برترين عالمان در زمان غيبت
محمد حسن نبويعَنْ اَبي مُحَمَدٍّ عليهالسلام قالَ: قالَ عَلِيُّ اِبْنُ مُحَمَّدٍ عليهماالسلام :«لَوْلا مَنْ يَبْقي بَعْدَ غِيْبَةِ قائِمِنا عليهالسلام مِنَ الْعُلَماءِ الدّاعينَ اِلَيْهِ وَالدّالّينَ عَلَيهِ وَ الذّابّينَ عَنْ دينِهِ بِحُجَجِاللّهِ وَ الْمُنْقِذينَ لِضُعَفاءِ عِبادِاللّهِ مِنْ شِباكِ اِبْليس وَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخاخِ النَّواصِبِ لَما بَقِيَ اَحَدٌ اِلاّ اِرْتَدَّعَنْ دينِ اللّهِ وَ لكِنَّهُمُ الَّذينَ يُمَسِّكُونَ اَزِمَّةَ قُلُوبِ ضُعَفاءِ الشّيعَةِ كَما يُمَسِّكُ صاحِبُ السَّفينَةِ سُكّانَها اُولئِكَ هُمُ الاَْفْضَلُونَ عِنْدَاللّهِ عَزَّ وَ جَلّ؛1 امام حسن عسكري از امام علي النقي عليهماالسلام نقل ميكند كه:بعد از غيبت قائم ما اگر كساني از علماء باقي نمانند كه مردم را به سوي آن حضرت بخوانند و به ايشان راهنمايي كنند و از دين او با دلائل الهي دفاع كنند و ضعفاء بندگان خدا را از دامهاي شيطان و فاسقان و كمينگاههاي دشمنان اهل بيت نجات دهند، هيچ كس نميماند مگر آن كه از دين خدا باز ميگردد. ليكن اين علماء هستند كه سررشته قلوب ضعفاء شيعه را با جديت نگاه ميدارند همانگونه كه ناخداي كشتي سكّان آن را در چنگ ميگيرد. تنها اينان نزد خداوند برتريناند.» مبلّغين دين كه نشر معارف اسلامي، گسترش دين و تربيت انسانهاي پارسا و عامل به دستورات اسلامي، مهمترين وجهه همت و عميقترين آرمان دروني آنان است، گهگاه در خلوت باخداي خويش به اين ميانديشند كه در فضاي غبار گرفته و نفاقآلود زمان كه عدهاي تنها به دنيا ميانديشند و عدهاي هم براي رسيدن به دنياي كثيف خويش به مرزهاي ديني تجاوز ميكنند و بوقهاي شبههپراكني هر روز مردم را به سوئي ميكشاند، چه بايد كرد كه از بين واجبها به اوجب پرداخته و از ميان هزاران مهم بر اهم تاكيد كرده باشند تا رضاي الهي جلب، مردم رستگار و مبلّغ در انجام مسؤوليت خويش موفق و نگاه رضايتآميز وليّ عصر امام زمان عليهالسلام را در مسير پرتلاطم زندگي همراه داشته باشند.روايتي كه بيان شد ميتواند در اين عرصه راهنمائي باشد تا مبلّغ در شناخت مسير اصلي خود در زمان غيبت موفق شود و به مقام ارزشمند «با فضيلتترين دانشمند» در پيشگاه الهي نائل گردد.امام عليهالسلام در اين روايت نجات و هدايت انسانها از گمراهي را در گرو فعاليت دانشمنداني معرفي ميكند كه داراي خصائص ذيلاند:1 ـ مردم را به سوي امام زمان عليهالسلام ميخوانند؛ مسألهاي كه امروز كمكم در لابلاي بحثهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و جناحي رنگ باخته و برخي خود از ياد آن حضرت غافل شدهاند چه رسد به آنكه مردم را به سوي آن حضرت دعوت كنند.اگر ما مردم را به سوي آن حضرت بخوانيم و آنان را منتظر تربيت كنيم، شاخصي ايجاد كردهايم كه هر كسي رفتار، گفتار، عملكرد و افكار خود را براساس آن شاخص تنظيم ميكند.كسي كه با حال انتظار زندگي كند، به گونهاي خود را ميسازد كه هرگاه او ظهور كند به راحتي از همه تمايلاتش دست شسته، آماده و بدون تعلل براي سربازي و جانفشاني سر از پاي نميشناسد و سبك بال به سوي آن حضرت پركشيده، ندايش را لبيك ميگويد.مردمي با اين خصائص، هيچ گاه در دام تزوير، خدعه، حرامخواري، ظلم و ستم، كلاهبرداري، شهوتراني و هوسپرستي نميافتند و در يك كلام غلام حلقه به گوش شيطان نميشوند. اگر ما مردم را به سوي آن حضرت بخوانيم و آنان را منتظر تربيت كنيم، شاخصي ايجاد كردهايم كه هر كسي رفتار، گفتار، عملكرد و افكار خود را براساس آن شاخص تنظيم ميكند انتظار با اين ويژگي، سازنده و بهترين اعمال امت پيامبر صلياللهعليهوآله قلمداد ميشود.پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله فرمودند: «اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتي اِنْتِظارُ الْفَرَجِ؛ برترين اعمال امت من انتظار فرج است.» 2 ـ در صورتي كه افرادي آن حضرت را نشناسند، اين وظيفه عالمان برتر است كه مردم را به آن حضرت راهنمائي كنند.