در سال 1328 شمسي تازه به قم آمده بودم روزي با دانش آموزي دبيرستاني از منسوبين سببي، از گذر خان وارد ميدان آستانه ميشديم كه ديدم سيدي روحاني، بلند قامت و باوقار، از جلو ما گذشت فاميل ما خنديد و گفت فلاني! اين سيد بلند قامت را ديدي؟ گفتم آري گفت اين آقا با اين كه روحاني و از طلاب حوزه است دبير انگليسي دبيرستانهاي قم هم هست و باز هم خنديد چون تا آن زمان تعجبآور بود كه يك فرد روحاني انگليسي بخواند يا بداند، تا چه رسد كه دبير انگليسي دبيرستانهاي قم هم باشدنميدانستم او كيست و نامش چيست چندي بعد، باز او را ديدم كه جلو درگاه صحن حضرت معصومه عليه السلام كه به طرف خيابان ارم باز ميشد، ايستاده است و به شهيد علي قدوسي، مرگ پدرش، مرحوم ايت الله آخوند ملا احمد نهاوندي را تسليت ميگويداز شهيد ايت الله قدوسي پرسيدم اين آقا كه بود؟ گفت مگر نميشناسي؟ آقاي سيدمحمد بهشتي از فضلاي مشهور حوزه است گفتم من شنيدهام ايشان دبير انگليسي دبيرستانهاي قم است؟!گفت بله، او ميخواهد با اين كار هم مخارج زندگيش را تأمين كند و هم در لباس روحاني، دانش آموزان قم را تحت مراقبت و نظارت اخلاقي داشته باشد تدريس زبان انگليسي باعث اعجاب بچهها هم استدر جلسات متعددي كه با فضلاي حوزه داشتم، آقاي بهشتي از همه چشمگيرتر بود سخنان نافذ و طلاقت بيانش، لباسش كه هميشه تميز و اتو كرده بود، و بوي عطرش كه هميشه به مشام ميخورد، هر بينندهاي را تحت تأثير قرار ميداداز هر موضوع علمي كه سخن به ميان ميآمد، اطلاع داشت؛ از فقه، اصول، فلسفه، ادبيات عربي، شعر، نقاشي و هنر سخن ميگفت و اظهار نظر ميكردروزي با او در خانهاش ملاقات داشتم خانهاش ساده و تميز و اجارهاي و پذيراييش چاي و ظرفي از كشمش بود؛ كه هر كس ميخواهد چند تايش را بردارد و در پيش دستي بريزد و ميل كندببينيد، او كه با حقوق دبير زندگي طلبگي را تأمين ميكرد، بايستي مواظب دخل و خرجش ميبودمدتها بعد شنيديم كه ايت الله حاج آقا مرتضي حائري، فرزند ارشد حضرت ايت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري بنيانگذار حوزه علميه قم، دبيرستان دين و دانش را در قم تأسيس كرده است و اداره و سرپرستي آن را به آقاي بهشتي داده استدر واقع پيشنهاد گرفتن امتياز آن دبيرستان را آقاي بهشتي به ايت الله حائري داده بود تا بعد خود اداره آن را به عهده بگيردديري نپاييد كه دبيرستان دين و دانش در شهر مذهبي قم گل كرد و بهترين دانش آموزان را تحويل داد من هم فرزند اولم محمد را به دبيرستان دين و دانش فرستادم و او كه شاگرد ممتاز آن دبيرستان بود، مورد توجه خاص آقاي بهشتي واقع شد كه هنوز هم او اين خاطره خوش و افتخار را به ياد داردبعد از مدتي آقاي بهشتي چند كلاس هم شبها در همان دبيرستان دين و دانش براي طلاب حوزه داير كرد تا دبيران دبيرستان، قسمتي از دروس جديد را به طلاب حوزه كه يا نخوانده بودند يا كمبود داشتند بياموزند من هم نام نويسي كردم و جزو آن دسته از طلاب بودمدرسهايي كه شبها براي طلاب حوزه گذاشته بودند، عبارت بود از زبان