جنبش‏هاي اسلامي اندونزي و چالش‏هاي پيش‏رو - جنبش های اسلامی اندونزی و چالش های پیش رو نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جنبش های اسلامی اندونزی و چالش های پیش رو - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جنبش‏هاي اسلامي اندونزي و چالش‏هاي پيش‏رو

چكيده

از دوازدهم اكتبر سال گذشته ميلادي (حدود سه ماه پيش) به اين طرف جريان اسلام گرا در اندونزي با مشكل سختي رويارو شد. پس از چند روز از انفجار سهمگين بالي كه در يكي از نقاط سياحتي اين جزيره روي داد و صد و نود كشته و سيصد زخمي ـ كه بيشتر آنان استراليايي بودند ـ بر جاي گذاشت، دولت اندونزي دو بيانيه صادر كرد كه در آنها براي خود حق بازداشت هر فردي را ـ به صرف سوءظن ـ براي مدت چند ماهي قائل شده بود. اين دولت همچنين حق مجازات تروريست‏ها را تا حد اعدام براي خود در نظر گرفت. در اين اوضاع دو سازمان اسلامي بزرگ در معرض اتهام مقامات داخلي و بين‏المللي قرار گرفتند: جماعت اسلامي به رهبري شيخ ابوبكر باعشير و لشگر جهاد به رهبري شيخ‏جعفرعمر. دولت امريكا نيز تشكيلات جماعت اسلامي را در ليست «سازمان‏هاي تروريستي بيگانه» قرار داد. مقامات امنيتي اندونزي شيخ باعشير را به درمانگاهي تخصصي منتقل كرد تا درباره عمليات تروريستي‏اي كه در شب سال نو مسيحي 2001 م در جاكارتا رخ داد، از او بازجويي كنند و شيخ‏جعفرعمر را در اقامتگاه اجباري‏اش تحت نظر گرفت.

به اين ترتيب دولت اندونزي در برخورد با اين دو سازمان و طبق توقعات امريكا و استراليا كه احتمال وقوع عملياتي تروريستي در جنوب شرق آسيا را مي‏دادند، اعلام وضعيت فوق العاده كرد.

چرا دولت اندونزي دست به كودتايي عليه سازمان‏هاي اسلامي راديكال زد؟ آيا ماه عسل طولاني بين پليس و جماعت اسلامي به پايان آمده است؟ برنامه سازمان‏هاي راديكال درباره حكومت و دولت جاكارتا چيست؟ آيا درست است كه برنامه‏اي براي كودتا در جنوب شرق آسيا ـ كه شامل اندونزي، سنگاپور، مالزي و فيليپين مي‏شود ـ در جريان بوده است؟ رابطه اين برنامه با جدايي تيمور شرقي چيست؟

اينها پرسش‏هايي است كه با مطالعه و بررسي اوضاع جاري اندونزي، به پاسخشان دست خواهيم يافت.

دو نوع از جنبش‏هاي اسلامي

اندونزي كه با داشتن 220 ميليون جمعيت، بزرگترين دولت اسلامي جهان به شمار مي‏آيد، هم اكنون شاهد دو گونه از اسلام سياسي است. يكي از اين دو، گسترده و پردامنه است و در بيان و عمل از روش دموكراتيك پيروي مي‏كند و جماعت‏هايي را زير چتر خود دارد كه برجسته‏ترين آنها «جماعت محمديه» است. اين جماعت حدود 30 ميليون عضو دارد. ديگري «جماعت نهضه العلما» است كه حدود 40 ميليون عضو دارد. قطب برجسته جماعت محمديه ـ كه جماعتي ميانه رو است ـ شيخ سيف المعارف و برجسته‏ترين شخصيت جماعت نهضه العلما، شيخ مصدوقي بيدلوي است. اين دو جماعت بسيار شبيه طريقت‏هاي صوفيه هستند. از اين جهت كه به طور مستقيم با سياست سر و كار ندارند؛ هر چند براي اعضاي خود حق فعاليت حزبي و مشاركت در فعاليت‏هاي سياسي و فرهنگي قائلند. اين دو جماعت همراه چند جماعت كوچك‏تر در مرز تعادل و توازن بين جماعت‏هاي معتدل و جماعت‏هاي تندرو راديكال قرار دارند.

