بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
181- و سلام بر رسولان!182- و حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است
سوره «ص» {اين سوره در مكه نازل شده و داراى88 آيه است}
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر1- ص، سوگند به قرآنى كه داراى ذكر است كه اين كتاب، معجزه الهى است2- ولى كافران گرفتار غرور و اختلافند3- چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم؛ و به هنگام نزول عذاب فرياد مىزدند و كمك مىخواستند ولى وقت نجات گذشته بود4- آنها تعجب كردند كه پيامبر بيم دهندهاى از ميان آنان به سويشان آمده؛ و كافران گفتند اين ساحر بسيار دروغگويى است5- آيا او به جاى اين همه خدايان، خداى واحدى قرار داده؟! اين براستى چيز عجيبى است!»6- سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند «برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد، اين چيزى است كه خواستهاند شما را گمراه كنند7- ما هرگز چنين چيزى در آيين واپسين نشنيدهايم؛ اين تنها يك آيين ساختگى است8- آيا از ميان همه ما، قرآن تنها بر او [ محمد] نازل شده؟!» آنها در حقيقت در اصل وحى من ترديد دارند، بلكه آنان هنوز عذاب الهى را نچشيدهاند كه اين چنين گستاخانه سخن مىگويند9- مگر جز اين رحمت پروردگار توانا و بخشندهات نزد آنهاست تا به هر كس ميل دارند بدهند ؟!10- يا اينكه مالكيّت و حاكميت آسمانها و زمين و آنچه ميان اين دو است از آنِ آنهاست؟! اگر چنين است با هر وسيله ممكن به آسمانها بروند و جلو نزول وحى را بر قلب پاك محمد بگيرند!11- آرى اينها لشكر كوچك شكست خوردهاى از احزابند12- پيش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت پيامبران ما را تكذيب كردند13- و نيز قوم ثمود و لوط و اصحاب ايكه [ قوم شعيب]، اينها احزابى بودند كه به تكذيب پيامبران برخاستند14- هر يك از اين گروهها رسولان را تكذيب كردند، و عذاب الهى درباره آنان تحقّق يافت15- اينها با اين اعمالشان جز يك صيحه آسمانى را انتظار نمىكشند كه هيچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد و همگى را نابود مىسازد!16- آنها از روى خيره سرى گفتند «پروردگارا! بهره ما را از عذاب هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده»17- در برابر آنچه مىگويند شكيبا باش، و به خاطر بياور بنده ما داوود صاحب قدرت را، كه او بسيار توبه كننده بود18- ما كوهها را مسخّر او ساخيتم كه هر شامگاه و صبحگاه با او تسبيح مىگفتند19- پرندگان را نيز دسته جمعى مسخّر او كرديم تا همراه او تسبيح خدا گويند؛ و همه اينها بازگشت كننده به سوى او بودند20- و حكومت او را استحكام بخشيديم؛ هم دانش به او داديم و هم داورى عادلانه21- آيا داستان شاكيان هنگامى كه از محراب داوود بالا رفتند به تو رسيده است؟!22- در آن هنگام كه بى مقدمه بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد؛ گفتند «نترس، دو نفر شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده؛ اكنون در ميان ما بحق داورى كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن