شماره مقاله:4823
بُرْهانىِ نِيْشابوري، عبدالملك، از شاعرانپارسىگويسدة ق/1مكهدر دربار
سلجوقيانبهويژهنزد البارسلانو ملكشاهمقرّبو معزّز بود. اصلبرهانىرا از شهر
نسا، و محلاقامتشرا نيشابور دانستهاند نفيسى، /1. او پدر معزيد ح20 ق/
126م، اميرالشعرايدربار سلجوقىبود هدايت، /292. نظامىعروضىبهنقلاز فرزند
ويمعزي، او را «مرديجلد و شهم» معرفىكردهاستص7. معزينسبخانوادة خود را
بهسامانيانمىرساند نك: معين، «بحث...»، 02. اوحديبليانىص6 برهانىرا شاگرد
اديبمختار زوزنىدانستهاست. برهانىبا شاعرانىچونلامعى، سوزنى،
جمالىمهريجرديو عمعقبخارايىهمدورهبود و با لامعىمناظرهو مشاعرهداشتنك:
هدايت، /154.
بسيارياز سلاطينو وزيرانهمعصر، ممدوحبرهانىبودند نك: معين، «برهانى...»، -؛
اقبال، «ب- ج» كهبرجستهترينآنانالبارسلانو ملكشاهسلجوقىاست.
نظامىعروضىهمانجا بهنقلاز معزيآوردهاستكه«البارسلانرا در حقاو
اعتقاديبود». معزينيز خود از حرمتبسيار پدر نزد سلطانسخنگفتهاستص، 36؛
همينامر، بسياريرا بديننتيجهرساندهكهبرهانى، تخلصخود را از
لقبالبارسلان، يعنى«برهاناميرالمؤمنين» برگرفتهاستمعين، همان، ؛ صفا،
/30؛ اقبال، «ج». برهانىنزد ملكشاهنيز تقربداشتمعزي، 84 و در سفرهايبسيار
همراه او بود نفيسى، همانجا. ويبا سرودنقطعهاي- كهبعدها شهرتويژهاييافت-
فرزند خود را بهملكشاهسپرد و سلطاننيز مستمريويرا برايفرزندشبرقرار
ساختنظامىعروضى، 6؛ معزي، 00.
مرگبرهانىنيشابوريبهتصريحمعزيص5، 84، 52 در 6سالگى، در سفريكهبا
ملكشاهبهقزوينداشت، در اينشهر اتفاقافتاد و در همانجا بهخاكسپردهشد.
نظامىعروضىهمانجا بهنقلاز معزي، مىگويد كهاين حادثهدر
اوايلحكومتملكشاهرخدادهاست. با توجهبدينامر كهملكشاهدر
سالاولحكومتش65ق/ 073م، سفريبهقزوينداشتهاست، بعيد نيستكهمرگبرهانىدر
همينسالاتفاقافتادهباشد. با در نظر گرفتنعمر شاعر، تولد او مىبايستدر
09ق/018مبودهباشد معين، اقبال، همانجاها.
برهانىاز شاعرانمعروفدورة خود بود نفيسى، همانجا، اما از مجموعسرودههايوي،
ابياتىپراكندهو محدود باقىماندهاستكهدر مجموعهايخطىنك: اقبال، «د» و نيز
توسط برخىمانند معزيص، جاجرمى/81-82 و رادويانىص10-11 نقلشدهاستنيز نك:
معين، همان، 4- 6. سبكسرودههايبرهانىهمانسبكاشعارياستكهفرزندشمعزيو
امثالاو دنبالرو آنبودند معين، همانجا. نظامىعروضىص7
آوردهاستكهمعزيپايگاهشاعريپدرشرا بسيار بالاتر از خود مىدانستهاستو
اينسخناز معزياستكه: «آنچهاز او آمد، از منهمىنيايد».
مآخذ: اقبالآشتيانى، عباس، مقدمهبر ديوانمعزيهم ؛ اوحديبليانى، محمد،
عرفاتالعاشقين، نسخة خطىكتابخانة ملىملك، شم 324؛ جاجرمى، محمد،
مونسالاحرار، بهكوششصالحطبيبى، تهران، 350ش؛ رادويانى، محمد،
ترجمانالبلاغة، بهكوششاحمد آتشو محمد تقىبهار، تهران، 362ش؛ صفا،
ذبيحالله، تاريخادبياتدر ايران، تهران، 339ش؛ معزي، محمد، ديوان،
بهكوششعباساقبالآشتيانى، تهران، 318ش؛ معين، محمد، «بحثدربارة يكقصيدهو
گويندة آن»، مهر، تهران، 322ش، شم و ؛ همو، «برهانىو قصيدة او»، مجلة دانشكدة
ادبياتدانشگاهتبريز، 337ش، س، شم ؛ نظامىعروضى، احمد، چهار مقاله،
بهكوششمحمد قزوينىو محمد معين، تهران، 341ش؛ نفيسى، سعيد، تاريخنظمو نثر
در ايرانو در زبانفارسى، تهران، 344ش؛ هدايت، رضاقلى، مجمعالفصحا،
بهكوششمظاهر مصفا، تهران، 340ش. علىمير انصاري