تحليل فقهي سپرده‏هاي با سود ثابت - تحلیل فقهی سپرده‏های با سود ثابت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیل فقهی سپرده‏های با سود ثابت - نسخه متنی

سیدعباس موسویان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تحليل فقهي سپرده‏هاي با سود ثابت

سيّدعبّاس موسويان

چكيده

صنعت بانكداري با تجهيز پس‏اندازها و هدايت آنها به سمت فعّاليّت‏هاي مولّد، نقش مهمّي در اقتصادها ايفا مي‏كند و اين مهم، زماني است كه نظام بانكي، ابزارهاي مشروع و كارآمدي براي تشويق افراد به سپرده‏گذاري در بانك داشته باشد.

پس از اجراي بانكداري بدون ربا در ايران، يكي از اشكالات مطرح در قانون جديد، عدم جامعيّت انواع سپرده‏ها با روحيّات و اهداف صاحبان پس‏انداز است. در اين مقاله، با بررسي انگيزه‏هاي مردم و مؤسّسات، براي سپرده‏گذاري و تحليل انواع سپرده‏هاي بانكداري بدون رباي ايران، متناسب با انگيزه‏ها و روحيّات صاحبان وجوه، سپرده‏هاي ذيل معرفي مي‏شود.

1. سپرده جاري؛

2. سپرده قرض‏الحسنه؛

3. سپرده پس‏انداز با سود ثابت؛

4. سپرده سرمايه‏گذاري با سود ثابت؛

5. سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغيّر.

ماهيت فقهي سپرده جاري و سپرده قرض‏الحسنه، عقد قرض بدون بهره است و ماهيت فقهي بقيه سپرده‏ها عقد وكالت عام است؛ با اين تفاوت كه در سپرده پس‏انداز با سود ثابت و سپرده سرمايه‏گذاري با سود ثابت، منابع حاصل از اين سپرده‏ها با تدابير خاصي، فقط در اعطاي تسهيلات با عقود با بازدهي ثابت (فروش اقساطي، اجاره به شرط تمليك، تنزيل) به كار مي‏رود. در نتيجه سود ثابت به همراه دارد و منابع سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغير از طريق عقود با بازدهي ثابت و عقود مشاركتي به كار گرفته مي‏شود. بنابراين هيچ يك از اين سپرده‏ها مشكل فقهي و قانوني نداشته، مي‏توانند در بانكداري بدون ربا به‏كار گرفته شوند.

مقدمه

امروزه بانكداري، يكي از مهم‏ترين بخش‏هاي اقتصادي به شمار مي‏آيد. بانك‏ها با سازماندهي و هدايت دريافت‏ها و پرداخت‏ها، امر مبادلات تجاري و بازرگاني را تسهيل كرده، باعث گسترش بازارها و رشد و شكوفايي اقتصاد مي‏شوند. از طرف ديگر، با تجهيز پس‏اندازهاي ريز و درشت و هدايت آنها به سمت بنگاه‏هاي توليدي و تجاري، اوّلاً سرمايه‏هاي راكد و احيانا مخرّب اقتصادي را به عوامل مولّد تبديل مي‏كنند و ثانيا عوامل ديگر توليد را كه به جهت نبود سرمايه بيكار بودند يا با بهره‏وري پاييني كار مي‏كردند، به سمت اشتغال كامل با بهره‏وري بالا سوق مي‏دهند و سرانجام، بانك‏ها كه يكي از عوامل مهمّ سياست‏هاي پولي، و مجرياني براي تصميم‏هاي اقتصادي بانك‏هاي مركزي هستند، با قبض و بسط اعتبارات بانكي و هدايت وجوه از بخشي به بخش ديگر، گذشته از تثبيت اقتصاد در سطح كلان، به تنظيم بخش‏هاي اقتصادي مي‏پردازند.

روشن است كه اين آثار بر نظام بانكي مترتّب است كه در بخش‏هاي اساسيِ تجهيز منابع، اعطاي تسهيلات، ارائه خدمات حساب جاري، و تنظيم سياست‏هاي پولي و بانكي، به صورت جامع، منطقي، كارآمد و پويا عمل كند.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تغيير نظام بانكي، يكي از اشكالاتي كه درباره بانكداري بدون رباي جمهوري اسلامي ايران مطرح مي‏كنند، عدم جامعيّت و ناكارآمدي بخش تجهيز منابع نظام بانكي است. در اين مقاله، نخست با مطالعه انگيزه‏ها و روحيّات سپرده‏گذاران، نشان مي‏دهيم كه نظام بانكي جامع، به لحاظ منطقي بايد چه نوع حساب‏هايي داشته باشد، و در بخش دوم، برخورد بانكداري بدون رباي ايران را از جهت جامعيّت و كارآمدي بررسي مي‏كنيم و در پايان سپرده‏هاي جديدي را مي‏شناسانيم.

اهداف و انگيزه‏هاي سپرده‏گذاري

امروزه مردم و مؤسّسات حقيقي و حقوقي دنيا، با اهداف و انگيزه‏هاي ذيل در بانك‏ها سپرده‏گذاري مي‏كنند:

1. حفظ و نگه‏داري وجوه مازاد: برخي از مردم يا مؤسّسات، وجوه مازاد بر مصرف خود را در بانك‏ها سپرده‏گذاري مي‏كنند تا در محلّ امن و مطمئنّي حفظ شود و در مصارف آتي و غيرمترقّبه از آنها استفاده كنند.

2. تسهيل در مبادلات پولي از طريق خدمات بانكي: امروزه بانك‏ها با ارائه خدمات گوناگوني چون خدمات حساب جاري، حساب در گردش و...، ابزارهاي فعّال، سريع و مطمئن براي نقل و انتقال وجوه از حساب شخصي به شخصي ديگر، و مكاني به مكاني ديگر هستند و اَسناد بانكي در اختلاف‏هاي حقوقي، مدرك مهم به‏شمار مي‏آيد. بر اين اساس، مردم و مؤسّسات ترجيح مي‏دهند مبادلات پولي خود را از طريق حساب‏هاي بانكي انجام دهند و براي اين منظور، به سپرده‏گذاري اقدام مي‏كنند.

3. كسب درآمد: گروهي از مردم و مؤسّسات، داراي سرمايه نقدي مازاد بوده، خود توان يا علاقه سرمايه‏گذاري مستقيم را ندارند و ترجيح مي‏دهند پول خود را در بانك سپرده‏گذاري كنند و بانك به آنان سودي بپردازد.

4. مشاركت در ثواب معنوي اعطاي قرض‏الحسنه: برخي از مردم به ويژه مسلمانان، در سايه تشويق‏هاي ديني بر امر خير اعطاي قرض‏الحسنه، دوست دارند بخشي از اموالشان را به اين امر مقدّس و پسنديده اختصاص دهند؛ امّا چون توان يا علاقه ندارند كه خودشان به‏طور مستقيم با متقاضيان قرض‏الحسنه ارتباط داشته باشند، ترجيح مي‏دهند اين مهم را از طريق مؤسّسات معتبري چون بانك انجام دهند.

