نظرات شهيد دكتر باهنر دربارة شهيد دكتر بهشتي - او به تنهایی یک ملت بود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

او به تنهایی یک ملت بود - نسخه متنی

واحد فرهنگی بنیاد شهید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نظرات شهيد دكتر باهنر دربارة شهيد دكتر بهشتي

سؤال سابقة آشنائي شما با شهيد مظلوم آيت الله بهشتي از چه زماني و تا چه حدي بوده است؟

جواب بسم الله الرحمن الرحيم ـ ما از سال 1332 كه براي تحصيل به قم رفتيم ايشان را در آنجا زيارت مي كرديم ولي از آنجا كه دورة تحصيلي ايشان يك دوره زودتر بود ما تماس نزديك خدمتشان نداشتيم تا سال 1336 كه ما به فكر تأسيس سال نامه و فضل نامه مكتب تشيع افتاديم بكمك برادر عزيزمان آقاي هاشمي رفسنجاني و بعضي ديگر خدمت ايشان رسيديم براي اينكه در زمينه تهيه مقالات به ما كمك كنند و از آن پس تماس ما در زمينة مسائل عملي ـ تحقيقي ـ مطبوعاتي و انتشاراتي و شروع شد اين روابط در سالهاي 42 به بعد از دو جهت افزايش پيدا كرد يكي از نظر همكاري در نهضت عظيم اسلامي روحانيت به رهبري امام امت بود كه شكوفائي آن اواخر سال 41 و 15 خرداد 42 بود كه در اين حركت نقش بسيار مثبت و مستمري شهيد بزرگوارمان آيت الله بهشتي داشت در اين جريان همكاري ما هم با ايشان بيشتر شد و ديگر در زمينه مسائل فرهنگي بود برنامه ريزي تعليمات ديني و تأليف كتابها كه ايشان بعد از مهاجرت به تهران در كميسيونهاي مربوط شركت كردند و اصرار داشتند به اينكه ما بتوانيم در اين شاخه مهم و حساس راه پيدا كنيم تا براي سازندگي فكري و معنوي نسل جوان از طريق كتابهاي ديني اقدام نمائيم ـ همكاري ديگر ما هم در زمينه مسائل عمومي تبليغي و اجتماعي اسلامي بود مانند تشكيل جلسات سخنراني اجتماعات و نيز در مورد هيئتهاي مؤتلفه ـ كه ميدانيد يك جمعيت مبارز سياسي مسلمان بودند و حادثه ترور منصور توسط همين هيئت بود و اقدامات مبارزاتي زياد داشتد و عمدتاً در خدمت نهضت امام بودند و ما در آن جمع هم خدمت شهيد بزرگوارمان همكاري داشتيم ايشان براي سازماندهي اين هيئت دست بكار بود و بما مسئوليت شاخه آموزش داده شد بعد از مسافرت ايشان به آلمان چند رشته كار ايشان در ايران به ما سپرده شد هم كار فرهنگي و هم همكاري با هيئت هاي مؤتلفه و بخشي از كارهاي علمي و تحقيقات بنابراين اين آشنائي بطور مستمر ادامه پيدا كرد ـ روابط ما حتي در پنج سالي كه ايشان در ايران نبودند از نزديكترين و صميمي ترين روابط بود چون مقداري از كارهاي جاري ايشان در ايران بعهده ما بود و همانطور كه ميدانيد تا آخرين روزها و حتي آخرين ساعت عمر پربركت ايشان ما در جلسه شوراي مركزي حزب در خدمتشان بوديم و بعد از پايان آن جلسه به فاصله نمازي كه خوانده شد قرار شد در جلسه عمومي مشترك مسئولان و نمايندگان مجلس در دفتر مركزي حزب شركت كنيم كه ايشان قبلاً شركت كردند و من در بين راه با پيش آمد عجيبي كه شد منصرف و موفق به شركت در آن جلسه نشدم

