نقش انسان در تعيين مسير تاريخ - او به تنهایی یک ملت بود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

او به تنهایی یک ملت بود - نسخه متنی

واحد فرهنگی بنیاد شهید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نقش انسان در تعيين مسير تاريخ

سرويس سياسي جمهوري اسلامي ـ شهيد مظلوم آيت الله دكتر سيد محمد حسيني بهشتي رضوان الله تعالي عليه سخنراني مبسوطي درتاريخ 16/10/1359 در يكي از پادگانهاي مشهد تحت عنوان نقش انسان در بوجود آمدن تاريخ ايراد نموده است كه ذيلاً از نظرتان مي گذرد

بسم الله الرحمن الرحيم

سپاس و ستايش از آن خداي بزرگ، يكتا، مهربان و آفريدگار تواناي جهان است و بهترين سلام ما بر بندگان پاك و برگزيده اش، انسانهاي الگو و نمونه انسانساز، پيغمبران عزيز و عظيم الشأنش و بر پيغمبر بزرگوار اسلام كه آخرين پيام خداوند را به بشريت ابلاغ فرمود و بر امامان پاك از دودمان پيغمبر و سلام بر همه شما برادران عزيز و درود خالص همه ما بر شهيدان راه خدا، راه حاكميت حق و عدل، بر شهيدان پرارج انقلاب اسلاميمان بر اينها كه صفحات پرافتخار تاريخمان را مي‌نويسند مينگارند و ثبت مي كنند و بر شهيدان عزيز اين پادگان و همرزمان شما در صحنه هاي حماسه آفرين نبرد حق بر ضد باطل

در يك جامعه، يك سؤال هميشه مطرح بوده براي آنها كه پيرامون قوانين اجتماعي مي انديشند سؤال اين است آيا انسان تاريخ را مي سازد يا تاريخ است كه انسانها را مي سازد؟ به خصوص در قرنهاي اخير اين مسئله به صورت يك مسئله بنيادي و جدي بر انديشمندان مطرح بوده، آيا اين من و شما هستيم كه تاريخ را بوجود مي آوريم يا اين روند تاريخ است كه من و شما را آنطور كه مي خواهد شكل ميدهد، مكتبها و بينشها و جهان بينيهايي هستند كه سخت بر اين عقيده اند كه انسان بازيچه تاريخ است از ديدگاه اينها تاريخ به جاي خدا نشسته، معبود انسان تاريخ است، مسئول و مقصرند، چرا؟ براي اينكه اختيار داشتن اين نعمت را همين خداي آفريدگار هستي به دست انسانها داده است علاوه بر بيان قاطع تاريخسازي انسان و حاكميت انسان بر سرنوشت خويش، يك اصل ديگر هم در آئين پاك اسلام مطرح است و آن اصل اين است رمز تاريخسازي انسان و راه تاريخسازي انسان و خودسازي اوست، انسان هر قدر در خودسازي جلو برود، در محيط‌سازي و تاريخسازي هم جلو مي رود، اي انسانها! نخست خود را بسازيد، جسمتان، جانتان، انديشه‌تان، ضميرتان، وجدانتان را بسازيد، سربازان! درجه داران! افسران! پاسبانها و درجه دارها و افسران شهرباني! ژاندارمه و درجه داران و افسران ژاندارمري! برادران سپاه پاسداران انقلاب! بدانيد ساختن جسم نيرومند و توانا، ساختن انديشه هاي آگاه و روشن و مجموعه اي سر و سامان دار و برخورد از نظم اسلامي، اينها خودسازيهايي است كه مقدمه قطعي سازندگي شما نسبت به طبيعت و تاريخ است، ‌برادران يادآوري مي كنند كه در اين مجموعه جالب ما برادران افتخار آفرين نيروي هوائي هم حضور دارند، بله بايد من و شما دائماً در انديشه خودسازي باشيم، من نمي دانم تغييرات ما در اين زمان بيشتر است يا سال پيش، و سال پيش بيشتر بوده يا سالهاي پيش، اينكه مي گويم نمي دانم به دين جهت مي گويم نمي دانم من مي دانم كه در پادگانها و در نيروهاي نظامي و انتظامي ما تغييرات معنوي و بنيادي فكري به وجود آمده است اين را مي دانم، همه مي دانيم، ولي با صراحت عرض مي كنم اين آغاز كار است پادگانها بايد از صبح تا شب از بام تا شام محل جوشش و خودجوشي و خودسازي شما عزيزان باشد تكبير مستمعين

