نگاهي به گفتگوها و ارتباطات مذهبي در لبنان - نگاهی به گفتگوها و ارتباطات مذهبی در لبنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به گفتگوها و ارتباطات مذهبی در لبنان - نسخه متنی

رضوان سید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نگاهي به گفتگوها و ارتباطات مذهبي در لبنان

دكتر رضوان السيد

تاريخ جديد لبنان، به حكم تكثر و تعدد ديني و طايفه‏اي و گشودگي نظام سياسي اين كشور، شاهد تلاشي مداوم براي تلاقي و گفت‏وگو بين مسلمانان و مسيحيان بوده است؛ هرچند اقدام به اين كار در دهه‏ي پنجاه نه از سوي خود لبنانيان كه از سوي برخي كليساهاي پروتستان امريكايي آغاز شد كه معمولاً به برقراري كنگره‏هايي با عنوان «گفت‏وگوي ديني بين مسيحيان و مسلمانان» اقدام مي‏كردند و برخي كشيش‏ها و علما را از لبنان و ديگر كشورهاي عربي بدان فرا مي‏خواندند. مسلمانان در آغاز به سبب اهدافي كه در شرايط جنگ سرد آن روز از برگزاري اين كنگره‏ها نهفته بود، نسبت به شركت در آنها ترديد داشتند. اما پس از مجمع دوم واتيكان كه كليساي كاتوليك از طريق واتيكان از يك سو و برخي مقامات كليساي لبنان، اقدام به برقراري ارتباط با مقامات ديني اسلامي شيعي و سني كرد، مسايل روندي ديگر يافتند؛ چندان كه فعاليت كليساهاي پروتستان رو به افزايش نهاد و دامنه آن از طريق شوراي كليساي جهاني و شوراي كليساي خاورميانه گسترش يافت و مسلمانان در مراجع رسمي و غيررسمي خود در دهه‏ي شصت و هفتاد به گونه‏اي فعال‏تر و پي‏گيرتر با اين تلاش‏ها همگام و همدل شدند. در دهه‏ي شصت، ابتكاري براي نخستين بار از سوي لبناني‏ها سر زد كه در «همايش لبنان» نمود يافت. اين همايش سالانه در موسم فرهنگي بلندمدتي و در قالب سلسله‏اي از سخنراني‏ها و ميزگردها برگزار مي‏شد و سخنرانان مسلمان و مسيحي در باب موضوعات مختلف بحث مي‏كردند.

با بروز جنگ داخلي كه از سال 1975 م تا سال 1990 ادامه يافت، تمام اين فعاليت‏ها متوقف شد و حتي ناآرامي‏هاي سياسي و فرهنگي در شرايط جنگي خود را در سلسله نشرياتي كه مقامات مسيحي عليه اسلام منتشر مي‏كردند، نشان داد و مسلمانان نيز مقابله به مثل كردند و تلاش‏ها براي رابطه و آرام كردن اوضاع در طول سال‏هاي جنگ، منحصر به ميزگردها و كنگره‏هايي بود كه در قبرس يا عمان و از سوي شوراي كليساي خاورميانه برگزار مي‏شد و مسلمانان و مسيحياني از لبنان به آن دعوت مي‏شدند و دغدغه‏ها و دلواپسي‏هاي خود را مطرح و به آشتي ملي و هم‏زيستي فرامي‏خواندند و مسيحيت و اسلام را از جنايت‏هاي مداوم در سرزمين لبنان تبرئه مي‏كردند. مرحله‏ي كنوني از روابط اسلامي ـ مسيحي در لبنان با تأسيس «انجمن گفت‏وگوي اسلام و مسيحيت» در سال 1993 م آغاز شد كه ابتكاري كاملاً لبناني بود و رهبران طوايف مسيحي و مسلمان به نمايندگي از آنان شركت داشتند و فعاليت طوايف اصلي لبنان در آن بروز يافت. اين انجمن سه هدف اساسي را در دستور كار خود قرار داده بود: پاس‏داشت ارزش‏هاي گفت‏وگو و ارتباط و هم‏زيستي ملّي مشترك بين مسيحيان و مسلمانان و تأكيد بر پي‏گيري تجربه‏ي مدرن لبنان در ميثاق وفاق ملي سال 1989 م و اقدام به ابتكارات و سازمان‏دهي ديدارها و مشاركت در كنگره‏هايي كه هدف آن قرار دادن اين دو امر در موضع آزمايش و مشاركت و پيشرفت است. اين انجمن در شش سال گذشته، آثار مثبت و برجسته‏اي در برقراري و تداوم روابط مستمر بين رؤساي طوايف و برگزاري ديدارها و صدور بيانيه‏هاي مشترك در مناسبت‏هاي مختلف داشته كه از آن‏جمله انتقاد از زمينه‏هاي منفي موجود در عرصه‏ي ديني و فرهنگي و سياسي است. اين انجمن در مدت تجاوزات اسرائيل به لبنان و در هنگام ديدار پاپ از لبنان فعاليت خوبي داشته است. انجمن ياد شده در سال 1995 م جزوه‏اي مفصل و فراگير منتشر كرد كه در آن موضوعات گوناگون داخلي را با نگرشي انتقادي بررسي كرده است.

