بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
27- بزرگانى از قومش كه كفرورزيده بودند، در پاسخ او گفتند تو را جز بشرى همانند خويش نمىبينيم و نمىبينيم كه جز فرومايگان ما [آن هم] نسنجيده، از تو پيروى كنند، و براى شما بر خويش [هيچ گونه] برترى نمىبينيم، بلكه شما را دروغگو مىدانيم28- گفت اى قوم من بينديشيد كه اگر من از سوى پروردگارم حجت آشكارى داشته باشم، و او از سوى خويش رحمتى بر من بخشيده باشد، و [اين حقيقت] از ديد شما پنهان مانده باشد، پس آيا ما مىتوانيم در حالى كه شما ناخوش داريد، شما را به آن ملزم كنيم؟29- و اى قوم من، من از شما مالى [و منالى] نمىخواهم، اجر من فقط با خداوند است، من طردكننده كسانى كه ايمان آوردهاند، نيستم، چرا كه اينان به لقاى پروردگارشان خواهند رسيد، و من به واقع شما را قومى نادان [و ندانمكار] مىبينم30- و اى قوم من، اگر من آنان را طرد كنم، چه كسى مرا در برابر خداوند يارى خواهد كرد، چرا پند نمىگيريد؟31- و به شما نمىگويم كه خزاين الهى نزد من است، و غيب نيز نمىدانم، و نمىگويم كه فرشتهام، و به كسانى كه در چشمان شما خوار مىآيند، نمىگويم كه خداوند هرگز خيرى به آنان نخواهد داد، خداوند به ما فىالضمير آنان داناتر است، اگر چنين كنم از ستمكاران خواهم بود32- گفتند اى نوح به راستى كه با ما مجادله كردى و چه مجادله دور و درازى هم با ما كردى، و اگر راست مىگويى هر چه به ما وعده دادهاى [هماكنون بر سر ما] بياور33- گفت بىشك خداوند اگر بخواهد آن را [بر سر شما] خواهد آورد و شما گزير و گريزى نداريد34- و اگر من بخواهم در حق شما خير خواهى كنم، در صورتى كه خداوند بخواهد شما را بيراه گذارد، خيرخواهى من سودى به حال شما نخواهد كرد، او پروردگار شماست و به سوى او باز گردانده مىشويد35- يا مىگويند آن را برساخته است، بگو اگر آن را برساخته باشم، در آن صورت [مسؤوليت] گناه من با من است، ولى من از گناهى كه شما مىكنيد برى و بركنارم36- و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز كسانى كه تاكنون ايمان آوردهاند، ايمان نخواهند آورد، و از آنچه كردهاند اندوهگين مباش37- و كشتى را زير نظر ما و وحى ما بساز و با من درباره كسانى كه شركورزيدهاند، سخن مگو، كه آنان غرق شدنى هستند38- و [نوح] كشتى را مىساخت و هر بار كه بزرگانى از قومش بر او مىگذشتند او را ريشخند مىكردند، مىگفت اگر ما را ريشخند كنيد، ما نيز [به هنگامش] به همان گونه كه ما را ريشخند مىكنيد، ريشخندتان خواهيم كرد39- و به زودى خواهيد دانست كه بر سر چه كسى عذابى مىآيد كه خوارش سازد، و عذابى پاينده بر او فرود مىآيد40- تا به آنجا كه فرمان ما در رسيد و [آب از] تنور فوران كرد آنگاه گفتيم كه در آن [كشتى] از هر جنس [جانورى] دو تا سوار كن و نيز خانوادهات را، مگر كسى كه حكم [ما] از پيش درباره او مقرر شده است، و نيز كسانى را كه ايمان آوردهاند، و همراه او جز اندكى ايمان نياورده بودند41- و گفت بر آن سوار شويد، كه روانه شدن و لنگر انداختنش با نام خداست، كه پروردگار من آمرزگار مهربان است42- و آن [كشتى] ايشان را در دل موج[هاى] كوه پيكر پيش مىبرد، و نوح پسرش را ندا داد -و او در كنارى بود- كه اى فرزندم همراه ما سوار شو، و با كافران مباش43- گفت به زودى در كوهى پناه مىگيرم كه مرا از سيلاب در امان مىدارد، [نوح] گفت امروز در برابر امر الهى، پشت و پناهى وجود ندارد، مگر كسى كه [خداوند] بر او رحمت آورده باشد، و در ميان ايشان موج حايل شد، و او از غرق شدگان گرديد44- و گفته شد كه اى زمين آبت را فرو بر، و اى آسمان [بارانت را] فروبند، و آب فروكش كرد و