4بيان ديگر از عذاب قوم لوط از آغاز تا پايان‏ - سیمای پیامبران در قرآن کریم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای پیامبران در قرآن کریم - نسخه متنی

عین‏اله ارشادی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجمه فرستادگان الهى و مأمورين عذاب كه ابتداء بر ابراهيم وارد شدند به‏او گفتند نترس ما به‏سوى قوم لوط فرستاده شده‏ايم هنگامى كه ابراهيمع از مأموريت فرستادگان پروردگارش مطلع شد با آنها شروع به‏مجادله و چانه‏زنى كرد درباره قوم لوط با ما مجادله مى‏كرد چون ابراهيم بردبار و دلسوز بود اما ملائك به‏او گفتند اى ابراهيم! از اين درخواست صرف نظر كن كه فرمان پروردگارت فرا رسيده و به‏طور قطع عذاب الهى به‏سراغ آنها مى‏آيد و برگشت ندارد و هنگامى كه رسولان ما [= فرشتگان عذاب‏] به‏سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد؛ و قلبش پريشان گشت؛ امروز روز سختى است!» زيرا آنها را نشناخت؛ و ترسيد قوم تبهكار مزاحم آنها شوند فرشتگان عذاب گفتند اى لوط ما فرستادگان پروردگار توايم؛ آنها هرگز دسترسى به‏تو پيدا نخواهند كرد؛ در دل شب خانواده‏ات را از اين شهر حركت ده و هيچ يك از شما پشت سرش را نگاه نكند؛ مگر همسرت، كه او هم به‏همان بلايى كه قوم گرفتار مى‏شوند، گرفتار خواهد شد، موعد آنها صبح است؛ آيا صبح نزديك نيست؟ و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، آن شهر وديار رازير و رو كرديم؛ و بارانى از سنگ [= گِلهاى متحجر] متراكم بر روى هم بر آنها نازل نموديم سنگهايى كه نزد پروردگارت نشاندار بود، و آن، از ساير ستمگران دور نيست

تدبر و تفكر

ماجراى عذاب قوم لوط از آنجا آغاز شد فرستادگان پروردگار به‏صورت جوانانى زيبا بر ابراهيمع وارد شدند و آن جناب به‏خوبى از آنها پذيرايى نمود و برايشان غذايى لذيذ طبخ نمود اما آنها نخوردند، آن جناب ناراحت شد اما آنها خود را معرفى كردند كه ما مأمور عذاب قوم لوط هستيم، ابراهيمع شروع به‏چانه‏زنى كرد تا شايد عذاب از آن قوم برداشته شود، و اين چانه‏زنى نه به‏خاطر دفاع از آن قوم فاسد بود، بلكه به‏خاطر دلسوز و مهربان بودن آن حضرت بود كه سبب شد براى آنها مهلت بگيرد، اما ملائك گفتند فرمان پروردگارت فرا رسيده و درباره آنان با ما مجادله نكن كه عذاب آنها قطعى و برگشت‏ناپذير است سپس ملائك سراغ لوط آمدند به‏همان صورت جوانان زيبا، اما لوط چون آنها را نشناخته بوداز قوم خود بر آنها ترسيد كه مبادا مزاحمشان شوند، كه اتفاقاً چنين شد و گمان لوط را قوم فاسد محقق كردند اما ملائك به‏لوط گفتند ما فرستادگان خداوند براى عذاب اين قوم فاسد هستيم و دست آنها هرگز به‏ما نمى‏رسد، بنابراين شبانگاه به‏اتفاق دخترانت از اين شهر برو و هرگز به‏پشت سرت نگاه نكن، البته همسرت را با خود مبر كه او نيز مانند قومت بايد مجازات شود، موعد عذاب آنها صبح است صبح نزديك، يعنى فردا صبح بالاخره صبح فردا رسيد و به‏امر پروردگار شهر زير و رو شد و بارانى از سنگ بر آنان باريدن گرفت، و اين سنگها پى‏درپى و منظم بر آنها باريدن گرفت تا همه را معدوم ساخت در عين اينكه شهر توسط مأمورين عذاب الهى از جا كنده شده و كاملاً زير و رو شده بود

ره‏جو اينكه خداوند ديار قوم لوط را زير و رو كرد و بارانى از گلهاى تبديل به‏سنگ شده بر آنها فرو ريخت، آيا بين عمل اين قوم و اين نوع عذاب تناسبى وجود داشت؟

رهنما اينكه مى‏گوئيد زير و رو كردن قوم چرا؟ بدين دليل است كه اين قوم در طريق انحراف جنسى همه چيز را دگرگون كردند خداوند نيز شهرهاى آنها را زير و رو ساخت، و از آنجا كه طبق روايات آنان بارانى از سخنان ركيك به‏طور مداوم بر هم مى‏ريختند، خداوند هم بارانى از سنگ بر سر آنان فرو ريخت114

