6تكذيب پيامبران خدا = استحقاق عذاب‏ - سیمای پیامبران در قرآن کریم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای پیامبران در قرآن کریم - نسخه متنی

عین‏اله ارشادی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الف مذاكرات لوط و قومش كه آن جناب ضمن تقبيح و توبيخ قوم و تهديد آنان به‏عذاب الهى، تلاش مى‏نمايد آنها را از اعمال زشت و ناپسند باز دارد، اما آنان وقيحانه ضمن اصرار بر اعمال زشت خود مى‏گويند اگر راست مى‏گوئى، عذابى را كه وعده مى‏دهى محقق نما كه ما منتظر آنيم و لوطع با گفتن اين عبارت كه، پروردگارا مرا بر اين قوم تبهكار پيروز نما نشان مى‏دهد كه همه چيز به‏دست خداست، اگر او بخواهد عذاب مى‏كند و اگر نخواهد مهلت مى‏دهد

ب ملاقات و مذاكره ملائك مأمورين عذاب قوم لوطع با پيامبر بزرگ خدا حضرت ابراهيمع، و خبر دادن از وعده تغييرناپذير خداوند مبنى بر عذاب و هلاكت قوم ستمگر و اينكه حضور لوطع نمى‏تواند براى هميشه سبب حفظ آنان از عذاب الهى شود زيرا خداوند با نجات او و خانواده‏اش اراده برهلاكت آن قوم نموده است

ج ورود ملائك بر لوطع و غم و اندوه لوط از حضور آنها و گفتار ملائك مبنى بر نجات لوط و خانواده‏اش و هلاكت حتمى قوم به‏خاطر گناهانشان

6تكذيب پيامبران خدا = استحقاق عذاب‏

كذبت قبلهم قوم نوح و عاد و فرعون ذوالاوتاد و ثمود و قوم لوط و اصحاب الايكة اولئك الاحزاب ان كل الاكذب الرسل فحق عقاب و ما ينظر هؤلاء الا صيحة واحدة مالها من فواق و قالوا ربنا عجّل لنا قطنا قبل يوم الحساب127

ترجمه پيش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت پيامبران ما را تكذيب كردند و نيز قوم ثمود و لوط و اصحاب ايكه [= قوم شعيب ]اينها گروههايى بودند كه به‏تكذيب پيامبران برخاستند هر يك از اين گروهها رسولان را تكذيب كردندو عذاب الهى درباره آنها تحقق يافت اينها با اين اعمالشان جز يك صيحه آسمانى را انتظار نمى‏كشند كه هيچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد و همگى را نابود مى‏سازد آنها از روى خيره‏سرى گفتند پروردگارا بهره ما را از عذاب هرچه زودتر قبل از روز حساب به‏ما بده

تدبر و تفكر

در آيه شريفه اقوام و گروههاى مانند، قوم نوح، قوم عاد و فرعون و فرعونيان و قوم ثمود و قوم لوط كه مورد بحث ماست و قوم شعيب را نام مى‏برد كه پيامبران خدا را تكذيب كردند كه همين عمل سبب تحقق عذاب بر آنها شده است و اين عمل نتيجه و حاصلى جز يك صيحه آسمانى و عذاب ناگهانى و يا مهلت به‏هدف بازگشت و يا سنگين‏تر شدن مجازات ندارد و اين در حالى است كه بعضى از اقوام مهلت داده شده، با خيره‏سرى خاصى كه از جهل و نادانى آنها نشأة گرفته است از اين مهلت سوءاستفاده مى‏كنند و از پيامبرشان تقاضاى عذاب و عدم مهلت مى‏كنند و گاهى عذاب وعده داده شده را تكذيب مى‏كنند و از آنجا كه باور ندارند عذاب را براى رسيدن به‏آن بى‏تابى مى‏كنند

7بيان ديگر از نحوه شكل‏گيرى و تحقق عذاب‏

قال فما خطبكم ايها المرسلون قالوا انا ارسلنا الى قوم مجرمين لنرسل عليهم حجارةً من طين مسومة عند ربك للمسرفين128

ترجمه ابراهيم گفت مأموريت شما چيست‏اى فرستادگان خدا؟ گفتند ما به‏سوى قوم مجرمى فرستاده شده‏ايم تا بارانى از «سنگ - گل» بر آنها بفرستيم سنگهايى كه از ناحيه پروردگارت براى اسراف‏كاران نشان گذاشته شده است




  • پس آنگاه گفتا خليل اين كلام‏
    بگفتند بر ملتى زشتكار
    كه از گل بر آنها بباريم سنگ‏
    همه سنگها نزد رب جهان‏
    ببارد بر آن قوم اسرافكار
    كه ناراستكارند در روزگار



  • شماييد مأمور بر چه پيام‏
    فرستاده گشتيم از كردگار
    چو اين قوم لوطند تسليم ننگ‏
    معين شده نيز دارد نشان‏
    كه ناراستكارند در روزگار
    كه ناراستكارند در روزگار



