نگاه سوم مستندات نبوت و رسالت حضرت لوط ع - سیمای پیامبران در قرآن کریم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای پیامبران در قرآن کریم - نسخه متنی

عین‏اله ارشادی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نگاه سوم مستندات نبوت و رسالت حضرت لوط ع

1- فرستاده خدا

2- دريافت حكمت، نبوت و علم‏

3- من براى شما پيامبرى امين هستم‏

4- تكذيب انذارهاى لوط عليه‏السلام

5- صراط مستقيم عبوديت‏

6- نزول وحى بر لوط عليه‏السلام

1فرستاده خدا

و إنَّ لوطاً لمن المرسلين55

ترجمه ولوط از رسولان ما است




  • نبى بود لوط از سوى كردگار
    كه او را فرستاد پروردگار



  • كه او را فرستاد پروردگار
    كه او را فرستاد پروردگار



تدبر و تفكر

آيه شريفه با صراحت تمام مى‏فرمايد حضرت لوطع پيامبر و فرستاده خداوند است چنانكه در تفاسير نيز بدين شكل بيان شده است

و ان لوطاً لمن المرسلين همانا لوط از مرسلان است يعنى لوط يكى از رسولانى است كه خداوند او را فرستاده تا به‏طاعت او دعوت كند و به‏امر توحيد مردم را آشنا گرداند56

و به‏درستى كه لوط بن هاران از پيامبران فرستاده شده است57

و ان لوطاً و به‏درستى كه لوط بن هارونع كه برادرزاده ابراهيمع بود لمن المرسلين از جمله فرستاده‏شدگان است به‏سوى اهل سدوم58

از جمله رسولان، لوط فرزند برادر ابراهيم خليلع است كه به‏همراهى ابراهيمعاز شهر بابل به‏سوى شام عزيمت نمود و در شهر سدوم سكونت نمود و در سه قريه ديگر كه نزديك آن بود قيام به‏دعوت مردم آن سرزمين نمود59

2دريافت، حكمت، نبوت و علم و دانش‏

و لوطاً اتيناه حكماً و علماً و نجيناه من القرية التى كانت تعمل الخبائث انهم كانوا قوم سوء فاسقين60

ترجمه و لوط را به‏ياد آور كه به‏او حكومت و علم داديم و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مى‏دادند رهايى بخشيديم چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند




  • اگر، لوط را نيز يكتا خدا
    رهانديم آن مؤمن خوش‏سرشت‏
    كه بودند آن قوم بسيار پست‏
    كه با فسق و زشتى شده هم‏نشست‏



  • فرستاده‏اى كرد مشكل گشا
    ز شهرى كه كردند اعمال زشت‏
    كه با فسق و زشتى شده هم‏نشست‏
    كه با فسق و زشتى شده هم‏نشست‏



/ 27