ترجمه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه قرآن - نسخه متنی

خرمشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4- و تا كسانى را كه مى‏گويند خداوند فرزندى برگزيده است، بيم دهد

5- به اين امر نه خودشان علم [و يقين‏] دارند نه پدرانشان، ناپسند است سخنى كه از دهان ايشان بر مى‏آيد، و جز دروغ نمى‏گويند

6- و چه بسا تو جان خود را در كار و بار ايشان، از شدت تاسف مى‏فرسايى، كه چرا به اين سخن ايمان نمى‏آورند

7- ما آنچه را در زمين هست زيورى براى آن ساخته‏ايم تا بيازماييمشان كه كداميك نيكو كردارترند

8- و ما [سرانجام‏] آنچه بر روى آن [زمين‏] هست به صورت خاك و خاشاكى سترون در مى‏آوريم‏

9- گويا دانسته‏اى كه داستان اصحاب كهف و رقيم از آيات شگفت‏آور ماست‏

10- چنين بود كه جوانمردان به غار پناه بردند و گفتند پروردگارا بر ما رحمت خويش بگستر و كار ما را به سامان آور

11- و در همان غار بر [چشمها و] گوشهايشان تا چندين سال پرده كشيديم‏

12- آنگاه از خواب بيدارشان ساختيم تا معلوم بداريم كه كدام يك از دو گروه، حساب مدت درنگ [و خوابشان‏] را بهتر مى‏شمارد

13- ما داستانشان را به راستى و درستى بر تو مى‏خوانيم ايشان جوانمردانى بودند كه [در نهان‏] به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما بر هدايتشان افزوديم‏

14- و دلهايشان را استوار داشتيم كه برخاستند و گفتند پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمين است، ما جز او خدايى نمى‏پرستيم كه در غير اين صورت هر چه بگوييم باطل است‏

15- اينان قوم ما هستند كه به جاى او خدايانى را به پرستش گرفته‏اند، چرا برهانى آشكار [بر حقانيت‏] آنان نمى‏آورند؟ پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد

16- و چون از ايشان و آنچه جز خداوند مى‏پرستند، كناره گرفتيد، در آن غار جاى گيريد تا پروردگارتان رحمت خويش را بر شما بگستراند و كار شما را به سامان آورد

17- و خورشيد را چون طلوع مى‏كرد مى‏ديدى كه از غارشان به سوى دست راست مى‏گرايد و چون غروب مى‏كرد از دست چپ آنان بر مى‏گذشت و آنان در گستره غار بودند، اين از آيات الهى است، هركس كه خداوند هدايتش كند رهيافته است و هركس كه او بيراه واگذارد، هرگز برايش سرور و راهنمايى نمى‏يابى‏

18- و آنان را بيدار مى‏انگاشتى و حال آنكه خفته بودند، و ايشان را [از چپ‏] به راست و [از راست‏] به چپ مى‏گردانيم و سگشان بازوانش را بر درگاه غار گشوده بود، چون به ايشان مى‏نگريستى، پشت مى‏كردى و مى‏گريختى و از ايشان هراسان مى‏شدى‏

19- و بدين‏سان بود كه آنان را از خواب بيدار كرديم تا در ميان خويش همپرسى كنند، [چنانكه‏] يكى از آنان گفت چه مدت در اينجا مانده‏ايد؟ [در پاسخش‏] گفتند به اندازه يك روز يا بخشى از روز [در اينجا] مانده‏ايم، [ديگران‏] گفتند پروردگارتان آگاه‏تر است كه چه مدت مانده‏ايد، حال يكى از خودتان را با اين درهمتان به سوى شهر بفرستيد تا ببيند كه خوراك بهتر كجاست، و خوراكى از آن برايتان [بخرد و] بياورد و پنهانكارى كند و هيچ كس را از حال شما آگاه نگرداند

20- چرا كه آنان اگر بر شما دست يابند سنگسارتان مى‏كنند يا شما را [با زور] به آيين خويش در مى‏آورند و در آن صورت هرگز رستگار نخواهيد شد

21- و بدين‏سان ديگران را از حال ايشان با خبر گردانديم تا بدانند كه وعده الهى راست و درست است و در قيامت ترديدى نيست، و هنگامى كه در ميان خويش بگومگو كردند و [عده‏اى‏] گفتند بر جايگاه آنان يادمانى بسازيد، پروردگارشان به احوال آنان آگاه‏تر است، و كسانى كه مهار كار ايشان را در دست داشتند گفتند بر جايگاه آنان [زيارتگاه و] معبدى خواهيم ساخت‏

/ 279