سليمان بن عبدالملك‏ - مدرسه طاها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مدرسه طاها - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وى اوّلين خليفه هم‏عصر امام باقرع بود كه پس از مرگ عبدالملك بن مروان به خلافت رسيد درباره وى نوشته‏اند كه مردى زورگو و ستمكار بود و پدر و مادرش او را با بى بند و بارى و هوس‏رانى پرورش داده بودند به همين خاطر داراى ادب و شايستگى انسانى نبود او با ادبيات عرب آشنا نبود و تا پايان عمر نتوانست قواعد عربى را به كار ببرد و در هنگام سخن گفتن مرتكب اشتباهات آشكارى مى‏شد

درباره عملكرد او در دوران خلافتش گفته‏اند كه به كارهاى عامّ المنفعه علاقه نشان مى‏داد؛ به تأسيس و تعمير مساجد و اماكن مقدّس و احداث راه‏هاى ارتباطى، مدارس، بيمارستان‏ها و آسايشگاه‏ها مى‏پرداخت و كارگزاران خود را به انجام امور خيريّه و عام المنفعه تشويق مى‏كرد

بعضى از مورّخان يادآورى كرده‏اند كه وليد براى سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف خود به گسترش علوم و فنون و انجام كارهاى خيريّه روى مى‏آورد در واقع آنچه او را به سمت اين كارها سوق مى‏داد، انگيزه‏هاى سياسى بود نه ميل باطنى و علاقه قلبى او

وليد پس از اين‏كه به خلافت رسيد «حجّاج بن يوسف ثقفى» را ابقا كرد وى بسيار ظالم بود و در مدّت بيست سال استاندارى خود، يكصدو بيست هزار نفر را كشت و هشتاد هزار نفر را به زندان انداخت كه شانزده هزار نفر آن‏ها عريان و بى‏لباس بودند

از اين‏كه وليد حجّاج را كارگزار خود ساخت و او را از ظلم و جنايات زيادى كه انجام مى‏داد برحذر نداشت، مى‏توان به روحيه فاسد وى پى برد طبعاً با چنين تصميمى اوضاع اجتماعى سرشار از خفقان و ترس و وحشت مى‏شود و اوضاع سياسى نيز با توجه به روحيه افرادى مانند حجاج، هرگز بر پايه مصالح اجتماعى رقم نمى‏خورد؛ بلكه ميزان، اطاعت زير دستان از زبر دستان است؛ آن هم بدون توجه به درستى يا نادرستى سياست‏ها

سليمان بن عبدالملك‏

درباره وى نوشته‏اند كه مردى حريص، پرخور، شكمباره، خوش‏گذران و تجمّل پرست بود؛ به اندازه چند نفر غذا مى‏خورد و هميشه سفره‏هاى رنگين و اشرافى پهن مى‏كرد و لباس‏هاى پر زرق و برق و گران قيمت مى‏پوشيد حتى مأموران آبدارخانه دربار نيز مجبور بودند با لباس گلدوزى شده، نزد او بروند اين تجمّل پرستى كم كم به شهرهاى ديگر هم سرايت كرد و طبيعى بود كه چنين اوضاعى باعث ايجاد شكاف طبقاتى بشود؛ چرا كه همه مردم توان زندگى در سطح درباريان را نداشتند

سليمان در مسائل سياسى به خاطر تعصّبات قبيله‏اى افرادى را تحت فشار قرار مى‏داد و از افرادى كه منسوب به قبيله خودش بودند دفاع و پشتيبانى مى‏كرد به خاطر همين تعصّبات كور بود كه «موسى بن نُصَير» و «طارق بن زياد»؛ دو قهرمان دلير و فاتح اندلس را مورد بى‏مهرى قرار داد

وى در ابتداى خلافت به نرمى رفتار كرد؛ درِ زندان‏هاى عراق را گشود و هزاران نفر بى‏گناه را كه «حجاج بن يوسف» به حبس انداخته بود، آزاد كرد، ولى طولى نكشيد كه اين روش را تغيير داد و دست به ظلم و ستم زد از لا به لاى سطور تاريخ مى‏توان وضعيّت اجتماعى آن زمان را به خوبى حدس زد؛ مردم از جور و ستم بنى‏اميّه به تنگ آمده بودند، تنفّر آن‏ها از دستگاه اموى روز به روز زيادتر مى‏شد و خواهان دست عدالت پرورى بودند كه ظلم و ستم را از آن‏ها دور كند به همين خاطر است كه فردى مثل سليمان بن عبدالملك با ارائه ظاهرى موجّه، باطن پليد خود را مى‏پوشاند تا بتواند بر گُرده مردم سوار شود

روشن است فردى كه از راه نيرنگ و فريب و ظاهرنمايى زمام امور را به دست مى‏گيرد، مردم و مطالبات آن‏ها را به خوبى شناخته است و هم از اين روست كه با آراستن ظاهر خود و با ادّعاى پاسخ به خواسته‏هاى مردم، بر كرسى خلافت تكيه مى‏زند، ولى از آن‏جا كه ميل باطنى و خواسته قلبى او به چنگ آوردن قدرت است و رغبتى به دنبال كردن خواسته‏هاى مردمى ندارد، ره‏آورد خلافت و سياست او چيزى جز اختناق و ايجاد جوّ وحشت و رعب نيست؛ چرا كه صاحب مقام شدن او نتيجه همراهى مردم است و چنانچه بعد از رسيدن به مقام، قصد جدايى از مردم را داشته باشد، مردم او را از مسند به زير مى‏كشند، به همين خاطر چاره‏اى جز آن ندارد كه با

/ 173