انگليسي، فيزيك، شيمي، جامعه شناسي، تاريخ علم و گويا روان شناسي و شايد هم يكي دو درس ديگر كه به خاطر ندارممن قبلاً و پيش از آن كه در سن 15سالگي به نجف اشرف بروم دو ريدر انگليسي را خوانده بودم هنوز دفتري كه درس فيزيك و شيمي را در آن نوشتهام، دارم و گاهي به آن نگاه ميكنم خاطرات خوش آن ايام كه تحت نظارت شهيد بهشتي آن درسها را ميخوانديم برايم تجديد ميشودآقاي بهشتي خود تاريخ علم را تدريس ميكرد كه چگونه علم در يونان بود و بعد به رم انتقال يافت و از رم به بيزانس روم شرقي آمد و بعد در دنيا گسترش پيدا كرد و از زبان لاتيني يا يوناني و رومي توسط مسلمانان به عربي برگردانده شد و اين كه بيشتر علم با زبان عربي طي جنگهاي صليبي به اسپانيا و فرانسه و ديگر نقاط اروپا رفت و باعث بيداري مغرب زمين شداين درسها به چند دروه كشيد ما در دورة اول بوديم از دوستان آن دوره كساني را كه به ياد دارم آقايان سيدمحمد خامنهاي، شهيد شيخ نصرالله شاه آبادي، سيدمحسن هزاوهاي همداني، حميدي همداني، واحدي شيرازي بودند، شايد جمعاً بيست تا سي نفر بوديماين اقدام شهيد بهشتي نقطه عطفي در تاريخ حوزه علميه قم بود توجه خاص شهيد بهشتي به پرورش نسل جوان و آموزش دروس ديني به آنان و دروس جديد به طلاب حوزه، و سابقه تدريس انگليسي توسط او در دبيرستانهاي قم مخصوصاً شركت در جلسات فضلا و مدرسين حوزه براي بحث درباره قيام مراجع قم و در رأس آنها، آيت الله امام خمينيره، در رابطه با غايله انجمنهاي ايالتي و ولايت و برخورد ايشان با دولت وقت، دستگاه جبار رژيم ستمشاهي را كه سخت از آن بيم داشت، متوجه اهميت موضوع كرد نميدانم از چه زماني بود كه گفتند از كار شهيد بهشتي در دبيرستان دين و دانش جلوگيري كردهاند و ايشان از قم به تهران رفتهاندشهيد بهشتي وقتي در قم بود، از جمله در جلسات شبهاي چهارشنبه كه استاد فقيد علامه طباطبايي اصول فلسفه و روش رئاليسم را تدريس ميكردند، مرتب شركت ميكرد و سخنگوي عمده جلسه بودبرنامه اين جلسه هم چنين بود كه علامه طباطبايي آن درس را قبلاً مينوشت، آن را ميآورد و ميخواند و شرح ميداد، و بعد توسط حضار مورد بحث و بررسي قرار ميگرفت شهيد بهشتي و شهيد مطهري از اعضاي مهم جلسه بودند، وقتي هم به تهران رفتند هر از چندي كه به قم ميآمدند، مقيد بودند كه در آن جلسه شركت كننداز شركت كنندگان جلسه مزبور آنان را كه به ياد دارم، شهيد مطهري، شهيد بهشتي، شهيد قدوسي، آقايان مكارم، سبحاني، آذري قمي و جمعي ديگر از فضلاي نامي حوزه بودند كه درست به خاطر ندارمشهيد بهشتي در تهران، رييس بررسي كتابهاي درسي در وزارت فرهنگ بود يعني سعي داشت، نگذارد مباحث خلاف تعاليم اسلام و اصول اخلاقي وارد كتابهاي درسي شود، و چنان كه بايد هم از عهده آن برميآمدپس از رحلت ايت الله بروجردي، شهيد بهشتي با كمك شهيد قدوسي و جمعي ديگر، مدرسه حقاني منظريه قم را به صورت نمونه درآوردند بودجه آن را گويا از آيت الله ميلاني و آيت الله خوانساري ميگرفتنددروس حوزه به طرزي نوين و دروس جنبي ديگر با برنامه ريزي دقيق كه از آن