وتوريسم چيست؟
محمدعلى برزنونىاميد و آرزوى پيروزى نهايى حق بر باطل، صلح بر جنگ، عدالتبر ظلم، برقرارى ارزشهاى انسانى و تشكيل مدينه فاضله يا «آرمانشهر» و به عبارت ديگر «فوتوريسم» در همه اديان زمينى و آسمانى با اختلاف اندكى وجود دارد و يكى از مشتركات تمامى اديان و مذاهب است. در همه اديان به آينده درخشان و آمدن مصلحى جهانى در آخر الزمان نويد داده شده است. «فوتوريسم» يعنى اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجى غيبى و مصلح بزرگ جهانى از مسايلى است كه در بحثهاى تئولوژيك تمام مذاهب و اديان درباره آن بحث و گفتگو شده است. همه اديان در آن مشتركند اما در مصداق آن اختلاف وجود دارد. سمت و سوى جهان بشريت علىالعموم رو به پيروزى عدالت و نجات قطعى انسانها و نابودى حتمى ظلم و ظالم مىرود و همين «انتظار» است كه عامل نيرو بخش و ايمان بخش به ستمديدگان است و باعث اميدوارى آنها به پيروزى مىشود. اين ايمان قطعى نه تنها آنها را بىمسؤوليت و منفى بار نمىآورد بلكه به آنان نيرو و قدرت و اطمينان به پيروزى مىدهد.در كتاب «روش جوك» از كتب هندويان آمده است: «سرانجام دنيا به كسى برگردد كه خدا دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «فرخنده و خجسته» باشد.» (1) هندوها مصلح را «مظهر ويشنو» به معناى مظهر دهم مىدانند و آوردهاند: «اين مظهر ويشنو در انقضاى كلى يا عصر آهن سوار بر اسب سفيدى در حالى كه شمشير برهنه درخشانى به صورت ستاره دنبالهدار در دست دارد ظاهر مىشود و شريران را تماما هلاك مىسازد و خلقت را از نو تجديد و پاكى را جعتخواهد داد... اين مظهر دهم در انقضاى عالم ظهور خواهد كرد.» 21) در كتاب ديگرى به نام «باسك» كه از كتب هندوهاست آمده: «دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان كه پيشواى فرشتگان و پريان و آدميان باشد و راستى حق با او باشد و آنچه در دريا و زمينها و كوهها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان و زمين آنچه باشد خبر مىدهد و از او بزرگتر كسى به دنيا نيايد» (3) . «شاكمونى» پيغمبر هندوها در كتاب مذهبى خود مىگويد: «پادشاهى دولت دنيا به فرزند سيد خلايق دو جهان «كشن» بزرگوار تمام شود و او كسى باشد كه بر كوههاى مشرق و مغرب دنيا حكم براند و بر ابرها سوار شود و دين خدا يك دين شود و دين خدا زنده گردد». (4) در كتاب «دداتك» از كتب مقدس برهمائيان آمده است: «دستحق درآيد و جانشين آخر «ممتاطا» ظهور كند و مشرق و مغرب عالم را بگيرد همهجا و خلايق را هدايت كند.» (5) جاماسب در كتاب «جاماسبنامه» از زرتشت نقل مىكند كه مىگويد: «مردى بيرون آيد از زمين تازيان... و بر آيين جد خويش با سپاه بسيار روى به ايران نهد و آبادانى كند و زمين را پر داد كند و سوشيانس «نجاتدهنده بزرگ» دين را به جهان رواج دهد. فقر و تنگدستى را ريشه كن سازد. ايزدان را از دست اهريمن نجات داده، مردم جهان را هم فكر و هم گفتار و هم كردار گرداند.» (6) در كتاب «زند» كتاب مذهبى زرتشتيان در اين باره آمده است: «لشكر اهريمنان با ايزدان دائم در روى خاكدان محاربه و كشمكش دارند و غالبا پيروزى با اهريمنان باشد... آنگاه پيروزى بزرگ از طرف ايزدان مىشود و اهريمنان را منقرض مىسازند... و بعد از پيروزى ايزدان و برانداختن تبار اهريمنان، عالم كيهان به سعادت اصلى خود رسيده بنى آدم بر تخت نيكبختى خواهند نشست.» (7) در «مزامير» داود چنين مىخوانيم: «... زيرا كه شريران منقطع خواهند شد، اما متوكلان به خداوند وارث زمين خواهند شد. هان! بعد از اندك زمانى شرير نخواهد بود. در مكانش تامل خواهى كرد و نخواهد بود. اما حكيمان (صالحان) وارث زمين خواهند شد... و ميراث آنها خواهد بود تا ابد الاباد... زيرا «متبركان خداوند» وارث زمين خواهند شد اما ملعونان وى منقطع خواهند شد. (8) » در «تورات» آمده است: «و نهالى از تنه يسى (9) بيرون آمده، شاخهاى از ريشههايش خواهد شكفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت... مسكينان را به عدالت داورى خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين براستى حكم خواهد كرد... گرگ با بره سكونتخواهد كرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير پروارى با