5. كمك به عمران و آباداني كشور: از آن‏جا كه سرمايه‏هاي گردآمده در بانك به‏دست سرمايه‏گذاران مولّد مي‏رسد و در راه عمران و آباداني كشور به كار مي‏افتد، اغلب مردم ترجيح مي‏دهند وجوه مازاد بر نياز مصرفي يا سرمايه‏گذاري خود را در اختيار بانك‏ها بگذارند تا از طريق دستان توانمند، به جريان افتد و زمينه رشد و توسعه كشور را فراهم كند.

روحيّات سپرده‏گذاران

آن گروه از سپرده‏گذاران بانكي كه يگانه هدف يا يكي از اهدافشان، كسب درآمد و سود از طريق سپرده‏گذاري است، از جهت روحيّات و روان‏شناختي به سه گروه تقسيم مي‏شوند.

1. افراد ريسك‏پذير: گروهي از مردم از جهت روان‏شناختي، درباره دگرگوني‏هاي آينده حسّاسيّت بسياري نداشته، گاه علاقه‏مند به تحوّل و ريسك‏پذيرند. اين گروه ترجيح مي‏دهند سرمايه‏هايشان در زمينه‏هايي كه سود و درآمد انتظاري بالايي دارد، سرمايه‏گذاري شود؛ گرچه با ريسك و مخاطراتي همراه باشد.

2. افراد متعارف: گروهي از مردم فقط در حدّ متعارف ريسك و مخاطره را تحمّل مي‏كنند و هر وقت، اندازه ريسك از آن بالاتر رود، اقدام نمي‏كنند؛ هر چند سود انتظاري، بالاتر باشد.

3. افراد ريسك‏گريز: گروهي از مردم از ريسك و مخاطره گريزان بوده، ترجيح مي‏دهند درآمد ثابت و معيّني داشته باشند؛ گرچه آن درآمد پايين باشد.

رابطه بين پذيرش ريسك و سطح درآمد

معمول افراد در فعّاليّت‏هاي اقتصادي كه وضعيّت تثبيت شده و روشني دارند، سرمايه‏گذاري مي‏كنند؛ در نتيجه، توليد در آن، رقابتي‏تر شده، سود كاهش مي‏يابد. در مقابل، فعّاليّت‏هايي كه با ريسك و مخاطرات همراه است، مثل فعّاليّت‏هاي نو و ابتكاري، به جهت عدم حضور توليدكنندگان بسيار، به بازار انحصار شبيه بوده، سود انتظاري بيشتري دارند؛ در نتيجه نوعي رابطه مستقيم تجربي و رواني بين ريسك‏پذيري و انتظار سود هست؛ يعني هر چه شخص دنبال سود بيشتر باشد، بايد به پذيرش مخاطرات بيشتري تن دهد. بنابراين، نظام بانكي جامع بايد با طرّاحي انواع سپرده‏هاي بانكي، هم بتواند به نياز كساني كه در پي ذخيره‏سازي، نقل و انتقال وجوه، و مشاركت در ثواب معنوي و مشاركت در عمران و آباداني هستند، پاسخ دهد و هم نياز كساني را كه همراه برخي از اهداف مذكور، قصد كسب سود و درآمد دارند، برآورد.

انواع سپرده در بانكداري بدون رباي ايران

فصل دوم قانون بانكداري بدون ربا، طيّ موادّ سه تا شش، به مسئله تجهيز منابع پولي مي‏پردازد. با توجّه به قانون بانكداري و آيين‏نامه‏هاي اجرايي، در يك تقسيم بندي كلّي، انواع سپرده‏ها به سه گروه ذيل تقسيم مي‏شود.

1. سپرده جاري (قرض‏الحسنه)

حساب جاري در عمليّات بانكداري بدون رباي ايران، ماهيّت قرض دارد و مثل حساب جاري در همه بانك‏هاي سنّتي است و همانند آنها خدمات جاري را در اختيار صاحب حساب مي‏گذارد و به موجودي اين گونه حساب‏ها، هيچ سودي تعلّق نمي‏گيرد.

استفاده از حساب جاري، افزون بر حفظ پول در بانك، موجب تسهيل پرداخت‏ها و بي‏نيازي صاحب حساب از حمل و نگه‏داري وجوه نقدي مي‏شود.

وجوه فراهم شده از ناحيه اين حساب‏ها، مطابق ماهيّت عقد قرض به ملكيّت بانك در آمده، جزو منابع بانك خواهد بود. بانك‏ها مي‏توانند با رعايت ذخاير قانوني و ذخاير احتياطي، باقيمانده وجوه را از طريق عقود مندرج در مادّه 3، به‏كار گرفته، سود كسب كنند.

2. سپرده پس‏انداز (قرض‏الحسنه)

حساب پس‏انداز نيز ماهيّت قرض دارد و همانند حساب پس‏انداز در بانكداري سنّتي است؛ با اين تفاوت كه در بانكداري بدون ربا، به صاحبان حساب پس‏انداز، بهره‏اي پرداخت نمي‏شود. حساب مذكور اين امكان را به مردم مي‏دهد كه وجوه مازاد بر نياز خود را به هر ميزاني كه باشد، به بانك بسپارند و هر گاه نياز داشتند، از بانك دريافت كنند. افزون بر آن، صاحبان اين حساب‏ها در امر قرض‏الحسنه اعطايي از طرف بانك مشاركت كرده، از اجر و ثواب آخرتي آن بهره‏مند مي‏شوند. وجوه اين حساب نيز به مالكيّت بانك درآمده، جزو منابع خواهد بود و بانك‏ها با لحاظ ذخاير قانوني و احتياطي، بخشي از اين وجوه را به اعطاي قرض‏الحسنه اختصاص داده، بخش ديگري را از طريق عقود مندرج در مادّه 3 به‏كار گرفته، سود كسب مي‏كنند. بانك‏ها براي تشويق مردم به پس‏انداز، پاره‏اي اولويّت‏ها، امتيازات و جوايز را براي صاحبان اين حساب‏ها در نظر مي‏گيرند.

3. سپرده سرمايه‏گذاري مدّت‏دار

رابطه بانك و صاحب سپرده در حساب‏هاي سرمايه‏گذاري، رابطه «وكالت» است. بانك‏ها وجوه اين حساب را به وكالت از صاحبان سپرده در امور مشاركت، مضاربه، اجاره به شرط تمليك، معاملات اقساطي، مزارعه، مساقات، سرمايه‏گذاري مستقيم، معاملات سلف و جعاله به‏كار مي‏گيرند. بانك‏ها باز پرداخت اصل سپرده سرمايه‏گذاري مدّت‏دار را تعهّد، و منافع حاصل از عمليّات مذكور را طبق قرارداد، متناسب با مدّت و مبلغ سپرده، با رعايت سهم منابع بانك، پس از كسر هزينه‏ها و حقّ‏الوكاله بين صاحبان سپرده‏ها تقسيم مي‏كنند.

