گستره پيوند با آسمان در گفت‏وگو با آقاي عادل حسّاس نفر اول المپياد فني و حرفه‏اي كامپيوتر - گستره پیوند با آسمان در گفت ‏و گو با آقای عادل حساس نفر اول المپیاد فنی و حرفه‏ای کامپیوتر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گستره پیوند با آسمان در گفت ‏و گو با آقای عادل حساس نفر اول المپیاد فنی و حرفه‏ای کامپیوتر - نسخه متنی

مصاحبه کننده: حسین مرادی؛ مصاحبه شونده: عادل حساس

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گستره پيوند با آسمان در گفت‏وگو با آقاي عادل حسّاس نفر اول المپياد فني و حرفه‏اي كامپيوتر

حسين مرادي

با تشكر از حضرت‏عالي و با عرض تبريك به خاطر موفقيت‏هاي بزرگي كه در عرصه علم و دانش كسب كرده‏ايد، لطفاً راجع به نحوه بهره‏مندي‏تان از قرآن كريم - چه از لحاظ نظري و يا عملي - قدري توضيح دهيد.

قرآن در زندگي فردي و اجتماعي من در عرصه‏هاي مختلف تأثير فوق‏العاده‏اي داشته و همواره دستگيرم بوده است. از لحاظ نظري در زمينه توحيد و خداشناسي، مرا بسيار متأثر كرده است به‏ويژه آياتي كه حاكي از عظمت و قدرت خداوند هستند. طوري كه در پرتو اين آيات، هرچه در زمينه علم و تحصيل جلوتر مي‏روم يكتابودن خداوند و قدرت و عظمت او را بيشتر درك مي‏كنم و به هر ميزان كه با كشفيات علمي آشناتر مي‏شوم اين آيات برايم معنادارتر و عميق‏تر مي‏شوند و خداوند را بيشتر لمس مي‏كنم. من شخصاً به كامپيوتر خيلي علاقه دارم. يكي از گرايش‏هاي اين رشته، هوش مصنوعي است. در اين گرايش، بحث بر سر اين است كه چگونه مي‏توان به يك سيستم خبره و آگاه مانند انسان دست يافت. يك دنيا تلاش و كوشش كرده‏اند اما هنوز هم نتوانسته‏اند حتي يك‏صدم قدرت بشر را در مصنوعات خود ايجاد كنند. با مطالعه سرگذشت اين تلاش‏ها و شكست‏ها و ناكامي‏ها، انسان قدرت و عظمت خدا را بيشتر درمي‏يابد و بسياري از آيات قرآن مفهوم خود را به انسان القا مي‏كنند همين‏طور بسياري از آيات ديگر در زمينه‏هاي مختلف اعتقادي و فكري.

از بعد عملي چطور؟

از اين جهت هم قرآن حضور فعال در زندگي من داشته است و كلاً مسير زندگي‏ام را تحت‏الشعاع خود قرار داده است. به هر حال انسان در اين عصر در خيلي مواقع تنهاست و همواره در پي آن است كه دريچه‏اي پيدا كند و با كسي درددل كند و دريچه‏اي كه انسان به آن مطمئن باشد و با آن رازهاي خود را بگويد معمولاً پيدا نمي‏شود، حتي در ميان افراد خانواده. اينجاست كه قرآن به‏عنوان تنها دريچه‏اي كه انسان در پرتو آن با خداي خويش خلوت مي‏كند و اسرار دلش را باز مي‏گويد مطرح مي‏شود؛ دريچه‏اي مطمئن و قابل‏اعتماد. در خيلي از موارد انسان با مطمئن‏ترين دوستان و نزديكان خود درددل مي‏كند و فردايش مي‏بيند كه اسرارش فاش شده است. اما اين مشكل در مورد خداوند كه ستارالعيوب است، اصلاً مطرح نيست. يا اين‏كه در جريان ارتباط با دوستان، همكلاسي‏ها، همكاران و حتي افراد خانواده سوءتفاهم‏هايي پيش مي‏آيد كه واقعاً روح انسان هم از آن بي‏خبر است. سوءظن‏هايي كه كاملاً بي‏پايه و اساس‏اند. خوب اينجا احساس تنگي قلب و افسردگي و گرفتاري شديدي به انسان دست مي‏دهد و غمگين مي‏شود؛ چون به يقين مي‏داند كه در قلبش چيزي نيست. اينجاست كه دسته ديگري از آيات قرآن كريم برايم معنادار مي‏شوند و از من دستگيري و دلجويي مي‏كنند؛ آياتي كه ارزش والاي انسان را به او گوشزد مي‏كنند و اين‏كه بشر چه‏قدر مي‏تواند خوب باشد و چه‏قدر گذشت داشته باشد و چشمپوشي كند و بدي‏هاي ديگران را با خوبي پاسخ بگويد و رفتارهاي ناحق آنان را به حساب‏هاي ديگري بگذارد و از خود مهر و عطوفت نشان دهد. خوب، اين حالت به انسان دست نمي‏دهد مگر در پرتو همين مفاهيم و تعاليم. من شخصاً به بركت همين آيات و تعاليم توانستم از بسياري از اختلافات و نزاع‏ها جلوگيري كنم.

