ترجمه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه قرآن - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با سقفهايى از نقره و نردبانهايى كه از آن بالا روند؛

34- و براى خانه‏هايشان درها و تختهايى زيبا و نقره‏اى قرار مى‏داديم كه بر آن تكيه كنند؛

35- و انواع زيورها؛ ولى تمام اينها بهره زندگى دنياست، و آخرت نزد پروردگارت از آنِ پرهيزگاران است

36- و هر كس از ياد خدا رويگردان شود شيطان را به سراغ او مى‏فرستيم پس همواره قرين اوست

37- و آنها [ شياطين‏] اين گروه را از راه خدا بازمى‏دارند، در حالى كه گمان مى‏كنند هدايت يافتگان حقيقى آنها هستند

38- تا زمانى كه در قيامت نزد ما حاضر شود مى‏گويد «اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشينى بودى!»

39- ولى به آنها مى‏گوييم هرگز اين گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا كه ظلم كرديد؛ و همه در عذاب مشتركيد

40- اى پيامبر! آيا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش كران برسانى، يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى؟!

41- و هر گاه تو را از ميان آنها ببريم، حتماً از آنان انتقام خواهيم گرفت؛

42- يا اگر زنده بمانى و آنچه را از عذاب به آنان وعده داده‏ايم به تو نشان دهيم، باز ما بر آنها مسلّطيم

43- آنچه را بر تو وحى شده محكم بگير كه تو بر صراط مستقيمى

44- و اين مايه يادآورى و عظمت تو و قوم تو است و بزودى سؤال خواهيد شد

45- از رسولانى كه پيش از تو فرستاديم بپرس آيا غير از خداوند رحمان معبودانى براى پرستش قرار داديم؟!

46- ما موسى را با آيات خود به سوى فرعون و درباريان او فرستاديم؛ موسى به آنها گفت «من فرستاده پروردگار جهانيانم»

47- ولى هنگامى كه او آيات ما را براى آنها آورد، به آن مى‏خنديدند

48- ما هيچ آيه و معجزه‏اى به آنان نشان نمى‏داديم مگر اينكه از ديگرى بزرگتر و مهمتر بود؛ و آنها را به انواع عذاب گرفتار كرديم شايد بازگردند

49- وقتى گرفتار بلا مى‏شدند مى گفتند «اى ساحر! پروردگارت را به عهدى كه با تو كرده بخوان تا ما را از اين بلا برهاند كه ما هدايت خواهيم يافت و ايمان مى‏آوريم»

50- امّا هنگامى كه عذاب را از آنها برطرف مى‏ساختيم پيمان خود را مى‏شكستند

51- فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت «اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست، و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟! آيا نمى‏بينيد؟!

52- مگر نه اين است كه من از اين مردى كه از خانواده و طبقه پستى است و هرگز نمى‏تواند فصيح سخن بگويد برترم؟!

53- اگر راست مى‏گويد چرا دستبندهاى طلا به او داده نشده، يا اينكه چرا فرشتگان دوشادوش او نيامده‏اند تا گفتارش را تأييد كنند ؟!»

54- فرعون قوم خود را سبك شمرد، درنتيجه از او اطاعت كردند؛ آنان قومى فاسق بودند

55- امّا هنگامى كه ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتيم و همه را غرق كرديم

56- و آنها را پيشگامان در عذاب و عبرتى براى آيندگان قرار داديم

57- و هنگامى كه درباره فرزند مريم مَثَلى زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فرياد راه انداختند

58- و گفتند «آيا خدايان ما بهترند يا او [ مسيح‏] ؟! اگر معبودان ما در دوزخند، مسيح نيز در دوزخ است، چرا كه معبود واقع شده!» ولى آنها اين مَثَل را جز از طريق جدال و لجاج براى تو نزدند؛ آنان گروهى كينه‏توز

/ 310