در لبنان، امروزه سه مؤسسه‏ي علمي ـ مسيحي فعاليت دارند كه اهتمامشان گفت‏وگو و روابط بين مسيحيان و مسلمانان در درون لبنان و منطقه‏ي شرق است. كهن‏ترين اين مؤسسات «معهد الدراسات الاسلامية والمسيحية» (مركز مطالعات اسلام و مسيحيت) در دانشگاه قديس يوسف (سنت ژوزف) است كه دانشجويان مسلمان و مسيحي در آن تحصيل مي‏كنند و اساتيدي از دو طرف به تدريس در آن مشغولند. اين مركز اقدام به برگزاري همايش‏هاي سالانه و نشر برخي كتاب‏ها ـ و مهم‏ترين آنها گزيده‏هايي از بيانيه‏هاي اسلامي ـ مسيحي صادره در بين سال‏هاي 1954 م تا 1994 م ـ نموده است. اين مركز در سال 1998 م اقدام به راه‏اندازي سطح دكتراي مطالعات اسلام و مسيحيت نموده كه دانشجويان دارنده‏ي مدارك كارشناسي ارشد در رشته‏هاي مختلف در اين رشته پذيرفته مي‏شوند. اين مركز 15 سال پيش توافقنامه‏اي را با «المعهد العالي لدراسات الاسلامية» (مركز عالي مطالعات اسلامي) در «جمعية المقاصد الخيرية الاسلامية» امضا كرد كه به موجب آن تبادل استاد و دانشجو و سازمان‏دهي همايش‏هاي مشترك و صدور نشريات مشترك در زمينه‏هاي رابطه بين دو دين و دو تمدن جريان دارد.

اما مؤسسه‏ي دوم، مركز «الدراسات المسيحية الاسلامية» است كه دانشگاه بلمند (ارتدكس) در سال 1994 م تأسيس كرده است. اين مركز در سال 1998 م دوره‏ي كارشناسي ارشد مطالعات مسيحي ـ اسلامي را راه‏اندازي كرده است. در اين رشته دانشجويان مسلمان و مسيحي تحصيل مي‏كنند و اساتيدي با تخصص‏هاي مختلف از طرفين به تدريس اشتغال دارند. اين مركز مجله‏اي نيم‏سالانه به نام «المرقب» منتشر مي‏كند كه اختصاص به مطالعات هم‏زيستي اجتماعي در لبنان دارد. اين مركز تاكنون چهار همايش برگزار كرده كه مسلمانان و مسيحياني از لبنان و كشورهاي عربي و نيز محققاني از مراكز مطالعاتي مختص اسلام و روابط بين اديان در اروپا و امريكا در آن مشاركت داشته‏اند. مقالات و سخنراني‏هاي اين همايش‏ها در قالب كتاب‏هايي در سطحي وسيع منتشر شده است.

در سال 1994 اسلام‏شناس معروف استاد عادل تئودور خوري در دانشكده‏ي الهيات حريصا، مركز گفت‏وگويي تأسيس كرد. از اين مركز چندين اثر علمي برجسته كه محققان مسلمان و مسيحي در آن مشاركت داشته‏اند، منتشر شده است.

به نظر مي‏رسد كه اگر تشكيل انجمن گفت‏وگوي ملّي را استثنا كنيم، تاكنون اقدامات و ابتكارات مسلمانان در زمينه‏ي گفت‏وگو و ارتباط با ديگران محدود بوده است. دو استثناي ديگر در سال‏هاي اخير به وقوع پيوسته است: نخست تأسيس «مركز الامام الصدر للابحاث والدراسات» (مركز پژوهش‏ها و مطالعات امام [موسي [صدر) است كه تاكنون چهار همايش را در موضوع گفت‏وگو بين اديان و تمدن‏ها و به‏ويژه اسلام و مسيحيت برگزار كرده است. ديگري، المعهد العالي للدراسات الاسلامية» است كه اخيرا با هدف تحكيم روابط اسلام و مسيحيت تأسيس شده است. اين مركز با مركز مطالعات اسلام ـ مسيحيت دانشگاه قديس يوسف همكاري دارد.

منظور از اين گزارش مختصر از وقايع و شاخص‏هاي ارتباطات و گفت‏وگو از راه مؤسسات آن نيست كه بگوييم تلاقي مسيحيان و مسلمانان منحصر به موارد يادشده است؛ زيرا هم‏زيستي ملّي ـ حتي در بعد ديني آن ـ غني‏تر و كارآمدتر از اين مؤسسات است.

جمعي از مسلمانان به مدت دو سال در تجمعات و مناقشاتِ مقدماتي مجمع كليساي لبنان مشاركت داشته‏اند. مناسبت‏ها و مدخل‏هاي فراواني براي تلاقي و هم‏ياري بين شهروندان در قالب افراد و گروه‏ها و با شناسنامه مسلمان و مسيحي وجود دارد. گذشته از اين، امروزه در لبنان مشكلات بر جسته‏اي با ماهيت ديني بين مسلمانان و مسيحيان وجود ندارد و نمونه‏ي آن كاهش شمار گروندگان از يك دين به دين ديگر است. با اين حال گفت‏وگوها و ارتباطات در سطح مذهبي به عمق و اطمينان نرسيده است. علت اين امر يا علل آن فراوانند و يكي از آنها ماهيت طايفه‏اي نظام سياسي است كه هرج و مرج و كشمكش مداومي را بر سر جايگاه‏هاي اداري و سياسي بين طرف‏هاي مشاركت در نظام سياسي دامن مي‏زند. از اواخر دهه شصت، وجهه‏ي نظر سياست مردان مسلمان اين بود كه حذف طائفه‏گرايي سياسي(يا از بين بردن امتيازات سياسي و اداري مبتني بر وابستگي به طايفه‏اي معين) آزادي ديني و سياسي و تفكيك حوزه‏ي اين دو و رسيدن به دولتي عصري و داراي نظام دموكراتيك را از پي خواهد داشت. اما نخبگان مسيحي ـ حتي پس از «پيمان طائف» كه مقوله‏ي عدد و رقم و بهره‏برداري‏هاي سياسي‏اش را از اعتبار انداخت ـ نظرشان اين است كه چنين عملياتي ـ كه مسلمانان پيشنهاد مي‏كنند ـ بايد مسبوق به روند روشنگري اسلامي‏اي باشد كه پيش از نصوص(متون) نفوس(جان‏ها) را آزاد كند و گرنه كار به طغيان اكثريت عددي مسلمان ـ به نام دموكراسي ـ مي‏كشد.