در اين حساب‏ها ميزان سود از ابتدا روشن نيست؛ امّا به سبب گستردگي عمل و تنوّع معاملات، اطمينان هست كه سود مناسبي عايد اين وجوه خواهد شد؛ به‏طوري كه بانك مي‏تواند پيش از حسابرسي، به آنان سود علي‏الحساب بپردازد.

نقد و بررسي سپرده‏هاي بانكداري بدون رباي ايران

1. سپرده جاري (قرض‏الحسنه)

از آن‏جا كه انگيزه سپرده‏گذاران اين حساب، حفظ و نگه‏داري وجوه و تسهيل در مبادلات پولي از طريق خدمات بانكي است، به‏كارگيري واژه «قرض‏الحسنه» درست نيست. گويا اطلاق اين واژه بر اين حساب‏ها از اين پندار سرچشمه مي‏گيرد كه هر قرض بدون بهره‏اي قرض‏الحسنه است؛ در حالي كه اين درست نيست. مطابق مضمون آيات و روايات، قرض‏الحسنه هنگامي معنا مي‏يابد كه قرض دهنده براي كسب پاداش معنوي به فردِ نيازمندي كمك كرده، به او قرض بدون بهره مي‏دهد؛ بنابراين اگر قرض دهنده با اغراض ديگري چون حفظ پول، تسهيل در معاملات، نقل و انتقال وجوه و ... مبلغي را به بانك يا غير آن بسپارد، اگر چه قرض بدون بهره و از نظر اسلام مجاز و مشروع است، بر آن عنوان «قرض‏الحسنه» صدق نمي‏كند و چنان‏كه گذشت، بيشتر سپرده‏گذاران حساب جاري با چنين اغراضي سرمايه‏هاي نقدي خود را به بانك‏ها مي‏سپارند.

2. سپرده پس‏انداز (قرض‏الحسنه)

حساب‏هاي پس‏انداز، از سپرده‏هاي رايج نظام‏هاي بانكي است، و ويژگي آن اين است كه اشخاص وجوه مازاد خود را به چنين حسابي واريز كرده، در قبال آن دفترچه پس‏انداز مي‏گيرند تا هنگام نياز، دريافت كنند. در بانك‏هاي سنّتي به‏طور عموم به آنها بهره تعلّق مي‏گيرد. در بانكداري بدون ربا، پرداخت بهره ممنوع است؛ امّا براي تشويق سپرده‏گذاران، جوايزي در نظر مي‏گيرند. اين جوايز از طريق قرعه، بين صاحبان حساب توزيع مي‏شود. از آن‏جا كه گروهي از صاحبان اين نوع سپرده‏ها، افزون بر حفظ و نگه‏داري وجوه، قصد كمك به اعطاي قرض‏الحسنه و شركت در ثواب معنوي دارند، اطلاق سپرده قرض‏الحسنه بر اين بخش از حساب‏ها به جا است. امّا گروهي ديگر از مردم قصد دارند افزون بر حفظ و نگه‏داري پول، درآمدي نيز از طريق سپرده‏هايشان داشته باشند؛ در نتيجه، بانكداري بدون ربا در پوشش دادن نياز اين گروه در مقايسه با بانكداري سنّتي، كم دارد و مسئله اعطاي جوايز اوّلاً به جهت تصادفي بودن نمي‏تواند در همگان انگيزه پديد آورد و ثانيا هزينه‏هاي تبليغاتي سنگيني را نيز بر بانك تحميل مي‏كند.

3. سپرده سرمايه‏گذاري مدّت‏دار

مطابق قانون بانك‏ها، وجوه اين سپرده‏ها را در قالب حقوقي عقد وكالت، تحويل گرفته، در جايگاه وكيل سپرده‏گذاران، در امور مشاركت، مضاربه، اجاره به شرط تمليك، معاملات اقساطي، مزارعه، مساقات، سرمايه‏گذاري مستقيم، معاملات سلف و جعاله و تنزيل (خريد دين) به‏كار مي‏گيرند. بانك‏ها اصل سپرده‏هاي سرمايه‏گذاري مدّت‏دار را تعهّد يا بيمه مي‏كنند، و منافع حاصل از عمليّات مذكور را طبق قرارداد متناسب با مدّت و مبلغ سپرده، با رعايت سهم منابع بانك پس از كسر هزينه‏ها و حقّ‏الوكاله بين صاحبان سپرده تقسيم مي‏نمايند.

چنان‏كه از ماهيّت عمليّات پيدا است، سود بانك و به تبع آن، سود سپرده‏گذاران، به سود حاصل از معاملات پيشگفته بستگي كامل دارد و سود برخي از آن معاملات چون مشاركت، مضاربه، مزارعه و مساقات در پايان دوره مالي مشخّص مي‏شود و از قبل قابل تعيين نيست؛ در نتيجه، سود كلّ بانك از قبل قابل تعيين نبوده، به سود بنگاه‏هاي اقتصادي بستگي خواهد داشت؛ بنابراين، سپرده سرمايه‏گذاري مدّت‏دار در بانكداري بدون ربا بر فرض كه بتواند نظر افراد ريسك‏پذير جامعه را جلب كند، براي آن گروه از سپرده‏گذاران كه ريسك‏گريز و در پي كسب درآمد ثابت براي سرمايه نقدي خود هستند، راهكاري ندارد.

نتيجه كلي اينكه در بانكداري بدون ربا، براي آن گروه از سپرده‏گذاراني كه مي‏خواهند از طريق حساب پس‏انداز و سپرده مدت‏دار درآمدي ثابت داشته باشند، راه‏كاري نيست، و سپرده‏اي تعريف نشده است.

الگوي پيشنهادي

از آن‏جا كه كيفيّت تجهيز منابع و طرّاحي انواع سپرده‏هاي بانكي در الگوي پيشنهادي، با شيوه‏ها و عقود به‏كارگيري منابع ارتباط كامل دارد، ابتدا روش‏هاي اعطاي تسهيلات و تخصيص منابع را به صورت مختصر بيان مي‏كنيم.1

شيوه‏هاي تخصيص منابع

مطابق قانون عمليّات بانكداري بدون ربا و آيين‏نامه‏هاي اجرايي، بانك‏ها مي‏توانند وجوه حاصل از انواع سپرده‏هاي بانكي را از طريق شيوه‏هاي دوازده‏گانه به كار گيرند. اين شيوه‏ها در تقسيم‏بندي كلّي، به چهار گروه تقسيم مي‏شوند.