در بسياري از موارد من با سوءالات و اشكالات اساسي برخورد مي‏كردم و نمي‏توانستم با كسي مطرح كنم و آنها را برطرف نمايم، در اين مواقع نيز همين اطمينان قلبي كه به قرآن و خداوند داشتم به دادم مي‏رسيد. اينها همه لطف و رحمت خدا بود و من البته لياقت آن را نداشتم.

وقتي مي‏بينم كه خدا چه‏قدر نسبت به من لطف و رحمت دارد، آن هم با اين‏همه كوتاهي و خطا، شرمنده مي‏شوم. وقتي مي‏بينم كه خداوند اختلافات و مشكلات مرا چه‏قدر راحت و قشنگ حل مي‏كند و با دوستان خود بسياري از گره‏هاي زندگي‏ام را مي‏گشايد، شرمگين مي‏شوم و آرزو مي‏كنم اي كاش ارتباطم با خدا و قرآن بيشتر بود. چرا نبايد رابطه‏ام را با خداي به اين خوبي بيشتر و محكم‏تر كنم؟! اين است كه سعي مي‏كنم هرچه مي‏توانم دريچه‏هاي اين پيوندي را كه با خدا دارم به وسيله قرآن و ساير چيزها، وسيع‏تر نمايم.

يكي از موارد اين لطف و رحمت الهي، همين المپياد فني و حرفه‏اي بود؛ هيچ كس باور نمي‏كرد كه من با يك چنين رقيب‏هايي بتوانم رقابت كنم فقط لطف و رحمت الهي بود والاّ با حساب‏هاي عادي جور درنمي‏آيد.

جناب آقاي حسّاس! بسياري از پيامبران الهي(ع) چنين نبود كه هر وقت بخواهند خداوند با آنان سخن بگويد. بلكه هر وقت كه خداوند مي‏خواست با آنان سخن مي‏گفت. آن هم در بسياري از موارد با واسطه بود. اما حضرت‏عالي هروقت كه اراده كنيد و بخواهيد - صبح و ظهر و شام و حتي نصف‏شب - خداوند در قالب زيباترين كلمات هستي (احسن الحديث) با شما مستقيماً و بدون واسطه سخن مي‏گويد! آن هم زنده و فعال. حال بر اين اساس اگر - فرضاً - از شما بخواهند كه جايتان را با آن پيامبران الهي(عليهم‏السلام) عوض كنيد و اين مقام و منزلتي را كه هم‏اكنون در پرتو قرآن داريد از دست بدهيد، آيا مي‏پذيريد؟

هيچ عقلي سليمي نمي‏پذيرد كه چنين سعادتي را از دست بدهد. البته - نعوذبالله - منظورم اين نيست كه مقام ما بالاتر است. بلكه منظورم اين است كه مقام قرآن خيلي برتر است و هركس قدر قرآن را بداند به هيچ قيمتي حاضر نمي‏شود آن را از دست بدهد اگرچه به قيمت مقام و موقعيت بعضي از پيامبران الهي(ع) باشد.

خداوند به بركت قرآن آغوش خود را تماماً به روي ما باز كرده است و از همه ما دعوت كرده كه به آغوش او پناه ببريم. چه كسي حاضر مي‏شود اين مقام و سعادت را به مقام ديگري بفروشد؟! اگر زيبايي قرآن را درك كنيم، محال است كه بخواهيم اين فرصت بزرگ و اين بزرگترين فرصت براي برقراري ارتباط با خدا را همين‏گونه از دست بدهيم. (در هيچ دوره‏اي از تاريخ، آسمان اين‏گونه زيبا و محكم و رسا و مداوم با زمين ارتباط برقرار نكرده كه در زمان ما به بركت قرآن و وجود مقدس پيغمبر خاتم(ص) برقرار كرده است). بنابراين، فكر نمي‏كنم كه هيچ عقل سليمي اين پيشنهاد را بپذيرد. البته بايد در نظر داشت كه ارتباط با خدا حوزه بسيار گسترده‏اي دارد و به يك طريق خلاصه نمي‏شود. من شخصاً نه فقط به هنگام تلاوت قرآن بلكه در موارد ديگر هم اين ارتباط را حس مي‏كنم و لطف خدا هميشه شامل حال من بوده است. مثلاً وقتي به كسي خدمت مي‏كنم و يا مشكلي را از سر راه كسي برمي‏دارم در اين حالات نيز، خودم را با خداوند مرتبط مي‏بينم. آنچه مهم است پيوند و ارتباط قلبي با خداست كه از طرق بسياري مي‏توان آن را كسب كرد: قرآن، نماز، خدمت به مردم و....