در سوي ديگر «جماعت اسلامي» است كه در رأس حركت‏هاي اسلامي غرب‏ستيز و بويژه ضد امريكايي قرار دارد. اين جماعت، با آن كه دلايل قوي بر پيوند نزديك آن با تشكيلات القاعده وجود ندارد، اما مقولاتي شبيه مقولات فكري القاعده را مبناي خود قرار داده است. شخصي كه عمر فاروق خوانده مي‏شود و گويا شهروند كويت و از زندانيان نيروهاي امريكايي است كه در پايگاه هوايي بگرام افغانستان دستگير شده، اعتراف كرده كه در سلسله عمليات و انفجارات در كليساهاي اندونزي ـ كه در شب سال نو 2001 م 18 كشته بر جاي گذاشت ـ دست داشته است. وي ادعا كرده كه تحت فرمان شيخ ابوبكر باعشير ـ 64 ساله ـ كه مقامات امنيتي او را رهبر معنوي جماعت اسلامي مي‏دانند، بوده است.

دستگاه‏هاي اطلاعاتي غربي و امريكايي، بر اين گمان‏اند كه جماعت اسلامي، تشكيلات بزرگي است كه در سراسر جنوب شرق آسيا گسترده است و اعضاي آن روش تغيير قهرآميز را در پيش گرفته و به دليل مخالفتشان با افكار مگاواتي سوكارنو و مخالفت با حضور وي در رأس دولت، در صدد ترور او هستند.

امريكا و تروريسم بين‏المللي

جماعت اسلامي اين اتهامات را به طور كلي رد مي‏كند و بيانيه وزارت خارجه امريكا را ـ كه اين جماعت را به سبب ارتباط با القاعده در ليست سازمان‏هاي تروريستي قرار داده ـ اجحاف‏آميز و فاقد بديهي‏ترين قواعد عدالت دانسته است؛ زيرا واشنگتن در حالي اين جماعت را مسئول عمليات بالي شناخته، كه هيچ دليلي بر اين ادعا ـ حتي در داخل اندونزي ـ وجود ندارد.

تحليل‏گري استراليايي، در صدد جست‏وجوي اسباب و عواملي برآمده كه در فهم راز هدف قرار گرفته شدن استراليايي‏ها در عمليات بالي كمك كند. يكي از مواردي كه وي بدان اشاره مي‏كند، اين است كه استراليا پيش از هر چيز، بزرگ‏ترين قدرت نظامي غربي در منطقه است و نقش اين كشور در مسئله تيمور شرقي، احساس كينه و نفرت عميقي را در مردم اندونزي پديد آورده است. اين احساس با مرور زمان رنگ نباخته و بلكه پر رنگ‏تر شده است و حتي گروه‏هايي كه در گذشته، چندان مخالفتي با استقلال جزيره تيمور شرقي نداشته‏اند، امروزه نسبت به استراليا دل‏چركين‏اند. تحليل‏گر استراليايي، اين احساس منفي نسبت به استراليا را يكي از انگيزه‏هاي احتمالي نهفته در پس پرده انفجار بالي مي‏داند.

اما رييس كميسيون بين‏المللي تحقيق درباره عمليات بالي، بر آن است كه چندين فرضيه در اين باره وجود دارد كه بايد با عيار حقايق سنجيده شود.

چه بسا اين پرسش مطرح باشد كه چرا جهانگردان استراليايي، هدف عمليات قرار گرفته‏اند و آيا نزاعي سياسي، منطقه‏اي و ديني در منطقه، جريان داشته كه حادثه انفجار بالي، حكايت از آن مي‏كند؟ هوگ وايت، مدير مركز مطالعات سياسي استراتژيك استراليا، تحليلي قابل تأمل‏تر ارائه داده است. وي مي‏گويد: «عاملان عمليات انفجار بالي، گويا فرهنگ غربي را هدف قرار دادند؛ ولي مكان مورد هدف بسيار معروف و شايد به طور نمادين، نقش احتمالي استراليا را در جنگ احتمالي با عراق، تداعي كند.»

برخي ديگر از تحليل‏گران معتقدند كه تمام منطقه شرق آسيا، همواره در معرض عمليات‏هاي تروريستي‏اي است كه جماعت‏هاي اسلامي راديكال و مخالف ارتباط منطقه با استراتژي‏هاي امريكا، بدان دست مي‏زنند.