1. عقود مشاركتي

در اين عقود، بانك با استفاده از منابع سپرده‏گذاري‏شده، تمام يا بخشي از سرمايه مورد نياز فعّاليّت اقتصادي (توليدي، تجاري يا خدماتي) را تأمين مي‏كند و سرانجام، مطابق قراردادي كه با صاحبكار اقتصادي منعقد كرده، سود فعّاليّت مورد نظر را تقسيم مي‏كند. مشاركت مدني، مشاركت حقوقي، مضاربه، مزارعه و مساقات، از اين گروه عقود به‏شمار مي‏روند؛ چنان‏كه روش سرمايه‏گذاري مستقيم نيز از جهت ماهيّت حقوقي و اقتصادي شبيه اين گروه قلمداد مي‏شود.

ويژگي عمده اين گروه اين است كه سود بانك، تابع سودآوري فعّاليت اقتصادي است؛ در نتيجه، افزون بر تغيير و تحوّلات كلّ اقتصاد، عوامل مؤثّر در مديريّت بنگاه نيز روي سود اثر مي‏گذارد. به عبارت ديگر، سود بانك، تابع دو نوع ريسك و مخاطره است: ريسك و مخاطرات ناشي از كلّ اقتصاد و ريسك و مخاطرات داخلي بنگاه.

2. عقود با بازده متغيّر

در اين عقود نيز بانك با استفاده از منابع سپرده‏گذاري‏شده، بخشي از سرمايه مالي مورد نياز فعّاليّت اقتصادي را تأمين مي‏كند. در اين عقود كه اجاره، سلف و جعاله هستند، به مقتضاي ماهيّتشان، سود بانك متغيّر بوده، به تحوّلات اقتصادي جامعه و تغيير قيمت‏هاي نسبي در بازار حقيقي بستگي دارد. به عبارت ديگر، در اين عقود، سود بانك متأثّر از مخاطرات داخلي بنگاه نيست؛ امّا عوامل مؤثّر بر كلّ اقتصاد، روي سود بانك اثر مي‏گذارد.

3. عقود با بازده ثابت

در اين عقود نيز بانك، كلّ يا بخشي از سرمايه مورد نياز فعّاليّت اقتصادي را تأمين مي‏كند؛ با اين تفاوت كه پس از انعقاد قرارداد و پيش از انجام فعّاليّت مذكور، سود بانك مشخّص مي‏شود و تحوّلات آينده اقتصادي كلّ جامعه و تغييرات احتمالي وضعيّت مالي بنگاه، روي سود بانك و مطالبات بانك از آن فعّاليّت اقتصادي تأثيري ندارد. اين عقود عبارتند از فروش نسيه (اقساطي)، خريد دين (تنزيل) و اجاره به شرط تمليك.

شايان ذكر است كه از عقود با بازده متغيّر و عقود با بازده ثابت، گاهي براي تأمين نيازمندي‏هاي خانوارها و اشخاص نيز استفاده مي‏شود.

4. قرض‏الحسنه

قرض‏الحسنه، عقدي است كه به موجب آن، بانك‏ها مي‏توانند در جايگاه قرض‏دهنده، مبلغ معيّني را طبق ضوابط مقرّر به افراد يا شركت‏ها به قرض واگذارند و گيرنده متعهّد مي‏شود كه معادل مبلغ دريافتي را باز پرداخت كند.

بانك‏ها حق دارند از بابت اعطاي قرض‏الحسنه، 5/2 درصد كارمزد دريافت كنند.

انواع سپرده‏ها در الگوي پيشنهادي

حال باتوجّه به اهداف و انگيزه‏ها و روحيّات روان‏شناختي سپرده‏گذاران و با توجّه به نقاط ضعف و قوّت نظام بانكداري بدون ربا، سپرده‏هاي ذيل پيشنهاد مي‏شود.

1. سپرده جاري

اين حساب از جهت ماهيّت حقوقي و روش كار، همانند سپرده جاري در بانك‏هاي سنّتي خواهد بود و همانند آنها خدمات حساب جاري را در اختيار صاحبان حساب مي‏گذارد. بدين ترتيب كه اشخاص و مؤسّسات، با افتتاح حساب از طريق دسته چكي كه از بانك مي‏گيرند، از موجودي حساب خود طبق مقرّرات بانك استفاده مي‏كنند.

استفاده از حساب جاري، افزون بر حفظ پول در بانك، سبب تسهيل پرداخت‏ها و بي‏نيازي صاحب حساب از عمل نگه‏داري وجوه نقدي مي‏شود. از آن‏جا كه براي چنين حساب‏هايي بهره پرداخت نمي‏شود، مي‏توان از رابطه حقوقي قرض بدون بهره (نه قرض‏الحسنه) استفاده كرد و در اين صورت، وجوه فراهم شده از ناحيه اين حساب‏ها به مالكيّت بانك درآمده، جزو منابع بانك خواهد بود و بانك‏ها مي‏توانند با رعايت ذخاير قانوني و احتياطي، از باقيمانده وجوه در اعطاي تسهيلات كوتاه‏مدّت استفاده كنند.

2. سپرده قرض‏الحسنه

از آن‏جا كه همه افراد نمي‏توانند يا علاقه ندارند به‏طور مستقيم به نيازمندان قرض‏الحسنه بپردازند، نظام بانكي مي‏تواند واسطه خيري در اين زمينه باشد. اشخاص و مؤسّسات خيّر با افتتاح حساب قرض‏الحسنه و واريز كردن بخشي از اموال خود در آن، منابعي را فراهم مي‏آورند. بانك با لحاظ ذخاير قانوني و احتياطي، باقيمانده منابع مذكور را با دريافت كارمزد واقعي به نيازمندان ـ كه شرح آنها در آيين‏نامه اجرايي عمليّات بانكداري بدون ربا آمده است ـ قرض‏الحسنه مي‏دهد و صاحبان سپرده، هنگام نياز مي‏توانند با مراجعه به بانك، بخشي يا كلّ سپرده‏شان را بردارند.