در كنار ماهيت طائفه‏اي نظام، پديده‏اي كه همگان، نه تنها در لبنان، كه در ديگر كشورهاي عربي نيز با آن مواجهند، پديده‏ي احياگري ديني است. اين پديده در ميان مسلمانان، برجسته‏تر از آن در ميان مسيحيان است. زيرا تأكيدي فزاينده در ميان مسلمانان بر هويت و تمايزشان به چشم مي‏خورد. اين تأكيد و پافشاري ترس مسيحيان را ـ به سبب اقليت شمارشان ـ و به سبب قرارگرفتن‏شان زيرفشارهاي نظام‏هاي سياسي از يك سو و جماعت‏هاي احياي ديني اسلامي از سوي ديگر ـ برانگيخته است. در طول سال‏هاي 1998 تا 2000 ميلادي، شاهد كشمكش‏هاي معنادار و نماديني بوديم كه با پافشاري مسلمانان تندرو شهر ناصره‏ي فلسطين بر سر بناي مسجدي در زميني وقفي در كنار كليسايي، بين مسلمانان و مسيحيان اين شهر روي داد و تداوم يافت. ملاحظه مي‏شود كه اصرار فزاينده‏ي مسلمانان بر هويت ناب اسلامي‏شان و تلاش‏هايشان در جهت صبغه‏ي اسلامي دادن به جامعه و دولت، موضوعات حساسي ـ مانند وحدت ملي و چارچوب مدني دولت و اصل شهروندي و برابري در برابر قانون و حقوق سياسي و اجتماعي برابر با ديگر شهروندان در قانون اساسي و قوانين جاري ـ را كه از دوره‏ي «تنظيمان» عثماني به تدريج حل شده بود، دوباره مطرح كرد. نگراني مسيحيان از برخي ابعاد پيچيده‏ي احياگرايي اسلامي، مانند تأكيد بر تمايز و انفصال از ديگران از ابعاد فرهنگ و تربيت و هويت، چنان كه در بيانيه‏ي «مجمع كليساي لبنان» در پايان سال 1995 ذكر شد، به گونه‏هاي مختلف آشكار مي‏شود. عامل ديگر اين نگراني، ترديدي است كه مسلمانان در پذيرش چندصدايي فرهنگي و گرايش ارتباطي ـ كه پاپ در موعظه‏ي عمومي‏اش در سال 1997 همگان را بدان فراخواند ـ و نيز در پذيرش خطبه‏هاي آشتي‏جويانه‏ي پدر «سليم عبو» رييس دانشگاه يسوعي هر ساله در سال نو دانشگاهي، ايراد مي‏كند، از خود نشان داده‏اند. نشان ديگر اين نگراني‏ها اعتراضات هفتگي پاتريرك ماروني لبنان در موعظه‏هاي يكشنبه است كه نسبت به حاشيه نشاني فزاينده‏ي مسيحيان ابراز مي‏دارد. شك نيست كه برخي از اين پديده‏ها مختص لبنان نيست و حتي برخي از اين‏ها به شكل آشكاري در لبنان به چشم نمي‏آيد؛ اما برخي ديگر مانند اعتراضات اين پاتريك ماروني، بازتاب گسترده‏اي بين توده‏ي مسيحي دارد كه اكثريت مسلمان رو به افزايش و مصر بر هويت و شخصيت خودي، مايه‏ي نگراني آنان را فراهم ساخته و از شور و شوق مسيحيان براي تعميق روابط با مسلمانان و رها ساختن نظام سياسي از الزامات ديني و طايفه‏اي كاسته است. علت سومي كه مي‏توان براي برنداشته شدن گام‏هايي به جلو دركشف افق‏هاي گفت‏وگو و روابط ديني بين مسلمانان و مسيحيان، ذكر كرد، فقدان محيط‏هاي مناسب براي توسعه‏ي روابط و پيوند بر سر مسايل عمده و مهم براي لبناني‏ها و ديگر عرب‏ها است. هنوز ما مسلمانان و مسيحيان، سازوكار ضروري اين توسعه را در اختيار نداريم؛ زيرا به استثناي «انجمن گفت‏وگوي ملّي» كه امكاناتي محدود دارد و تا حدي متكي به عناصر سياسي است، همواره منتظر دعوت‏نامه و دستور كار دو كليساي بزرگ غربي (غرب بيروت) و يا يكي از مؤسسات فرهنگي غربي و يا يكي از مراكز تخصص روابط اسلام ـ مسيحيت بوده‏ايم. روابط بين پيروان اين دو دين بزرگ در سطح جهاني، نقص و عيب به شمار نمي‏آيد؛ اما فضاي داخلي و عربي مشكلات و مسائلي دارد كه گاه براي مسلمانان ومسيحيان ديگر جهان چندان اهميتي ندارد و يا برايشان بدفهمي در پي دارد. بنابراين چاره كار در فعال‏سازي مؤسسات مربوطه‏ي طرفين و افزايش آنها و تشويق آنها بر برگزاري همايش‏ها و كنگره‏ها ـ به سبك معمول برخي مراكز و دانشكده‏ها در سال‏هاي اخير ـ است. چرا كه مهم‏ترين اسباب ضعف گفتمان ديني، فقدان پيش‏زمينه‏ي فرهنگي و گفت‏وگوي فرهنگي و فضاي فرهنگي مناسب است. لبنان پيش از جنگ از چنددستگي فرهنگي ناشي از اختلافات سياسي بر سر مفاهيم ميهن، هويت، شهروندي و روابط با عرب‏ها و جهان رنج مي‏برد؛ اما پس از جنگ، نوعي نازك احساسي فرهنگي پديد آمده كه از ايدئولوژي به دامن شعر و رمان و داستان گريخته است؛ ولي هنوز گاهي درباره‏ي دين و گاه درباره نهادهاي ديني موضع مي‏گيرد. پيش از توجه به محيط‏هاي فرهنگي، لازم است تا نهادهاي ديني در جايگاه شايسته خود قرار گيرند. اين نهادها از چارچوب پروژهاي كلان و اقدامات اصلاح‏گرايانه‏ي داخلي خارج شده‏اند وامروزه هيچ طرحي براي رويارويي با تحولات منطقه‏اي و محلي ندارند، تا چه رسد به تحولات جهاني. در حالي كه كليساي كاتوليك مرجعيتي جهاني دارد كه در شرايط سخت پناهگاه پيروان اين مذهب است، مسلمانان و مسيحيان ارتدكس در مسايل كلان و خرد به حال خود رها شده‏اند. به اين ترتيب اين نهادها [ي اسلامي و مسيحي ارتدكس] كه گاه حيرت‏زده و گاه ناتوان از درك و كنترل و بسترسازي براي احياي ديني هستند، نتوانسته‏اند روابطي سالم و پاكيزه با نزاع گاه‏هاي مختلف و متنوع گروه‏هاي جامعه‏ي مدني و بويژه نسل جوان داشته باشند. اين امر به طور آشكار در بحران طرح قانون ازدواج مدني اختياري ديده مي‏شود. درست است كه در پس اين طرح بازي سياسي‏اي وجود دارد، اما رد شبه اجماعي اين طرح از سوي مراجع ديني در حالي صورت مي‏گيرد كه همگي آنان از مخاطب قرار دادن جوانان براي اقناعشان به علل ديني و فرهنگي مخالفت خود با اين طرح عاجز مانده‏اند.

