گزيده پژوهش هااز برنامه 50تصميم گيرى و قاطعيت - تصمیم گیری و قاطعیت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تصمیم گیری و قاطعیت - نسخه متنی

حکیمه کیخا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گزيده پژوهش هااز برنامه 50تصميم گيرى و قاطعيت

حكيمه كيخا

اهميت تصميم گيرى در زندگى

از مسائل سرنوشت ساز و مهم در موفقيت افراد, مسئله تصميم گيرى است. انسان براى موفقيت در زندگى و تحصيل, نياز به يك برنامه اى منظم و منطقى دارد تا با رعايت آن بتواند به هدفش برسد و بر مشكلات پيروز شود.

خداوند انسان را موجودى صاحب اراده و صاحب قوه تعقل و تفكر آفريده و او را برترين موجودات عالم قرار داده است. از اين رو بايد با به كارگيرى عقل و تفكر خود, مسير درست زندگى را براى خود مشخص كند.

اراده و تصميم گيرى صحيح يكى از رموز موفقيت انسان است. تا زمانى كه انسان اراده و عزم راسخ نداشته باشد, تحصيل موفقيت در كار محال است. سست بودن اراده و تصميم گيرى در افراد موجب مى شود ساده ترين كارها را نتواند انجام دهد و به يك انسان بى هدف و سرگردان تبديل شود.

(ويلكوكس, شاعره و روزنامه نويس آمريكايى مى گويد: بناى آينده را با مصالح فكرى بايد بسازيم. خودمان بى خبريم كه سعادت يا تيره بختى را در زندگى مان با فكر خويش فراهم مى كنيم. بناى كاينات بر روى اين اصل گذاشته شده و نام آن را تصادف نهاده اند. در اين صورت سرنوشت خود را انتخاب و آماده كن. علاقه, توليد علاقه مى كند و كينه, كينه مى زايد.)1

و به راستى آنان كه متفكرانه تصميم مى گيرند در طوفان هاى زندگى غرق نمى شوند.

سيده صفورا انصارى

شماره اشتراك 5438, از اصفهان:

انسان بايد نفس خود را بشناسد و با قدرت ها, توانايى ها و نيروهايى كه خداوند مهربان در ذات او به وديعت نهاده است, آشنايى داشته باشد و كم كم آن ها را از مرحله قوه و اقتضا به فعليت برساند.

ييكى از نيروهاى مهم انسان, قوه اراده است. اگر انسان (اراده) خود را پرورش دهد و به تقويت آن بپردازد, با استفاده از نيروى با عظمت آن مى تواند بسيارى از مشكلات روحى و جسمى خود و جامعه اى را كه در آن زندگى مى كند, حل كند, زيرا (اراده) نيرويى بس پر قدرت و شگفت انگيز است.

انسانى كه نفس خود را از ناپاكى ها پاك ساخته است, اراده اش نيز پاك و بى آلايش است و آن را در راه هاى خداپسندانه به كار مى گيرد.

(كسانى كه همت ضعيف دارند, و ضعف روحى دارند و يا به عقده حقارت مبتلا مى باشند, هيچ گاه نمى توانند به اهداف بزرگ دست يابند. پس عقده حقارت را كنار بگذاريد و از تضعيف روحيه خود دست برداريد.)2

قاطعيت و تصميم گيرى در مردان بزرگ

با مطالعه تاريخ درخشان زندگى كاشفان و مخترعان و سياست مداران و انديشمندان بزرگ, به اين حقيقت مى رسيم كه همه پيش رفت ها و موفقيت هاى آنان مرهون اراده قوى و عزم راسخ و پشتكار مستمر بوده كه چون براى رسيدن به هدفى تصميم مى گرفتند هيچ مانعى نمى توانست تصميم قاطع آنان را شكسته و ترديد و تزلزل را جاى گزين آن سازد.

نوشته اند: ملاصالح مازندرانى از افرادى بود كه با قدرت تصميم و اراده, به مقابله با كمبودهاى ذاتى برخاست و به مقصد خود نايل شد. او داماد علامه مجلسى اول و از علماى نامى شيعه بود. آشنايى با حالاتش, مايه عبرت و پند براى همه كسانى است كه جوياى رسيدن به مقاصد بلند و اهداف عالى هستند.