ره‏جو آيا باران سنگ قبل از زير و رو شدن شهرهاى قوم بود يا همزمان بود؟

رهنما در ميان مفسران در اين خصوص بحث است و در آيه هم صراحتى بر هيچكدام وجود ندارد از اين رو بعضى از مفسرين مانند صاحب المنار معتقد است اين بارش سنگ يا قبل از زير و رو شدن شهر بوده، و يا در اثناء آن اما فلسفه‏اش اين بود كه افراد پراكنده‏اى كه در گوشه و كنار قرار داشتند و زير آوار مدفون نشدند سالم نروند و به‏كيفر اعمالشان برسند اگرچه مانعى هم وجود ندارد كه براى تشديد عذاب و محو آثار آنها سنگريزه حتى پس از زير و رو شدن بر آنها ببارد به‏طورى كه سرزمينشان زير آن پنهان گردد و آثارش محو شود115

4بيان ديگر از عذاب قوم لوط از آغاز تا پايان‏

قال فما خطبكم ايها المرسلون قالوا انا ارسلنا الى قوم مجرمين الا ال لوط انا لمنجوهم اجمعين الا امرأته قدرنا انها لمن الغابرين116

ترجمه سپس ابراهيم گفت «مأموريت شما چيست اى فرستادگان خدا؟ ملائك گفتند ما به‏سوى قومى گنهكار مأموريت يافته‏ايم تا آنها را هلاك كنيم مگر خاندان لوط، كه همگى آنها را نجات خواهيم داد بجز همسرش، كه مقدر داشتيم از بازماندگان در شهر و هلاك شوندگان باشد

فلما جاء ال لوط المرسلون قال انكم قوم منكرون قالوا بل جئناك بما كانوا فيه يمترون و اتيناك بالحق و انا لصادقون فاسر باهلك بقطع من اليل واتبع ادبارهم و لا يلتفت منكم احد وامضوا حيث تؤمرون، و قضينا اليه ذلك الامر انّ دابر هؤلاء مقطوع مصبحين 117

ترجمه هنگامى كه فرستادگان خدا به‏سراغ خاندان لوط آمدند لوط گفت شما گروه ناشناسى هستيد گفتند ما همان چيزى را براى تو آورده‏ايم كه آنها [= كافران‏] در آن ترديد داشتند آرى، ما مأمور عذابيم ما واقعيت مسلّمى را براى تو آورده‏ايم، و راست مى‏گوييم پس، خانواده‏ات را در اواخر شب با خود بردار، و از اين جا ببر، و خودت به‏دنبال آنها حركت كن و كسى از شما به‏پشت سر خويش ننگرد، و به‏همان جا كه مأمور هستيد برويد و ما به‏لوط اين موضوع را وحى فرستاديم كه صبحگاهان، همه آنها ريشه‏كن خواهند شد

فاخذتهم الصيحة مشرقين فجعلنا عاليها سافلها و امطرنا عليهم حجارة من سجيل118

ترجمه سرانجام، هنگام طلوع آفتاب صيحه مرگبار - به‏صورت صاعقه يا زمين لرزه آنها را فرا گرفت سپس شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم بالاى آن را پايين قرار داديم و بارانى از سنگ برآنها فرو ريختيم

تدبر و تفكر

از سير و ترتيب آيات مذكور به‏دست مى‏آيد كه

الف ملائك نزول عذاب قبل از اقدام به‏مأموريت خود ابتداء بر پيامبر بزرگ خدا حضرت ابراهيمع وارد شدند و آن حضرت را در جريان امر عذاب الهى بر قوم لوط قرار دادند، و مشخص كردند كه تمام قوم بجز لوط و خاندانش هلاك خواهند شد و از خانواده لوطع نيز همسرش جز هلاك شدگان خواهد بود

ب ملاك نزول عذاب، سپس بر حضرت لوطع وارد شدند به‏طورى كه آن حضرت همانند حضرت ابراهيمع در بَدوْ امر آنها را نشناخت تا اينكه آنها خودشان را معرفى كردند و هدف از حضور خود را در آن قوم اعلان نمودند كه ما بر چيزى مأموريت داريم كه قوم در آن ترديد داشتند يعنى نزول عذاب، سپس از لوط خواستند كه شما نگاه به‏اتفاق خانواده‏ات از ميان اين قوم برو به‏محلى امن كه برايش مشخص‏كرده‏بودندكه‏صبحگاهان‏اين‏قوم‏ريشه‏كن‏خواهندشد

