7نحوه و چگونگى برخورد با منكر
قال إنى لعملكم من القالين رب نجّنى و اهلى ممايعملون33ترجمه لوط گفت «من دشمن سرسخت اعمال شما هستم پروردگارا من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مىدهند رهايى بخش
بگفتا كه بر اينچنين زشت كار
منم بر شما دشمنى آشكار
بفرمود بر درگه حق دعا
من و اهل بيت مرا كن رها
تدبر و تفكر
بهيقين مماشات و مسامحه در برابر منكر خطا و اشتباه بزرگى است كه شايد سبب گرايش بهسوى آن شود بنابراين تنها راهى كه بهحتم سبب مبتلا نشدن بهمنكر است همان راهى است كه حضرت لوطع انجام داد، ايشان گرچه در برابر خطرى بزرگ قرار گرفته بود اما قاطعانه راه خود را از خيل انسانهاى پست جدا مىسازد و بهشيوهاى مناسب مىگويد من دشمن سرسخت اعمال و رفتار شما هستم، بهجاى اينكه بگويد من دشمن شما هستم كه سبب تحريك آنها براى مقابله و دشمنى گردد، از اعمال آنها برائت مىجويد و دورى مىكندآيا اين الگوى مناسبى در برخورد با منكر و انسانهاى منكراتى نيست؟ آيا اين شيوه كمتر ايجاد تنش و كشمكش نمىكند؟ آيا اين شيوه سبب نمىشود كه افراد منحرف در صدد مقابله با آمران بهمعروف و ناهيان از منكر برنيايند؟ و بدين شكل حقيقت را زودتر بفهمند؟ و درك كنند كه آمر بهمعروف دشمن آنها نيست بلكه اعمال آنها را ناپسند مىداند؟ اين همان شيوه اطبا است كه با بيمارى مقابله مىكنند نه با بيمار! بايد درد را شناخت و در صدد مقابله با آن برآمد و تا ريشهكن شدنش مبارزه كرد، نه دردمند را! و در آنجا كه مبتلا بهبيمارى اندك است در صدد برمىآيند كه بيمارى بهديگران سرايت نكند، اما اگر آنقدر بيمارى شيوع پيدا كرد كه حضور در آن جامعه با حفظ سلامتى غيرممكن است، باز راه درست همان است كه لوطع از خداوند مىخواهد «رب نجنّى و اهلى مما يعملون» پروردگارا من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مىدهند رهايى بخش، در اينجا قدرت بشر كمتر از آن است كه با اين خطر مقابله كند و در برابرش تسليم نشود، اين فرمايش و دعا حضرت لوطع تقريباً مانند دعاى حضرت يوسفع كه وقتى زنان ديگرى همانند زليخا در آن مجلس بناى مراوده و معاشقه با او گذاشتند بهخدا پناه برد و گفت « تصرف عنّى كيدهن اصب اليهن و اكن من الجاهلين»34 پروردگارا اگر مكر و نيرنگ آنها را از من باز نگردانى، بهسوى آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود
رهجو معنا و مفهوم «قالين» چيست؟
رهنما قالين از ماده «قلى» بهمعناى عداوت شديدى است كه در اعماق دل و جان انسان اثر مىگذارد، اين تعبير شدت نفرت لوط را نسبت بهاعمال زشت آنها روشن مىسازد جالب اينكه لوطع مىگويد من دشمن اعمال شما هستم يعنى عداوت و خرده حسابى با شخص شما ندارم، عملتان ننگين است، اگر اين اعمال را از خود دور كنيد من دوست صميميتان خواهم بود35
8آخرين مرحله مقابله با منكر
قال لوان لى بكم قوةً اوءادى الى ركن شديد36ترجمه لوط گفت افسوس! اى كاش در برابر شما قدرتى داشتم، يا تكيهگاه و پشتيبان محكمى در اختيار من بود! آنگاه مىدانستم با شما زشتسيرتان ددمنش چه كنم و در آيه ديگر مىفرمايد
قال رب انصرنى على القوم المفسدين37
ترجمه لوط عرض كرد پروردگارا مرا در برابر اين قوم تبهكار يارى فرما
بگفتا مرا قوتى بود كاش
كه در منعتان مىنمودم تلاش
و يا تكيهگاهى كه بردم پناه
كه ايمن بگشتم ز شر و گناه
بگفتا خدايا مرا كن مدد
كه نابود سازيم اين قوم بد
تدبر و تفكر
