مشخصة ديگر انديشة فقهي شهيد بهشتي پايبندي وي به احتياط مثبت و دوري از احتياط منفي است كم نيستند عالمان و فقيهاني كه ميخواهند به دستور امام علي ع به كميل فاحتط لدينك، بر دينت محتاط باش عمل كنند و گمان ميبرند كه هر چه بيشتر مقلّدان خود را به منع و پرهيز وادار كنند و هر چه خود در مقابل افتاء كمتر به صراحت و روشني نظر فقهي خويش را ابراز دارند، بيشتر عمل به احتياط كردهاند و چون عقل و خرد در حسن و زيباييِ احتياط ترديدي ندارد، پس روش آنها خردپسندانه و مرضيّ شارع است غافل از آنكه بسياري از احتياطها خود خلاف احتياط است و اگر واقعاً ميخواهند به مقتضاي احتياط در دين مشي كنند، بايد از چنين احتياطهايي پروا داشته باشند.هنر واقعي فقيه آن است كه هم بداند مورد احتياط كجاست و هم تشخيص دهد كه راه و شيوة احتياط چگونه است مرحوم آيتالله بروجردي ميفرموداگر دليل روشني براي فتوا وجود نداشته باشد و آن حكم هم از احكامي باشد كه براي مردم زحمتآفرين و مشقتساز است، احتياط اقتضا مي كند كه فقيه، چنين فتوايي ندهد و بيجهت مردم را به زحمت نيندازد، بلكه صدور چنين فتاوايي خود خلاف احتياط است.شهيد بهشتي اهل احتياط بود به اين معني كه هم در زندگي شخصي نسبت به مشتبهات حساسيت داشت و هم در اظهار نظر فقهي با دقت تمام به سراغ متون و ادله ميرفت و در مسائلي كه مباني تحقيقي آن روشن نشده بود اظهار نظر را بيباكي و جرأت تلقي نميكرد و همواره از آن گريزان بود احتياط بهشتي از اين نكات منفي خالي بود.1- آيت الله بهشتي ملاحظه كاري نسبت به عوام را خوش نداشت و لذا حاضر نبود براي حفظ آنان و خويشاوندان از بيان آنچه آنها نميپسندند صرفنظر كند.برخي از مراجع بزرگ، تحت عنوان تقيه از خودي به وجود چنين آفتي در ميان فقها تصريح كردهاند.فقهاء عصر، از عدهاي از مقلدين خود تقيه ميكنند و توان اظهار فتاواي واقعي خود را براي آنان ندارند و مجبورند فتواي خود را به گونهاي اظهار كنند كه با درك و ميل مردم سازگار باشد.ألا تنظر الي تقيه فقهاءالعصر من بعض مقلّديهم و عدم تمكنهم من اظهار فتاويهم الواقعيّه لهم و اضطرارهم الي اظهارها بنحو لاتخالف انظار الناس و ارتكازاتهم.شهيد بهشتي نميتوانست چنين رويهاي را در پيش گيرد جوّ زدگي و عوام زندگي را يك آفت بزرگ براي علماي دين ميدانست.