اتحاديه اسلامي جنوب شرق آسيايي

در اين چارچوب، دعوت جماعت اسلامي ـ كه شيخ ابوبكر باعشير زعامت آن را عهده‏دار است ـ به ايجاد اتحاديه‏اي اسلامي، شامل اندونزي و مالزي و بخش مسلمان نشين فيليپين ـ و به عبارت ديگر مسلمانان جنوب شرق آسيا ـ به هدف احياي كيان جغرافيايي اسلامي اين منطقه كه تا پيش از پا نهادن استعمارگران هلندي و اسپانيايي به اين منطقه برقرار بود، قابل تأمل است. با اين وضع، اتهام دست داشتن در عمليات بالي به جماعت اسلامي، و فشار غرب بر دولت مگاواتي سوكارنو ـ دختر بنيان‏گذار اندونزي جديد ـ براي مبارزه با جنبش‏هاي اسلامي تندرو، به معناي سدّ راه رشد اين گونه دعوت‏ها و حركت‏ها است كه از چالش‏هاي ديني و مذهبي و ضعف خود، دولت تغذيه مي‏كنند؛ دولتي كه در تحقق آشتي و وفاق بين دستگاه‏هاي نظامي و امنيتي و به‏طور مشخص بين نيروهاي مسلح و پليس موفق نبوده است.

واقع اين است كه جماعت‏هاي اسلامي در اندونزي، به لحاظ عملياتي از گسترش اختلاف بين ارتش و پليس كه در گفته‏هاي مسئولان آنها آشكار است، بيشترين استفاده را برده‏اند. رهبر اين جماعت، شيخ باعشير اكنون در درمانگاهي در جاوه، تحت نظر قرار دارد.

جنبش «لشگر جهاد»

در مقابل، جنبش «لشگر جهاد» پس از عمليات انفجار بالي، ضربه‏هاي امنيتي شديدي خورد. رهبر اين جنبش، شيخ جعفر عمر كه مقامات اندونزي، او را مسئول رديف اول عمليات بالي مي‏شناسد و مقامات امريكايي او را يكي از خطرناك‏ترين تروريست‏هاي جهان ناميده بودند، محكوم به اقامت اجباري شد.

جنبش «لشگر جهاد» در آوريل سال 2000 ميلادي تأسيس شد. اين جنبش بيش از آن كه برنامه سياسي روشن داشته باشد، ماهيتي نظامي دارد. خود شيخ جعفر عمر، در مصاحبه‏اي مطبوعاتي انگيزه خود را از تشكيل اين جنبش، چنين توضيح داد: «ما اين جنبش را براي ياري رساندن به مسلمانان در منطقه شرقي اندونزي كه هزاران تن از آنان در جزاير ملوك، قتل عام مي‏شوند و دولت هم در اين شرايط براي دفاع از آنان هيچ اقدامي نمي‏كند، تأسيس كرده‏ايم. ما چندين نامه براي عبدالرحمان‏جيبن و جانشينش عبدالرحمان‏وحيد فرستاديم. اما دولت‏ها، در برابر تجاوزات مسيحيان، هيچ كمكي به مسلمانان نكردند. در چنين شرايطي چاره‏اي جز تأسيس جنبش «لشگر جهاد» اهل سنت و جماعت، به هدف حمايت از برادران مسلمانمان در اندونزي شرقي نداشتيم».

وي در پاسخ به پرسش از ماهيت فعاليت نظامي‏اي كه اين جنبش در پيش گرفته و تك‏تاز بودن اين مبارزه و يا نهفته بودن هدفي سياسي در پس اين فعاليت‏ها، ابراز داشت: خير؛ ما در كنار فعاليت جهادي خود، به ترويج و تبليغ اهل سنت و جماعت اقدام كرده‏ايم. ما مراكز علمي و بهداشتي و پرورشگاه‏هايي براي يتيمان جنگ‏هاي داخلي جزاير ملوك و... تأسيس كرده‏ايم.

درگيري و نزاع بين اسلام‏گرايان

عجيب اين كه جنبش لشگر جهاد، تنها با دولت و يا مسيحيان درگير نيست؛ بلكه با ديگر جريان‏هاي اسلام‏گرا نيز سر ستيز دارد. اين جنبش با جنبش جدايي خواه اسلام‏گرايي به نام جنبش گام كه بسياري آن را اسلام‏گرا و خواهان برپايي دولتي اسلامي مي‏دانند، در استان آچه به شدت درگير شده است. زماني كه جنبش گام اعلام كرد كه خواهان اجراي شريعت اسلامي نيست و در پي جدايي از اندونزي است، بين اين جنبش وجنبش لشگر جهاد درگيري‏هاي سختي روي داد. زماني كه جنبش گام از طرح توافق سياسي بر سر صلح در جزاير ملوك براي پايان دادن به سه سال خشونت ديني بين مسلمانان و مسيحيان طرفداري كرد، جنبش لشگر جهاد آن را محكوم كرد و توطئه‏اي سياسي بين دولت و مسيحيان عليه مسلمانان قلمداد كرد.

