ترجمه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه قرآن - نسخه متنی

خرمشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4- خداوند براى هيچ مردى دو دل در درونش ننهاده است، و همسرانتان را كه با آنان ظهار مى‏كنيد مادر [حقيقى‏] شما نگردانده است، و پسر خواندگانتان را نيز فرزند [حقيقى‏] شما نگردانده است اين سخن شماست كه [ندانسته‏] به زبان مى‏آوريد، و خداوند حق را مى‏گويد و به راه [راست‏] هدايت مى‏كند

5- آنان را به [نام‏] پدرانشان بخوانيد كه نزد خداوند دادگرانه‏تر است، و اگر پدرانشان را نمى‏شناسيد در آن صورت برادران دينى و آزاد كردگان شما هستند، و بر شما در آنچه اشتباه كرده‏ايد گناهى نيست مگر در آنچه دلهايتان قصد آن را دارد، و خداوند آمرزگار مهربان است‏

6- پيامبر از خود مؤمنان به آنها نزديكتر و سزاوارتر است و همسران او در حكم مادران ايشان هستند، و خويشاوندان در [حكم و] كتاب الهى نسبت به همديگر از ساير مؤمنان و مهاجران سزاوارتر [به ارث بردن‏]، هستند، مگر آنكه در حق دوستانتان وصيتى نيك انجام دهيد [كه بى‏اشكال است‏]، و اين در كتاب آسمانى نوشته شده است‏

7- چنين بود كه از پيامبران پيمانشان را گرفتيم و نيز از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم، و از ايشان پيمان اكيد گرفتيم‏

8- تا [سرانجام‏] درستكاران را از درستكاريشان بپرسد و براى كافران عذابى دردناك آماده ساخته است‏

9- اى مؤمنان نعمت الهى را بر خودتان ياد كنيد آنگاه كه سپاهيانى بر شما تاختند، سپس، بر آنان تندبادى فرستاديم و سپاهيانى كه آنها را نمى‏ديديد و خداوند به آنچه مى‏كنيد بيناست‏

10- آنگاه از فراز و فرودتان به سراغ شما [به هجوم‏] آمدند، و آنگاه كه چشمها برگشت و جانها به گلوگاهها رسيد، و در حق خداوند گمانهايى [ناروا] كرديد

11- آنجا بود كه مؤمنان [به محنت‏] آزموده شدند، و تكانى سخت خوردند

12- و آنگاه كه منافقان و بيماردلان گفتند كه خداوند و پيامبر او جز وعده فريب‏آميز به ما نداده‏اند

13- و آنگاه كه گروهى از آنان گفتند اى اهل مدينه شما را جاى ماندن نيست، بازگرديد، و گروهى از ايشان از پيامبر اجازه [قعود] خواستند [و به بهانه‏] مى‏گفتند خانه‏هاى ما بى‏حفاظ است، و آن بى‏حفاظ نبود، هيچ قصدى جز فرار نداشتند

14- و چون از حوالى آن [شهر] بر ايشان وارد شوند، سپس از ايشان اقرار به شرك طلب كنند، آن را انجام دهند و سپس در آنجا جز اندكى درنگ نخواهند كرد

15- و همينان بودند كه پيشترها با خداوند پيمان بسته بودند كه [پايدارى ورزند و] پشت نكنند، و پيمان الهى بازخواست دارد

16- بگو فرار از مرگ يا كشته شدن، اگر بگريزيد برايتان [نهايتا] سودى ندارد، و در آن صورت هم جز اندكى [از زندگى‏] برخوردار نخواهيد شد

17- اگر خداوند در حق شما بلا يا رحمتى خواسته باشد، چه كسى شما را در برابر خداوند نگاه مى‏دارد؟ و در برابر خداوند يار و ياورى براى خود نخواهند يافت‏

18- به راستى كه خداوند از ميان شما، بازدارندگان [/كارشكنان‏] را مى‏شناسد، و نيز كسانى را كه به دوستان خود مى‏گويند به راه ما بياييد، و جز اندكى در كارزار شركت نمى‏كنند

19- و در حق شما بسيار بخيل‏اند و چون بيمى فرارسد، مى‏بينيشان در حالتى كه ديدگانشان مى‏گردد مانند كسى كه از نزديكى مرگ بيهوش شده باشد، به سوى تو مى‏نگرند، و چون آن بيم برطرف شود، به شما با زبانهاى تند و تيز خويش آزار مى‏رسانند، و آزمند مال [غنايم‏]اند، اينانند كه ايمان نياورده‏اند و خداوند اعمالشان را تباه [و باطل‏] مى‏گرداند و اين بر خداوند آسان است‏

20- اينان گمان مى‏برند كه هنوز "گروه مشركان همدست" [از صحنه به در] نرفته‏اند و اگر گروه مشركان همدست برگردند، خوش دارند

/ 279