دكتر بهشتي خواستار محاكمة حسن نزيه شد - او به تنهایی یک ملت بود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

او به تنهایی یک ملت بود - نسخه متنی

واحد فرهنگی بنیاد شهید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دكتر بهشتي خواستار محاكمة حسن نزيه شد

دكتر بهشتي در محل كانون توحيد در جمع دانشجويان عده اي طلاب سخنان مبسوطي در رد سخنان حسن نزيه مدير عامل شركت نفت و رئيس كانون وكلا ايراد كرد كه آن با اشاره به اينكه اگر اصالت انقلاب و انگيزه هاي آن حفظ نشود ضامني براي تداوم آن در مراحل بعدي نخواهد شد، از مردم خواست كه اگر به كلام كه اسلام قادر به ارائه راه حل سياسي ـ اقتصادي ـ قضايي نمي‌باشد معترفند آنها هم تأييد كنند و اگر موافق اين كلام نيستند مثل روزهاي انقلاب به كوچه و خيابان ريخته و با شعار و تظاهرات نشان دهد كه اين حرفها برايشان قابل قبول نيست متن سخنان دكتر بهشتي بشرح زير است

بسم الله الرحمن الرحيم

جامعه ما وملت ما در دو سال اخير موفق شد انقلاب اسلامي اجتماعي خود را شتاب و سرعت و قدرتي تازه ببخشد جهت انقلاب و شعار انقلاب و رهبري كلي انقلاب را دقيق تر مشخص كند سويي را انتخاب كند و به آن سو برود و به ياري خداوند و با فداكاري و جان بازي زنان و مردان با ايمان از جان گذشته فداكار و با استفاده از تاكتيك هاي مبارزاتي بسيار مؤثر و مطلوب و بجا و به موقعيكه بوسيله رهبري اين انقلاب فرار راه انقلابيون گذاشته مي شد توانست با سرعت مرحله اول انقلاب را با پيروزي پشت سر بگذارد در اينجا لازم مي دانم چند نكته را بيان كنم 1- انقلاب اسلامي اجتماعي يك رويداد دو ساله نيست ريشه هاي اين انقلاب در تاريخ ملت ما ده ها سال به جلو مي رود و به خصوص در سي و هشت سال اخير يعني از شهريور 1320 به اين طرف در ملت ما جنب و جوش ها، تحرك ها، مبارزه ها و درگيريهاي فراوان وجود داشته، فعاليت ها و كوششهاي زيادي از طرف افراد و گروههاي مختلف وجود داشته و سابقه دارد و همه اين كوششها و فعاليت ها زمينه اجتماعي ما را براي پيروزي انقلاب در مرحله اكنوني فراهم كرده و همه افراد و گروههائي كه به صورت مثبت در فراهم كردن اين زمينه هاي گوناگون پيروزي خدمتي كرده اند و سهمي داشته‌اند خواه سهمي معمولي و خواه سهمي برجسته بي شك مورد تقدير هستند ولي تقدير ما، تجليل، قدرداني ما از نقش مؤثر افراد و گروههاي مختلف در جاي خود محفوظ بماند بشرط آنكه ما را از يك نكته اساسي غافل كند و آن نكته اساسي اين است كه انقلاب ملت ايران در مرحله سالهاي 42-41 به بعد يعني حوادثي كه به رويداد 15 خرداد 42 انجاميد نقطه عطف بزرگي را نشان مي‌دهد و آن نقطه عطف اين است كه انقلاب از اين سال بخصوص از 15 خرداد 42 به اين طرف خيلي مشخص شد انقلاب اسلامي خالص، در سالهاي 29-1328 ايران انقلابي بزرگ و درخشنده داشت و در اين انقلاب هم قشرهاي مختلف مردم شركت داشتند و هم گروه هاي مختلف و شخصيتهاي مختلف در رهبري آن انقلاب نقش موثر