او خود مى گويد: من حجّت بر دانشجويان علوم دينى هستم, زيرا كسى از من فقيرتر نبود و ذهن و حافظه ام از همگان بدتر بود, به صورتى كه گاهى راه خانه ام را گم مى كردم و نام فرزندانم را فراموش مى كردم. سى سال از عمرم گذشته بود كه به آموختن الفبا پرداختم! آن قدر كوشش كردم تا خدا آن چه را دارم به من تفضّل فرمود.3

معروف است او به قدرى كم حافظه بود كه خانه استاد را گم مى كرد! و به قدرى فقير و لباس هايش كهنه و مندرس بود كه از خجالت وارد مجلس درس نمى شد! او خارج از محل درس مى نشست و مطالب را بر استخوان و برگ چنار مى نوشت.

حسن درستى

شماره اشتراك 2242, از سيريز:

بايد توجه داشت كه تصميم گيرى ذهنى با تصميم گيرى عملى متفاوت است; به عبارت ديگر گاهى ما درباره امرى تصميم مى گيريم اما آن را انجام نمى دهيم و زمانى هم تصميم خود را به عمل و اجرا درمى آوريم.

براى انتخاب رشته تحصيلى و شغل, اين حالت ممكن است اتفاق بيفتد; به عنوان مثال شما ممكن است به طور ذهنى تصميم بگيريد شغل پزشكى را در آينده انتخاب كنيد, اما به دلايلى نتوانيد اين تصميم خود را اجرا كنيد. در اين گونه موارد كمك گيرى از دانايان و افراد با تجربه مى تواند شما را از حالت تصميم گيرى ذهنى به تصميم گيرى عملى سوق دهد. اين كمك گيرى موجب مى شود تا شما استعدادها, علايق و توانايى هاى خود را همراه با نيازهاى جامعه بشناسيد و از اين طريق رشته و شغل مورد علاقه و متناسب با امكانات خويش را انتخاب كنيد.

محترم اعرابى

شماره اشتراك 5445, از اصفهان, تودشك:

بسيارى از جوانان از ضعف اراده و فقدان قدرت تصميم گيرى شكايت و براى درمان آن چاره جويى مى كنند. آنان مى گويند براى ترك عادات زشت و ناپسند بارها تصميم گرفته ايم اما كمتر موفق شده ايم. امام على(ع) تقوا را يكى از عوامل تقويت اراده و مالكيت نفس كه نقش عمده اى در ترك گناه و عادات ناپسند دارد, مى داند و مى فرمايد: (آگاه باشيد! خطاها و گناهان مانند اسب هاى سركش و لجام گسيخته اى هستند كه گناه كاران بر آن ها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت, و تقوا همانند مركب هاى راهوار و آرامى است كه صاحبانشان بر آن ها سوارند و زمامشان را به دست دارند و آنان را تا بهشت پيش مى برند.)4

بايد در نظر داشت كه اين كار شدنى است, افرادى كه در اين وادى قدم مى نهند مشمول الطاف خفيه الهى خواهند بود; چنان كه قرآن كريم مى فرمايد: (الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا;5 آنان كه در راه ما جهاد و كوشش كنند, ما راه هاى خود را به آنان نشان مى دهيم.)

مهناز ميرعالى

شماره اشتراك 5872, از انديمشك:

(دانشمندان و متفكران روزگار هيچ گاه از طبقه خاصى به وجود نيامده اند, بلكه بسيارى از آنان از كلبه فقرا, شاگردان دكان ها و فرزندان روستايى به وجود آمده اند. بسيارى از نوابغ از پست ترين درجات زندگى ترقى نموده, براى خود شخصيت ممتازى پى ريزى كرده اند. مطالعه زندگى شخصى آنان مى رساند كه مصايب گوناگون و گرفتارى هاى طاقت فرسا آنان را احاطه كرده و فقط عزم عالى, آنان را به مقامات بزرگ رسانيده است.)6

