سیری در موسیقی محلی بلوچستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیری در موسیقی محلی بلوچستان - نسخه متنی

عبدالسلام بزرگ زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيري در موسيقي محلي بلوچستان

مهندس عبدالسلام بزرگزاده




  • من بلوچم وز بلوچستان مي‌گويم سخن
    از كنار كوه تفتان از اژدهاي آتشين
    شهره باشد در جهان گلدوز و سوزن كار من
    سامي ام گويند اما آريايي زاده ام
    با زبان آريايي همچنان گويم سخن



  • از كوير و ساحل عمان مي‌گويم سخن
    سرد و آرام با دلي آتشفشان گويم سخن
    زان هنرهاي ظريف دختران گويم سخن
    با زبان آريايي همچنان گويم سخن
    با زبان آريايي همچنان گويم سخن



قادر بخش آبسالان

زيبا ترين احساسات عرفاني و عميق ترين دردهاي اجتماعي و شورانگيزترين داستانهاي حماسي را هنرمند بلوچ با زبان موسيقي بيان مي‌كند زيرا كه بلوچ تعلق خاطر شديدي به موسيقي دارد، با موسيقي متولد و مراسم تولد وي كه به آن پشتاكي مي‌گويند با موسيقي گرامي داشته مي‌شود و به هنگام مرگ نيز از موسيقي جدايي ندارد و برايش موتك نغمه سرايي مي‌كند و در فراقش نيز زهيروك مي‌نوازد.

آنجا كه احساسي به عمق دريا و غمي به عظمت صحرا در قالب جسم هنرمند بلوچ به حركت در مي‌آيد به ساز پناه مي‌برد و هر زمان كه زبان گفتاري‌اش از بيان فرو مي‌ماند با زبان موسيقي به فغان مي‌آيد و آنجا كه از تشكر آميخته با احترام و هيجان در برابر پروردگاري كه فرزند به وي عنايت كرده عاجز مي‌شود به موسيقي روي مي‌آورد و اگر غم از دست رفته‌اي به جانش چنگ اندازد سوزناكترين مرثيه را كه همان زهيروك است نه با زبان شعر بلكه با زبان موسيقي مي‌سرايد.

بنابراين نتيجه مي‌گيريم كه موسيقي جايگاه خاصي درزندگي بلوچ دارد و با زندگي وي پيوند عميقي خورده است. آنچه امروز مي‌شنويم موسيقي محلي بلوچستان است كه با موسيقي اصيل بلوچي اندكي تفاوت دارد زيرا بسياري از عوامل جغرافيايي و تاريخي در اين تفاوت تأثيرگذار بوده است، همانگونه كه موسيقي بلوچي نيز تأثيراتي بر اين عوامل داشته است.

به هر حال اگر به صورت خلاصه موسيقي بلوچستان را بيان كنم به چهار نوع متفاوت تقسيم مي‌شود.

1. موسيقي عرفاني كه در اصطلاح محل همان نعت و غزل گفته مي‌شود.

2. موسيقي مخصوص مجالس رسمي و اعياد و جشنها كه صوت و نازينك گفته مي‌شود.

3. موسيقي حماسي كه به پهلواني معروف است.

4. موسيقي درماني كه براي درمان بيماريهاي روحي مثل باد و زار اجرا مي‌شود و به آن موسيقي گواتي مي‌گويند.

ابزار و ادوات موسيقي بلوچستان يا از اصالت منطقه‌اي و محلي برخوردارند؛ مانند: قيچك، تنبورگ، ني، طشت و كوزه و رباب يا نظير: بنجو همپاي موسيقي بيگانه به بلوچستان آمده‌‌اند. در حال حاضر آلات موسيقي بلوچي عبارتند از:

1. قيچك

كه نام ديگرش سرود يا سروز است. به قيچك نواز، سرودي مي‌گويند. اين ساز شبيه كمانچه است با اين تفاوت كه كاسه‌اي به بزرگي كاسه تار و دسته‌اي كوتاه دارد. هنگام نواختن روي زانو يا زمين قرار مي‌گيرد و آرشه يا كمانك بطور افقي با سيم‌ها تماس مي‌يابد. قيچك را معمولاً در بلوچستان مي‌سازند، طنين خوشايندي دارد و در آهنگهاي بلوچي خصوصاً‌ موسيقي نوع دوم يعني صوت و نازينك يكه تاز ميدان است. صداي آن وسعت زيادي دارد به همين دليل به عنوان مناسبترين ساز براي اجراي آهنگهاي شاد و غم انگيز انتخاب مي‌شود. از نظر كاركرد و قدرت اجراي آهنگهاي مختلف مي‌توان قيچك را با ويلن مقايسه كرد.