داشتند و از جمله مرحوم دكتر مصدق به عنوان يك چهره سياسي محبوب و با سابقه و مطلوب و مورد قبول در ميان اكثريت مردم ما توانست نقش برجسته اي را در آن مبارزه درخشان داشته باشد ولي شعار مبارزه چه بود ملي كردن صنعت نفت ايران، مسلمانان در اين مبارزه شركت كردند و عده زيادي و قابل ملاحظه اي از روحانيون در اين مبارزه شركت مؤثر داشتند از رهبران روحاني چهره هاي معروف و برجسته اي در اين مبارزه سهيم بودن و نقش رهبري داشتند ولي مبارزه مستقيماً و بصورت تمام عيار بر سر ايدئولوژي اسلامي و تحقق بخشيدن به نظام اسلامي نبود حتي دكتر مصدق و ياران او و همفكران او حضور شاه را پذيرفته بودند، رژيم شاه را قبول كرده بودند نظرشان اين بود كه بايد شاه سلطنت كند نه حكومت و لبه تيز مبارزه روي اين بود كه اولاً بايد صنعت نفت ملي شود و مبارزه با استعمار در اين بعد خاص حالت برجسته اي داشت و ثانياً مي خواستند در اين مبارزه جلو استبداد را بگيرند و بگويند كه بايد كشور بر ميناي نظام مشروطه سلطنتي اداره شود خوب ، وقتي ما اين مبارزه را بر ايدئولوژي اسلام همان وقت عرض مي كرديم مي ديديم به اينكه نظام مشروطه سلطنتي بودن، سلطنت موروثي بطور كلي برخلاف اسلام است بنابراين ما اگر به همين يك نقطه خاص مهم نگاه مي كرديم مي ديديم مبارزه براي ما تمام عيار اسلامي نيست، همچنين در ابعاد ديگر، در بسياري از مسائل ديگر، در حاليكه در سال هاي 42-41 مسئله طوري ديگر بود مبارزه در روياروئي با رژيم با تمام ابعادش قرار گرفت رژيم ايران چه از نظر مستبد بودن، چه از نظر اصلاً سلطنتي بودن، چه از نظر برخوردش با معيارها و قوانين نجات بخش اسلام از همه نظر مورد تعرض قرار گرفت، رهبري مبارزه مستقيماً در دست برجسته ترين چهره هاي روحاني و در سطح عاليترين مقام روحانيت يعني مرجع تقليد قرار گرفت امام خميني بعنوان پيشگام، مراجعه تقليد ديگر و روحانيون ديگر همراه با ايشان وارد مبارزه شدند روحانيت در سرتاسر ايران حالت بسيج تقريباً عمومي بخود گرفت مبارزه با رژيم فقط در تهران و شهرها نبود بكله به سطح روستاها كشانده شد كارگر، كشاورز، پيشه‌ور، دانشجو، روحاني همه با هم مبارزه مي كردند با رهبري عاليترين مقام روحانيت و آن رهبر روحاني كه نقش او را در رهبري مبارزه داشت كسي بود كه در نوشته هاي خيلي پيشينش كه چاپ هم شده بود اصلاً حالت آشتي ناپذيري خودش را با اين رژيم اظهار كرده بود و افشا كرده بود و بيان كرده بود و راهي را انتخاب كرده بود كه در اين راه ملت بايد برود به سمت اينكه بايد اين رژيم را واژگون كند به اين ترتيب مبارزات ملت ايران از سال 41 به اين طرف يك مبارزه تمام عيار اسلامي بود كه همه چيز ديگر را در داخل اسلام داشت و به شرط اسلام داشت ملت براي آزادي مبارزه مي كرد در سال 42-41 اما در لواي اسلام و در چهارچوب اسلام نه آزادي در شكل دمكراسي غربي و نه آزادي در شكل دمكراسي كشورهاي سوسيال دمكرات بلوك شرق، آزادي در چهارچوب قرآن، ملت دنبال بهبود وضع