(رابرت اولمان از مردمانى بود كه به نيروى انسانى خود پى برده بود. شايد تاريخچه زندگى او را به اين زودى ها كسى باور نكند, ولى خود او با كمال صراحت اعتراف مى كند كه در سن چهارده سالگى در اثر سانحه اى چشمانش را براى هميشه از دست داد و فهميد كه ديگر مانند سايرين نمى تواند از نيروى باصره استفاده كند; ولى همين حادثه تحول شگرفى از نظر روحى در او به وجود آورد. به جاى يأس و نااميدى تصميم گرفت از ساير حواس خود تا حد امكان استفاده كند. اين طرز تفكر, براى او عالى ترين و آموزنده ترين درس زندگى بود. او ديگر راه زندگى را آموخته بود, به تدريج راه خود را پيش گرفته, به تحصيلات خود هم چنان ادامه داد تا سرانجام در قسمت فلسفه و برخى از علوم ديگر فارغ التحصيل گرديد.)7

راه كار تحصيل قاطعيت

براى تحصيل قاطعيت بايد سعى كنيم خودباورى و اعتماد به نفس را در خود تقويت كنيم. (اعتماد به نفس يك هدفى است براى خلاقيّت و ساختن, اعتماد به نفس حركتى است به سوى تكامل, اما ضعف و نوميدى حركتى است كه شما را از اهداف تان دور نگه مى دارد و شما را به سوى بدبختى و افسردگى هدايت مى كند….

اعتماد و ايمان را در خودتان بسازيد و به ضمير آگاه خود اعتبار بدهيد. اجازه بدهيد ضمير آگاه خوب شما بدون ترس و واهمه در ساختن هسته مركزى ايمان و اعتماد به نفس از هدايت و راهنمايى دريغ ننمايد.)8

سميه بهارى

شماره اشتراك 1668, از اراك:

اگر صفحات تاريخ را ورق بزنيم و فرازهاى مختلف زندگى مردان بزرگ و چهره هاى درخشان تاريخ را مرور كنيم, به وضوح درمى يابيم كه رمز موفقيت شگرف آنان اراده هاى پولادين و همت هاى والا و اعتماد به نفس بوده است. آنان خويشتن را باور داشته و براى خود ارزش قائل شده و به استعدادهاى خدادادى نهفته در درون خود و قدرت و توانايى براى شكوفا ساختن و بهره ورى از آنان ايمان داشته اند و براساس همين باور و شناخت در برابر سختى ها و مشكلات متزلزل نشده اند و با عزمى راسخ و استوار و روحيه اى مستحكم به راه خويش ادامه داده اند. آنان پذيرفته اند كه راز سعادت و موفقيت هر كارى در استفاده صحيح از نيروهاى خلاقِ خودشان است و طبيعى است كه بهره بردارى از اين ذخيره هاى درونى جز در سايه اتّكاى به نفس و قبول توان مندى هاى خود ميسر نخواهد بود, زيرا وقتى كسى با عدم اعتقاد به اين كه داراى قدرت و توانايى و استعدادهاى فراوان مى باشد به ضعف و سستى و نااميدى در بهره بردارى از اين استعدادها گرفتار آيد, هرگز قادر به رهايى خويش و رسيدن به موفقيت و پيروزى نخواهد بود. استعدادها در صورتى متجلى مى شوند كه آدمى حركت هاى اميدوارانه متكى بر الطاف الهى و اراده و اعتماد به نفس را آغاز كند و از ضعف و يأس كناره گيرد و با نشاط و دلگرمى و توكل بر خدا به فعاليت و تلاش بپردازد و به قدرت و توانايى خود در رفع موانع و مشكلات و رسيدن به موفقيت اطمينان داشته باشد.

در يك نگرش عميق به تاريخ درخواهيم يافت نه تنها اساس سعادت هر فرد در زندگى فردى و اجتماعى, اراده راسخ به نفس مى باشد, بلكه اساس پيشرفت و موفقيت هر مملكت و ملتى را بايد عزم نيرومند و اعتماد به نفس به شمار آورد و بالعكس هر ملتى كه به ذلت و شكست روى آورد و طوق اسارت و بردگى بر گردن افكند, اتكاى به نفس را رها نموده و بر اغنيا و بيگانگان تكيه كرده و خود را ناچيز و ناتوان به حساب آورده است.

رضا ورناصرى

شماره اشتراك 2759, از مسجد سليمان:

هنگام فتح اسپانيا به دست سپاهيان اسلام, موسى بن نضير, فرماندهى كل قواى جبهه آفريقايى اسلام را بر عهده داشت. وى به منظور تسخير اروپا, غلام خود, (طارق بن زياد) را روانه اسپانيا كرد تا اطلاعات لازم را از قواى دشمن كسب كند و مراتب را به اطلاع فرمانده كل برساند.