تدبر و تفكر

چنانكه بحث آن گذشت، ملائكى كه مأمور عذاب قوم لوط بودند، ابتداء حضرت ابراهيمع را در جريان اين مجازات قرار دادند كه در دو آيه اول سؤال و جواب ابراهيمع و ملائكه را ذكر نموده، حضرت ابراهيمع سؤال كرد، مأموريت شما چيست؟ آنان گفتند ما براى مجازات قومى مجرم آمده‏ايم سپس اشاره مى‏كنند به‏نوع مجازاتى كه بر اين قوم وضع شده است و آن عبارت است از بارش سنگهاى نشان‏گذارده شده يعنى هر سنگى براى فرد خاصى معين شده و مأمور هلاكت اوست و جنس اين سنگها از گل پخته شده بوده است مثل آجر، و نيز در اين آيات دو مشخصه براى قوم ذكر مى‏كند كه هر كدام مى‏تواند علت مجازات نيز باشد كه عبارتند از «قوم مجرمين، للمسرفين»

8بيان ديگر از عذاب قوم لوط

كذبت قوم لوط بالنذر انا ارسلنا عليهم حاصبا الا ءال لوط نجيناهم بسحر و لقد انذر هم بطشتنا فتماروا بالنذر و لقد راودوه عن ضيفه فطمسنا اعينهم فذو قوا عذابى و نذر، و لقد صبحهم بكرة عذاب مستقر فذوقوا عذابى و نذر129

ترجمه قوم لوط انذارها ى پى‏درپى پيامبرشان را تكذيب كردند ما بر آنها تندبادى كه ريگها را به‏حركت درمى‏آورد فرستاديم و همه را هلاك كرديم جز خاندان لوط را كه سحرگاهان نجاتشان داديم او آنها را مجازات ما بيم داد، ولى آنها اصرار بر مجادله و القاى شك داشتند آنها از لوط خواستند مهمانانش را در اختيارشان بگذارد ولى ما چشمانشان را نابينا و محو كرديم و گفتيم بچشيد عذاب و انذارهاى مرا سرانجام صبحگاهان و در اول روز، عذابى پايدار و ثابت به‏سراغشان آمد و گفتيم،

پس بچشيد عذاب و انذارهاى مرا

تدبر و تفكر

در آيات شريفه مورد بحث ابتداء تكذيب انذارهاى لوطع را به‏عنوان علت نزول عذاب قوم يادآور مى‏شود، سپس اشاره به‏نوع عذاب مى‏كند و مى‏فرمايد ما بر آن قوم حاصب نازل كرديم

در معناى «حاصب» مفسرين دو ديدگاه دارند

1- حاصب، تندباد يا ابرى سنگ‏بارنده است، به‏عبارت ديگر بادى كه با خود ريگ و سنگ بياورد و يا سنگها را به‏حركت درآورد130

2- حاصب، خود سنگ است يعنى ما بر ايشان سنگ باريديم131

سپس در آيه بعد اشاره دارد به‏نجات لوط و خانواده‏اش در سحرگاه آن روز موعود، مجدداً مى‏فرمايد لوط آنها را از مجازات الهى بيم داد اما آنها با اصرار و مجادله خودشان بر نزول عذاب، سعى داشتند در تحقق عذاب القاى شك كنند سپس اشاره دارد به‏پيش‏درآمد عذاب، كه در آن قوم زشتكار آمدند از لوط خواستند كه مهمانانش را در اختيارشان قرار دهد، اما ما آنها را نابينا كرديم [همين نكته مى‏توانست آن قوم زشتكار را از غفلت بيدار كند و آن را پيش‏درآمد و هشدار به‏عذاب الهى بدانند اما متنبه نشدند] و در نهايت مى‏فرمايد در ابتداى روز خداوند عذابى ثابت و پايدار به‏سراغشان فرستاد و طعم تلخ اين حقيقت را به‏آنها چشاند

ره‏جو بالاخره نحوه عذاب قوم لوط به‏چه شكلى بوده است؟

رهنما براساس آياتى كه ذكر آنها گذشت و به‏اجمال در اينجا متذكر مى‏شويم علاوه بر زلزله كه شهرهاى آنها را زير و رو كرد، بارانى از سنگ هم بر آنها فرو ريخت و اين سنگها به‏وسيله تندبادى بر آنها باريدن گرفته است، اما ذكر اجمالى از آيات كه مبين اين مطالب است از آيه شريفه «فلما جاء امرنا جعلنا عاليها سافلها132» بدست مى‏آيد كه زلزله‏اى ويرانگر سبب شده است كه شهرهاى آنها زيرورو شود

و از آيات «و امطرنا عليهم مطراً فساء مطرالمنذرين»133 و آيه شريفه «لنرسل عليهم حجارة من طين»134 و آيه شريفه «و امطرنا عليها حجارة من سجيل منضود»135 و آيه شريفه «انا ارسلنا عليهم حاصباً»136 و آيه شريفه «انا منزلون على اهل هذه القرية رجزاً من السماء»137 به‏دست مى‏آيد علاوه بر زلزله بارش سنگ از آسمان بر آن قوم نيز بوده است حال يا همزمان با زلزله يا پس از آن

/ 27