نقش ايشان را در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به طور مشروح در تمام زمينه ها شرح دهيد؟

نقش ايشان در جهات مختلف براي استقرار نظام اسلامي در تمام طول زندگي فعالشان چشم گير بوده و هست ايشان عمدتاً در سه بعد فعاليت داشتند براي اينكه جامعه اسلامي بتواند پاي بگيرد يكي در بعد مكتبي آن كه تبيين و تحقيق مسائل اسلامي است كه زير بناي ايدئولوژيكي اين نظام و همچنين نظام اقتصادي ـ حقوقي ـ سياسي و فرهنگي نظام را تشكيل مي دهد از همان سالهاي اول آشنائيمان با ايشان مي ديديم كه غير از درسهاي جاري حوزه علميه قم و دروس جاري دانشگاهها اصرار بر ايجاد گروههاي تحقيق در زمينه مسائل اسلامي داشتند و در طول حدود 30 سال زندگي فعال علمي ايشان چندين شاخه و گروه تحقيق براي مسائل اسلامي تشكيل داده و آنها را رهبري مي كرد و نسبتاً آثاري هم از اين تحقيقات بجا مانده ـ يادم هست اولين مقاله اي كه از ايشان گرفتيم براي همان مكتب تشيع حكومت در اسلام بود و پيدا بود از همان روزها ايشان در سر هواي ايجاد و استقرار حكومت اسلامي دارد كه روي اين مسئله كار كرده و مقاله نوشته جهت دومي كه ايشان روي آن زياد كار مي كرد ساختن نيروي انساني بود براي يك جامعه اسلامي ايشان تبليغات عمومي را كافي نمي دانست و معتقد بود كه نيروي اساسي لازم براي نظام بايد ساخته بشود و لذا از طريق تأسيس مدارس ـ تشكيل انجمنها ـ ايجاد كلاسهاي منظم آموزشي آزاد يا سازمان يافته گروهي جهت ساختن افراد مفيدي براي نظام آينده اقدام مي كرد و توفيق خوبي داشت

بعد سومي كه ايشان روي آن كار مي كرد كار سياسي و تشكيلاتي بود براي ايجاد نظام و ما از همان ابتدا كه با ايشان آشنا شديم در مي يافتيم كه در اين خط ها كار مي كند تا كارهاي منظم تشكيلاتي در جهت براندازي رژيم طاغوتي انجام دهد و مقدماتي براي استقرار نظام اسلامي بوجود آورد و لذا حظور فعال ايشان در تمام طول نهضت امام امت مشهود بود و با تدبيري كه ايشان بكار مي برد آن نقش چشم گيري ايشان از نظر رژيم مخفي بود و در عين اينكه در حساسترين مسائل من اطلاع داشتم كه ايشان مورد شور بود يا دربارة مسائل سياسي تند انقلابي و مبارزاتي تصميم مي گرفت ولي رژيم از اين مسئله چندان آگاهي نداشت