تحصيل‏كردگان لبناني موضعي ثابت نسبت به دين و نهادهاي ديني دارند كه از رد و بي‏اعتنايي گرفته تا بدفهمي و بدارزيابي ـ در بهترين شرايط ـ در نوسان است. ريشه‏ي اين امر به لائيك بودن غالب آنان به لحاظ عقيدتي سنتي برمي‏گردد. از بين اين تحصيل‏كردگان، محققان يا متفكراني هستند كه با صرف‏نظر از قوت و ضعف ايمان شخصي‏شان، آگاهي يا دركي از نقش اجتماعي و سياسي دين دارند. از اين رو اكثر اينان موضع خود را نسبت به دين ـ به لحاظ قبول يا رّد و يا انتقاد ـ به طور ضمني به نوع موضع نسبت به نظام طايفه‏اي گره مي‏زنند. اين كار اگر از سوي دست‏اندركاران سياست انجام شود، قابل درك است، اما از سوي تحصيل‏كردگان كه انتظار جامع‏نگري از آنان مي‏رود، پذيرفتني نيست. با اين حال اين لائيك‏هاي عقيدتي، اگر كمك مراجع ديني را به پروژه‏هاي سياسي يا منافع شخصي خود كارساز ببينند، سختشان نمي‏آيد كه به آنان پناه برده، از كمك‏هايشان به لحاظ سياسي و اجتماعي بهره برند. بسياري از اين مراجع و نهادها با بازنگري در آرا و مواضع خود در سايه‏ي شرايط جديد جهاني شدن روي آوردند. اما بُعد مربوط به تحولات دين و پديده‏هاي ديني در جهان مورد بازنگري قرار نگرفته است. اين امر در مسأله آوازخواني مرسيل خليفه(1) و هياهوي فرهنگي پس از آن كه حق نپذيرفتن آوازخواني با نص قرآني را براي متدينان برنمي‏تافت، آشكار شد. بسياري از تحصيل‏كردگان، حساسيت متدينان را نوعي تجاوز به آزادي بيان و آزادي هنر پنداشتند، اما اين پندار ـ با صرف نظر از آثار حقوقي آن ـ اين حقيقت را ناديده مي‏گيرد كه گروه‏هاي وسيعي از مردم چنين چيزي را تجاوز به عقايد و مقدسات خود مشغول مي‏دانند اما آنچه من از موضع تحصيل‏كردگان نسبت به دين و نهادهاي فرهنگي قصد كرده‏ام از اين واقعه و امثال آن فراتر است و شامل حوزه‏ي عام و جهاني است. اين مسأله ذهن روشن‏انديشان و اهتمام‏داران به مسايل حال و آينده را به خود داشته است. همه ما به مسايلي از قبيل مردم‏سالاري، حقوق بشر، آزادي زن، توسعه، تكامل جامعه مدني توجه و اهتمام داريم. دين و نهادهاي ديني هم در جهان امروز در همه اين مسايل و در متن احياي ديني فزاينده ـ كه بازنگري و با ارزيابي نقش دين را در سطح جهاني ايجاب مي‏كند ـ رويكردها و اوزان خود مي‏دانند را دارند. اما در خود لبنان روشنفكران، توجهي به اين مسايل ندارند و از افق‏هايي كه ممكن است با گفت‏وگوي فرهنگي آگاهانه و مسئولانه به روي نهادهاي ديني گشوده شود و آن را در فهم و درك اوضاع و اصلاح خود امروزي شدن ياري دهد، بي‏خبرند. شك نيست روشنفكري كه مي‏خواهد در موضوعات ملي و عمومي ابراز نظر كند، حق دارد فراتر از گرايش ديني خود بينديشد، اما حق ندارد ساير جوانب موضع خود را مغفول نهد و تا زماني كه خود را مبلغ روشنگري مي‏داند، تفسيري روشنگرايانه از موضع خود ارائه كند.