3. سپرده پس‏انداز با سود ثابت

در بانكداري سنّتي، سپرده‏اي به‏نام سپرده پس‏انداز وجود دارد كه مردم وجوه مازاد بر نياز خود را در آن نگه مي‏دارند. انگيزه اصلي مردم از افتتاح اين حساب، حفظ و نگه‏داري وجوه است؛ امّا در پي كسب درآمد نيز هستند. بانك‏ها نيز با اعطاي بهره، مردم را تشويق مي‏كنند. در بانكداري بدون ربا، جاي اين حساب خالي است و حساب پس‏انداز قرض‏الحسنه به‏دليل نداشتن سود، نمي‏تواند جايگزين مناسبي باشد و گفته شد كه اعطاي جوايز به‏صورت قرعه‏كشي، نمي‏تواند مشوّق مؤثّر به‏شمار آيد. با استفاده از عقود شرعي، مي‏توان سپرده پس‏اندازي با سود مشخّص و ثابتي طرّاحي و جايگزين سپرده پس‏انداز بانكداري سنّتي كرد. براي اين حساب، راه‏هايي قابل تصوّر است كه يكي از آنها بدين قرار است:

افراد با مراجعه به بانك، وجوه مازاد بر نياز خود را به‏صورت عقد وكالت در بانك سپرده‏گذاري مي‏كنند و به بانك وكالت مي‏دهند تا وجوه آنان را به همراه ديگر وجوه حاصل از سپرده پس‏انداز (به‏صورت مشاع) فقط از طريق عقود با بازده ثابت (فروش اقساطي، اجاره به شرط تمليك و خريد دين) به جريان انداخته، سود مشخّص و ثابتي را براي آنان به‏دست آورد.

بانك، هر ساله با مطالعه كشش بازار درباره نرخ نسيه و نرخ تنزيل و ظرفيّت معامله، نرخ مشخّصي را براي تسهيلات اعطايي از طريق معاملات نسيه، اجاره به شرط تمليك و خريد دين اعلام مي‏كند؛ سپس با توجّه به توان مديريّتي خود، چند درصد از آن را كم كرده، مابقي را براي صاحبان سپرده اعلام مي‏كند؛ در نتيجه، سپرده‏گذار به بانك وكالت مي‏دهد تا سپرده او را از طريق معاملات مذكور به جريان انداخته، از سود حاصل، درصد مشخّصي را به صاحب سپرده بپردازد و بقيّه را به‏صورت حقّ‏الوكاله، بردارد. براي مثال بانك مي‏بيند اگر نرخ اعطايي تسهيلات از طريق معاملات نسيه، اجاره به شرط تمليك و خريد دين، 15 درصد باشد، با محاسبه نرخ ذخيره قانوني و ذخاير احتياطي مي‏تواند از كلّ منابع 10 درصد سود به‏دست آورد. حال با توجّه به اين رقم، 3 درصد را حقّ‏الوكاله و پوشش هزينه‏هاي اتّفاقي در نظر گرفته، اعلام مي‏كند در سال 1382 براي سپرده‏هاي پس‏انداز، 7 درصد سود مي‏پردازد. سپرده‏گذار نيز با توجّه به رقم اعلام شده و با توجّه به ماهيّت فقهي سپرده پس‏انداز، با افتتاح حساب به بانك وكالت مي‏دهد وجوه او را همراه ديگر وجوه در عقود مذكور به‏كار گرفته، 7 درصد سود به او بپردازد و بقيّه را به‏صورت حقّ‏الوكاله و هزينه‏هاي اتّفاقي، بردارد.

4. سپرده سرمايه‏گذاري با سود ثابت

چنان‏كه گذشت، برخي از مردم قصد دارند از طريق سپرده بانكي كسب درآمد كنند و به جهات روحيّات خاص خود، حاضر نيستند ريسك بپذيرند. در بانكداري سنّتي، بانك‏ها با طرّاحي سپرده‏هاي مدّت‏دار، به تقاضاي اين گروه از سپرده‏گذاران پاسخ مي‏دهند؛ امّا در بانكداري بدون رباي ايران، راهكاري براي اين گروه ارائه نشده است. اين‏جا نيز مي‏توان همانند سپرده پس‏انداز با استفاده از عقود شرعي، راه‏كارهاي مناسبي ارائه داد و آسان‏ترين و مشروع‏ترين راهكار، همان است كه در سپرده پس‏انداز گذشت؛ يعني افراد با مراجعه به بانك، بخشي از وجوه مازاد بر نياز مصرفي خود را در اختيار بانك مي‏گذارند و به بانك وكالت مي‏دهند وجوه آنان را به همراه ديگر وجوه به‏دست آمده از اين حساب به نحو مشاع، فقط از طريق عقود با بازده ثابت (فروش اقساطي، اجاره به شرط تمليك، فروش دين) به جريان انداخته، سود مشخّص و ثابتي را نصيب سپرده‏گذاران كند.

اگر مثال سپرده پس‏انداز را براي سپرده سرمايه‏گذاري با بازده ثابت مطرح كنيم، بانك مشاهده مي‏كند كه اگر نرخ اعطاي تسهيلات از طريق معاملات نسيه، اجاره به شرط تمليك و خريد دين، 15 درصد باشد، با محاسبه نرخ ذخيره قانوني و احتياطي كه طبق قاعده در سپرده‏هاي سرمايه‏گذاري كم‏تر است، مي‏تواند 5/12 درصد سود در مقايسه با كلّ منابع به‏دست آورد. حال اگر 5/2 درصد به‏صورت حقّ‏الوكاله و پوشش هزينه‏هاي اتّفاقي در نظر بگيرد (از آن‏جا كه اين سپرده‏ها در مقايسه با سپردهاي پس‏انداز، ثبات بيشتري دارند، مراجعات مشتريان كمتر و مديريّت سپرده‏ها آسان‏تر است و طبق قاعده، حقّ‏الوكاله كمتري لازم دارد) بانك اعلام مي‏كند به‏طور مثال، در سال 82 براي سپرده‏هاي سرمايه‏گذاري با سود ثابت، 10 درصد سود مي‏پردازد. سپرده‏گذار نيز با توجّه به رقم مذكور و با توجّه به ماهيّت فقهي اين سپرده، با افتتاح سپرده سرمايه‏گذاري با سود ثابت، به بانك وكالت مي‏دهد كه سپرده او را همراه ديگر سپرده‏هاي اين حساب، در عقود با بازده ثابت به كار گرفته، 10 درصد سود به او بپردازد و بقيّه را خود بانك به‏صورت حقّ‏الوكاله و هزينه‏هاي اتّفاقي بردارد.