اقتصادي اش بود، براي بهبود وضع اقتصادي اش مبارزه مي كرد ولي نه بهبود وضع اقتصادي بعنوان يك هدف مادي فقط، بلكه بهبود وضع اقتصادي در چهارچوب يك زندگي اسلامي كه انسان اسلاميش در عين حال كه از زندگي و لوازم و ضروريات زندگي بهره مي برد در عين حال حركت الي الله و سير تكاملي انساني خودش را به رفاه مادي متوقف نمي كند، بهمين دليل مي ديديد كه كسان زايد تا مرز شهادت در اين مبارزه و اين انقلاب شركت مي كردند بي آنكه بدنبال دستاورد اقتصادي براي خودشان باشند، و بي آنكه انگيزه اقتصادي آنها را برانگيزد انقلاب از سطح انگيزه اقتصادي و آزاديخواهي اوج گرفته بود و بالاتر آمده بود، انگيزه خداخواهي و انگيزه خدمت به خلق خدا در راه رضاي خود جانشين انگيزه هاي قبلي عيني انگيزه آزادي خاهي يا رفاه اقتصادي خواهي شده بود باز هم تكرار مي كنم نه بدان معني كه مردم عدالت اقتصادي نمي خواهند بلكه بدان معني كه همه اين ها را در چارچوب اسلام و قرآن مي خواستند و همراه با فضيلت دوستي و عشق به حق و خير و عدل مي خواستند، اين خصلت تازه و نقطه عطف نيرومندي بود در انقلاب ملت ما و از آنجا كه رهبري قاطع و رهبري نخستين در اين مبارزه و درآن نقطه عطف به وسيله يك مرجع بزرگ تبليع و يك استاد بزرگ حوزه كه هزاران شاگرد برجسته فعال در سرتاسر ايران داشت انجام مي گرفت او بود رهبر اين مبارزه، مبارزه به سرعت به سمت توده ها رفت و توده ها را در مسجد و حسينيه و همه جاهاي ديگر به مبارزه كشاند و توانست زمينه آن چيزي را كه ما هميشه آرزو مي كرديم كه مسجد نه فقط جايگاه نماز و ذكر شد بلكه جايگاه بسيج نيروهاي جهاد هم باشد ما را به اين آرمان نزديك مي كرد آن هم در سطح گسترده، وقتي ما اين نقطه عطف را در اين مبارزه با دقت شناسائي كنيم آن وقت به اين واقعيت اجتماعي پي مي بريم كه انقلاب كنوني ملت ايران كه ادامه انقلاب است كه از سال 1341 با رهبري رهبران عاليقدر روحانيت و بخصوص رهبري قاطع امام شروع شده و ادامه پيدا كرده مقطع جديدي است در تاريخ انقلاب ملت ايران، مقطعي جديد با ويژگيهاي خودش در اين ايام و در اين روزها رهبر عاليقدر مبارزه امام خميني ايشان نگران آن شده اند كه گروه هاي اجتماعي ديگر كه آنها هم مبارزه داشته ند و مبارزه كرده اند، آنها هم سابقه هاي طولاني مبارزه دارند و سوابقشان را نمي‌خواهيم ناديده بگيريم آن ها بدليل اينكه در طول دو سال اخير بخصوص در طول دو سال اخير البته در سالهاي قبل هم برخي از اين گروه ها آمده بودند بميدان اين مبارزه ولي بخصوص در طول دو سال اخير آمدند و به صفوف انقلابيون با آرمان خالص اسلامي پيوستند، اينها بخواهند در مرحله جديد از مبارزه ما بار ديگر مبارزه و انقلاب ما را كه در مقطع جديد خصلت و ماهيت كاملاً اسلامي پيدا كرده، بكشاند به سمت آن نوع رهبري و آن نوع انديشه اجتماعي و آن رنگي از مبارزه كه قبل از سال 1341 داشت بخواهند بار ديگر مبارزه تمام عيار اسلامي ما را صرفاً يك مبارزه ملي، يك مبارزه ليبراليستي، يك