بنابراين در همه اين سه شاخه نقش بسيار حساس داشتند كه در جهت حركت بسوي ايجاد نظام اسلامي و تبيين مكتب و ساختن نيروي انساني بسيار لازم بود در تشكيل انجمنهاي اسلامي در اروپا سازماندهي به بچه هاي مؤمن و مسلمان آنجا ايجاد وحدت بين حركتهاي اصيل اسلامي در ديار غرب ـ دفاع از كيان اسلامي در كنفرانسها و سخنراني ها و مقالاتي كه مي نوشت و در ايران هم همانطور كه گفتيم در همه حركتهاي سياسي اسلامي حضور داشت و نيز در سازماندهي به جريانات اسلامي كه در دانشگاهها و در بين نسل جوان و روشنفكران اصيل اسلامي بوجود آمد در ايجاد پل بين دانشگاه و فيضيه در ايجاد شرايط لازم براي آموزشهاي دروس علمي نو در حوزه‌هاي علميه و در عادت دادن فضلا به شيوه هاي تحقيق جديد در مسائل اسلامي نقش مثبتي داشت از عناصر اصلي تشكيل روحانيت مبارز تهران ايشان بود در هدايت مبارزه در يكي دو سال اخير كه اوج حركت انقلابي اسلامي مردم بود ـ راهپيمائي ها و تظاهرات و تهيه اعلاميه ها و شعارها و سازماندهي‌ به افرادي كه اين حركت را راه مي انداختند نقش رابط مورد اعتماد و قوي بين امام و امت رابط حركت تند انقلابي مردم با حوزه با فضلا و طلاب در همه اينها نقش داشت و تشكيل حزب جمهوري اسلامي هم همانطوري كه مي دانيد از عناصر اصلي فعالش در اين زمينه ايشان بود و گذشته از اينكه ايشان در تمام سالهاي پيش معتقد به ضرورت وجود تشكيلات و حزب بود در اين مرحله اخير هم باز پيش قدم بود براي ايجاد حزب ـ در تشكيل شوراي انقلاب هم كه از چند ماه قبل از پيروزي انجام شد باز ايشان نقش اساسي داشت براي تماس و تشرف خدمت امام و طرح اسامي افرادي كه بتوانند در شوراي انقلاب كه با 5 نفر آغاز شد ايشان هسته اصلي كار بود و تا پايان حضور مثبت ايشان در شوراي انقلاب ادامه داشت وپس از آن در تكوين نظام جمهوري اسلامي انتخاباتي كه انجام ميشد و در اداره مجلس بسوي تدوين قانوني كه دقيقاً ولايت فقيه و حاكميت اسلام را تضمين مي كند نقش مهمي داشت پيش از آن با مسئوليتي كه از طرف امام بعنوان رئيس ديوانعالي كشور داشت در واقع رهبري شوراي عالي قضائي و قوه قضائي را عملاً بعهده داشت و در هدايت ديگر ارگانها نيز طرف شور و تصميم گيري بود و لذا ايجاد مجلس اسلامي به تمام معنا منتخب مردم انقلابي هم مورد نظر و توجه خاص ايشان بود همچنين در انتخاب و روي كارآمدن دولت مكتبي ايشان نقش مثبتي داشت و بنابراين ما در كل نظام جمهوري اسلامي ايشان را حاضر مي يافتيم و با توجه به تدبير و درايت و مديريت و وفاداري عميقش به مكتب و سوابق تجربه اي كه در اين زمينه داشت ميتوان او را از معدود عناصر اصلي تشكيل دهندة نظام اسلامي تحت رهبري امام بزرگوارمان بشمار آورد

س ـ بنظر شما نقش ايشان در شوراي انقلاب و برخورد ايشان با خط متقابل به آمريكا بني‌صدر و نهضت آزادي به چه صورت بوده است؟

ايشان هوشيارانه در شوراي انقلاب با اين خطوط و اين مسائل برخورد مي كرد بگونه اي كه هميشه جناحهاي ديگر احساس مي كردند كه جناح اصلي خط امام با رهبري و نقش محوري آيت الله بهشتي اداره مي شود و ايشان را بعنوان يك قدرت هوشيار و بيداري كه در برابر اين نوع خطوط قرار دارد و مي يافتند و ديديم كه مسئله سقوط دولت موقت كه بدنبال اشغال لانه جاسوسي توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام بود تا چه حد با همكاري ايشان به وقوع پيوست يادم نمي رود كه اولين سخنراني رسمي كه از طرف مسئولان مملكتي در تأئيد عمل انقلابي دانشجويان انجام شد همان روز 13 آبان 58 بود كه ظهر آن روز دانشجويان موفق به اشغال لانه جاسوسي شده بودند و حدود چهار بعد از ظهر بود كه در مجلس خبرگان آيت الله بهشتي سخن گفتند و بطور كامل اين اقدام انقلابي را تأئيد كردند قبل از اينكه هيچيك از انجمنها و سازمانها و جناحهاي مختلف در اين زمينه اظهار نظري كرده باشند و ميدانيد كه اين عمل بهيچوجه مورد تأئيد بني‌صدر هم نبود و هميشه اشغال لانة جاسوسي را بني‌صدر بعنوان يك عامل مزاحم خودش تلقي مي كرد

