شماره مقاله:4794
بَروده، يا بارودا، نام شهر و مركز اداري ناحيهاي به همين نام در شرق
ايالت گجرات در غرب هند، واقع در كرانة رود وشوامتري در جنوب شرقى احمد آباد.
مردم اين ناحيه شهر بروده را وَدودَره مىخوانند. اين نام برگرفته از واژة
سنسكريت وَتودَر به معنى «در قلب درختان انجير هندي» است. نام باستانى اين
ناحيه چندَناوَتى بوده، و سپس ويراوَتى سرزمين جنگجويان ناميده شده است؛
اما تاريخ دقيق تغيير نام به بروده مشخص نيست بريتانيكا؛ 2 ؛ EIدي، 6 ? «فرهنگ
...»، .VII/25
شهر بروده در 2 و 7 عرض شمالى و 3 و 6 طول شرقى قرار گرفته، و مركز ناحية
بروده است و تا شهر بمبئى 51 كم فاصله دارد. وسعت آن 88 ،كم ، و داراي
محصولات متنوع كشاورزي همچون پنبه، توتون، گندم، ذرت و برنج است. برابر
آمار 360ش/981م ناحية بروده 92 ،88 ،نفر جمعيت داشت كه 73 ،34نفرشان در شهر
بروده زندگى مىكردند بريتانيكا؛ آسياتيكا، ؛ I/284 «اطلس...»، 8 ? «فرهنگ»،
.VII/81
نخستين يادكردها از ناحية بروده در كتيبهاي از سدة ق/م آمده است. در سدة
ق/3م اين ناحيه به تصرف مسلمانان درآمد و تحت فرمان سلاطين دهلى قرار
گرفت. دو كتيبه به زبان عربى مربوط به سدة ق/4م در ناحية بروده برجاي
مانده كه بيانگر نفوذ مسلمانان در اين ناحيه است. منابع دورة فيروزشاه تغلق
52-90ق/351- 388م كهنترين منابع دورة اسلامى است كه از بروده نام بردهاند
و آن را جايگاه «اميران صدة» مخالف سلاطين دهلى نوشتهاند. سپس بروده تحت
فرمان پادشاهان مستقل گجرات قرار گرفت برنى، 18-20؛ سيهرندي، 11؛ بريتانيكا؛
منير، .15 8 - در دورة اكبرشاه بابري 63- 014ق/ 556- 605م، بروده يكى از
سركارهاي صوبة گجرات بود. ويذينگتن سياح انگليسى در سفرش به بروده، آن را
شهري كوچك با بنايى زيبا و باشكوه وصف كرده است ص .205
در دورة اورنگ زيب 068- 118ق/657-706م، پيلاجى گايكوار پساز شكست سربلندخان،براينناحيه
دستيافت و فرزندانش تا328ش/949م در آنجا حكومت كردند و پايتختشان شهر بروده
بود. آنان در گسترش و آبادانى اين شهر كوشش بسيار كردند، تا آنجا كه از مراكز
علمى، ادبى و پژوهشى منطقه گرديد. در 272ق/ 856م بروده تحت نظر حكومت
انگليس قرار داشت مجومدار، 46 ? ايچيسن، ؛ VI/291 «فرهنگ»، ؛ VII/32-33
ويذينگتن، همانجا؛ هيگ، 166- 67 ? ابوالفضل، /96؛ اليت، 3-7.
آثار و بناهايى از دورة اسلامى در بروده بر جاي مانده كه از آن جمله است:
مقبرة قطب الدين و پير گهودا كه زيارتگاه، و داراي كتيبههايى به زبان
فارسى است، و نيز قصري با معماري تحسين برانگيز از آثار دورة حكومت خاندان
گايكوار. كتابخانهاي از اين خاندان بر جاي مانده استكه نسخههاي خطى نفيس
عربىوفارسى در آن نگهداريمىشود. مؤسسة شرق شناسى گايكوار در شهر بروده كه
از مراكز مهم پژوهشى هند است و كتابهاي بسياري در زمينة تاريخ اسلام منتشر
كرده است دساي، 9 -7 ? X/216 , EWA; 2 EI.
مآخذ: ابوالفضل علامى، آيين اكبري، به كوشش بلوخمان، كلكته، 872م؛ اليت،
ف. ا. ه.، سلاطين بروده، ترجمة فريدالدين احمد، بمبئى، 898م؛ برنى،
ضياءالدين، تاريخ فيروزشاهى، ترجمة معين الحق، لاهور، 991م؛ سيهرندي، يحيى،
تاريخ مبارك شاهى، به كوشش محمد هدايت حسين، كلكته، 931م؛ نيز:
Aitchison, C. U., A Collection of Treaties, Engagements and Sanads Relating to
India and Neighbouring Countries, Delhi, 1983; Asiatica; An Atlas of India,
Delhi, 1990; Britannica, CD 2002; Desai, Z. A., X An Early Sultanate Record From
Baroda n , Epigraphia Indica, New Delhi, 1987; Dey, N. L., The Geographical
Dictionary of Ancient and Mediaeval India, New Delhi, 1984; EI 2 ; EWA; Haig,
W., X The Tughluq Dynasty n , The Cambridge History of India, New Delhi, 1987,
vol. III; The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1981; Majumdar, R. C., An
Advanced History of India, London, 1958; Moneer, Q. M., X Two Arabic
Inscriptions of the Khalj / Period From Baroda State n , Epigraphia Indica, New
Delhi, 1987; Withington, N., Early Travels in India, ed. W. Foster, Lahore 1921.
مجيد سميعى