مبارزه براي دستيابي بر رفاه بيشتر اقتصادي و امثال اينها كنند اين نگراني در ايشان بوجود آمده است دلايل اين نگراني مفصل است نمي خواهيم در اين وقت كوتاه آنها را مطرح كنم ولي ايشان رهبرند و در ايشان اين نگراني بوجود آمده است بدليل اين نگراني در اين ايام اخير، بمناسبت هاي گوناگون تأكيد مي كنند قبلاً هم اين تأكيد را داشته اند اما در اين ايام بصورت مكرر تأكيد مي‌كنند كه ما و ملت ما و انقلاب ما در اين مقطع اخير انقلابي است صرفاً خواستار تحقق يافتن نظام حق و عدل اسلامي بصورت خالصي و اصرار دارند كه وقتي در اين مقطع نيروهاي عمده انقلاب نيروهائي هستند كه با انگيزه اسلام و با رهبري اسلامي به ميدان مبارزه و شهادت گام نهاده اند بايد اين انگيزه و اين خصلت و اين ويژگي نگهباني شود و مي گويند آوردن هر تعبير ديگر جز جمهوري اسلامي اين نگراني را بيشتر مي كند كه مبادا مبادا دستي در كار باشد كه بخواهد جهت قاطع و روشن اين انقلاب را و رهبري قاطع و روشن انقلاب را تغيير دهد چون در اين تغيير بي شك اين بيم و نگراني وجود دارد كه اصولاً اصل انقلاب به خطر بيفتد چرا؟ براي اينكه تجربه تاريخي ايران به همه شماها نشان داده كه انقلاب هاي قبلي مبارزات قبلي به پيروزي قاطع نيانجاميد چون شعاري كه انتخاب كرده بود و آرماني كه انتخاب كرده بود متناسب با شعار و آرمانيكه در دل و جان اكثريت مردم ما ريشه دارد نبود چون رهبري هاي قبل نتوانسته بودند بنحوي درك كنند كه اكثريت اين ملت براستي خواهان چيست اگر تشخيص و همين شعار و همين رهبري است كه مي تواند عامل مؤثر و ضامني براي تداوم انقلاب در مراحل بعدي باشد شما خودتان مي دانيد كه اگر انقلابي در مرحله اول پيروز شد ولي در تداوم تغيير جهت دارد خودبخود چه خطري سر راه اوست؟ شكست

اگر اصالت انقلاب و انگيزه هاي انقلابي حفظ نشود چه ضامني براي اين تداوم انقلاب در مراحل بعدي وجود دارد؟ چه ضامني وجود دارد كه در مراحل بعدي دشمن ها از راه ديگر وارد نشوند و انقلاب بصورت كامل و محكم نگهداشتن پيوند انقلاب با روحانيت مؤمن مبارز متعهد آگاه بدين جهت است بدين جهت است كه به همان دليل در اين مقطع زماني حضور اين دو عامل نقش بنيادي و قاطع و تعيين كننده در پيروزي انقلاب و بثمر رسيدن همه گروهها داشته است در تداوم آن نيز اين دو نقش تعيين كننده خواهد داشت نگراني ايشان اين است كه يك عده ميراث خوار انقلاب پا به ميدان بگذارند و بگويند انقلابي كه تحت تأثير اين دو عامل قاطع تعيين كننده بثمر رسيد حالا ميراثش را بگذاريد در اختيار ما، ما مي خواهيم او را ادامه بدهيم اين البته جاي نگراني است و متأسفانه ما سر و كله اين ميراث خوارها را در اين ماه هاي اخير به شكلهاي گوناگون در كنفرانس ها، در سخنراني ها، در مقالات و نوشته ها و در مجامع ديگر مكرر مي بينيم و روز بروز نگراني ايشان بيشتر مي شود و من فكر مي كنم نگراني همه شما خواهران و برادران انقلابي هم علي القاعده بيشتر شده باشد مطلب اساسي اين