ج و در پايان به‏نحوه عذاب قوم اشاره مى‏فرمايد كه هنگام طلوع خورشيد صدائى هول‏انگيز و وحشتناك آنها را فرا گرفت، [و آن اين بود كه جبرئيلع بر ايشان بانك زد و سپس ما شهرهاى ايشان را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ برآنها فرو ريختيم، سنگهاى از سجيل119]

ره‏جو مقصود از سجيل چيست؟

رهنما در مورد معنا و مفهوم سجيل گفته شده است

1- سجيل از سجل گرفته شده و سجل به‏معناى كتابت است بنابراين سجيل يعنى سنگهاى نشان كرده و نام نوشته شده

2- سجيل از سجين است به‏معناى سنگهاى دوزخى120

3- سجيل سنگهاى است از گل محكم شده121 گلى كه با آتش پخته مى‏شود مانند آجر

ره‏جو با توجه به‏اينكه قرآن مى‏فرمايد تمام قوم به‏استثناء لوط و خانواده‏اش هلاك شدند، آيا همه قوم مرتكب اعمال زشتى مانند لواط بودند؟ آيا زنان به‏خاطر مردان عذاب شدند؟

رهنما گفته‏اند آنها كه عمل لواط انجام مى‏دادند كمتر از چهل نفر بودند اما خداوند چهل هزار مرد را هلاك كرد، چون آنها امر به‏معروف و نهى از منكر نمى‏كردند چنانكه در قرآن مى‏فرمايد «لتامرون بالمعروف و لتنهون عن المنكر او ليعمكم اللَّه بعذاب يعنى بايد امر به‏معروف و نهى از منكر نمائيد، و الا فراگيرد عذاب خدا تمام شما را ابوبكر عباس گفت از حضرت امام باقرع پرسيدم كه در عهد لوط آيا زنان را خداى تعالى به‏گناه مردان گرفت؟ امام فرمود نه، چنانچه مردان به‏مردان مشغول بودند زنان نيز به‏زنان مشغول بودند122

5بيان ديگرى از نحوه شكل‏گيرى عذاب قوم لوط

و لوطاً اذقال لقومه انكم لتأتون الفاحشه ما سبقكم بها من احد من العالمين ائنكم لتاتون الرجال و تقطعونَ السبيل و تأتون فى ناديكم المنكر فما كان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب‏اللَّه ان كنت من الصادقين123

ترجمه و لوط را فرستاديم هنگامى كه به‏قوم خود گفت شما عمل بسيار زشتى انجام مى‏دهيد كه هيچ يك از مردم جهان پيش از شما آن را انجام نداده است آيا شما به‏سراغ مردان مى‏رويد و راه تداوم نسل انسان را قطع مى‏كنيد و در مجالستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهيد؟ اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر راست مى‏گويى عذاب الهى را براى ما بياور

قال رب انصرنى على القوم المفسدين124

وقتى لوط سماجت و وقاحت قوم را در اصرار بر گناه ديد گفت پروردگارا مرا در برابر اين قوم تبهكار يارى فرما

و لمّا جاءت رسلنا ابراهيم بالبشرى قالوا انا مهلكوا اهل هذه القرية ان اهلها كانوا ظالمين قال ان فيها لوطاً قالوا نحن اعلم بمن فيها لننجينه و اهله الا امراته كانت من الغابرين125

ترجمه و هنگامى كه فرستادگان ما از فرشتگان بشارت تولد فرزند براى ابراهيم آوردند، گفتند ما اهل اين شهر و آبادى را [و به‏شهرهاى قوم لوط اشاره كردند] هلاك خواهيم كرد، چرا كه اهل آن ستمگرند ابراهيم گفت در اين آبادى لوط است! گفتند ما با كسانى كه در آن هستند آگاه‏تريم، او و خانواده‏اش را نجات مى‏دهيم، جز همسرش كه در ميان قوم گنهكار باقى خواهد ماند

و لمّا ان جاءت رسلنا لوطاً سى‏ء بهم و ضاق بهم ذرعاً و قالوا لا تخف و لا تحزن انا منجوك و اهلك الا امرأتك كانت من الغابرين انا منزلون على اهل هذه القرية رجزاً من السماء بما كانوا يفسقون126

ترجمه و هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از ديدن آنها بدحال و دلتنگ شد، گفتند نترس و غمگين مباش ما تو و خانواده‏ات را نجات خواهيم داد جز همسرت كه در ميان قوم باقى مى‏ماند ما بر اهل اين شهر و آبادى به‏خاطر گناهانشان عذابى از آسمان فرو خواهيم ريخت

تدبر و تفكر

آيات مذكور را نيز به‏سه دسته مى‏توان تنظيم نمود

/ 27