در جرياناتي كه در برابر خط انحرافي بني صدر بود باز نقطه محوري شهيد بزرگوارمان آيت الله بهشتي بود بطوري كه در بيرون هم چنين منعكس كرده بودند كه مسئله ـ مسئله بهشتي و بني‌صدر است در حالي كه مسئله به آن صورت نبود مسئله خط امام و اسلام و انقلاب بود با خط انحراف غرب زدگي و آمريكائي و انحرافي رودرروي اسلام ـ اما سنبل اين خط مرحوم دكتر بهشتي بحساب مي آمد و سنبل آن خط هم يا نقطه محوري خط انحرافي هم بني صدر و به غلط خبرگزاريهاي صهيونيستي مي خواستند منعكس كنند كه دعوا بين دو فرد است يا احياناً بين دو گروه است يا بين حزب و جناح بني‌صدر است در حالي كه دعوا بين اسلام و نفاق بود بين خط اصيل اسلام و انقلاب و امام با همه خطهاي انحرافي چپ و راست و ليبرال و ملي گرا و سازشكار و آمريكائي و غيره با اسلام بود

چرا شهيد بهشتي و بطور كلي خط امام مظلوم واقع شد؟

تعبير بسيار لطيف و پيامبر گونه اي داشت امام در اين زمينه كه فرمود بهشتي مظلوم زيست و مظلوم مرد و خاري در چشم دشمنان بود و در واقع اين مظلوميت مال كل خط امام بود مال حزب بود و مال همه جناحهاي اصلي انقلاب در بستر توفنده جناحهاي اصلي انقلاب در سينه توفنده انقلاب بود علت مظلوميت اين بود كه با همه نقش صادقانه و مثبت و مفيدي كه در هدايت حركت انقلاب و دفاع از اصالت انقلاب داشت و ايشان و همچنين كل اين خط را معذالك بيشرين تهمت ها و نستبهاي ناروا هم نثار او مي شد و مظلوميت به معناي پايمال شدن حق و فراموش شدن نقش و واقعيت ـ اصالت كسي است ـ وقتيكه حضرت علي عليه السلام را مي بينيم يا آن همه اوجي كه در زهد و ورع و پارسائي و علم و عدالت و تقوا و شهامت و هم فضيلتها و مكارم داشت معذالك دشمن عليه او آنچنان تبليغات مي كند كه حتي بعد از شهادتش مردم شام تعجب مي كنند كه چگونه در محراب عبادت شهيد شده مگر او نماز هم مي خوانده؟ اين مظلوميت است يعني درست عليرغم همه خدمات و فضيلتهايي كه امام بزرگوار حضرت علي عليه السلام داشته درست در نقطه مقابل رودرروي او تبليغ وي را آنچنان بمباران مي كردند كه مردم اين چنين مي پندارند يا امام حسين عليه السلام كه براي دفاع از دين جدش قيام كرده بود او را بعنوان خارج از دين جدش معرفي كردند بعنواني كسي كه خروج و طغيان كرده عليه دين جدش و دشمناني كه با او مصاف مي كنند خودشان را مدافع خلافت اسلامي و نظام اسلامي و اسلام مي دانند و امام حسين را منحرف شده از اسلام مي شناسانند و اين مظلوميت است و به همين ترتيب وقتي ما مي بينيم آنچنان حق‌نشناسي نسبت به شهيد بزرگوارمان آيت الله بهشتي و همه ارگانهايي كه در اين خط بودند مي شد كه آنرا مثلاً بعنوان عامل ارتجاع و يا انواع اتهامات ديگر متهم مي كردند واين درست در حالي بود كه عظيم ترين نقش را همراه با اصالت و صداقت و ايثار و فداكاري داشتند مثلاً مي بينيم دشمن سپاه را بعنوان پاسدار ارتجاع معرفي مي كند در حالي كه عظيمترين ايثار و فداكاري را براي حمايت از انقلاب و تحرك انقلابي و اسلامي از خودش بخرج داده ـ سپاهي كه رودرروي دشمن براي نفي امپرياليسم آمريكا و سلطه ابرقدرتها و نفي هر گونه وابستگي جان مي دهد و فداكاري مي‌كند او را متهم مي كنند به اينكه عامل ارتجاع است يا چنين و چنان است اين مظلوميت است يعني حق ناشناسي است پايمال كردن يك حق اصيلي كه وجود دارد و ما ميخواهيم با غبار روي آنرا بپوشانيم بنابراين مظلوميت آيت الله بهشتي اين بود كه آنچنان كه خدمت كرده بود شناخته نشد بلكه درست بر عكس او را كوبيدند ولي ميدانيم كه حق پايدار است و باطل كفي است بر روي اين رود توفنده اصيل

ديديم كه با اين انفجار چگونه همه پرده هاي تيره از چهره شهيد عزيزمان و همچنين همه نهادهاي در اين خط برداشته شد و آغاز حركت و تجلي صداقت و پاكي آنها بود و در واقع آن سازندگي كه بدنبال آن بودند بدنبال همين شهادت شروع شد

مراحل و مدارج علمي ايشان تا چه حدي بوده و تأليفات ايشان در چه زمينه هايي بوده است؟

ايشان بايد گفت از پايه گذاران دوره جديد حوزة علميه قم بودند كه در اين دوره بحثهاي فكري ـ فلسفي ـ تفسير ـ تحقيقات اجتماعي و سازماندهي هاي اجتماعي وارد حوزه شد اساتيد مبرزي كه نقش داشتند در اين دگرگوني عظيم در حوزه علميه امام امت بود مرحوم آيت الله بروجردي بود از نظر شيوه فقاهت و استنباط و علامه طباطبائي بود در تفسير و فلسفه ـ ايشان از همان نادر طلاب فاضل بود كه براي بارور كردن و راه اندازي اين جلسات نقش داشت ايشان عضو اولين گروهي كه در درس امام امت شركت كردند و از شاگردان بسيار مبرز مرحوم آيت الله بروجردي و از پايه‌گذاران درسهاي فلسفه و تفسير علامه طباطبائي بودند و همكاري كردند ايشان تحصيلات خودشان را از حدود سال 25 در قم ادامه دادند بعد از آنكه مقداري از تحصيلات سحطي شان را در اصفهان انجام داده بودند و اين تدريسها و درسها و تحقيقات تا آخرين سالهايي كه در حوزه قم بودند كه به بعد از سال 42 مي انجامد ادامه داشت ايشان بطور قاطع مجتهد بودند و ديديم كه امام هم دربارة ايشان فرمود كه مجتهد بود ايشان فلسفه را خيلي خوب خوانده بود و خيلي خوب مي فهميد داراي انديشه هاي برجسته فلسفي بود ايشان با بحثهاي اجتماعي اسلام با شيوه هاي تحقيقي بخوبي آشنا بود كه در واقع راههاي شناخت اسلام اصيل را در متون و منابع ارائه مي داد كه در اين زمينه با ايشان گروهي همكاري مي كردند آن كار تحقيقي بودند ايشان در رشته قضا و مسائل حقوقي كار چشمگيري داشت مخصوصاً اخيراً كه چندين جلسه مسئول مطالعات حقوقي بودند و ايشان دقيقاً آنها را هدايت مي كرد و اين كار در زمينه بحثهاي ايدئولوژيك مباني اعتقادي اسلام و شناخت مكاتب نقش بسيار مؤثري داشت ماركسيسم را خوب مي شناخت و خوب نقد مي كرد اگزيستانسياليسم را خوب مي شناخت و بسيار خوب نقد مي كرد فلسفه هاي معاصر غربي را بخوبي شناخته بود و با آگاهي عميقي كه از فلسفه اسلامي و مخصوصاً فلسفه خلاصه را داشت بخوبي از عهده نقد اين فلسفه ها و انديشه ها بر مي آمد ايشان سه زبان را خوب مي فهميد و صحبت مي‌كرد زبان آلماني ـ انگليسي و عربي و با هر سه زبان ايشان مي توانست مطالعه و تكلم كند و حتي سخنراني كند ـ از نظر تحصيلات دانشگاهي دوره دكتراي الهيات را گذرانيد كه البته در مجموع با مطالعاتي كه در حوزه علميه قم داشت و مطالعات آزادي كه كرده بود چندان دست آورد فوق العاده براي ايشان محيط دانشگاه نداشت تحقيق رساله ايشان در دوره دكتري در رشته مسائل ماوراء الطبيعه در قرآن بود كه اين كتاب خدا از ديدگاه قرآن اثر همان كارهاي دانشگاهي ايشان است كه البته مجموعه مطالعات ايشان در اين زمينه بسيار گسترده تر بود اينطور كه من اطلاع دارم ايشان يادداشتهاي زيادي دارد و فيشهاي زيادي تهيه كرده بودند در زمينه مسائل مختلف علمي دو سه سال اخير ايشان در زمينه اقتصاد و اقتصاد ماركسيسم حتي از متون اصلي آنها تحقيق خوبي با گروهي از دانشمندان و فضلاي مسلمان و آشنا به اقتصاد اسلامي داشت و در مجموع بايد گفت ايشان نوعي جامعيت داشت در آشنائي با علوم و معارف اسلام