است انقلاب ما كه به بهاي رنج ها، شكنجه ديدن‌ها، زندان رفتن ها، آسيب ديدن ها، شهادت ها، خون دادن ها، برادر و خواهر از دست دادن‌ها، اعتصاب هاي شكنند خرد كننده، تلاش هاي خستگي ناپذير افراد و گروههاي پيشتاز و پيشگام در مرحله نخستين بثمر رسيده است اين انقلاب بايد همچنان در مجراي اصليش باقي بماند اين است مسئله اصلي حالا ما از اين تحليل گران مي پرسيم آيا شما بالاخره اين انقلاب ما را اسلامي مي دانيد يا نه؟ اگر اين انقلاب را اسلامي مي دانيد كه بسيار خوب بفرمائيد مثل گذشته در سمت اين انقلاب قرار بگيريد و در جاي خودتان به پيش برويد و اگر اين انقلاب را اسلامي نمي دانيد پس بدانيد كه جامع ما، جامعه انقلابي ما، انقلابيون ما و رهبر انقلاب ما نمي توانند و حق ندارند اجازه بدهند كه شما در اين انقلاب و ميدان انقلاب نفوذ كنيد و اگر رهبري قاطع موفق انقلاب را مربوط به امام و روحانيت مبارز و آگاه و همه قشرهاي مبارز و آگاه ديگر، تحصيل كرده هاي مؤمن و مبارز و آگاه، كارگران و كشاورزان مؤمن و مبارز و آگاه، پيشه وران و بازاريان مبارز و مؤمن و آگاه، فرهنگيان، دانشگاهيان، دانشجويان و دانش آموزان اگر شما رهبري را مربوط به اين خط مي دانيد كه در مسير اين خط امام خميني قرار دارد و بدنبالش همة اين قشرها، روحاني و غير روحاني ولي مؤمن به انقلاب اسلامي و برهبري متكي بر انقلاب اسلامي اگر رهبري را توي اين خط مي دانيد خوب بفرمائيد بيائيد اگر مؤمن به خط انقلاب و مؤمن به رهبري انقلاب هستيد كسي با شما حرفي ندارد انتقاد كنيد كي گفته انتقاد نكنيد؟ عيب ها را بشماريد بگوئيد و عيب ها را برطرف كنيد ولي يادتان نرود كه اين انقلاب يك انقلابي بود سازش ناپذير و رهبري اش رهبري بود كه هيچگاه شعارش را رها نكرد، رهبري رهبري بود كه بيرون از كشور و بعد در داخل كشور محكم سر حرفش ايستاد و اگر ناايستاده بود ما در اينجا نبوديم اگر شما در اين خط انقلاب و بدنبال اين رهبري انقلاب مي خواهيد حركت كنيد اهلاً و مرحبا بفرمائيد بحث نيست انتقاد همه بكنيد عيب ها را هم بگوئيد فقط هم عيب نگويد ولنگاري فقط نكنيد بيائيد كمك كنيد عيب ها را برطرف كنيم و اگر غير از اين هستيد در هر لباس كه باشيد، در هر سمت كه باشيد و با هر عنوان كه باشيد جامعه انقلابي ما و خط انقلاب ما و رهبري انقلاب ما حق دارد به شما با ديده شك و ترديد نگاه بكند در برابر نقش شما حساسيت نشان بدهد و اگر غير از اين بكند خود او اصلاً به انقلابش خيانت كرده است، به انقلاب ملت ما خيانت كرده است خط را نگهداشتن، جهت را نگهداشتن، رهبري را نگهداشتن مسئله شوخي نيست در انقلابات دنيا حالا مسئله اي كه مي خواهم اينجا مطرح كنم اين است بنده امروز در اين روزنامه كيهان 7/3/58 در صفحه سوم يك سخنراني ديدم مربوط به اجتماع كنگره وكلاي دادگستري، كيهان ديروز خرداد را من امروز توانستم بخوانم در ستون دوم از صفحه سوم در آن اواسط ستون سخنراني گفته است كه اگر ما فكر كنيم تمام مسائل سياسي و اقتصادي