ظهور منجي و مصلح جهاني از مسائل پذيرفته شده در همه اديان است. در اسلام نيز ظهور منجي به نام مهدي فرزند حسن از حقايق غير قابل انكار است و در منابع بسياري از اهل سنت اين مطلب با صراحت بيان شده است و اگر شبههاي در بين مذاهب اسلامي وجود داشته باشد در مصداق آن است.ما شيعيان بر اين باوريم كه آن حضرت زنده و حجّت خدا بر روي زمين است، ليكن مذاهب ديگر اسلامي در انتظار به دنيا آمدن و قيام آن حضرت به سر ميبرند.تبيين همين امور و بحث پيرامون شخصيت آن بزرگوار، طول عمر آن حضرت، نظارت ايشان بر اعمال و كردار شيعيان و تاثير وجودي حجت خدا در گردونه هستي و ... همه دلالت كردن مردم به سوي آن حجت الهي است.3 ـ دفاع از دين: دفاع از دين آن حضرت، در زمان غيبت، از حساسترين رسالتهاي عالمان برتر است. آنان با دلائل الهي از دين خدا دفاع ميكنند.اگر كسي بخواهد به دلائل الهي دست يابد و بدان وسيله از دين خدا دفاع كند بايد در مكتب ثقلين به آموزش بنشيند.اي كاش همه پيروان اسلام به جاي آن كه به دنبال ابداع دليل در دفاع از دين باشند، به قرآني كه حتما در دفاع از خود كمبودي ندارد تمسك جسته، قبل از هر چيز از دلائل قرآن و اهل بيت عليهمالسلام در دفاع از خود با خبر ميشدند و به توانائي اسلام در اثبات حقانيت خويش ايمان ميآوردند اي كاش همه پيروان اسلام به جاي آن كه به دنبال ابداع دليل در دفاع از دين باشند، به قرآني كه حتما در دفاع از خود كمبودي ندارد تمسك جسته، قبل از هر چيز از دلائل قرآن و اهل بيت در دفاع از خود باخبر ميشدند و به توانائي اسلام در اثبات حقانيت خويش ايمان ميآوردند و به جاي استفاده از دلائل خشك فلسفي كه براي خواص هم بهره زيادي ندارد، از خود قرآن و اهل بيت شيوه دفاع از دين و دلائل گوناگون آن را ميآموختند و اين راه عالمان برتر در زمان غيبت است.مگر پيامبر صلياللهعليهوآله در آخرين لحظات عمر خود براي نجات از گمراهي و ضلالت، تمسّك به ثقلين را توصيه نفرمود؟ چرا براي شناخت راه و شيوه هدايت خود و ديگران از قرآن و اهل بيت مدد نجوئيم؟ 4 ـ حفظ شيعيان از مفاسد: عالماني با فضيلتترند كه در زمان غيبت براي دور ساختن شيعيان از دامهاي شيطان و فاسقان تلاش ميكنند و با تمام وجود از آلودگي آنان به مفاسد و گناهان جلوگيري ميكنند.از آن جا كه عالمان دلسوز براساس آيات قرآن و روايات، فساد را از صلاح و مفاسد را از مصالح ميشناسند، در مقابل صفوف شيطان و فاسقان طرفدار او ميايستند و پرتگاههاي ضلالت و گمراهي را به مردم نشان ميدهند تا در دامهاي فريب شيطان گرفتار نيايند.5 ـ مقابله با دشمنان اهل بيت: از جمله وظائف عالمان با فضيلت، ايستادگي در مقابل شيطنتهاي دشمنان اهل بيت ميباشد.امروزه وهابيّت كه سرسختانه با شيعه به مخالفت برخاسته، سعي دارد در جهت منافع قدرتهاي جهاني به تضعيف تشيع بپردازد و در آموزش مولويها يكي از مهمترين چيزهايي كه بر آن اصرار دارد مخالفت با شيعه است. آنها كه عقايدي خطرناك و مطرود در ديدگاه كليّه مذاهب اهل سنت دارند با سرعت در مناطق مختلف جهان و بيش از همه در ايران نفوذ كرده وتمام همّت آنان جداسازي اهل سنّت از شيعيان است كه از سوئي با گذر زمان تحت تأثير معارف حقّه تشيع واقع نشوند و از سوي ديگر زمينه روياروئي اهل سنت با شيعيان فراهم گردد.اگر زماني اهل سنت همراه با شيعيان در حسينيهها به عزاداري براي شهادت سالار شهيدان جمع ميشدند و در موارد بسياري به زيارت امام رضا عليهالسلام مشرف ميشدند، با فعاليتهاي وهابيت اين نقاط همنشيني دو مذهب مورد هجوم واقع شده و سعي ميشود روز به روز آنان را نسبت به يكديگر حساستر كنند.حركتهاي وهابيون از بيرون مرزها همواره جهت داده ميشود و افرادي كه از اهل سنت در مجالس شيعيان شركت كنند ابتدا مورد تهديد و پس از آن كمكهاي بيحسابي كه براي اهل سنت با اهداف كاملاً سياسي ارسال ميشود قطع ميگردد.در اين گير و دار عالمان شيعه حتي از نقل فضائلي كه درباره اهل بيت عليهمالسلام در كتب صحاح اهل سنت وجود دارد خودداري كرده و شيعيان محروم را در مقابل دشمنان بيرحم و بيمنطق اهل بيت عليهمالسلام رها كردهاند.عالمان برتر هرگز چنين وضعي را تحمل نكرده و براي هدايت قلبهاي شيعيان، عالمانه، مدبرانه و مجدّانه ميكوشند كه اگر چنين نكنند همه از دين خدا باز ميگردند.
1 ـ بحار الانوار، چاپ بيروت، ج 2، ص 6.