2مؤمن و مهاجر فى سبيل‏اللَّه‏ - سیمای پیامبران در قرآن کریم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای پیامبران در قرآن کریم - نسخه متنی

عین‏اله ارشادی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2مؤمن و مهاجر فى سبيل‏اللَّه‏

فأمن له لوط و قال إنى مهاجر الى ربى‏انه هوالعزيز الحكيم15

ترجمه و لوط به‏او [= ابراهيم‏] ايمان آورد، و ابراهيم گفت «من به‏سوى پروردگارم هجرت مى‏كنم كه او صاحب قدرت و حكيم است

همى يك پسر بود لوط جليل‏

كه گرديد مؤمن، به‏گفت خليل‏

بگفتا كنم روى بر كردگار

حكيم است يزدان و با اقتدار

تدبر و تفكر

گفتند، اول كسى كه به‏ابراهيمع ايمان آورد، لوطع بود، هنگامى كه ديد آتش بر او «بردوسلام» گشت، و به‏دنبال تصميم ابراهيمع مبنى بر هجرت، لوطع نيز با او همراه شد16

و نيز گفته‏اند، لوط به‏ابراهيم ايمان آورد يعنى ابراهيم را تصديق كرد و گفته‏هاى او را پذيرفت و او اولين فردى بود كه تصديق رسالت و گفته‏هاى ابراهيم نمود، سپس ابراهيم به‏او گفت من به‏سوى پروردگارم مهاجرت مى‏كنم و به‏فرمان خداوندم از بين ملت ظالم به‏منظور هجرت بيرون مى‏روم، زيرا اعمال آنان پليد است

از جبائى نقل شده كه بعضى گفته‏اند كه «لوط» مى‏گفت من به‏سوى پروردگارم مهاجرت مى‏كنم، «قتاده» مى‏گويد پس ابراهيم با لوط و زنش به‏نام «ساره» كه دختر عمويش بود، از قريه «كوثى» كه يكى از دهات اطراف كوفه بود بيرون آمدند و به‏طرف مملكت «شام» هجرت كردند17 و لوط به‏قريه مؤتفكه رفت كه آن را سدوم گفتندى18

3بنده‏اى صالح و بهره‏مند از رحمت خاص الهى‏

و ادخلناه فى رحمتنا انه من الصالحين19

ترجمه و او را در رحمت خود داخل كرديم؛ او از صالحان بود

ولى لوط را رحمت ما رسيد

كه بر خويشتن راه نيكى گزيد

تدبر و تفكر

اين آيه به‏آخرين موهبت الهى درباره «لوط»ع اشاره كرده و مى‏گويد ما او را در رحمت خاص خويش داخل كرديم، چرا كه او از بندگان صالح بود اين رحمت ويژه الهى بى‏حساب به‏كسى داده نمى‏شود، اين شايستگى و صلاحيت لوط بود كه او را مستحق چنين رحمتى ساخت

راستى چه كارى از اين مشكل‏تر، و چه برنامه اصلاحى از اين طاقت‏فرساتر كه انسان مدتى طولانى در شهر و ديارى كه اين همه فساد و آلودگى دارد بماند و دائماً به‏تبليغ و ارشاد مردم گمراه و منحرف بپردازد، و كارش به‏جايى برسد كه حتى بخواهند مزاحم مهمانهاى او نيز بشوند، به‏راستى اين استقامت جز از پيامبران الهى و رهروان آنها ساخته نيست، چه كسى از ما مى‏تواند تحمل چنين شكنجه‏هاى روحى جانكاهى بكند؟20

بعضى گفته‏اند شايد مراد از «رحمت» امامت و ولايت باشد و جمله «انه من الصالحين» تعليل ادخال در رحمت است21

و بعضى گفته‏اند فرق است بين شمول رحمت و دخول در رحمت از دو جهت يكى آنكه شمول رحمت مى‏آيد شامل او مى‏شود، و دخول اين مى‏رود در رحمت، دوم آنكه شمول رحمت ممكن است از يك طرف و يك جهت باشد ولى دخول غرق رحمت مى‏شود، و رحمت الهى شامل هر نعمت و تفضلى مى‏شود چه نعم دنيويه و چه اخرويه لكن شرط شمول رحمت قابليت محل مى‏خواهد خداوند شرط ادخال لوط را در رحمت، چنين مى‏فرمايد كه انه من الصالحين، او از صالحين است صالح اطلاقاتى دارد يكى آنكه، افعال صالحه از او صادر شود و از افعال قبيحه و از لغويات و لهويات و مشتهيات نفسانى شيطانى به‏كلى اجتناب كند كه درجه اعلى آن عصمت است كه در انبياء و اوصياء شرط اوليه است دوم متخلق به‏اخلاق حميده و صفات پسنديده و ملكات حسنه باشد سوم معرفت و علم به‏جميع مصالح و مفاسد است يعنى صالح كسى است كه به‏جميع مصالح و مفاسد عالم باشد كه انبياء به‏تفاوت مراتب عالم به‏حكم و مصالح بودند به‏درجات مختلفه22

4نجات، پاداش شاكرين است‏

انا ارسلنا عليهم حاصباً الاءال لوط نجيناهم بسحر نعمةَ من عندنا كذلك نجزى من شكر23

ترجمه ما بر آنها تندبادى كه ريگها را به‏حركت درمى‏آورد فرستاديم و همه را هلاك كرديم جز خاندان لوط را كه سحرگاهان نجاتشان داديم، اين نعمتى بود از ناحيه ما، اين‏گونه هركسى را كه شكر كند پاداش مى‏دهيم

بداديم ما هم به‏باد فنا

همه قوم جز لوط و اهل سرا

كه بارانى از سنگ بر فرش خاك‏

بباريد و گشتند جمله هلاك‏

نديدند گر، لوط و بيتش بلا

فقط بود از لطف يكتا خدا

كه پاداش اينگونه، يزدان دهد

به‏هركس به‏شكرانه‏اش سر نهد

تدبر و تفكر

نجات يافتن آل لوط نعمتى بود از طرف ما يعنى از طريق فضل الهى بود كه آل لوط از اين بلاء مهلك نجات يافتند «كذلك تجزى من شكر» اينطور ماجزاء مى‏دهيم كسى را كه شاكر باشد اشاره به‏اينكه كسى كه به‏شكرانه نعمت‏هاى حق تعالى از اطاعت او سرنپيچد و در مقام اطاعت و بندگى برآمد، و تسليم پيامبران و اوامر حق تعالى گردد خداوند در سختى‏هاى امور دنيوى و اخروى وى را از نظر لطف خود دريغ نخواهد داشت و هميشه او را يار و مددكار خواهد بود24

/ 27