و قضائي را مي توانيم در قالب اسلامي بسازيم آيات عظام هم مي دانند اين امر در شرايط حاضر نه مقدور است نه ممكن و نه مفيد من در اين مجمع شما تحصيلكرده هاي كشور، خواهران و برادران و در مجمعي كه عده قابل ملاحظه اي هم خوشبختانه از فضلاي روحاني جوان حضور دارند، يعني مجموعه اي است درست تمام عيار از تحصيل كرده هاي مبارز اين كشور معمم و غير معمم، زن و مرد، اين سؤال را مي كنم فرد يا گروهي كه اين ديد را در رابطه انقلاب ما با اسلام دارد آيا نسبت به انقلاب پيروزمند ما در اين مقطع اخير خودي است يا بيگانه حاضرين سه بار مي گويند بيگانه بنده نمي گويم آقا شما حق نداري حرفت را بزني ملاحظه كنيد ما نه استبداد و خفقان داريم در كشور و نه چيزي شبيه آن ولي حق داريم كه اين مطلب را صاف و پوست كنده بيان كنيم كه افراد و گروه هر چند مبارزاتي داشته اند، هر چند زندانها رفته باشند، هر چند تلاشهائي با سابقه هاي سي و چهل سال داشته باشند مي توانيم ما اين سؤال را مطرح بكنيم كه آيا اين افراد و اين گروه ها رابطه شان امروز با انقلاب اسلامي ملت ما و رهبري انقلاب چيست مي‌خواهيم اين را روشن كنيم يا نه حق نداريم؟ من اين سؤال را دوست دارم بر ملت ايران عرضه كنم بر خانواده هاي شهداي انقلاب ايران در اين مقطع اخير عرضه كنم و بگويم اي ملت مبارز انقلابي بپاخاسته ايران، اي خانواده هاي شهيدان در راه خدا من سخنم با اكثريت قاطع شماست، از آن اكثريت قاطع انقلابي بپاخاسته مي پرسم فرد يا گروهي كه در تعريف ورابطه با انقلاب تو مي‌گويد اگر ما فكر كنيم تمام مسائل سياسي و اقتصادي و قضائي را مي توانيم در قالب اسلامي بسازيم آيات عظام هم مي دانند اين امر در شرائط حاضر نه مقدور است نه ممكن و نه مفيد آيا تو اي اكثريت قاطع ملت انقلابي و اي نسل جوان انقلابي و اي روحانيت انقلابي متعهد مبارز و اي دانشگاهيان انقلابي متعهد مبارز و اي كارگران و كشاورزان و پيشه وران و زنان و مردان و فرهنگيان و كارمندان مبارز انقلابي آيا چنين افراد و چنين گروههائي را در رابطه با خط انقلابي ات خودي ميداني يا بيگانه حاضرين سه بار مي گويند بيگانه ـ بيگانه ـ بيگانه خوب حالا توجه بفرمائيد مسئله اساسي اين است كه همين آقاي گوينده اين سخن و همفكرانش را در مبارزات ملي گذشته ما، اين ها به پاريس آمده بودند تا امام خميني را تا رهبر عاليقدر ملت انقلابي، رهبر عاليقدر ما و شما را همه مان را به خيال خودشان قانع كنند كه ايشان بپذيرند كه راه حل بحران سياسي و اجتماعي ايران قبول كردن انتخابات آزاد بختيار با قبول رژيم است