نمونه تيمور شرقي

جنبش لشگر جهاد معتقد است كه اساس جهاد آن، درهم شكستن تحركات جدايي‏طلبانه رو به رشد كنوني در مناطق آچه و اريان و جزاير ملوك است؛ زيرا سناريويي كه اكنون در جزاير ملوك اتفاق مي‏افتد، پيشتر در تيمور شرقي اتفاق افتاده است. سناريو اين است كه جدايي‏طلبان اين مناطق، به بهانه اين كه مسلمانان از ساكنان اصلي اين مناطق نيستند، آنان را وادار به كوچ مي‏كنند. زماني كه مسلمانان تيمور شرقي را ترك كردند و دولت در حمايت از آنان دخالت نكرد، دولت‏هاي بيگانه (غربي) در حمايت از جدايي‏طلبان دخالت كردند و از خواسته جدايي‏طلبان مبني بر همه‏پرسي براي استقلال، پشتيباني كردند. جنبش لشگر جهاد، راه‏حل مشكل فعلي اندونزي را سركوب جدايي‏طلبان از سوي دولت و ايفاي نقش حفظ يكپارچگي اندونزي از سوي ارتش مي‏داند. اين روزها برخي حركت‏هاي جدايي‏طلبانه جديد در تيمور غربي به راه افتاده كه «جنبش جمهوري كل تيمور» خوانده مي‏شود و برخي فرماندهان مسلح ارتش از آنان حمايت مي‏كنند.

موضع «لشگر جهاد» نسبت به «القاعده»

رهبران لشگر جهاد، ايده‏هاي تشكيل القاعده به رهبري اسامه بن‏لادن را رد مي‏كنند و مي‏گويند: ما اهل سنتيم و اين جنبش با اسامه بن‏لادن و اعضاي تشكيلات القاعده، هم فكر و هم نظر نيست، زيرا آنان اهل تكفير و اهل خوارج‏اند و حكام مسلمان و علماي مسلمان را تكفير مي‏كنند و افكارشان فاسد است. با اين حال ما به جهادمان با امريكا ادامه خواهيم داد و وظيفه خود مي‏دانيم تا هركسي را كه در حال جنگ با امريكاست، تأييد كنيم و وظيفه ما است كه مسلمانان را دوست خود بدانيم و از كفار دوري جوييم. اين روش ما است. با اين حال بايد بين جهاد عليه سلطه امريكا و مبارزه با ضلالت‏هاي بن لادن، تمييز قايل شويم.

از سوي ديگر دولت امريكا، لشگر جهاد را، جنبشي تروريستي مي‏داند و علت آن تنها احتمال دست داشتن اين جنبش در انفجار بالي نيست؛ بلكه پيش از اين حادثه، سفير امريكا در جاكارتا اعلام كرده بود كه خطرناك‏ترين جنبش تروريستي در اندونزي، جنبش لشگر جهاد است و جنبش تروريستي ديگري هم به نام جماعت اسلامي وجود دارد كه تحت رهبري ابوبكر باعشير است.

با اين كه باعشير، انفجار بالي را محكوم نموده، اما دولت امريكا او را به همكاري با تشكيلات القاعده متهم كرده است. سنگاپور نيز همين ادعا را مطرح كرده و مدّعي شده است كه برخي دستگيرشدگان، اعتراف كرده‏اند كه براساس آموزش‏هاي شيخ باعشير، اقدام به انجام عمليات تروريستي عليه مؤسسات امريكايي موجود در سنگاپور ـ و از جمله سفارت و كنسولگري امريكا ـ دست زده‏اند.

اين پرسش درباره آينده اسلام سياسي راديكال اندونزي همچنان مطرح است كه آيا اين جريان، رو به اعتدال خواهد آورد و يا وارد چالش‏هاي سخت و تازه‏اي خواهد شد؟

/ 1