ترجمه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه قرآن - نسخه متنی

خرمشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

119- و آنجا بود كه شكست خوردند و خرد و خوار شدند

120- و جادوگران به سجده درافتادند

121- گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم‏

122- پروردگار موسى و هارون‏

123- فرعون گفت آيا پيش از آنكه من به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟ اين مكرى است كه در شهر با همديگر سگاليده‏ايد تا اهل شهر را از آن آواره كنيد، به زودى خواهيد دانست‏

124- كه دستان و پاهايتان را در خلاف جهت همديگر خواهم بريد، سپس همگى‏تان را به دار خواهم زد

125- گفتند [هر چه مى‏خواهى بكن‏] ما به پروردگارمان روى آورده‏ايم‏

126- و فقط از آن روى با ما كينه مى‏ورزى كه به آيات پروردگارمان، به هنگامى كه بر ما ظاهر شد، ايمان آورده‏ايم، پروردگارا بر ما [باران‏] صبر فروريز و ما را مسلمان بميران‏

127- بزرگان قوم فرعون گفتند آيا موسى و قومش را رها مى‏كنى كه در اين سرزمين فساد برپا كنند، و تو و خدايانت را رها كنند؟ گفت به زودى پسرانشان را خواهيم كشت و زنان [و دختران‏]شان را [براى كنيزى‏] زنده خواهيم گذاشت و ما بر آنان چيره‏ايم‏

128- موسى به قومش گفت از خداوند مدد بجوييد و شكيبايى كنيد، چرا كه زمين از آن خداوند است، به هر كس از بندگانش كه بخواهد به ميراث مى‏دهد و نيك سرانجامى از آن پرهيزگاران است‏

129- گفتند پيش از آنكه نزد ما بيايى و پس از آنكه نزد ما آمدى همچنان آزار و اذيت ديده‏ايم [پس چه بايد كرد؟] [موسى‏] گفت چه بسا پروردگارتان دشمنتان را نابود كند و شما را در اين سرزمين جانشين گرداند، و بنگرد تا چه مى‏كنيد

130- و به راستى كه فرعونيان را گرفتار قحطسال و كاهش محصولات كرديم، تا پند پذيرند

131- آنگاه چون به آنان خوشى مى‏رسيد مى‏گفتند سزاوار اين هستيم، و چون ناخوشى فرا مى‏رسيد، به موسى و همراهان او فال بد مى‏زدند، بدانيد كه فال [نيك و بد]شان با خداست ولى بيشترشان نمى‏دانند

132- و گفتند هر پديده شگرفى كه براى ما بياورى كه ما را با آن جادو كنى بدان كه ما به تو ايمان نمى‏آوريم‏

133- آنگاه بر سر آنان [بلاى‏] طوفان و ملخ و شپش و وزغ و [باران‏] خون فرستاديم كه پديده‏هاى روشن و گوناگونى بود، آنگاه [باز هم‏] سركشى كردند و قومى گناهكار بودند

134- و چون بلا بر سرشان آمد گفتند اى موسى براى ما از پروردگارت بخواه كه با پيمانى كه با تو دارد [بر ما رحمت آورد] كه اگر بلا را از ما بگردانى، به تو ايمان مى‏آوريم و بنى‏اسرائيل را همراهت مى‏فرستيم‏

135- آنگاه چون بلا را -تا زمانى كه به سر رساندند- از آنان گردانديم، باز پيمان‏شكنى كردند

136- سپس از آنان انتقام گرفتيم و آنان را در دريا غرقه ساختيم چرا كه آيات ما را دروغ انگاشته و از آنها غافل بودند

137- و آن قوم را كه مستضعف بودند، وارث مشرق‏ها و مغرب‏هاى سرزمينى ساختيم كه به آن بركت بخشيده بوديم، و [بدين گونه‏] به خاطر صبرى كه كرده بودند وعده نيكوى پروردگارت در حق بنى‏اسرائيل تحقق يافت و آنچه فرعون و قومش ساخته و برآورده بودند، نابود كرديم‏

138- و بنى‏اسرائيل را از دريا گذرانديم، آنگاه به سروقت قومى رسيدند كه به پرستش بتانشان مى‏پرداختند، [بنى‏اسرائيل‏] گفتند اى موسى براى ما خدايى قرار بده چنانكه آنان خدايانى دارند گفت به راستى قومى نادان هستيد

139- اينان بنياد كارشان بر باد است و آنچه

/ 279