2. تنبورگ

شباهت زيادي به سه تار دارد. در نوع موسيقي حماسي تنبورگ نواز را پهلوان و در موسيقي عرفاني و صوت تنبورگ نواز به تنبورگي مشهور است. تنبورگ سه سيم بيشتر ندارد و روي دسته آن بر خلاف سه تار پرده‌ها مشخص نيست و فقط براي آكورد گرفتن و همراهي با سازهاي ديگر مناسب است، البته در موسيقي عرفاني بعضي از دراويش در روستاي پيرآباد سراوان با تنبورگ‌نت نيز مي‌زنند.

3. رباب

بيشتر محققين و كارشناسان موسيقي بلوچستان در اينكه رباب را هم از نظر اصالت منطقه‌اي در رديف قيچك و تنبورگ بگذارند، ترديد دارند به نظر اينجانب با توجه به اينكه رباب در نوع موسيقي عرفاني ابزار اصلي مي‌باشد و اجراي مراسم مولودي و موسيقي عرفاني نيز در پيرآباد سراوان بيش از هفتصد سال قدمت دارد. مي‌توان رباب را جزء ادوات اصيل موسيقي عرفاني بلوچستان به شمار آورد. اين ساز شباهت زيادي با سه تار دارد البته رباب بلوچي هجده تار دارد و طريقه گرفتن و نواختن آن مثل تنبورگ است، با اين تفاوت كه تنبورگ را با انگشت سبابه زخمه مي‌زنند و رباب را با مضراب روي دسته رباب دو پرده بسته‌‌اند و به علت كثرت تعداد سيمها با همين دو پرده مي‌توان نتهاي زيادي را نواخت. روي كاسه رباب با پوست بره پوشانده شده و خرك كه سيمها روي آن قرار مي‌گيرند ارتعاشات صوتي سيم‌ها را به داخل كاسه هدايت مي‌كند روي پوست قرار گرفته و صداي ساز را طنين دلنشين مي‌دهد. كوك رباب بسيار مشكل و حساس است، زيرا در اثر هواي گرم و مرطوب پوست باز مي‌شود و فشار خرك سيمها را حركت داده و كوك سيمها به هم مي‌خورد، به همين دليل هواي خشك و سرد مناسب ترين حالت را براي كوك رباب ايجاد مي‌كند و صداي آن بهتر مي‌شود و هنگام سحرگاهان كه هوا اينگونه است كوك رباب را بالا مي‌برند كه به آن شير بام مي‌گويند. در اين موقع صداي بسيار دقيق و دلنشين دارد.

4. بنجو

يكي ديگر از ادوات موسيقي بلوچستان است كه صداي شلوغ و رسايي دارد. به هنگام نواختن يك سر آن را روي زانو و سر ديگرش را روي زمين مي‌گذارند و با دست راست با مضراب زخمه مي‌زنند و با دست چپ يكي از دكمه‌هاي فلزي را فشار داده تا ميله متصل به دكمه سيمها را قطع كند و پرده را تغيير دهد و با كم و زياد كردن فشار انگشتان روي دكمه‌ها هر نت طنين خاصي مي‌يابد.

5. ني

از ديگر ابزارهاي موسيقي بلوچستان كه صداي سوزناك و غم انگيز دارد، ني است كه از چوب ني ساخته مي‌شود. نوازنده آن را نلي مي‌گويند و در موسيقي گواتي نيز از ني استفاده مي‌شود. علاوه بر نوازندگي تك ني در بلوچستان دو ني نيز نواخته مي‌شود كه به آن دو نلي مي‌گويند. در حال حاضر تنها نوازنده دو ني در ايران كه در جشنواره پارسال و امسال جايزه ويژه جشنواره فجر را دريافت كرد، استاد پير جناب شير محمد اسپندار مي‌باشد كه اهل بمپور ايرانشهر است و متأسفانه شاگردي كه كار ايشان را دنبال كند ندارد.

6. دوكر

دهل نيز مي‌گويند. اين وسيله هميشه گروه را همراهي مي‌كند و از اين جهت ضرب را به خاطر مي‌آورد، ولي با اين تفاوت كه ضرب را از يكسو مي‌نوازند و دوكر را از دو طرف با ضربه‌هاي محكم بر پوست زخيم مي‌كوبند. دوكر نواز را دوكري مي‌گويند.

7. طشت و كوزه

از سازهاي قديمي بلوچستان است كه هم اكنون رو به فراموشي مي‌رود و به ندرت مورد استفاده قرار مي‌گيرد. البته چند سالي است كه مجدداً توسط گروه ماشاءالله بامري در ايرانشهر مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

8. چنگ

9. سيمرغ

سازي است كه جديداً توسط استاد جمعه در سراوان ساخته شده كه صداي آن تركيبي از صداي رباب، بنجو و تنبورگ مي‌باشد

/ 1