بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
نگاه مىداريد تا سوگند ياد كنند كه «ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم، هر چند در مورد خويشاوندان ما باشد؛ و شهادت الهى را كتمان نمىكنيم، كه از گناهكاران خواهيم بود»107- و اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو، مرتكب گناهى شدهاند و حق را كتمان كردهاند، دو نفر از كسانى كه نسبت به ميّت، اَولى هستند، به جاى آنها قرار مىگيرند، و به خدا سوگند ياد مىكنند كه «گواهى ما، از گواهى آن دو، به حق نزديكتر است؛ و ما تجاوزى نكردهايم؛ كه اگر چنين كرده باشيم، از ظالمان خواهيم بود»108- اين كار، نزديكتر است به اينكه گواهى بحق دهند، و از خدا بترسند، و يا از مردم بترسند كه دروغشان فاش گردد؛ و سوگندهايى جاى سوگندهاى آنها را بگيرد از مخالفت خدا بپرهيزيد، و گوش فرا دهيد و خداوند، جمعيّت فاسقان را هدايت نمىكند109- از روزى بترسيد كه خداوند، پيامبران را جمع مىكند، و به آنها مىگويد «در برابر دعوت شما، چه پاسخى به شما داده شد؟»، مىگويند «ما چيزى نمىدانيم؛ تو خود، از همه اسرار نهان آگاهى»110- به خاطر بياور هنگامى را كه خداوند به عيسى بن مريم گفت «ياد كن نعمتى را كه به تو و مادرت بخشيدم؛ زمانى كه تو را با «روحالقدس» تقويت كردم؛ كه در گاهواره و به هنگام بزرگى، با مردم سخن مىگفتى؛ و هنگامى كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم؛ و هنگامى كه به فرمان من، از گلِ چيزى به صورت پرنده مىساختى، و در آن مىدميدى، و به فرمان من، پرندهاى مىشد؛ و كور مادرزاد، و مبتلا به بيمارى پيسى را به فرمان من، شفا مىدادى؛ و مردگان را نيز به فرمان من زنده مىكردى؛ و هنگامى كه بنىاسرائيل را از آسيب رساندن به تو، بازداشتم؛ در آن موقع كه دلايل روشن براى آنها آوردى، ولى جمعى از كافران آنها گفتند «اينها جز سحر آشكار نيست»111- و به يادآور زمانى را كه به حواريون وحى فرستادم كه «به من و فرستاده من،ايمان بياوريد» آنها گفتند «ايمان آورديم، و گواه باش كه ما مسلمانيم»112- در آن هنگام كه حواريون گفتند «اى عيسى بن مريم! آيا پروردگارت مىتواند مائدهاى از آسمان بر ما نازل كند؟» او در پاسخ گفت «از خدا بپرهيزيد اگر با ايمان هستيد!»113- گفتند «ما نظر بدى نداريم، مىخواهيم از آن بخوريم، و دلهاى ما به رسالت تو مطمئن گردد؛ و بدانيم به ما راست گفتهاى؛ و بر آن، گواه باشيم»114- عيسى بن مريم عرض كرد «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائدهاى بر ما بفرست؛ تا براى اوّل و آخر ما، عيدى باشد، و نشانهاى از تو؛ و به ما روزى ده؛ تو بهترين روزى دهندگانى»115- خداوند دعاى او را مستجاب كرد؛ و فرمود «من آن را بر شما نازل مىكنم؛ ولى هر كس از شما بعد از آن كافر گردد و راه انكار پويد، او را مجازاتى مىكنم كه احدى از جهانيان را چنان مجازات نكرده باشم!»116- و آنگاه كه خداوند به عيسى بن مريم مىگويد «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!»، او مىگويد «منزّهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مىدانى تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى؛ و من از آنچه در ذاتِ پاكِ توست، آگاه نيستم بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها با خبرى117- من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آنها نگفتم؛ به آنها گفتم خداوندى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست و تا زمانى كه در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم؛ ولى هنگامى كه مرا از ميانشان برگرفتى؛ تو خود مراقب آنها بودى؛ و تو بر هر چيز، گواهى118- با اين حال، اگر آنها را مجازات كنى، بندگان تواند و قادر به فرار از مجازات تو نيستند؛ و اگر آنان را ببخشى، توانا و حكيمى نه كيفر تو نشانه بىحكمتى است، و نه بخشش تو نشانه ضعف»