خصوصيات اخلاقي ايشان در ارتباط با دوستان و ساير مردم چگونه بوده است؟

خصلتهاي اخلاقي ايشان ممتاز بود ايشان در عين حال آن متانت و ابهتي كه داشت به لحاظ آن مقام و شخصيت ايشان در عين حال حالت تواضع و برخورد بسيار مؤدبانه اي پر از احساس و عاطفه همراه با روانشناسي اصيل و ژرف اسلامي داشتند نقش ايشان براي تشويق افرادي كه داراي يك فضيلتهائي بودند بسيار مؤثر بود قدرت ايشان در شناسائي چهره ها و كشف افرادي كه داراي استعدادهائي بودند بسيار خوب بود محيط هاي دوستانه ايشان سرشار از عاطفه و گرمي و محبت بود جلسات ايشان معمولاً همراه بود با صفا و نشاط ـ صداقت كاملي كه در قضاوتها و اظهار نظرهايشان به چشم مي خورد اعتماد مي آفريد و اطمينان مي بخشيد ـ براي همكاري و تقسيم مسئوليت و ارج نهادن بر نقش ديگران بسيار كوشا بود و در هر حال بايستي گفت كه ايشان تجلي‌گاه اخلاق پاك اسلامي بود

در خاتمه اگر پيامي داريد بفرمائيد؟

ما با از دست دادن ايشان سرچشمه عظيمي را از انقلابمان از دست داديم و بقول معصوم كه فرمود اذامات عالم آن ثلمه اي كه آدم بخوبي احساس مي كند جبران پذير نيست فقدان ايشان است اما با وجود اين وظيفه ماست كه از اين شهادتها هر چند هم عظيم باشد بيشتر تحرك و هوشياري پيدا كنيم نيروها را بسيج نمائيم و آمادگي بيشتري داشته باشيم براي سازماندهي و حمايت و پاسداري از انقلابمان براي قدم برداشتن در خط و راه پاكي كه ايشان و ياران شهيدشان داشتند

/ 59