مطلب من با اين افراد واين گروه ها اين است اقلاً بگذاريد ماها بميريم ماها كه از نزديك در بحث‌هايتان بوده ايم ديگر نباشيم بعد بيائيد خودتان را بعنوان متوليان انقلاب ايران جا بزنيد بحث‌هائي بوده است خود من حضوراً در آنها شركت داشته ام كه اين آقايان تأكيد داشتند كه پافشاري امام در نبودن شاه بيجا و يك آرمان ايده آليستي است وقتي بعد يك پله تنزل كردند و گفتند خيلي خوب حالا شاه هم نباشد ولي ايشان شوراي سلطنت و وليعهد و انتخابات آزاد زير نظر شوراي سلطنت را قبول كنند و در اين مسئله پافشاري و تأكيد داشتند حالا اگر رهبري ايران مكرر مطرح مي كردند مبادا اين ها بخواهند انقلاب اسلامي ما را به سمت يك دمكراسي غربي، يك ليبراليسم غربي، يك سوسيال دمكراسي شرقي يا يك ليكوش نه شرقي نه غربي بكشانند اگر ايشان نگران بودند و حساس بودند جا دارد اين حساسيت و اين نگراني ايشان يا جا ندارد؟ بجاست اين حساسيت ايشان منتها ايشان حساسند ملت انقلابي ما حساس است الان نوشته اند كه در مورد اين مقاله عده زياد تلگراف نموده و از ايشان تقدير نموده اند اين ها ديگر بيشتر نشانه اين است كه يك گروه اقليت روشنفكرمأب و روشنفكرنما مي خواهد با اين بازيها با دستآورد انقلاب خونين اسلامي ما موضع گيري تازه داشته باشد كه براي ما عواقب آن معلوم است سؤال كرده اند كه اين سؤال كتباً از اين جلسه ارزنده شما آمده است كه با شناختي كه شما از اين اشخاص داريد چرا پست هاي حساس اقتصادي در مملكت را به اين اشخاص واگذار كرده اند ما با اين واگذاريها از روز اول هم موافق نبوده ايم ما ميدانستيم كسانيكه تا پنج ماه قبل مي توانستند انتخابات آزاد بختيار را كليد حل مشكل اين مملكت قرار دهند اينها اگر بيايند حتي در اين پستهاي اقتصادي قرار بگيرند آن وقت روزي شروع مي كنند براي انقلاب ما دلسوزهاي چنيني مي كنند امروز روي سخن من با ملت انقلابي ايران است اعلام مي كنم ملت عزيز انقلابي مسلمان ما هشيار باشيد افراد وگروه هايي با ديدهاي خودشان كه به هر حال قابل قبول من و تو نيست مورد قبول ماها نيست بدليل اينكه زندان بوده اند بدليل اينكه در مبارزات ده ها سال است شركت داشته اند، بدليل اينكه با مرحوم دكتر مصدق پيوند و رابطه و ديدار داشته اند اين ها نغمه هائي را آغاز كرده اند كه اين نغمه ها براي انقلاب ما و انقلاب تو و جهت اسلامي انقلاب تو خطرناك است آگاه و هشيار و مصمم باش كه ميدان را براي گسترش اين نغمه ها باز نگذاري نظر و تصميمت را به هر صورت كه مي تواني در برابر اين نغمه ها نشان بده، تلگراف ها شروع شده به من اين طور نوشته اند من هنوز روزنامه امروز را نديده ام تلگرافها شروع شده تا بخواهند بخورد تو دهند كه اي رهنمودهاي عاليقدر براي پيروزي انقلاب تو گرانبهاست اگر تو براستي اين گونه سخنان را كه مي گويد اسلام نمي تواند راه حل مشكلات سياسي و اقتصادي و قضائي تو باشد اگر تو اين مطلب را به عنوان يك رهنمود گرانبها قبول داري تو هم تلگراف بفرست و اگر قبول نداري از همين فردا مثل روزهاي انقلاب به كوچه و خيابان بيا و با شعارهايت و با تظاهراتت و با هر وسيله سالم كه داري نشان بده كه اين رهنمودها را برايش پشيزي ارزش قائل نيستي اين آقايان يادشان رفته است كه ما در پنج ماه قبل با شما ملت عزيز راه پيمائي هاي چند ميليوني در سرتاسر كشور داشتيم بايد به يادشان بياوريد من فعلاً نمي‌خواهم بگويم اينها خائنند يا نه