تدبر و تفكر
ماجراى عذاب قوم لوط از آنجا آغاز شد فرستادگان پروردگار بهصورت جوانانى زيبا بر ابراهيمع وارد شدند و آن جناب بهخوبى از آنها پذيرايى نمود و برايشان غذايى لذيذ طبخ نمود اما آنها نخوردند، آن جناب ناراحت شد اما آنها خود را معرفى كردند كه ما مأمور عذاب قوم لوط هستيم، ابراهيمع شروع بهچانهزنى كرد تا شايد عذاب از آن قوم برداشته شود، و اين چانهزنى نه بهخاطر دفاع از آن قوم فاسد بود، بلكه بهخاطر دلسوز و مهربان بودن آن حضرت بود كه سبب شد براى آنها مهلت بگيرد، اما ملائك گفتند فرمان پروردگارت فرا رسيده و درباره آنان با ما مجادله نكن كه عذاب آنها قطعى و برگشتناپذير است سپس ملائك سراغ لوط آمدند بههمان صورت جوانان زيبا، اما لوط چون آنها را نشناخته بوداز قوم خود بر آنها ترسيد كه مبادا مزاحمشان شوند، كه اتفاقاً چنين شد و گمان لوط را قوم فاسد محقق كردند اما ملائك بهلوط گفتند ما فرستادگان خداوند براى عذاب اين قوم فاسد هستيم و دست آنها هرگز بهما نمىرسد، بنابراين شبانگاه بهاتفاق دخترانت از اين شهر برو و هرگز بهپشت سرت نگاه نكن، البته همسرت را با خود مبر كه او نيز مانند قومت بايد مجازات شود، موعد عذاب آنها صبح است صبح نزديك، يعنى فردا صبح بالاخره صبح فردا رسيد و بهامر پروردگار شهر زير و رو شد و بارانى از سنگ بر آنان باريدن گرفت، و اين سنگها پىدرپى و منظم بر آنها باريدن گرفت تا همه را معدوم ساخت در عين اينكه شهر توسط مأمورين عذاب الهى از جا كنده شده و كاملاً زير و رو شده بودرهجو اينكه خداوند ديار قوم لوط را زير و رو كرد و بارانى از گلهاى تبديل بهسنگ شده بر آنها فرو ريخت، آيا بين عمل اين قوم و اين نوع عذاب تناسبى وجود داشت؟
رهنما اينكه مىگوئيد زير و رو كردن قوم چرا؟ بدين دليل است كه اين قوم در طريق انحراف جنسى همه چيز را دگرگون كردند خداوند نيز شهرهاى آنها را زير و رو ساخت، و از آنجا كه طبق روايات آنان بارانى از سخنان ركيك بهطور مداوم بر هم مىريختند، خداوند هم بارانى از سنگ بر سر آنان فرو ريخت114
رهجو آيا باران سنگ قبل از زير و رو شدن شهرهاى قوم بود يا همزمان بود؟
رهنما در ميان مفسران در اين خصوص بحث است و در آيه هم صراحتى بر هيچكدام وجود ندارد از اين رو بعضى از مفسرين مانند صاحب المنار معتقد است اين بارش سنگ يا قبل از زير و رو شدن شهر بوده، و يا در اثناء آن اما فلسفهاش اين بود كه افراد پراكندهاى كه در گوشه و كنار قرار داشتند و زير آوار مدفون نشدند سالم نروند و بهكيفر اعمالشان برسند اگرچه مانعى هم وجود ندارد كه براى تشديد عذاب و محو آثار آنها سنگريزه حتى پس از زير و رو شدن بر آنها ببارد بهطورى كه سرزمينشان زير آن پنهان گردد و آثارش محو شود115
4بيان ديگر از عذاب قوم لوط از آغاز تا پايان
