ترقيق عبارت است از: «نازك و كم حجم ادا كردن حروف به طورى كه دهان از صداى آن پر نمىشود». به جز حروف مستعليه كه تفخيم مىشوند و «الف مدى» و «ل» و «ر» كه تفخيم و ترقيق آنها به تناسب فرق مىكند، ساير حروف داراى حالت «ترقيق» هستند مثل: كَتَبَ، شَىءٌ
تفخيم الف مدى (آ)
اگر حرفِ قبل از الف مدى حالت تفخيم داشته باشد، الف نيز تفخيم مىشود، مثل: «يُقَالُ» كه «ق» مُفَخَّم است و «آ» نيز تفخيم مىشود.
ترقيق الف مدى (آ)
اگر حرفِ قبل از الف مدى حالت ترقيق داشته باشد، الف نيز ترقيق مىشود، مثل: «الْوَهّابُ» كه «ه» ترقيق مىشود و در نتيجه الف نيز حالت ترقيق به خود مىگيرد.
تفخيم حرف «ر»
حرف «ر» در موارد زير حالت تفخيم دارد:1. «ر» مفتوح؛ مانند: «رَبِّ»، «رَاجِعُون»؛2. «ر» مضموم؛ مانند: «اَلدَّارُ»، «رُوحُ»؛3. «ر» ساكنِ ماقبلْ مفتوح؛ مانند: «يَرْضى»، «اَلْقَمَرْ»؛4. «ر» ساكنِ ماقبلْ مضموم؛ مانند: «قُرْآن»، «دُسُر»؛5. «ر» ساكنِ ماقبلْ ساكنِ ماقبلْ مفتوح؛ مانند: «اَلفَجْرْ»، «عَشْرْ».البته اگر حرف قبل از «ر» ساكن، «ى» باشد، «ر» ترقيق مىشود مثل «خَيْرْ»؛6. «ر» ساكنِ ما قبلْ ساكنِ ماقبلْ مضموم؛ مانند: «اَلْعُسْرْ»، «خُسْرْ»؛7. «ر» ساكنِ بعد از الف مدّى؛ مانند: «اَلنَّارْ»، «اَلاَبْصارْ»؛8. «ر» ساكن بعد از واو مدّى؛ مانند: «نُورْ»، «غَفُورْ».
ترقيق حرف «ر»
حرف «ر» در موارد زير حالت ترقيق دارد:1. «ر» مكسور؛ مانند: «رِجالٌ»، «رِيحٌ»؛2. «ر» ساكنِ ماقبلْ مكسور؛ مانند: «اَلْإِرْبَةِ»؛ مگر آنكه پس از آن و در همان كلمه حرف مستعليه بيايد كه در اين صورت تفخيم مىشود؛ مانند: «مِرْصاداً»، « فِرْقَةٍ» و يا آنكه بعد از همزه وصل بيايد؛ مانند: «لِمَنِ ارْتضى» كه تفخيم مىشود؛3. «ر» ساكنِ ماقبلْ ساكنِ ماقبلْ مكسور؛ مانند: «ذِكْرْ»، «سِحْرْ»؛4. «ر» ساكن بعد از ياى مدى؛ مانند: «قَدِيرْ»، «يَسِيرْ».
تغليظ حرف «ل»
حرف «ل» تنها در صورتى كه لام كلمه اللَّه باشد و حركت قبل از آن فتحه يا ضمه باشد، تغليظ مىگردد. مانند: «اِنَّ اللَّهَ»، «يَدُ اللَّهِ». تغليظ همان تفخيم است ولى در مورد «لام» از كلمه تغليظ استفاده مىشود.
ترقيق حرف «ل»
اگر حركت ماقبلِ «ل»در اللَّه كسره باشد، و نيز در غير از كلمه اللَّه در همه جا به ترقيق خوانده مىشود؛ مانند: «بِسْمِ اللَّه»، «لا إِلَهَ».
احكام ميم ساكن
ميم ساكن در ارتباط با حروف بيست و هشتگانه يكى از سه حالات زير را پيدا مىكند: «ادغام، اظهار و اخفاء»
ادغام ميم ساكن
ميم ساكن تنها نزد حرف «م» ادغام مىشود و چون اين ادغام همراه با غُنِّه است، به اندازه «دو حركت» صوت از فضاى بينى خارج مىشود، مانند: «كَمْ مِنْ»، «لَهُمْ مُوسى».
