مهدي هادوي تهراني، استاد دواني « مطهري كه در طهارت روح و قوت ايمان و قدرت بيان كم نظير بود، رفت و به ملأ اعلي پيوست. او با قلمي روان و فكري توانا در تحليل مسايل اسلامي و توضيح حقايق فلسفي با زبان مردم و بيقلق و اضطراب به تعليم و تربيت جامعه پرداخت.»امام عزيز، مطهري را فرزندي براي خود و پشتوانهاي محكم براي حوزههاي ديني وعلمي و خدمتگزاري سودمند براي ملت و كشور ميدانست.دوازدهم ارديبهشت هر سال، ياد روز شهادت مظلومانة «حاصل عمر» و « پارة تن» امام امت قدس سره است. حجت الاسلام هادوي تهراني و استاد علي دواني - را كه در دانشگاه امام صادق عليه السلام ايراد شده است، تقديم خوانندگان گرامي ميكنيم.استاد دواني: شهيد مطهري هر چه خوانده بود، خوب خوانده بود و از خواندههاي خود كمال استفاده را ميكرد. زماني كه ما در نجف اشرف بوديم، امتحان و آزمون و پرسش و پاسخ در كار نبود و هر كس، هر موقع كه ميخواست به كلاس ميآمد. اما شهيد مطهري، منظم در همة كلاسها حاضر ميشد و با جان و دل به درس گوش ميداد. زماني كه شروع ميكرد به بحث علمي، مانند اين بود كه كلوچه يا شكلات خوشمزه و شيريني را ميخورد؛ در بحثها بسيار متواضع بود و حرف ديگران را قبول ميكرد. چنين نبود كه مانند بعضيها كه علمشان بالا ميرود فوراً بگويد «قبول ندارم»، هميشه ميگفت: «قبول»؛ در بحثهاي علمي طرف را به وجد ميآورد و هر كس يك جلسه او را ميديد، دلش ميخواست دوباره با او هم بحث شود. شهيد مطهري يك سال و نيم به طور پياپي مطالعه و از كتابهاي اربعه، محجة البيضاء فيض كاشاني، فتوحات مكيه، آثار ابن رشد و ... فيش برداري و نكات با ارزش و حساس را يادداشت كرده بود. به خاطر همين امر بود كه حضرت امام فرمودند: من كمتر كسي را ديدهام كه همه كتابهايش بدون نقص باشد مگر شهيد مطهري؛ زماني كمونيستها، كتابهاي جذابي مينوشتند و دسته دسته جوانان را به خود جلب ميكردند. قرار شد با چند نفر از بزرگان از جمله آقاي مكارم، شهيد بهشتي، آقاي سبحاني و شهيد مطهري به شكل دورهاي در منازل جمع شويم و دربارة كتاب «مكاتب غرب» بحث و بررسي كنيم. اين كتاب در زمان طاغوت به عنوان كتاب سال انتخاب و صداي آن به شدت در دنيا پيچيد. دكتر احسان طبري (نظريه پرداز حزب توده) رسماً در تلويزيون گفت:كتابهاي آقايان مطهري و سبحاني در فلسفه و پاسخ به «مكاتب غرب» مرا از مسيري كه ميرفتم، برگرداند.حجة الاسلام هادوي تهراني: شهيد مطهري مصداقي از يك اصلاح گرديني بود. وي از يك سو تلاش كرد كه با شيوة صحيح شناخت دين آشنا شود و از سوي ديگر، خودش را در كوران پرسشها و نكات مبهم قرارداد و سعي كرد پاسخ آن را در دين جستجو كند. كاري كه شهيد مطهري انجام داد، كاري است كه مجتهدان بزرگ تاريخ تشيع هر كدام به تناسب زمانة خود انجام ميدادند. نكتهاي كه دركار شهيد مطهري بسيار اهميت دارد اين است كه در درك شيوة صحيح شناخت دين نهايت وسواس و دقت را كه لازمة يك كار علمي است، از خود نشان ميداد. دربارة دين شتاب زده و از روي سليقه اظهار نظر نميكند. استاد شهيد در فهم مطالب ديگران هم، هميشه صبور و دقيق است. با نگاه سطحي، به داوري و نقد مطالب ديگران نميپردازد. هميشه سعي ميكند عمق بحث را در يابد تا اگر پاسخي ميدهد، كاملاً عالمانه و آگاهانه باشد.ويژگي ديگر شهيد مطهري كه در روزگار ما اهميت بسياري دارد، اين است كه در رويارويي با افكار و آراي جديد، گرفتار حيرت و شيدايي نميشود؛ يعني اين گونه نيست كه وقتي با مطلب تازهاي مواجه ميشود، زيبايي و نو بودن آن، وي را حيرتزده كند و از نقادي صحيح و منصفانه بازدارد؛ البته همان طور كه شهيد مطهري شتاب زده به نقد نپرداخته، هرگز بدون تحقيق و بررسي هم مطلبي را نپذيرفته است.در كنار اين خصلتهاي علمي، شهيد مطهري سعي كرده است مفاهيم و باورهاي ديني را درخود عينيت بخشد. شهيد مطهري دائماً سعي كرده با دو بال ايمان وعلم، در مسير صحيح حركت كند. با يك بال كسي به جايي نميرسد. در زندگي گاهي لحظاتي دشوار پيش ميآيد كه انسان با خرد و عقل به تنهايي نميتواند مشكلات زندگي را پشت سربگذارد؛ آنجا لحظاتي است كه جز ايمان، چيز ديگري نميتواند انسان را نجات دهد وامروز ما در كوران بحثها و پرسشها، بيش از هر زمان ديگري نياز به آشنايي با سيره علمي شهيد مطهري داريم. من هرگز دوستان را از ورود به حوزههاي مختلف فكري منع نميكنم، اما اعتقاد دارم هر كس بايد در حوزهاي وارد شود كه روش پرداختن به آن را بداند و آمادگي ورود به آن صحنه را داشته باشد وگرنه همانگونه كه علي بن ابي طالب عليه السلام درنامه خود به امام حسن مجتبي عليه السلام مينويسند: اگر انسان بدون آمادگي وارد مسيري شود، جز گمراهي و ضلالت چيز ديگري نصيب او نخواهد شد. دقت در سيره علمي و عملي شهيد مطهري در تحقيق و پژوهش، راهي است براي دست يابي به آن توانايي كه بتوانيم درحوزههاي مختلف فكري وارد شويم و از اين حوزهها موفق بيرون آييم.