انواع سپرده‏هاي سرمايه‏گذاري با سود ثابت

در بانكداري سنّتي به علل گوناگوني كه توضيح آنها خواهد آمد، سپرده‏هاي مدّت‏دار را به كوتاه‏مدّت (يك ساله)، ميان‏مدّت (دو و سه ساله)، و بلندمدّت (پنج ساله) تقسيم مي‏كنند و براي آنها بهره‏هاي متفاوت در نظر مي‏گيرند؛ يعني هر چه سپرده، مدّت‏دارتر باشد، نرخ بهره بيشتري به‏آن تعلّق مي‏گيرد. ما نيز مي‏توانيم چنين روشي را اعمال كنيم. از آن‏جا كه اوّلاً نرخ ذخيره قانوني و احتياطي اين سپرده‏ها هر چه مدّت‏دارتر مي‏شود، كاهش مي‏يابد، بانك به تناسب، سود بيشتري از ناحيه آن تحصيل مي‏كند. ثانيا هر چه سپرده، مدّت‏دارتر مي‏شود، به جهت مراجعات كمتر سپرده‏گذار و قابليّت برنامه‏ريزي براي طرح‏هاي كلان، هزينه كمتري براي بانك خواهد داشت؛ در نتيجه به حقّ‏الوكاله كمتري نياز مي‏يابد؛ پس به‏صورت منطقي و طبيعي، هر چه سپرده، مدّت‏دارتر شود، سود ناخالص بيش‏تر و حقّ‏الوكاله كمتري خواهد داشت و بانك مي‏تواند رقم بالاتري به سپرده‏گذار بپردازد. براي مثال اگر فرض كنيم بانكي پس از كسر ذخاير قانوني و احتياطي مانده خالص سپرده‏هاي پس‏انداز، سرمايه‏گذاري با سود ثابت يك‏ساله، دوساله، سه‏ساله و پنج‏ساله را با نرخ 15 درصدي به‏صورت فروش نسيه، اجاره به شرط تمليك و تنزيل، اعطاي تسهيلات كند، با توجّه به مفروضات پيشين، جدول زير را مي‏توان براي بانك به‏دست آورد.

جدول سود سپرده پس‏انداز و انواع سپرده‏هاي سرمايه‏گذاري با سود ثابت

نوع حساب نرخ ذخيره قانوني نرخ ذخيره احتياطي مانده خالص سود حاصل در مقايسه با مانده خالص سود حاصل در مقايسه با كلّ سپرده حقّ‏الوكاله بانك سود خالص سپرده‏گذار سپرده پس‏انداز 30% 4% 66% 15% 9/9% 9/2% 7% سپرده سرمايه‏گذاري 20% 3% 77% 15% 55/11% 55/2% 9% سپرده دوساله 15% 2% 83% 15% 45/12% 45/2% 10% سپرده سه‏ساله 10% 1% 89% 15% 35/13% 35/2% 11% سپرده پنج‏ساله 5% 0 95% 15% 25/14% 75/1% 5/12%

توضيح چند اشكال و ابهام

در الگوي پيشنهادي در سپرده پس‏انداز با سود ثابت و سپرده سرمايه‏گذاري با سود ثابت، بانك اعلام مي‏كند كه به سپرده‏گذاران، سود مشخّص و ثابتي مي‏پردازد و اين مطلب، دو پرسش مهم را پيش مي‏آورد: اوّلاً بانك از كجا به تحصيل و اعطاي چنين سودي اطمينان مي‏يابد؟ ممكن است بانك به علل گوناگوني از جمله ناتواني در اصل اعطاي تسهيلات، و ناتواني در وصول مطالبات نتواند به چنين رقمي دست يابد. ثانيا آيا اعلام پرداخت سود ثابت بر اين سپرده‏ها ممنوعيّت شرعي ندارد؟ در اين بخش از مقاله، اين دو پرسش را تحت عنوان «امكان پرداخت سود ثابت و مشرعيّت اعلان سود ثابت» بررسي مي‏كنيم.

امكان پرداخت سود ثابت

مشكل و دغدغه امكان تحصيل سود ثابت و معيّن و پرداخت آن (پس از كسر سود بانك) به سپرده‏گذاران، به الگوي پيشنهادي اختصاص ندارد؛ بلكه مشكل كلّ صنعت بانكداري، به‏ويژه بانكداري سنّتي است. بانكداري سنّتي نيز براساس تجربيّات و شناختي كه از بازار دارد، بهره معيّني را براي وام‏ها و اعتبارات بانكي در نظر مي‏گيرد؛ سپس با كسر درصد معيّني به‏صورت سود بانك، نرخ‏هاي ثابت و معيّني را براي انواع سپرده‏ها اعلام مي‏كند. طبيعي است كه دغدغه عدم تحصيل سود برنامه‏ريزي شده به علل گوناگون از جمله عدم امكان اعطاي تسهيلات مطابق برنامه پيش‏بيني شده و ناتواني در تحصيل مطالبات، براي بانكداري سنّتي نيز وجود دارد. در بانكداري سنّتي، براي رفع اين نگراني و حصول اطمينان، شيوه‏هاي گوناگوني را اجرا مي‏كنند كه همه آنها در الگوي پيشنهادي قابل اجرا است.

1. كنترل سپرده‏ها به روش دستوري

اگر بانكي احساس كند كه منابع حاصل از كلّ سپرده‏ها يا سپرده خاصّي از مقدار برنامه‏ريزي شده بالاتر رفته يا احساس كند در اعطاي تسهيلات، توفيق كمتري در برنامه دارد، به‏صورت آيين‏نامه‏اي به شعبه‏هاي خود دستور مي‏دهد افتتاح حساب يا افزايش موجودي در كلّ سپرده‏ها يا سپرده خاصّي را براي مدّت زمان خاصّي (تا اطّلاع ثانوي) متوقّف كنند.

2. كنترل سپرده‏ها به روش تغيير در نرخ سود

اگر بانكي احساس كند به علّت تغييرات بازار نمي‏تواند با درصد معيّني كه برنامه‏ريزي كرده بود، تسهيلات اعطا كند و مجبور است نرخ سود تسهيلات را كاهش دهد، همزمان با اعلام كاهش نرخ سود تسهيلات، نرخ سود سپرده‏ها را نيز براي ماه‏هاي آينده كاهش مي‏دهد و اعلام مي‏دارد كه به طور مثال، از اوّل ماه آينده، نرخ سود كلّ سپرده‏ها به اندازه يك يا چند درصد كاهش مي‏يابد. به اين ترتيب، از يك سو تقاضاي تسهيلات را افزايش مي‏دهد و از سوي ديگر حجم سپرده‏ها كاهش مي‏يابد.

3. كنترل تركيب منابع به روش تغيير در نرخ‏هاي انواع سپرده‏ها

گاهي بانك‏ها احساس مي‏كنند كه حجم كلّ سپرده‏ها مناسب است؛ امّا تركيب آنها مطابق برنامه پيش‏بيني شده نيست. در اين موارد، از طريق تغيير درصد سود پرداختي به انواع سپرده‏ها، تركيب مطلوب را به‏دست مي‏آورند؛ براي مثال اگر بانك احساس كند هزينه سود پرداختي بالا است، در اين صورت درصد سود سپرده پس‏انداز يا سپرده سرمايه‏گذاري يك‏ساله را قدري افزايش و درصد سود سپرده بلند مدّت را كاهش مي‏دهد؛ در نتيجه، بخشي از سپرده‏هاي بلندمدّت، به سپرده كوتاه‏مدّت يا سپرده پس‏انداز منتقل مي‏شود و اگر بانكي به منابع با ثبات نياز داشته باشد و بخواهد از حجم ذخاير احتياطي بكاهد، برعكس روش پيشين، سود سپرده‏هاي پس‏انداز و كوتاه‏مدّت را كاهش، و سود سپرده‏هاي بلندمدّت را افزايش مي‏دهد.

