v VII-IX vv., Baku, 1965; Istoriya
Dagestana, Moscow, 1967.
عنايت‌الله‌رضا
 






/ 282