بندار اصفهانىجلد: 12نويسنده:
شماره مقاله:5099
بُنْدارِ اِصْفَهانى، ابوعمرو بن عبدالحميد كَرخى يا كَرَجى اصفهانى،
لغوي، راوي و نحوي سدة ق/م. برخى او را مَنداد خواندهاند نك: ابن نديم، 1،
حاشيه و كنيهاش به صورتهاي ابن لِرّه، ابن لُرّه، ابن لَزّة و نيز ابن
لُدّة ثبت شده است قالى، 02، 15؛ آمدي، 15، 05؛ ياقوت، /28؛ سيوطى، /76.
تاريخ تولد او در منابع معلوم نيست؛ اما از آنجا كه از شاگردان و راويان
نَضر بن شُمَيل د 04ق/19م، ابوعبيده معمر بن مثنّى د ح 10ق، فرّاء د 07ق
و ابوعبيد قاسم بن سلام د 24ق/38م بوده است ابن ماكولا، /56؛ ياقوت،
همانجا؛ فيروزآبادي، 2، مىتوان سال تولد او را اواخر سدة ق حدس زد.
از سير زندگى وي، اطلاع چندانى در دست نيست؛ جز آنكه در كرخ يا كرج، رحل
اقامت افكند، سپس به عراق رفت و در آنجا شهرت يافت مثلاً نك: ياقوت، /29.
بندار با اطلاعات وسيعى كه از اشعار، اخبار و انساب عرب داشت، توجه متوكل،
خليفة عباسى حك 32- 47ق/47 -61م را به خود جلب كرد و به دستگاه خلافت راه
يافت همو، /30؛ نيز نك: سيوطى، همانجا. وي هر هفته يك بار بر متوكل وارد
مىشد و با علماي نحو به مباحثه مىپرداخت همانجاها.
بندار در سامرا، با مبرّد دوستى يافت و او را به متوكل معرفى كرد ياقوت،
همانجا. داستان اين معرفى - اگر صحت داشته باشد - سهم بسزايى در پيشرفت
مبرد داشته است. بندار با ابن سكيت د 44ق/ 58م نيز ملاقاتهايى داشته است
ابن نديم، همانجا. از شاگردان وي مىتوان به محمد بن ابى الازهر ابن
ماكولا، همانجا و ابن كيسان زبيدي، 08؛ ياقوت، /28؛ قفطى، /56؛ صفدي، 0/91
اشاره كرد. ابن كيسان در شرح خود بر معلقة امرؤالقيس، 1 بار از بندار، و تنها
دو بار از اصمعى نام برده است III/854 , 2 .EI
عالمى به نام طوسى كه شاگرد و ملازم ابن اعرابى نيز بود، بر كسب دانش از
وي تأكيد مىكرد و بندار را عالمتر از خود مىدانست ياقوت، /29؛ فيروزآبادي،
همانجا. دربارة قدرت حافظه و شمار ابيات و قصايديكه او از برداشته است،
سخنانمبالغهآميزي آوردهاند،چنانكه گفتهاند: وي 00 قصيده از حفظ داشت كه
با «بانت سعاد» آغاز مىشد نك: ياقوت، /97، قس: /30: 0 قصيده؛ زبيدي، همانجا:
00 قصيده. نقل است كه وي بيشتر اشعار جاهلى و اسلامى را در حفظ داشت و در
لغتشناسى از همة مردم آگاهتر بود ياقوت، سيوطى، همانجاها. بندار را تلفيق
كنندة دو مكتب نحوي كوفى و بصري دانستهاند ابن نديم، همانجا؛ قفطى، /57؛
VIII/167 .GAS,
از ماجراي مباحثة وي با بردعة مُوَسْوِس - كه در كتاب عقلاء المجانين، تأليف
ابوبكر بن محمد ازهري به آن اشاره شده است - چنين برمىآيد كه او سالهاي
پايانى عمر خويش را در مرو سپري نموده است ياقوت، /32. بندار در حدود سال
80ق/93م پس از عمري طولانى درگذشت ، GAS همانجا.
كتابهاي معانى الشعر، شرح معانى الباهلى، جامع اللغة و الوحوش به او منسوب
است ابن نديم، نيز قفطى، همانجاها. از آثار ياد شده، هيچ يك برجاي نمانده
است.
مآخذ: آمدي، حسن، المؤتلف و المختلف، به كوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره،
381ق/ 961م؛ ابن ماكولا، على، الاكمال، به كوشش عبدالرحمان معلمى،
حيدرآباد دكن، 972م؛ ابن نديم، الفهرست؛ زبيدي، محمد، طبقات النحويين و
اللغويين، به كوشش محمدابوالفضل ابراهيم، قاهره، 392ق/973م؛ سيوطى، بغية
الوعاة، به كوشش محمدابوالفضل ابراهيم، قاهره، 384ق/964م؛ صفدي، خليل،
بالوفيات، به كوشش ژاكلين سوبله و على عماره، بيروت، 400ق/ 980م؛
فيروزآبادي، محمد، البلغة، به كوشش محمد مصري، دمشق، 392ق/972م؛ قالى،
اسماعيل، ذيل الامالى و النوادر، بيروت، دارالكتب العلميه؛ قفطى، على،
انباه الرواة، به كوشش محمدابوالفضل ابراهيم، قاهره، 369ق/950م؛ ياقوت،
ادبا؛ نيز:
EI 2 ; GAS.
هادي نظريمنظم