وقتى طارق با سپاه اندك خود به محل مأموريت رسيد و موضع را ارزيابى كرد و زمينه را براى حمله مساعد ديد, با خود انديشيد كه اگر بخواهد مراتب را به فرمانده كل گزارش دهد و منتظر دستور بماند چه بسا دشمن بيدار گردد و براى مقابله آماده شود.

لحظه تصميم فرا رسيده بود; براى اين كه سربازانش از عقب نشينى چشم بپوشند, دستور داد تمام كشتى هايى كه به وسيله آن ها از دريا عبور كردند, بسوزانند. وقتى كشتى ها به آتش كشيده شد اميد بازگشت از ميان رفت. طارق در پاسخ گروهى از اعتراض كنندگان كه از اين جريان ناراحت شده بودند, گفت: مرد مسلمان مرغ نيست كه آشيانه مخصوص داشته باشد. آن گاه برخاست و در دامنه كوهى كه امروز به نام (جبل الطارق) معروف است, در برابر امواج سهمگين و پرطوفان دريا خطابه اى آتشين ايراد كرد و چنين گفت:

(اى مردم اينك درياى خروشان در پشت سر و سپاه دشمن در پيش روى شما است. انبارهاى دشمن از اسلحه و آذوقه انباشته شده است, در حالى كه شما چيزى در اختيار نداريد جز آن چه با اراده آهنين و نيرومند, خود را از چنگ دشمن درآوريد و غير از شمشيرهايى كه بر كمر بسته ايد, سلاحى در دست شما نيست; اين شما و اين هم دشمن نيرومند. سخنان پرشور و خطابه آتشين طارق به سربازان اراده قاطع و شهامت خاصى براى نبرد بخشيد. آن گاه با تاكتيك هاى مناسب پيكار پر دامنه و سهمگين را آغاز كردند و تا پيروزى نهايى از پاى ننشستند.)9

محمدعلى عرب

شماره اشتراك 526, محلات:

(ناپلئون, زمانى كه مى خواست لشكرش را از گذرگاهى خطرناك بگذراند, با كارشناسان مسائل نظامى مشورت كرد. آن ها گفتند: احتمال و امكان عبور از اين گذرگاه بسيار كم است و ضعيف مى باشد, اما ناپلئون با شنيدن اين حرف ها با قاطعيت دستور عبور را صادر كرد. در حالى كه فرماندهان و ارتش انگلستان و اتريش اين تصميم محكم ناپلئون فرانسوى را نوعى ديوانگى مى دانستند; اين كه چگونه ممكن است او بتواند با تعداد شصت هزار سرباز و تجهيزات كامل نظامى و اين توپخانه سنگين, از اين گذرگاه خطرناك در بين كوه هاى سر به فلك كشيده آلپ بگذرد. ولى ناپلئون در انديشه و فكر (ماسه نا) در (رُن) كه در محاصره قرار داشت, بود و تصميم داشت به هر قيمت كه شده به آن جا برسد. لذا با قاطعيت تمام حركت كرد و نيروهاى خود را از كوه هاى آلپ عبور داد و ثابت كرد اين كار انجام شدنى بوده ولى احتياج به تصميم گيرى درست و قاطعى داشته كه ناپلئون آن را انجام داد.)10

زهرا عباس زاده

شماره اشتراك 2288, از سيريز:

مشكلات تصميم گيرى فراوانند كه به مواردى از آن اشاره مى كنيم:

1. رده بندى اطلاعات:

مهم ترين مشكل تصميم گيرى دسته بندى و ارزش يابى اطلاعات مربوط به آن است. براى اكثر مسائل معمولاً بيش از يك راه حل وجود دارد و معمولاً محاسبه نتايج هر يك كار سختى است. بعضى افراد, نتايج را به خوب و بد تفكيك مى كنند و گاهى به اين نتيجه مى رسند كه حتى با معيارهاى شخصى خود تصميمى كه گرفته اند, بهترين تصميم نبوده است. دليل اين امر مى تواند عدم توانايى آن ها در ارزش يابى هم زمان تمام راه حل ها با يك ديگر باشد.

