سيماى پيامبران در قرآن كريم‏ - سیمای پیامبران در قرآن کریم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای پیامبران در قرآن کریم - نسخه متنی

عین‏اله ارشادی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيماى پيامبران در قرآن كريم‏

سيماى حضرت اسحاقع

عين‏اله ارشادى‏

عضو هيئت علمى دانشگاه آزاد اسلامى‏

هدف ما

در اينكه انسانها و يا دست كم بسيارى از انسانها، قبل از انجام هركار و يا حتى فكر هركارى، جوياى الگوى مناسب براى خود مى‏باشند شكى نيست و بى ترديد پس از جستجو و كاوش، الگوى را برمى گزينند، كه چه بسا در تشخيص خود دچار اشتباه بشوند و چه بسيار ديده مى‏شود كه با كمال تأسف اين الگوگيرى در زندگى و سرنوشت آنها تأثيرى بد مى‏گذارد كه جبران‏ناپذير است

اين مسئله سبب مى‏شود كه بيانديشيم كه راه چاره كجاست؟ چه بايد كرد؟ به نظر مى‏رسد راه نجات از اين مهلكه كه انسان گرفتار هر كسى بعنوان «الگو» نشود در كلام نورانى خاتم الانبياء محمد مصطفى ص بيان شده است كه مى‏فرمايد

«فاذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن»1

ترجمه «زمانى كه فتنه‏ها مانند پاره‏هاى شب ظلمانى بشمار و آورد، برشما باد رجوع به قرآن»

پس بايد به قرآن تمسك كنيم و براى نجات خود و جامعه، سراغ كسانى كه در قرآن از آنها بعنوان الگو، اسوه، دليل و راهنما ياد شده، برويم

بايد دست در دست بصير و بينايى گذارد، كسى كه روشن است و روشنايى بخش، كسى كه نور است و نوربخش نه اينكه بقول معروف «كورى عصاكش كور ديگرى باشد، ره گم كرده‏اى راهنماى گمشده‏اى گردد» الگوها و اسوه‏هاى حقيقى و راستين در قرآن معرفى شده‏اند و ما مى‏خواهيم اولاً آنها را بشناسيم و بشناسانيم از همان زاويه‏اى كه قرآن آنها را مطرح نموده ثانياً آنها را الگوى خود قرار دهيم و آن گونه عمل كنيم، كه آنها مى‏كردند

پس گفتار و نوشتار ما نه به اين هدف است كه به تمامى مسائل مطرح در زندگى انبياء بپردازد، زيرا بسيارى از آن مسائل نكاتى صرفاً تاريخى و مربوط به شخص آن پيامبر و زمان خاص او بوده كه در كتب تاريخى ذكر شده است اما قرآن كريم به آنها نپرداخته است

بنابراين ما مى‏خواهيم مسائلى را مطرح كنيم كه اولاً قرآن مطرح نموده، و ثانياً مربوط به شخصيت آن پيامبر باشد، آن ويژگيهاى كه سبب شد انسان خاكى مخاطب خدا قرار گيرد و بى‏واسطه و يا باواسطه با خدا سخن گويد، آن ويژگيهاى كه انسان خاكى را مظهر علم خدا، قدرت خدا، حلم خدا و بخشندگى خدا مى‏كند و خاص شخص و زمان نيست براى ما ابراهيمى شدن، موسوى شدن، عيسوى شدن، محمدى شدن مهم است نه اينكه بدانيم تاريخ تولد و رحلت آن پيامبر چه زمانى بوده، چند فرزند داشته و اسم فرزندانش و همسرش و چه بود اينها اگر چه به لحاظ تاريخى اهميت ويژه‏اى دارد اما به لحاظ الگوگيرى و درس آموزى مورد نظر نيست اگر دقت كنيم قرآن نيز با همين روى كرد سراغ قصص انبياء رفته است چنانچه مى‏فرمايد

«لقد كان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب»2

«همانا در داستانهاى ايشان عبرتى است براى خردمندان»

و در خاتمه، با توجه به اينكه مى‏خواهيم فقط با استفاده از قرآن كريم، انسانهاى نمونه و الگو را بشناسيم، و استفاده از قرآن مراتبى دارد و هر انسانى در مرتبه‏اى مى‏تواند از اين كتاب هدايتگر استفاده نمايد، به سراغ مفسر بزرگ قرن اخير درجهان تشيع حضرت علامه طباطبايى ره در تفسير شريف الميزان مى‏رويم و اين متن را بعنوان مرجع اصلى و نيز از تفاسير مهم ديگر براى اين امر مهم و سرنوشت سازبهره‏مند مى‏شويم

پيش نگاه‏

حضرت اسحاقع از نگاه قرآن كريم‏

/ 20