طلاب درس خوان و منضبط با بينشي نو پديد آمد توسط استادان خوبي تدريس ميشد بسياري از مسئولان كنوني نظام، فارغالتحصيل آن مدرسه هستندچند ماه بعد از رحلت آيت الله بروجردي، مرحوم شيخ محمد محققي لاهيجاني به عللي نتوانست در بندر هامبورگ آلمان بماند و او كه نماينده ايت الله بروجردي در آلمان بود به كشور بازگشتبه ياد دارم كه ايت الله حاج آقا مرتضي حائري ميگفت آلمان جاي آقاي بهشتي است و سرانجام او را بر آن داشتند كه به آلمان برود و امور ديني و مسجد و تشكيلات مذهبي ايرانيان مقيم آلمان را در بندر هامبورگ اداره كندشهيد بهشتي مدت پنج سال در آلمان اقامت داشت و به نحو شايستهاي از عهده آن مهم برآمد ميشنيدم كه جوانان مسلمان، حتي غير از ايرانيها و شيعيان را سخت تحت تأثير قرار داده است و پيوسته از اين شهر آلمان به آن شهر و از اين كشور به آن كشور دعوت ميشود و كنفرانس ميدهدپس از پنج سال شهيد بهشتي به ايران بازگشت، و در تهران به كارهاي علمي و برنامه ريزي براي اداره جوانان انقلابي و رهنمود دادن به آنها مشغول شد از جمله با جمعي، بهترين كتابها را براي مطالعه نسل جوان فهرست بندي و تكثير كردند و به جوانان دختر و پسر ميدادند تا بدانند چه كتابهايي در چه رشتههايي براي آنان سودمند است و ميتوانند بدون تشويش خاطر بخوانند، كه اين كاري در خور تحسين بوداو به طور پنهاني با گروههاي انقلابي، دانشجو و غير آنان در ارتباط بود با امام خمينيره كه در نجف بودند ارتباط داشت، رهنمود ميگرفت و اجرا مينمود و بر سر اين موضوع نير گويا چند بار بازداشت شددر يك كلام شهيد بهشتي در حد خود فردي استثنايي بود گويا چهار زبان را به خوبي ميدانست، از جمله انگليسي، آلماني و عربي،كتابخانهاي داشت كه بيشتر كتابهايش به زبان خارجي بود تا فارسي و عربي! ميديدم كه پس از نماز جماعت كه در خانهاش واقع در قلهك با جمعي از تحصيلكردهها برگزار ميكرد، مهندسين و دكترها بر سر واژهاي آلماني يا انگليسي با او بحث ميكردند و از او نظر ميخواستند كه براستي براي من هملباس او غرور آفرين بودشهيد بهشتي عمرش را در برنامه ريزي براي آموزش جوانان و ساختن آنان صرف كرد وي بيشتر اوقاتش صرف ساختن و هدايت آنان ميشد و در انديشة حفظ آنان از خطرات انحرافي بودبراي تأمين اين منظور با آقايان مهدوي كني، سيدعبدالكريم موسوي اردبيلي، امامي كاشاني و گويا شهيد مطهري در كانون توحيد برنامه ريزي ميكردند در آن جمع، او هم صاحب نظر اصلي بود و هم حرف اول را او ميزد روزي در آن جا بودم، امام موسي صدر نامهاي با چند جزوه كتاب از سرگذشت حركت امل لبنان را فرستاده بود شهيد بهشتي جزوه را با فصاحت كامل ميخواند و چقدر جالب كه همه چشم به او دوخته بوديم و عربي خواني او را مينگريستيمدر هر كار انقلابي و فرهنگي -اسلامي، شهيد بهشتي يا نظارت داشت يا پيشنهادات او بود كه معمول ميشد ديگران از او نظر ميخواستند و او بود كه رهنمود ميداد البته استاد شهيد مطهري در اين خصوص جاي خود را داشتنددر ايامي كه امام در پاريس بودند، شهيد بهشتي و شهيد مطهري