2. خصوصيات شخصيتى:

خصوصيات شخصى فرد مانند نيازها و خواسته هايش بر تصميمات او اثر مى گذارند; مثلاً در بعضى از افراد انگيزه كسب موفقيت بيش از اجتناب از شكست است و براى بعضى ديگر عكس قضيه صحت دارد و بدون شك نظر خود فرد در مورد اين كه چگونه شخصى است بر تصميمات او اثر فراوان دارد.

بعضى موارد كه مشكل تصميم گيرى ذكر مى شود, مشكل در حقيقت مربوط به تصميم گيرنده و هدف او است و نه خود تصميم. بعضى اشخاص فكر مى كنند هدفى كه كسب آن مشكل تر است, جالب تر است. در دنياى ما رسيدن به هدف هايى كه عده زيادى آن را ارزنده مى دانند, معمولاً مشكل است.

ايوب محمدى

شماره اشتراك 1871, از ايلام:

علل خطا در تصميم گيرى

1. تكيه بر ظن و گمان به جاى علم و يقين:

قرآن كريم در آيات فراوانى پيروى از ظن و گمان را به شدت سركوب كرده و مى گويد: مبادا به چيزى كه علم و يقين ندارى, آن را دنبال كنى.

امروزه از نظر فلسفى مسلّم شده است كه يكى از عوامل عمده خطاها و اشتباهات در تصميمات, همين بوده است. (دكارت) هزار سال پس از قرآن, اولين اصل منطقى خويش را اين قرار داد و گفت: (هيچ را حقيقت ندانم مگر اين كه بر من بديهى باشد و در تصميمات خود از شتاب زدگى و سبق ذهن و تمايل بپرهيزم و نپذيرم مگر آن را كه چنان روشن و متمايز باشد كه هيچ گونه شك و شبهه در آن نماند.)11

2. ميل ها و هواهاى نفسانى:

انسان اگر بخواهد صحيح قضاوت كند بايد درباره مطلبى كه مى انديشد, كاملاً بى طرفى خود را حفظ كند; يعنى كوشش كند كه حقيقت خواه باشد و خود را تسليم دليل ها و مدارك نمايد. اگر انسان بى طرفى خود را به نفى يا اثبات مطلبى حفظ نكند و ميل نفسانى اش به يك طرف باشد, خواه ناخواه و بدون آن كه خودش متوجه شود, عقربه فكرش به جانب ميل و خواهش نفسانى اش متمايل مى شود. اين است كه قرآن هواى نفس را نيز مانند تكيه بر ظن و گمان, يكى از عوامل لغزش در تصميمات مى شمارد.

3. سنت گرايى و گذشته نگرى:

انسان به حكم طبع اولى خود هنگامى كه مى بيند يك فكر و عقيده خاص مورد قبول نسل هاى گذشته بوده است, خود به خود و بدون آن كه مجالى به انديشه خود بدهد, آن را مى پذيرد. قرآن يادآورى مى كند كه پذيرفته ها و باورهاى گذشتگان را مادام كه با معيار عقل نسنجيده ايد, نپذيريد و در مقابل باورهاى گذشتگان, استقلال فكرى داشته باشيد.

4. شخصيت گرايى:

ييكى ديگر از موجبات لغزش در تصميم گيرى ها, گرايش به شخصيت ها است. شخصيت هاى بزرگ تاريخى يا معاصر از نظر عظمتى كه در نفوس دارند, بر روى فكر و انديشه و تصميم و اراده ديگران اثر مى گذارند و در حقيقت, هم فكر و هم اراده ديگران را تسخير مى كنند.12


1ـ اوريزن اسوت ماردن, پيروزى فكر, ترجمه رضا سيد حسينى.

2ـ سيد مرتضى مجتهدى, اسرار موفقيت, ج1, ص56 و57.

3ـ محدث قمى, فوائد الرضويه, ص544.

4ـ نهج البلاغه, خطبه 69.

5ـ عنكبوت(29) آيه 69.

6ـ مجيد رشيدپور, چگونه بايد بود, ص25.

7ـ در اوج قله خودباورى, آموزش قاطعيت, ص37.

8ـ ماكس وِل, قدرت تفكر و انديشه, ترجمه مصطفى رحيم زاده, ص168ـ169.

9ـ سيد مجتبى موسوى لارى, رسالت اخلاق در تكامل انسان, ص419.

10ـ همان.

11ـ سير حكمت در اروپا, ج1.

12ـ ر.ك: مجموعه آثار شهيد مطهرى, ج2, ص66.

/ 1