حسن و جمال زبان وحي
سخن گفتن دربارهي زيباشناسي قرآن ـ به دليل اين كه اين كتاب آسماني قداست خاصي دارد، وحي الهي است و مورد اعتقاد همهي مسلمانان جهان است ـ دقت خاصي را طلب ميكند.كلمات «جميل» و «جمال» و «تجمل» بيشترين كلماتي هستند كه در زمينهي زيباشناسي در احاديث و متون اسلامي بهكار رفته است گرچه تاكنون تعريف جامع و كاملي براي زيبايي و زيباشناسي در كتابهاي فرهنگي و اسلامي ارايه نشده است، اما از صفات و خصوصياتي كه در اين زمينه مطرح شده ميتوان به معناي زيبايي پي برد. و از موارد و خصوصيات زيباشناختي مطرحشده ميتوان به تضاد، تشابه، تناسب، تناقض، هماهنگي و تقارن اشاره كرد.يكي از عوامل زيباشناسي قرآن، سبك اين كتاب آسماني است است، به گونهاي كه از سبك خاصي پيروي نكرده و هر كجا به نسبت موضوع، سبكي از بيان ارايه شده است.سورههايي كه در مكه نازل شده، با آيهها و سورههايي كه در مدينه نازل شده است، فرق ميكند. تكرار داستان فرعون و موسي در سورههاي مكي بواسطهي آن است كه پيامبر اكرم(ص) در مكه همان وضعيتي را داشت كه موسي در برابر فرعون داشت.از ديگر جلوههاي زيباييشناسي قرآن كريم بهكارگيري واژههاي درشت و ضخيم در جاهايي كه به معاني سفت و سخت نياز بوده ميباشد؛ مثل سورهي «القارعه» و استفاده از كلمات نرم با حروف نرم در جاهايي كه مضمون لطيف و ظريف مقصود آيه بوده است.همچنين در قرآن نوعي هماهنگي در بين سورهها و روشهاي كاربرد آن بهكار رفته كه در آن از زبان خطابي استفاده شده است و اين نوع بهرهگيري در كتابهاي ديگر متصور نيست.در سراسر قرآن، آيهاي را پيدا نخواهيم كرد كه در آن نوعي سجع، موسيقي، آهنگ، هماهنگي و يا هارموني بين حروف و كلمات آن بهكار نرفته باشد و به همين دليل نيز قرائت قرآن داراي سنت و قواعد خاص خود است كه بايد بهدقت رعايت شود.موسيقي قرآن يكي ديگر از مهمترين مباحث زيباشناسي در قرآن است، به طوري كه برخي محققان و موسيقيدانان انگليسي آيات مختلف سورههاي قرآن را با يكديگر تركيب نموده و سمفونيهاي جديدي درست كردهاند. چه اين كه تأثير «موسيقي نثر» از «موسيقي شعر» بيشتر است، چراكه موسيقي شعر تكراري است، اما موسيقي نثر تركيبي است و اين نوع موسيقي تركيبي در قرآن به زيبايي بهكار گرفته شده است.از ديگر جلوههاي زيباشناسي قرآن، تكرار حروف در اين كتاب آسماني است، به گونهاي كه اين تكرار حروف به زحمت و تكلف در جمله نيامدهاند، و مضيقهاي كه در شعر و قافيه وجود دارد در قرآن وجود ندارد و كمال تناسب در آن رعايت شده است، بدون اين كه حروف، يا حرف قافيه در آن بهكار رفته باشد.در قرآن ميتوان ـ كلمات، حروف و جملهها كه بر اساس نوعي موسيقي، بر معناي آن استوار است و همچنين كمال ارتباط و تناسب را بين معني و لفظ پيدا كرده ـ يافت.در آيات قرآن مجيد زيباييشناسي لفظي، يا صوري با زيباييشناسي معنوي و معنايي قرآن همزمان بهكار گرفته شده است به طوري كه در سورهي «القارعه» اين كلمه كه به معناي «پتك» ميباشد سهبار تكرار شده است.جنبهي ديگر زيباشناسي قرآن بهكارگيري كلمات در قرآن است كه ممكن است فكر شود كه برخي واژگان افتاده است، در حالي كه سبك قرآن اينچنين است تا خداوند انسان را در خواندن كتاب خودش شريك كند و سهمي نيز براي وي قايل شود1.1. اين مقاله، خلاصهاي از گفتار ارايهشده در همايش بينالمللي معناي زيبايي است.