اسلام و آزادي

امروز اين انسان سازنده، اين انسان رها از محكوميت جبرها، حاكم بر برد قوانين طبيعي بر او، دارد وراي جو زمين كار مي كند، آزمايشگاه مي سازد، سفينه ها به وجود مي آورد، آنجا مي نشيند و اين زمين را كه روزي را زمين‌گير كرده بود با تمام ويژگيهايش از آن اوج تحت مطالعه قرار مي دهد و باز در پي آن است كه اراده تواناي خويش را بر آنچه تاكنون تسلط نداشته مسلط كند اين هم يك بينش است

اسلام عزيز من و شما سخت روي بينش دوم تكيه دارد اسلام انسان را آزاد، آگاه، انتخابگر، سازنده و مسئول مي شناسد و به انسان مي گويد اي انسان! در هيچ نقطه حضيضي توقف نكن، حركتت را در خط تعالي همواره ادامه بده، بدان براي تكامل و رشديابي تو مرزي وجود ندارد تو فرزند بي‌نهايتي، تو بنده عاشق بي نهايتي، عشق به خداي لايتناهي را همچنان در درونت زنده نگه دار، بساز، بيافرين كه خدا به تو قدرت آفريدن، خلاقيت و سازندگي داده است، اي انسان! تو از ديدگاه حق تاريخ را مي سازي، به طبيعت تغيير شكل مي دهي و حاكميت خودت را بر طبيعت و تاريخ روز به روز بهتر و گسترده تر مي كني، اين ديد اسلام است اسلام در رابطه با تاريخسازي من و شما مي‌گويد ذلك بان الله لم يك مغيرا نعمتاً انعمها علي قوم حتي يغيروا مان بانفسهم اگر خدا نعمتها و بهره منديهائي را به قومي عطا كرده است و شما مي شنويد كه يك روز اين قوم، اين ملت، اين گروه نعمتها را از دست داده اند از آنها مي پذيريد اين عذر بي بهاي بي جهت هميشگي ورشكستگان بشري را كه بگويند بله يك روز خدا داده بود حالا هم گرفت، نپذيريد، خداي خود مي‌گويد كه هر وقت ديديد خدا نعمتي را، موفقيتي را، پيروزي را، فتحي را، نصري را به كساني كه عطا كرده و بعد از دست آنها رفته، بدانيد كه آنها خودشان در از دست دادن آن نعمتي و پيروزي و موهبت حاكم بر سرنوشت انسانها، تاريخ است، جبر تاريخ جهت زندگي، اخلاق، اقتصاد، معنويت، هنر، ادبيات، ساختمان اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و نظامي و تسليحاتي پيروزي، شكست همه اينها را جبر تاريخ معين مي كند يعني بار ديگر از ديدگاه اينها انسان از اوج خودش فرو مي افتد، به صورت يك موم نرم در پنجه تواناي چيزي به نام تاريخ و ضرورتها و قوانين جبري حاكم بر سرنوشت بشر قرار مي گيرد بي آنكه از خود اراده اي داشته باشد باز هم او را در پس آيند طوطي صفتنش داشته اند، آنچه تاريخ ازل گفت بگو مي گويد و آنچه تاريخ ازل گفت بكن، مي كند، به نظ ما نتيجه طبيعي اين بينشها همين است كه انسان را ادامه همان حيوان كم شعور، كم توان اسير و برده غرائز و قوانين طبيعت بشناسد راستي در اين بينشها بايد انسان، ميموني باشد راست قامت كه پشم و پيليش ريخته است و توانسته است كمي از ميليونها جلو برود، آنهم به جبر تاريخ، حرف بزند، بنويسد و بسازد، در برابر اين مكتبهاي نوي جبري كه در حقيقت ادامه مكتبهاي كهن جبري در تاريخ آراء و افكار و انديشه هاي بشريست، مكتبهاي دگري هستند كه مي گويند حاكميت جبري قوانين بر اين جهان درست است، اما اين حاكميت به مرز انسان كه مي رسد پايان پيدا مي‌كند انسان است كه بر اين قوانين حاكم مي شود و با اين انديشه است كه مي بينيد انسان اسير، طبيعت سالار و سرور طبيعت مي شود، انساني كه قانون جاذبه طبيعي به او اجازه راه رفتن روي كف زمين را مي دهد خيلي هم كه ورزشكار باشد، بتواند دو متر، دومتر و نيم، سه متر بالا بپرد ديگر بيشتر نمي تواند، مي بينيد اين انسان به كمك انتخاب خويشتن، انديشه خويشتن و خلاقيت خويشتن از زمين پرواز مي كند، ميرود و ميرود و ميرود تا آنجا كه اصلاً از قلمرو حاكميت نيروي جاذبه زمين مي تواند خارج شود