قال فما خطبكم ايها المرسلون قالوا انا ارسلنا الى قوم مجرمين الا ال لوط انا لمنجوهم اجمعين الا امرأته قدرنا انها لمن الغابرين116ترجمه سپس ابراهيم گفت «مأموريت شما چيست اى فرستادگان خدا؟ ملائك گفتند ما بهسوى قومى گنهكار مأموريت يافتهايم تا آنها را هلاك كنيم مگر خاندان لوط، كه همگى آنها را نجات خواهيم داد بجز همسرش، كه مقدر داشتيم از بازماندگان در شهر و هلاك شوندگان باشد
فلما جاء ال لوط المرسلون قال انكم قوم منكرون قالوا بل جئناك بما كانوا فيه يمترون و اتيناك بالحق و انا لصادقون فاسر باهلك بقطع من اليل واتبع ادبارهم و لا يلتفت منكم احد وامضوا حيث تؤمرون، و قضينا اليه ذلك الامر انّ دابر هؤلاء مقطوع مصبحين 117
ترجمه هنگامى كه فرستادگان خدا بهسراغ خاندان لوط آمدند لوط گفت شما گروه ناشناسى هستيد گفتند ما همان چيزى را براى تو آوردهايم كه آنها [= كافران] در آن ترديد داشتند آرى، ما مأمور عذابيم ما واقعيت مسلّمى را براى تو آوردهايم، و راست مىگوييم پس، خانوادهات را در اواخر شب با خود بردار، و از اين جا ببر، و خودت بهدنبال آنها حركت كن و كسى از شما بهپشت سر خويش ننگرد، و بههمان جا كه مأمور هستيد برويد و ما بهلوط اين موضوع را وحى فرستاديم كه صبحگاهان، همه آنها ريشهكن خواهند شد
فاخذتهم الصيحة مشرقين فجعلنا عاليها سافلها و امطرنا عليهم حجارة من سجيل118
ترجمه سرانجام، هنگام طلوع آفتاب صيحه مرگبار - بهصورت صاعقه يا زمين لرزه آنها را فرا گرفت سپس شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم بالاى آن را پايين قرار داديم و بارانى از سنگ برآنها فرو ريختيم
تدبر و تفكر
از سير و ترتيب آيات مذكور بهدست مىآيد كهالف ملائك نزول عذاب قبل از اقدام بهمأموريت خود ابتداء بر پيامبر بزرگ خدا حضرت ابراهيمع وارد شدند و آن حضرت را در جريان امر عذاب الهى بر قوم لوط قرار دادند، و مشخص كردند كه تمام قوم بجز لوط و خاندانش هلاك خواهند شد و از خانواده لوطع نيز همسرش جز هلاك شدگان خواهد بود
ب ملاك نزول عذاب، سپس بر حضرت لوطع وارد شدند بهطورى كه آن حضرت همانند حضرت ابراهيمع در بَدوْ امر آنها را نشناخت تا اينكه آنها خودشان را معرفى كردند و هدف از حضور خود را در آن قوم اعلان نمودند كه ما بر چيزى مأموريت داريم كه قوم در آن ترديد داشتند يعنى نزول عذاب، سپس از لوط خواستند كه شما نگاه بهاتفاق خانوادهات از ميان اين قوم برو بهمحلى امن كه برايش مشخصكردهبودندكهصبحگاهاناينقومريشهكنخواهندشد
ج و در پايان بهنحوه عذاب قوم اشاره مىفرمايد كه هنگام طلوع خورشيد صدائى هولانگيز و وحشتناك آنها را فرا گرفت، [و آن اين بود كه جبرئيلع بر ايشان بانك زد و سپس ما شهرهاى ايشان را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ برآنها فرو ريختيم، سنگهاى از سجيل119]
رهجو مقصود از سجيل چيست؟
رهنما در مورد معنا و مفهوم سجيل گفته شده است
1- سجيل از سجل گرفته شده و سجل بهمعناى كتابت است بنابراين سجيل يعنى سنگهاى نشان كرده و نام نوشته شده
2- سجيل از سجين است بهمعناى سنگهاى دوزخى120