از ظاهر كلام در آيه اول برمىآيد كه لوطع بعد از آنكه از راه امر بهتقوى اللَّه و ترس از خدا و تحريك حس جوانمردى در حفظ موقعيت و رعايت حرمت خويش، اندرزشان داد تا متعرض ميهمانان او نشود و نزد ميهمانان آبرويش را نريزند و خجالتش ندهند و براى اينكه بهانه را از دست آنان بگيرد تا آنجا پيش رفت كه دختران خود را بر آنان عرضه كرد و ازدواج با دخترانش را پيشنهاد نمود و بعد از آنكه ديد اين اندرز مؤثر واقع نشد استغاثه كرد و يارى طلب نمود تا شايد در ميان آنان رشد يافتهاى پيدا شود و او را عليه مردم پست يارى نموده و آنها را از خانهاش بيرون كند ولى ديد كسى اجابتش نكرد و هيچ مرد رشيدى يافت نشد تا از او دفاع كند و بهيارى او برخيزد بلكه همه با هم گفتند ما را با دختران تو كارى نيست و خودت خوب مىدانى كه ما چه مىخواهيم لذا ديگر راهى نيافت جز اينكه حزن و اندوه خود را در شكل اظهار تمنا و آرزو اظهار كند و بگويد اى كاش در ميان شما يك يار و ياورى مىداشتم تا با كمك او شر ستمكاران را از خود دور مىكردم و يا ركنى شديد و محكم مىداشتم يعنى قوم و قبيلهاى نيرومند مىداشتم تا آنها شر شما را از من دفع مىكردند38 حضرت لوط قوم و قبيلهاى نداشت، و مهاجر بهآن قوم بودرهجو آيا اين آرزوى حضرت لوطع با شئونات مختلف نبوت آن حضرت مانند، علم بهاينكه قدرت الهى او را همراهى مىكند و يا ايمان و شهود توحيد افعالى منافات ندارد؟
رهنما تمناى لوط پيامبرع هيچ منافاتى با كمال ايمان و شهود توحيد افعالى پروردگار ندارد زيرا خواسته لوطع از جمله وسائل طبيعى بشر است كه از خطر دشمن ايمن گردد، نهايت آنكه وجود آنها وسائل طبيعى و آثارى كه بر آنها مترتب مىشود را، از جمله نعمتها و ظهورى از مشيت پروردگار بداند و هيچگونه شائبه استقلال براى انها بهذهنش خطور نكند39 و اينكه گفته شود اين آرزو منافات با علم او بهقدرت الهى كه در هر حال او را همراهى مىكرده دارد و الا چنين اظهار ضعف و آرزوى قدرت نمىكرد، اولاً شايد لوطع بهصورت طبيعى و عادى چنين قدرتى را خواستار بود و مىگفت اى كاش قدرتى يا قوم و قبيلهاى داشتم تا مهمانانم را از شهر شما دفع مىكردم، و اين آيه دلالتى نداشته باشد بر اينكه ايشان نمىدانست قدرت خدا او را يارى مىدهد و يا ايمان بهاين قدرت نداشته باشد، ثانياً، علم انبياء علم الهى است از نزد خداست نه از ذات خودشان بنابراين هيچ منافاتى نداريد كه لوط نداند جبرئيل او را همراهى مىكند و يا نداند كه قدرتى در اختيار جبرئيل است كه او و مهمانانش را از شر افراد شرور و پست دور نمايد
امام صادقع فرمود در اين وقت يعنى وقتى كه او لوطع آرزو كرد اى كاش قدرتى داشتم جبرائيل گفت اى كاش مىدانست چه نيرويى اكنون دارد؟ آن مردم همچنان با او بهمجادله و مكابره پرداختند تا بالاخره داخل خانه شدند، جبرائيل فرياد زد، اى لوط آنها را واگذار تا داخل شوند، و همين كه بهخانه داخل شدند، جبرائيل با انگشت خود بهآنها اشاره كرد كه بهناگاه چشمهاشان كور شد40
اما در خصوص آيه شريفه «قال رب انصرنى على القوم المفسدين» پس از اينكه لوط پيامبرع نااميد گشت از اينكه قوم او دعوى رسالت او را بپذيرد و از اقدام بهعمل زشت لواط خوددارى نمايند زبان بهشكايت گشود و عرض نمود، بارالها مرا كمك و يارى فرما و آنچه اين مردم فرومايه مستحق عقوبت و شايسته عذاب هستند بر اين قوم مفسد و فتنهانگيز امضاء فرما زيرا در اثر اقدام بهعمل زشت نسل بشر قطع خواهد شد41
تا اينجا اگر بخواهيم نحوه برخورد آن حضرت را با منكرات ذكر كنيم بدين شكل است
الگوى مناسب براى برخورد با زشتترين اعمال
1- تحريك خصوصيات و ويژگيهاى انسانى بهجهت نرفتن بهسوى منكر «ان هولاء ضيفى» اينها مهمانان منند، كنايه از اينكه هيچ انسانى نسبت بهمهمان بىحرمتى نمىكند پس شما نيز بهعنوان يك انسان نبايد چنين اعمالى انجام دهيد
2- «فلا تفضحون» آبروى مرا نريزيد
3- «واتقوا اللَّه» از خدا بترسيد
4- «ولا تخزون» مرا شرمنده و خجالتزده مكنيد
5- «هولاء بناتى هن اطهر لكم» اينها دختران منند براى شما پاكيزه ترند با آنها ازدواج كنيدامر بهمعروف
6- «انى لعملكم من القالين» من دشمن سرسخت اعمال شما هستم
7- «رب نجنى و اهلى مما يعملون» پروردگارا من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مىدهند رهايى بخش»
8- «لوان لى بكم قوة، او اوى الى ركن شديد» اى كاش قدرتى داشتم يا قوم و قبيلهاى داشتم تا با اعمال شما مقابله مىكردم