4. كنترل وصول مطالبات

بانك‏ها براي اطمينان از وصول مطالبات، به شيوه‏هاي گوناگوني چون گرفتن وثيقه و ضمانت‏هاي معتبر و گاه از طريق بيمه كردن موضوع تسهيلات اعطايي، مورد تخلّف را كاهش داده و به صفر نزديك كرده‏اند و همه اين روش‏ها در الگوي پيشنهادي نيز قابل اجرا است.

نتيجه اين‏كه بانكداري بدون ربا، همانند بانكدري سنّتي مي‏تواند با اعمال روش‏هاي پيش‏گفته، از يك طرف ناتواني در اعطاي تسهيلات (مطابق برنامه)، و از طرف ديگر، ناتواني در وصول مطالبات را از بين برده، به سود برنامه‏ريزي شده نزديك شود و اگر در برنامه، تخلّفي باشد، چنان ناچيز خواهد بود كه با انعطاف درصد حقّ‏الوكاله، قابل صرف‏نظر كردن است.

مشروعيت اعلام سود ثابت

پرسش دوم كه شايد در جوامع اسلامي از پرسش اوّل مهم‏تر باشد، مشروعيت اعلام سود ثابت و معيّن براي سپرده‏ها از طرف بانك است. آيا اين، بر تعريف ربا كه عبارت از اشتراط سود (مازاد بر اصل سرمايه) در قرارداد قرض است، انطباق دارد؟ پاسخ اين پرسش را از ملاحظات زير، مي‏توان دريافت:

اوّلاً طبق تعريف فقيهان، ربا در دو صورت پيش مي‏آيد: يكي در پرداخت هر نوع زياده (ثابت يا متغيّر) بر اصل سرمايه در قرارداد قرض، و دوم وجود زياده عيني يا حكمي در خريد و فروش اجناس ربوي (اجناسي كه با وزن و پيمانه خريد و فروش مي‏شوند و عوضين معامله از يك جنس است) و چنان‏كه در بيان ماهيّت فقهي سپرده پس‏انداز و سپرده سرمايه‏گذاري با سود ثابت گذشت، اين دو نوع سپرده نه قرض هستند و نه خريد و فروش اجناس ربوي؛ بلكه طبق تعريف، رابطه سپرده‏گذار و بانك، رابطه وكالت است و همانند جايي است كه موكّل به وكيل خود مي‏گويد: «متاع مرا بفروش، فلان مبلغ را به من بده و بقيّه را به‏صورت حقّ‏الوكاله براي خودت بردار». اگر وكيل، اين‏گونه معامله كند و متاع را بفروشد، طبق توافق، آن مبلغ را به صاحب متاع داده، بقيّه را كم باشد يا زياد، به‏صورت حقّ‏الزحمه و حقّ‏الوكاله خودش برمي‏دارد. بله، اگر وكيل نتواند كالا را بفروشد يا پس از فروش نتواند قيمت كالا را وصول كند، موكّل، حقّ مطالبه، و وكيل، تعهّد پرداخت مبلغ مذكور را نخواهد داشت؛ امّا با توجّه به اصول كنترلي چهارگانه‏اي كه در صنعت بانكداري توضيح داديم، اين حادثه (ناتواني در به‏كارگيري سپرده و ناتواني در وصول مطالبات) يا اصلا رخ نمي‏دهد يا در حدّ بسيار ناچيزي است كه اثرش در تغيير حقّ‏الوكاله ظاهر مي‏شود، نه در مبلغ و سود مورد توافق.

ثانيا بين تعهّد حقوقي و تضمين حقيقي فرق است و چيزي كه ربا و حرام به‏شمار مي‏رود، تعهّد حقوقي است و آنچه در سپرده‏ها رخ مي‏دهد، تضمين حقيقي است. به اين بيان كه گاه شخص حقيقي يا حقوقي، از فرد يا مؤسّسه‏اي مبلغي وجه نقد را گرفته، با قطع نظر از اين‏كه اين مبلغ را راكد نگه دارد يا به‏كار گيرد، و با قطع نظر از اين‏كه محلّ مصرف آن مبلغ، هزينه مصرفي باشد يا فعّاليّت اقتصادي و با قطع نظر از اين‏كه فعّاليّت اقتصادي، سودي داشته باشد يا نه، و اگر دارد، سودش قطعي و معيّن است يا احتمالي و نامعيّن و با قطع نظر از اين‏كه برنامه روشمندي براي تحصيل سود دارد يا نه، متعهّد مي‏شود اصل سرمايه را همراه با زياده معيّني برگرداند. اين تعهد حقوقي و ربا است و تعريف ربا بر آن صدق مي‏كند؛ امّا اگر طبق الگوي پيشنهادي، مؤسّسه خاصّي مثل بانك با توجّه به تجربه چندين ساله، برنامه مشخّصي براي به‏كارگيري سپرده‏ها در عقود معيّن با سود معيّني، و راه‏كارهاي علمي و عملي براي كنترل و هدايت آن‏ها داشته باشد و براي وصول مطالبات، شيوه‏هاي متعدّد و آزموده شده‏اي را به‏كار گيرد، اطمينان عقلايي مي‏يابد كه در پايان هر دوره مالي، چه اندازه سود خواهد داشت و اگر هم احتمال خطا مي‏دهد، آن احتمال به اندازه‏اي است كه براحتي مي‏تواند آن را در بخش انعطاف‏پذير فرآيند، يعني حقّ‏الوكاله قرار دهد. اين تضمين حقيقي است كه به ربا ارتباطي نخواهد داشت.2

نكته جالب توجّه اين است كه در عمليّات بانكي، چيزي كه روي تصميم‏گيري و انگيزه سپرده‏گذاران مؤثّر است، مسئله تضمين حقيقي است؛ يعني سپرده‏گذار، اطمينان حاصل كند كه بانك طرف قرارداد، توانايي كسب سود و تصميم بر اعطاي حق سپرده‏گذار را دارد؛ امّا اگر چنين اعتماد و اطميناني نداشته باشد، در صورتي كه بانك انواع سندهاي حقوقي را هم ارائه كند، سپرده‏گذار به سپرده‏گذاري رغبت نخواهد كرد.

5. سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغيّر

پيش‏تر گذشت كه گروهي از مردم، داراي روحيّه ريسك‏پذير بوده، حاضرند براي رسيدن به درآمدهاي بالاتر، ريسك‏هاي بالاتري را بپذيرند و گروه بسياري از مردم، روحيّه معتدلي داشته، حاضرند براي كسب درآمد بيشتر، درجاتي از ريسك را تحمّل كنند. بانكداري سنّتي، راهكار مناسبي براي جذب سپرده‏هاي اين افراد ندارد و در جوامع غربي اين افراد به سمت بازارهاي سهام، شركت‏هاي سرمايه‏گذاري و.... كشيده مي‏شوند. اين در حالي است كه بانكداري اسلامي، براي تقاضاي اين دو گروه، راهكارهاي مناسب دارد. بانكداري بدون ربا طبق قانون مي‏تواند بخشي از منابع خود را از طريق عقود مشاركتي (مشاركت مدني، مشاركت حقوقي، مضاربه، مزارعه، مساقات، سرمايه‏گذاري مستقيم) در فعّاليّت‏هاي سودآور اقتصادي سرمايه‏گذاري كند و به تناسب سرمايه‏اش در سود آنها سهيم باشد؛ چنان‏كه مي‏تواند از طريق عقود با بازده متغيّر (سلف، جعاله، اجاره) به معاملات سودآور اقدام كند و در پايان دوره مالي، سود حاصل از طريق اين دو گروه از عقود اسلامي را بين منابع تقسيم كند. روشن است كه سود حاصل از عقود مشاركتي، به تحوّلات آينده اقتصاد و ميزان توفيق بنگاه اقتصادي بستگي دارد؛ چنان‏كه سود عقود با بازده متغيّر از ميزان توفيق بنگاه متأثر نيست؛ امّا به تحوّلات بازار بستگي دارد؛ بنابراين، در مجموع، سود حاصل از اين دو گروه عقود، به‏طور كامل متغيّر و با ريسك همراه است. بانكداري بدون ربا مي‏تواند براي تأمين منابع اين دو گروه از عقود، به راه‏اندازي سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغيّر اقدام كند. به اين بيان كه سپرده‏گذار با افتتاح سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغيّر به بانك وكالت مي‏دهد تا سپرده او را به همراه ديگر سپرده‏هاي اين حساب (به نحو مشاع) از طريق عقود مشاركتي و عقود با بازده متغيّر به كارگرفته، سود حاصل از فعّاليّت را پس از كسر نسبتي از سود (به‏طور مثال 10 درصد) به‏صورت حقّ‏الوكاله، به وي برگرداند.

انواع سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغيّر

سپرده‏هاي سرمايه‏گذاري با سود متغيّر نيز همانند سپرده‏هاي سرمايه‏گذاري با سود ثابت، به سپرده‏هاي يك‏ساله، دوساله، سه‏ساله، پنج‏ساله قابل تقسيم است. در سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغيّر، حتّي مي‏توان براي افراد كاملاً ريسك‏پذير، حساب ويژه افتتاح كرد و سپرده آنها را در طرح يا صنعتي خاص سرمايه‏گذاري كرد. در اين سپرده‏ها نيز هر چه مدّت سپرده‏گذاري طولاني‏تر باشد، به جهت ثبات بيشتر، به ذخيره قانوني و احتياطي كمتري نياز خواهد بود و به بانك امكان خواهد داد در طرح‏هاي بلندمدّت‏تر كه سودآوري بيشتري دارند، سرمايه‏گذاري كند؛ چنان‏كه به جهت كاهش مراجعات سپرده‏گذار، هزينه‏هاي مربوط پايين است. در نتيجه بانك مي‏تواند نسبت‏هاي متفاوتي از حقّ‏الوكاله را براي انواع سپرده‏هاي مذكور در نظر بگيرد.

بانكي را فرض مي‏كنيم كه انواع سپرده‏هاي سرمايه‏گذاري با سود متغيّر يك‏ساله، دو ساله، سه ساله، پنج ساله دارد و به ترتيب 18، 16، 14، 10 درصد، سود حاصله را در قالب حقّ‏الوكاله مي‏گيرد. اگر اين بانك پس از كسر ذخاير قانوني و احتياطي حساب‏هاي مربوطه، مانده خالص را به جريان انداخته، از طريق عقود مشاركتي و عقود با بازده متغيّر سرمايه‏گذاري كند و در پايان دوره مالي، 18 درصد، سود متوسّط در مقايسه با منابع به‏كار رفته به‏دست آورد، مي‏توان جدول سود انواع حساب‏هاي سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغيّر را به شرح ذيل به‏دست آورد.

جدول سود انواع سپرده‏هاي با بازده متغيّر

نوع حساب ذخيره قانوني ذخيره احتياطي مانده خالص سود حاصل در مقايسه با مانده خالص سود در مقايسه با كل سپرده حقّ‏الوكاله سود خالص سپرده سپرده سرمايه‏گذاري يك‏ساله 20% 3% 77% 18% 86/13% 49/2% 37/11% سپرده سرمايه‏گذاري دوساله 15% 2% 83% 18% 94/14% 39/2% 55/12% سپرده سرمايه‏گذاري سه‏ساله 10% 1% 89% 18% 02/16% 24/2% 78/13% سپرده سرمايه‏گذاري پنج‏ساله 5% 0 95% 18% 1/17% 71/1% 39/15%

نتايج و پيشنهادات

1. الگوي پيشنهادي، به جهت رعايت اهداف و انگيزه‏ها و روحيّات صاحبان پس‏انداز و ارائه سپرده مناسب براي آنها، جامعيّت قابل قبول‏تري دارد.

2. الگوي پيشنهادي، در بانك‏هاي دولتي و خصوصي بدون ربا قابل اجرا است.

3. وضعيّت مطلوب براي اجراي الگوي پيشنهادي، وضعيّت رقابت كامل است تا نرخ‏هاي سود در بازار حقيقي صورت پذيرد؛ امّا در عين حال، در بازارهاي شبه انحصاري و انحصار چند جانبه نيز تا هنگامي كه نرخ‏هاي سود اجحاف نداشته باشد، پاسخ مي‏دهد.

4. اين طرح با رعايت موازين فقهي و با توجّه به قانون عمليّات بانكداري بدون ربا تنظيم شده، و روشن است كه براي تحقّق همه ابعاد بانكداري اسلامي، افزون بر انطباق فقهي، به كارشناسي دقيق جايگاه عقود نياز است تا افزون بر رهايي از ظاهر ربا، از حكمت‏و باطن آن نيز رهايي يابيم.

5. اين الگو، همانند هر طرح و الگوي جديد، مناسب است ابتدا در مقياس كاملاً محدود و قابل مطالعه و كنترل، آزموده شود؛ سپس در صورت كاميابي (رفع نواقص احتمالي) گسترش يابد.


1. براي توضيح بيشتر مراجعه شود به، سيّدعبّاس موسويان، بانكداري اسلامي، مؤسّسه تحقيقات پولي و بانكي، 1380 ش، دوم، ص 53 ـ 70.

2. براي توضيح بيش‏تر، ر.ك: سيّدمحمود هاشمي: مجموعه مقالات دومين سمينار بانكداري اسلامي مؤسّسه عالي بانكداري، ص 69.

/ 1