واقع اين است اين اختلال فرهنگي بزرگي كه در فهم دين و تأمل در آن و تعقل در تجليات و نقش‏هاي آن وجود دارد به اختلالي عميق‏تر در زيرساخت فرهنگي لبنان و عموما جهان عرب برمي‏گردد. تجلي آن اختلال در نگرش تثبيت يافته‏اي است كه از چند دهه پيش نسبت به جامعه بشري و انساني و سياسي ما شكل گرفته است. اين نگرش اثبات‏گرايانه به جوامع ما كه هنوز هم تأثير گذار است، پس‏ماندگي را در جوامع ما ساختاري و بنيادين و برآمده از تركيب مذهبي ريشه‏دار مي‏بيند كه همه مشكلات ديگر مانند بردگي زن و چاپلوسي و بي‏تفاوتي و فساد و استبداد سياسي همگي ريشه در بيماري‏هاي مزمن آن دارند. اين است مفهوم آن سخن كه جامعه‏ي مدني در حوزه‏ي تمدني ما ضعيف يا معدوم است و ما شايستگي برپايي نظام‏هاي حكومتي مردم سالار را نداريم. شك نيست كه ريشه‏ي اين نگره به مردم‏شناسي استعماري‏اي برمي‏گردد كه از يك قرن پيش جهان را به دو بخش جوامع جديد و جوامع سنتي تقسيم كرده و ما را در بخش دوم، با اوصاف پيش‏گفته، طبقه‏بندي كرده است. از آن رو كه بسياري از روشنفكران ما هنوز دل بسته‏ي اين نگره هستند، جز به پروژه‏هاي راديكالي دگرگوني رضايت نمي‏دهند و خود را رعايت كننده‏ي عقلانيت و روشنگري مي‏دانند و زماني كه جامعه به سمت و سويي كه اينان دوست دارند، حركت نمي‏كند، يأس و سرخوردگي بر آنان چيره مي‏شود و تبديل به خطيباني مي‏شوند كه خطيبان احياگراي ديني معاصر به گرد پايشان هم نمي‏رسند.

خلاصه‏ي سخن اين كه ما در حوزه‏ي ديني و فرهنگي با زايش بزرگي، نه تنها در لبنان بلكه در ساير كشورهاي عربي، دست و پنجه‏نرم مي‏كنيم. مشكلات ديني و فرهنگي ما در اين زايش، ناشي از دين يا فرهنگ نيست، بلكه ناشي از آگاهي ريشه‏دار در ذهن نخبگان است كه اصلاح‏گري را بي‏فايده مي‏بينند و دشواري‏هاي پيشرفت نتيجه‏ي نقصان معرفت نخبگان به روزگار و جهان و تحولات آن دو است. من نه از معتقدان به امكان خودنوسازي‏ام و نه از هراسندگان از تهاجم فرهنگي موهوم. مي‏ماند اين كه جهان امروز تحولات و شرايطش را بر ما تحميل مي‏كند و نه اصرار بر شخصيت و هويت مسدودمان و نه تسليم در برابر اثبات‏گرايي ايدئولوژيك به نام علم و عقلانيت، فايده‏اي به حال ما دارد.

1. خواننده‏ي مشهور لبناني موسيل خليفه در سال 1999، شعري از محمود درويش با نام «انا يوسف يا ابي» را به آوازخواند. در اين شعر عباراتي از قرآن كه سخن يوسف پيامبر بود، وجود داشت كه خواننده بدون قصد اهانت، آن را در آوازش خواند. برخي مجامع اهل سنت حساسيتي فوق العاده به اين مسأله نشان دادند و خواننده را تهديد به تعقيب و مجازات كردند؛ ولي با پادرمياني برخي علماي شيعه و سني، مسأله فيصله يافت. (مترجم)

/ 1