دو عنصر اصلي در تنظيم كارها و ادامة نهضت بودند و رهبري كميته استقبال از امام را به عهده داشتندپس از پيروزي انقلاب اسلامي شهيد بهشتي يكي از اعضاي موثر شوراي انقلاب و رييس ديوان عالي كشور بود برادري كه در كنار شهيد بهشتي فعاليت ميكرد پس از شهادت او ميگفت همين كه شهيد بهشتي، از پلههاي وزارت دادگستري بالا ميرفت و در اتاق خود مينشست تمام چهار طبقه عظيم وزارتخانه، در سكوت فرو ميرفت، گويي شهيد بهشتي يك يك مرد و زن حاضر در آن چهار طبقه را زير نظر دارد و همه نيز اين طور باور داشتندو اين معني، خود نمايانگر شخصيت نافذ آن وزنة بزرگ علمي و متانت و وقار او بود كه همه احترام او را پاس داشتندبه طور خلاصه ايت الله شهيد بهشتي از آغاز انقلاب اسلامي به رهبري امام خمينيره تا پيروزي آن، چهرة درخشان انقلاب بود و در كنار كارهاي علمي و فرهنگي و تعليمي و تربيتي، لحظهاي از فكر انقلاب و توجه به رهنمودهاي امام خمينيره، غافل نميشد، و با توجه به وضعي كه داشت، كاري بس مشكل را به عهده گرفته بودچقدر براي من ناگوار بود كه ميديدم كسي مثل ابوالحسن بني صدر رييس جمهور و شهيد بهشتي نظارهگر اعمال و رفتار او باشداگر شهيد بهشتي رييس جمهور بود شايد در ارتباط با رجال دنيا نياز به مترجم نداشت و اين افتخاري بر افتخارات بود ولي او با همه لياقت و كارداني كه داشت خيلي مظلوم واقع شد ايادي بيگانه به صورت گروهك مانع شكوفايي او ميشدند و چه خوب فرمود امام خميني رضوان الله عليه كه او را شهيد مظلوم خواندمظلوميت شهيد بهشتي تنها در اين نبود كه لياقت و كفايتش براي كارهاي مهم مملكتي درست شناخته نشد، به نظر من كه بارها هم گفتهام، مظلوميت او در اين بود كه به عنوان يك چهرة بزرگ علمي شناخته نشد و به واسطه گرفتاريهاي اداري و برنامههاي تعليمي و تربيتي كه داشت، فرصت نيافت مانند شهيد مطهري افكارش را پياده كند و آثار علمي از خود به يادگار بگذاردايت الله شهيد مظلوم بهشتي اگر در معقول و منقول بسان ايت الله شهيد مطهري نبود، كمتر هم نبود؛ با اين فرق كه شهيد مطهري بيشتر به كارهاي علمي و تأليف ميپرداخت و شهيد بهشتي اين فرصت را نيافتدرباره شخصيت ايت الله شهيد بهشتي تا كنون كارهايي انجام گرفته است، ولي هنوز او چنان كه بايد شناخته نشده است بيش از اينها بايد كار كرد تا چهرة واقعي او از مظلوميتي كه داشت نمود كند و آن طور كه بوده است، شناخته شودبرادر دانشمند آقاي مرتضي نظري دام توفيقه متحمل زحمات قابل تقديري شدهاند و در اين راستا خاطرات ماندگار شهيد دكتر بهشتي را فراهم آوردهاند كه در حد خود خدمتي بسزا براي شناساندن چهرة واقعي ايت الله شهيد مظلوم دكتر بهشتي است من آن را خواندم و كار پرارزش اين برادر را ارج نهادم و از ايشان خواستم هر چه زودتر آن را منتشر سازند و بر ساير خدمات علمي و تعليمي خود بيفزايند و كتاب ديگري در سري آثار سودمندشان به نسل جوان انقلابي اهدا كنندخداوند او را بيش از پيش موفق بدارد و ان شاءا در آينده نيز شاهد آثار ديگري از ايشان باشيمتهرانعلي دواني2/6/1375