البته هيچ‏يك از اينها جاي ديگري را نمي‏گيرد، اما من شخصاً در همه اين موارد لذّت مي‏برم؛ چه به هنگام قرائت قرآن و چه به هنگام كار و خدمت به خلق، همه اينها انسان را به خداوند پيوند مي‏دهند، اما خوب هر كدام جاي خود را دارد.

عميق‏ترين ارتباط ميان من با خدا زماني است كه مفاهيم قرآن را دريابم و آنها را پياده كنم. پياده‏سازي قرآن در جامعه بزرگ‏ترين ارتباط با خداست. حتي چيزي كه از قرآن مي‏فهمم، همان را نوعي ارتباط با خدا مي‏بينم، همين‏طور هر چيزي كه در عرصه علم و دانش تحصيل و كشف مي‏كنم همه آنها براي من ارتباط با خدا هستند. لذتي كه از كمك به كسي مي‏برم تا حد زيادي مانند همان لذتي است كه از قرائت قرآن احساس مي‏كنم.

خلاصه، من به هر بهانه‏اي كه هست سعي مي‏كنم همواره خودم را مرتبط با خدايم ببينم و هيچ‏گاه خودم را بي‏ارتباط با او ندانم، حال اين ارتباط به هر گونه‏اي كه مي‏خواهد باشد. اما خوب عرض كردم، هر چيزي به جاي خود. اينجاست كه چيزي جاي قرآن را نمي‏گيرد.

روش تدبر و تحقيق در قرآن چگونه است؟

قرآن در جملاتي كوتاه مفاهيم عميقي را مطرح كرده است. از اين‏رو، در نگاه اول انسان متوجه آنها نمي‏شود و استنباط كامل نمي‏كند - اولين گام خوب خواندن آيات است. بايد آنها را خوب بخوانيم و در آنها مطالعه كنيم. تفاسير هم در اين زمينه مفيد و راهگشا هستند و در فرايند تدبر ما را ياري مي‏كنند و از برخي انحرافات در جريان فهم آيات جلوگيري مي‏كنند لذا با رجوع به تفاسير، انسان نسبت به يافته‏هاي خود مطمئن‏تر مي‏شود. اما خوب بايد در نظر داشت كه همه اينها ابزارهاي كمكي هستند و در نهايت اين تدبر خود انسان است كه كارساز و اطمينان‏آور است. چه‏بسا حتي تفاسير هم مثلاً در مورد آيه‏اي اشتباه كرده باشند. اين است كه ما بايد با تكيه بر خود آيات، حتي اين موارد اشتباه را هم تشخيص دهيم و متوجه آنها باشيم و همين‏گونه هر چيزي را كه مي‏خوانيم و يا از كسي مي‏شنويم، نپذيريم.

بيشتر در چه زمينه‏هايي تدبر مي‏كنيد؟

بيشتر مسائل علمي را كه قرآن ذكر كرده و علم هم به آنها رسيده است مورد توجه قرار مي‏دهم. به‏ويژه در مورد زيست‏شناسي و مسائل طبيعي و... خيلي مايلم بدانم كه چرا قرآن برخي چيزها را مثلاً حلال كرده و برخي را حرام.

بيشتر تحقيقاتم مربوط به يافتن فلسفه احكام قرآن مي‏شود. سعي مي‏كنم از لحاظ علمي هم به احكام قرآن برسم و آنها را ثابت كنم. مثلاً چرا مشروبات الكلي حرام است و يا ربا مثلاً حرام است. و يا اين‏كه چرا خمس و زكات تشريع شده است، فلسفه همه اينها هم در قرآن و هم از لحاظ علمي تا حدود زيادي قابل‏بازيابي هستند و من بيشتر مايلم در اين زمينه‏ها تحقيق كنم.

آيا تاكنون برنامه و نرم‏افزار قرآني طراحي كرده‏ايد؟

تاكنون نه، اما خيلي دوست دارم اين مسئله را دنبال كنم و يك نرم‏افزار قابل، تهيه كنم. البته اين يك كار گروهي است و من سعي مي‏كنم يك چنين گروهي تشكيل شود و به اين منظور با اشخاص كه در كار تهيه نرم‏افزارهاي قرآني هستند ارتباط دارم.

با تشكر فراوان از اين‏كه وقت خود را صميمانه در اختيار ما گذاشتيد، لطفاً به‏عنوان حسن ختام اين گفت‏وگو، سوره‏اي را براي ما تلاوت فرماييد.

بسم‏الله الرحمن الرحيم. انا اعطيناك الكوثر. فصلّ لربك وانحر. انّ شانئك هوالابتر.

/ 1