3- سجيل سنگهاى است از گل محكم شده121 گلى كه با آتش پخته مىشود مانند آجر
رهجو با توجه بهاينكه قرآن مىفرمايد تمام قوم بهاستثناء لوط و خانوادهاش هلاك شدند، آيا همه قوم مرتكب اعمال زشتى مانند لواط بودند؟ آيا زنان بهخاطر مردان عذاب شدند؟
رهنما گفتهاند آنها كه عمل لواط انجام مىدادند كمتر از چهل نفر بودند اما خداوند چهل هزار مرد را هلاك كرد، چون آنها امر بهمعروف و نهى از منكر نمىكردند چنانكه در قرآن مىفرمايد «لتامرون بالمعروف و لتنهون عن المنكر او ليعمكم اللَّه بعذاب يعنى بايد امر بهمعروف و نهى از منكر نمائيد، و الا فراگيرد عذاب خدا تمام شما را ابوبكر عباس گفت از حضرت امام باقرع پرسيدم كه در عهد لوط آيا زنان را خداى تعالى بهگناه مردان گرفت؟ امام فرمود نه، چنانچه مردان بهمردان مشغول بودند زنان نيز بهزنان مشغول بودند122
5بيان ديگرى از نحوه شكلگيرى عذاب قوم لوط
و لوطاً اذقال لقومه انكم لتأتون الفاحشه ما سبقكم بها من احد من العالمين ائنكم لتاتون الرجال و تقطعونَ السبيل و تأتون فى ناديكم المنكر فما كان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاباللَّه ان كنت من الصادقين123ترجمه و لوط را فرستاديم هنگامى كه بهقوم خود گفت شما عمل بسيار زشتى انجام مىدهيد كه هيچ يك از مردم جهان پيش از شما آن را انجام نداده است آيا شما بهسراغ مردان مىرويد و راه تداوم نسل انسان را قطع مىكنيد و در مجالستان اعمال ناپسند انجام مىدهيد؟ اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر راست مىگويى عذاب الهى را براى ما بياور
قال رب انصرنى على القوم المفسدين124
وقتى لوط سماجت و وقاحت قوم را در اصرار بر گناه ديد گفت پروردگارا مرا در برابر اين قوم تبهكار يارى فرما
و لمّا جاءت رسلنا ابراهيم بالبشرى قالوا انا مهلكوا اهل هذه القرية ان اهلها كانوا ظالمين قال ان فيها لوطاً قالوا نحن اعلم بمن فيها لننجينه و اهله الا امراته كانت من الغابرين125
ترجمه و هنگامى كه فرستادگان ما از فرشتگان بشارت تولد فرزند براى ابراهيم آوردند، گفتند ما اهل اين شهر و آبادى را [و بهشهرهاى قوم لوط اشاره كردند] هلاك خواهيم كرد، چرا كه اهل آن ستمگرند ابراهيم گفت در اين آبادى لوط است! گفتند ما با كسانى كه در آن هستند آگاهتريم، او و خانوادهاش را نجات مىدهيم، جز همسرش كه در ميان قوم گنهكار باقى خواهد ماند
و لمّا ان جاءت رسلنا لوطاً سىء بهم و ضاق بهم ذرعاً و قالوا لا تخف و لا تحزن انا منجوك و اهلك الا امرأتك كانت من الغابرين انا منزلون على اهل هذه القرية رجزاً من السماء بما كانوا يفسقون126
ترجمه و هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از ديدن آنها بدحال و دلتنگ شد، گفتند نترس و غمگين مباش ما تو و خانوادهات را نجات خواهيم داد جز همسرت كه در ميان قوم باقى مىماند ما بر اهل اين شهر و آبادى بهخاطر گناهانشان عذابى از آسمان فرو خواهيم ريخت