هم، و طفل كوچك آنها را خواهد راند. و در تمامى كوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهند كرد زيرا كه جهان از معرفتخداوند پر خواهد شد... (10) به منظور گرد آوردن طوايف بشر بر يك دين حق، سلاطين دول مختلفه را نابود كنم. آن وقتبرگردانيم به قومها لب پاكيزه براى خواندن همه به نام خداى و عبادت كردن ايشان به يك روش.» (11) در «انجيل» چنين مىخوانيم: «كمرهاى خود را بسته، چراغهاى خود را افروخته بداريد و شما مانند كسانى باشيد كه انتظار آقاى خود را مىكشند كه چه وقت از عروسى مراجعت كند. تا هر وقت آيد و در را بكوبد، بى درنگ براى او باز كنند. خوشا به حال آن غلامان كه آقاى ايشان چون آيد، ايشان را بيدار يابد... پس شما نيز مستعد باشيد زيرا در ساعتى كه گمان نمىبريد پس ايشان مىآيد... (12) چون برق كه از مشرق بيرون مىآيد و تا مغرب ظاهر مىگردد. آمدن فرزند انسان نيز چنين خواهد بود... خواهند ديد فرزند انسان را بر ابرهاى آسمان كه مىآيد با قدرت و جلال عظيم... (13) و چون فرزند انسان در جلال خود خواهد آمد با جميع ملائكه مقدسه بر كرسى بزرگى قرار خواهد گرفت...» (14) در يكى از اناجيل مورد قبول مسيحيان پروتستان ضمن وصاياى مسيح، عليهالسلام، به شمعون پطرس اين طور مىگويد: «اى شمعون خداى به من فرمود: ترا وصيت مىكنم به سيد انبيا كه بزرگ فرزندان آدم و پيغمبر امى عربى است و بيايد ساعتى كه فرج قوى گردد و نبوت بسيار شود و مانند سيل جهان را پر كند.» (15) قرآن كريم با قاطعيت تمام از پيروزى نهايى دين حق بر تمامى اديان سخن گفته است:«هو الذى ارسل رسوله و دين الحق ليظهره علىالدين كله بالهدى و لوكرهالمشركون.» (16) اوست آنكه پيمبرش را به رهبرى و كيش حق فرستاد تا بر كيشها همگى چيره گرداندش چه شركورزان ناخوش دارند. (17) قرآن، وراثت زمين را براى بندگان صالح خداوند وعده داده است:«و لقد كتبنا فىالزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون» (18) و هر آينه در زبور پس ذكر نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته من ارث برند.خداوند در قرآن، بر مستضعفان زمين منت مىگذارد و آنها را پيشوا و وارث قرار مىدهد:«و نريد ان نمن علىالذين استضعفوا فىالارض و نجعلهم ائمة و نجعلهمالوارثين.» (19) و خواهيم منت نهيم بر آنانكه ناتوان شمرده شدند در زمين و آنان را پيشوايان وارث برندگان بگردانيمشان.آيات 55 سوره نور، 128 اعراف، 54 مائده و نيز آيات ديگر در همين زمينه نشان مىدهد كه اين انديشه در قرآن به طور جدى و قوى حضور دارد.اين انديشه به تفسير استاد شهيد آيةالله مطهرى:«بيش از هر چيز مشتمل بر عنصر خوش بينى نسبتبه جريان نظام طبيعت و سير تكاملى تاريخ و اطمينان به آينده و طرد عنصر بدبينى نسبتبه پايان كار بشر است.» (20) اميد و آرزو به تحقق اين نويد و پايان خوش براى جهان در زبان روايات اسلامى «انتظار فرج» ناميده شده است.
1. روزنامه همشهرى، ويژه ميلاد حضرت مهدى، عليهالسلام،16 دى 1374.2. اوپانيشاد، ص737.3. روزنامه همشهرى،16 دى 1374.4. همان،26 دى1373، به نقل از مصلح جهانى، سيد هادى خسروشاهى.5. همان،16 دى 1374.6. جاماسب نامه، ص 121.7. روزنامه همشهرى،26 دى1373، به نقل از مصلح جهانى.8. عهد عتيق، كتاب مزامير، مزمور37.9. يسى، به معناى قوى ، نام پدر حضرت داود، عليهالسلام، ر. ك: قاموس مقدس، ص 951.10. تورات، اشعياى نبى، فصل 11.11. تورات، صفياى نبى، فصل3.12. انجيل لوقا، فصل 12.13. انجيل متى، فصل 24.14. همان، فصل 25.15. روزنامه همشهرى،26 دى1373، به نقل از: خسزوشاهى، سيدهادى، مصلح جهانى.16. سوره صف(61) آيه9، همچنين ر. ك: سوره توبه(9) آيه33 و سوره فتح(48) آيه 28.17. تمامى ترجمههاى آيات با استفاده از ترجمه مرحوم سيد كاظم معزى است.18. سوره انبياء(21) آيه105.19. سوره قصص(28) آيه5.20. ر. ك: مطهرى، مرتضى، قيام و انقلاب مهدى از ديدگاه فلسفه تاريخ، ص6.قاموس مقدس,safhe=951
قيام و انقلاب مهدى از ديدگاه فلسفه تاريخ,مرتضي مطهري,safhe=6
انجيل متى
همشهري,tarikh=26 دى1373
تورات
انجيل متى
همشهري,tarikh=26دي1374
همشهرى,tarikh=16دي1374
جاماسب نامه,safhe=121
اوبانيشاد,safhe=737
تورات
انجيل لوقا
همشهري,tarikh=16دي1374
عهد عتيق