ارزشهاي خاص نظامي، ورزشهاي خاص دفاع تن به تن، تمرينهاي پيشرفته با سلاحهاي گوناگون، سرعت و حركت و فرزي در حركت در ميدانهاي تمرينهاي جنگي، سرعت در انتقال و اجراي دستورهاي نظامي و عملي و اجرائي چه آنچه مربوط به جبهه باشد، چه آنچه مربوط به پشتيبان باشد، ‌همراه با خواهش مي كنم به اين همراه با توجه كامل شود فزايندگي رابطه برادري قلبي ميان فرماندهان و ساير اعضاي پرسنل نيروها، من روي اين همراه با در ساخت جديد ارتش، ژاندارمري و شهرباني سخت تكيه مي كنم، چون اسلام تكيه كرده است

غنيمت انسانها با ايمان

در اسلام فرمانده و سرباز برادر برابرند، اما در عين حال كه برادر و برابرند، فرمانده صادقانه و صميمانه متقيانه و باتقوا فرمان مي دهد و سرباز هم صادقانه و صميمانه و از روي تقوا به سرعت فرمان را اجرا مي كند، رابطه فرماندهي در نيروهاي نظامي و انتظامي ما اگر بخواهد اسلامي شود بايد به اين صورت درآيد تكبير حاضرين پادگانهاي ما لازم است ميدان خودسازي مستمر افسران، درجه داران، سربازان، پاسبانها، ژاندارمها، نيروي هوائي، پاسداران و فرماندهان همه با هم باشد و ما صرفاً به بركت يك چنين حركت سازنده خودساز است كه به ياري خدا تاريخساز آنهم نه فقط سازنده تاريخ ملت ايران كه سازنده تاريخ امت اسلام، كه سازنده تاريخ جديد درخشان همه مردم جهان بر محور آئين پاك اسلام خواهيم شد، اميدوارم تجربه ايكه در همين جنگ بدست آمد، نشان دهد كه چگونه حركت خودساز شما عزيزان مي تواند سرنوشت ساز باشد، شك نيست كه نيروهاي رزمنده ما امروز از كارآئي و توانائي و انسجام بيشتري نسبت به روزهاي قبل از جنگ برخوردارند، هيچ در اين ترديدي نداريم، مشاهداتي كه من از نزديك در آن مسافرت 10 روزه كه به مناطق جنگي داشتم، مبشر اين آينده دلپذير بود كه نيروهاي رزمنده ما به سوي سازمانهاي جديد بر پايه‌هاي اصيل اسلام به پيش مي تازند و پيروزيهاي گوناگونيكه در طول اين ماههاي سرنوشت ساز نبردمان به دست آورده ايد، نشانه هاي عملي اين خودسازي فزاينده همه شماهاست اين روزها مي‌دانيد همه مردم و روحانيت متعهد مسئول همواره در انتظار آن بودند كه مرحله وسيع و گسترده تهاجم شما رزمندگان دلاور و قهرمان و با فضيلت و با ايمان بر ضد دشمن متجاوز در سراسر جبهه آغاز گردد

اميد و انتظار ما اين است كه در اين روزها هر وقت پيچ راديو را باز مي كنيم، هر وقت به صفحه تلويزيون مي نگريم گزارشهاي پرافتخار و پرحماسه و درخشان از قهرمانيها و دلاوريها و پيروزيهاي قاطع تهاجمي همه نيروهاي رزمنده ما بر متجاوزان مزدور عراقي باشد تكبير شنوندگان ما اميدواريم خداي متعال همه اين رزمندگان عزيز را بر صحنه هاي گوناگون نبردي كه دارند، پشتيبان و يار و ياور باشد، منتها اينجا به همين مناسبت لازم مي دانم يك نكته را مطرح كنم و آن اين است كه انشاء الله بخواست خدا اين پيروزي قاطع بر دشمنان متجاوز بدست خواهد آمد، در پي اين پيروزي است كه شما برادران عزيز ما در نيروهاي مسلح زمينه تازه اي براي ادامه خودسازيتان با ارزشهاي متعالي اسلام بدست خواهيد آورد دقت كنيد يك ارتش پيروزي هاي نيروهاي مسلح پيروزي پس از پيروزي دو حالت مي توانند داشته باشند يكي حالت غرور به اينكه ما توانستيم بر دشمن پيروز شويم و حالا بايد با غرور و تكبر يا در جامعه خود را عنوان قشري برتر و بالا بيابيم و از نتايج و غنائم و بهره منديهاي اين پيروزي بهره مند بشويم خوب هر كسي شهادتها، خون دادنها، آسيب پذيرفتنيها، سختيهاي سنگر و جنگ و نبرد را تحمل كرده پس از پيروي هم بايد غنيمتهاي گوناگون جنگ نبرد را بدست آورد اين طرز فكر است اين طرز فكر خدائي است يا طاغوتي؟ بگوئيد خدائي است يا طاغوتي؟ نظاميان در جواب طاغوتي برادران اگر قرار بود ما دلمان به اين حرفها خوش باشد، اصلاً انقلاب نمي كرديم، انقلاب براي اين بود كه مجاهدان تلاشگر جانباز و فداكار افتخارشان در اين باشد كه مصداق مجاهدين في سبيل الله و الذين امنو يقاتلون في سبيل الله اند انسانهاي با ايمان غنيمت جنگيشان چيست؟ رضاي خدا، غنيمتي كه آنها كه شهيد مي شوند و كشته مي شوند سهمشان از اين غنيمت بيشتر است از اين غنيمتهاي مالي و جاه و جلالي و شوكت و افتخار و احترام، آنهائي كه كشته مي شوند چيزي گيرشان نمي آيد