اخفاى ميم ساكن
ميم ساكن تنها نزد حرف «ب» اخفاء مىشود. اين اخفاء نيز با غنه همراه است و به اندازه «دو حركت» ادامه مىيابد، مانند: «أَنْتُمْ بِه»، «مِنْ بَعْدِ (مِمْ بَعْدِ)» كه در مثال اخير ميم ساكنى كه در اثر اقلاب ايجاد مى شود، در حرف «باء» اخفاء مىگردد.
اظهار ميم ساكن
ميم ساكن نزد همه حروف غير از حرف «ب» و «م» اظهار مىشود. هنگام اظهار ميم ساكن، بايد از حركت دادن به آن اجتناب شود و با سرعت ادا گردد تا حالت مشدد به خود نگيرد و همچنين بين ميم ساكن و حرف بعدى نبايد صوت قطع شود،مانند: «لَهُمْ اَجْرٌ»، «هُمْ عَلى».
احكام نون ساكن و تنوين
نون ساكن يا تنوين با توجه به حروف بيست و هشتگانه الفبا، چهار حكم پيدا مىكند كه عبارتند از: «اظهار، ادغام، اقلاب و اخفاء»
اظهار
اظهار يعنى ظاهر كردن و در تجويد عبارت است از: «اداء حرف از مخرج آن». هرگاه نون ساكن يا تنوين به حروف حلقى (ء، ه، ع، غ، ح و خ) برسد، اظهار مىشود، مانند: مَنْ ءامَن، مِنْهُم، سَمِيعٌ عَلِيمٌ، عزيزٌ حَكِيمٌ، مِنْ غِلّ، مِنْ خَيْرٍ.
ادغام
ادغام عبارت است از: «حذف يك حرف ساكن و مشدّد نمودن حرف بعدى». هرگاه نون ساكن يا تنوين به حروف يرملون (ى-ر-م-ل-و-ن) برسد، ادغام مىشود؛ يعنى نون ساكن يا تنوين خوانده نمىشود و به جاى آن، حرف بعدى مشدّد مىشود. اين نوع ادغام دو قسم است:ادغام مع الغُنه: هرگاه نون ساكن يا تنوين به چهار حرف «ى-م-و-ن» برسد، بخش عمده صوت از فضاى بينى خارج مىشود، مثل: مَنْ يَشَاءُ - مِنْ مَالٍ - مِنْ وَلِىٍّ - مِنْ نَفْسٍ.ادغام بِلاغُنه: هرگاه نون ساكنه يا تنوين به دو حرف «ل» و «ر» برسد، فقط دو حرف مزبور مشدّد شده و بدون كمك بينى و تنها از فضاى دهان تلفظ مىشود، مثل: مِنْ لَدُنْكَ - مِنْ رَبِّكُم.تذكر: اگر نون ساكن و حروف يرملون در يك كلمه قرار گيرند، ادغام انجام نمى شود، مثل: «الدُنْيا، بُنْيانٌ، صِنْوانٌ، قِنْوانٌ».
اقلاب
اقلاب يعنى دگرگون كردن و در تجويد عبارت است از: «تبديل كردن نون ساكن يا تنوين به ميم ساكن». و اين حالت فقط نزد حرف «ب» پيش مىآيد. ميم ساكن ايجاد شده نيز در حرف باء اخفاء مىشود، مثل: مِنْ بَعْدِ، عَلِيمٌ بِذَاتِ.
اخفاء
«اخفاء» يعنى مخفى كردن و در تجويد عبارت است از: «اداى حرف در حالتى بين اظهار و ادغام، همراه با غنّه و بدون تشديد». نون ساكن يا تنوين در غير از حروف حلقى، حروف يرملون و باء اخفاء مىشود. حروف باقى مانده عبارتند از: «ت، ث، ج، د، ذ، ز، س، ش، ص، ض، ط، ظ، ف، ق، ك». مثال: أَنْتُمْ، منثوراً، أَنْجَيْنا، عِنْدَهُمْ.