بايد اين ها محاكمه شوند تا معلوم شد با چه انگيزه اي مي‌گويند اسلام نمي تواند راه حل باشد حاضرين سه بار مي گويند صحيح است اگر صرفاً يك اظهار نظر است اظهار نظر آزاد است تو اين مملكت كساني هستند كه مي گويند اصلاً خدا نيست و ما هم معترض آنها نيستيم ولي اگر بيش از يك اظهار نظر باشد اگر بخواهد مسئله آغاز يك توطئه باشد هشدار باش مي دهيم ما با همان آمادگي كه در طول انقلاب براي شهادت افتخار آميز در راه خدا داشتيم در برابر اين توطئه ها با همان روحيه حتي گرمتر و داغتر و صميمي تر ومصمم تر آماده هستيم حاضرين سه بار مي گويند صحيح است شما خيال كرديد با يك كنگره چند صد نفري با نام دهان پركن حقوقدان و وكلاي دادگستري مي توانيد جامعه انقلابي ما را مرعوب كنيد؟ شما خيال كرديد كه حقوقدان در اين مملكت منحصر به اين چند نفر است كه آنجا گرد آمده اند؟ شما فكر كرده ايد كه انديشمندان كشور منحصر در اين گروههاي معدود هستند مبادا، مبادا كنگره‌هاي شما نسخه دوم كنگره هاي انديشمندان شاهنشاهي باشد و نگران آن هستم كه اگر پرونده اين گردآمدگان را يك بررسي كنيم در ميان آنها و در صفوف آنها نام آن انديشمندان را هم مكرر بيابيم البته رسيدگي خواهيم كرد ملت عزيز و مسلمان ايران بپاخيز بار ديگر بيعت و پيمانت را با رهبر عاليقدر اسلامي ات تجديد كن كه در هر گذر انقلابي گاهي نياز داري به تجديد اين پيوند وپيمان تا دشمنان و خائنان يا روشنفكرهائي كه نه دشمنند و نه خائن اما جداست راه آنها از راه انقلاب تو بدانند كه انقلاب اسلامي تو متولياني اين چنين نياز ندارد اجازه خواسته ايد كه در پايان اين سخن و بدنبال اين عرايض من تظاهراتي در خيابان داشته باشيد و با تظاهرات از اينجا خارج بشويد اشكالي ندارد ولي بدانيد كه اين بايد آغاز يك تظاهرات باشد ما با اينكه تظاهرات پرشكوه 15 خرداد را در سه شنبه آينده در پيش داريم اما نمي دانم آيا رواست كه تا آنروز صبر كنيم و حاضرين سه بار مي گويند نه خير ـ نه خير ـ نه خير بنابراين اجازه بدهيد اجازه بدهيد در اين زمينه مستقيماً با رهبر عاليقدر انقلاب تماس بگيريم و نظر ايشان را بخواهيم حاضرين قبول مي‌كنند و مي گويند اينطور بهتر است آقايان و خانمها، برادران و خواهران در انتظار پيام راديو تلويزيوني مجدد رهبر انقلاب خواهيد بود در اين زمينه نظر خواهيم داد اگر تشخيص داده شد كه بايد واكنش ها از نوع ديگر باشد و تظاهرات خياباني با شكوه هر چه تمامتر روز سه شنبه 15 خرداد برگزار شود از همين حالا خواهش مي كنم تمام نيروهايتان را براي برگزاري آن راه پيمائي عظيم آماده كنيد و اگر لازم دانسته شد كه زودتر واكنش اسلامي ملت غيور انقلابي مسلمان ما براي همه كسانيكه در داخل و خارج اين نغمه ها را شنيده اند زودتر آشكار شد آن وقت ناچاريم با همه پرهيزي كه از تكرار راهپيمائي ها و تظاهرات خياباني داريم ناچار هستيم ولو براي مدتي كوتاه و ساعاتي كوتاه در يكي از روزهاي آينده شايد جمعه برنامه اي را اعلام كنيم

/ 59