به سوي حركت خودساز

برادر ارتشي من! برادر ژاندارم! برادر پليس! برادر نيروي هوائي و برادر پاسدار! برادر هوانيروز! برادر نيروي دريائي و هوادريا! برو دنبال آن آرمان متعالي و برويم دنبال آن آرمان متعالي كه غنيمت ما در هر جهاد نقد باشد،رضاي خدا سعادت جاودانه در طول بي نهايت هستي بگذاريد اين انقلاب با همت شما و آگاهي شما در همان خط پاك انقلاب اسلامي و كار بر خدا كردن به پيش رود بنابراين مسئله اساسي شما عزيزان پس از پيروزي كه انشاء الله بزودي بدست خواهيد آورد آنست كه تلاش كنيد در پي پيروي از حركت خودساز فضيلت آفرين سازنده باز نمانيد و اين حركت را با شتاب هر چه بيشتر بسوي مقصد والاي اين انقلاب جلو ببريد انشاء الله تكبير نظاميان

من در اين ديدار مراتب تشكر وقدرداني صميمانه همه برادران را كه با آنها در كار تلاش شبانه روزي براي پيشبرد اين انقلاب بوديم به همه شما ابلاغ مي كنم وبرادرانه عرض مي كنم برادران! راهي طولاني اما شادابي و نشاط آور در ساختن جمهوري اسلامي عزيزمان و جامعه نمونه و الگوئيمان در پيش داريم و اميدوارم همه مان در پيمودن اين راه طولاني روز بروز با نشاط تر وشادابتر، مخلصتر بخدا توجه دارتر و پيشتاز تر باشيم و برادران پيوند ميان نيروهاي مسلح وملت عزيز ما ملت آگاه ما ملت فداكار ما، ملت قدردان ما بايد با همت والاي شما و همكاري صميمي در نزديك روحانيت آگاه و مسئولي روزبروز بيشتر شود و قويتر و ارتش شما و شهرباني و ژاندارمري ما همه نيروهاي مردمي باشند در دل مردم جا داشته باشند، ‌هم مردم آنها را دوست بدارند، همه آنها مردم را هم خدا آنها را دوست بدارد

رضي الله عنهم و رضوا عنه بار پروردگارا بالاترين نعمتي كه به هر انساني عنايت كرده اي و ميكني نعمت ايمان و آگاهي است خدايا دلهاي ما را روزبروز از فروغ ايمان بخودت و راهت روشنتر بدار، پروردگارا عمل و رفتار ما را روبروز در خط عمر سرنوشت ساز و انسانيت ساز و تاريخساز بيشتر و كاملتر بارالها بما اين نعمت را عنايت كن كه در برابر تلخيها و ناكاميها شكيبا و سرسخت باشيم و اين نعمت را عنايت كن كه در پي پيروزيها و موفقيتها و كاميابيها همواره شاكر و متواضع باشيم رزمندگان عزيز ما را در جنبه هاي گوناگون نبرد از پشتيباني و حمايتت بهره مند ساز، ملت قهرمان ما را در اين نبرد حق عليه باطل يار و ياور باش، امام امت را براي تداوم اين انقلاب تندرستي بيشتر بهره مند ساز، پروردگارا ولي عصر امام زمان سلام الله عليه را از همه ما راضي وخشنود بدار و السلام عليكم ورحمه الله و بركاته

/ 59