اول شهريور هر سال سالروز حماسه ملي ايرانيان در چالدران است . ياد تمامي سرداران و شهيدان راه ايران را در اين روز گرامي ميداريم . چهارصد و نود وسه سال پيش در چنين روزي بود که ندايي از ضميري برخواست .ندايي که سخن از جاودانگي سر مي داد .ندايي که برخواسته بود تا شرف و حيثيت يک ملت بزرگ را در آوردگاهي بس دهشتناک حفظ کند . آري چهارصدو نودو سه سال پيش در همين زمان بود که آن ايراني غيرتمند و آن مرد صلابت پيشه با تمام قوا و با تمام وجود پا به عرصه اي گذاشت که حافظ ايران شود . حافظ غيرت و وجودي که همه وجودش از او بود . پس از اين ??? سال که از آن حماسه جاودان گذشته است ايران ما در سال 1386 دچار جمودي عجيب گشته است جمود و خمودگي که يکبار دگر ايران را در آستانه جنبشي نوين قرار داده است . آن زمان حماسه اي رخ داد و تبعات ناشي از آن بود که ايراني متحد و قدرتمند در عرصه گيتي دگر باره ظهور کرد و اکنون نيز دگر باره حماسه در شرف وقوع است .حماسه اي که خيزشي قدرتمند را در ميان ملت ايران به ارمغان خواهد آورد . ايران بزرگ در انتظار غرش شيران خفته در بيشه زارش است که بارديگر سرزمينهاي اشغالي اش را آزاد سازند و اين کشور را با کوشش و تلاش روز افزون در زمره مدرن ترين و باشکوه ترين کشورهاي گيتي نمايند .شاه اسماعيل صفوي آن دلاور مرد ايراني در آوردگاه چالدران حضور يافت تا سد و مانعي سازد که انديشه و تفکر منحط و متجاوز عثماني به خاک مقدس ايران ره نيابد و چنان با تمام وجود عليرغم نيروهاي اندکش ايستادگي کرد که نامش براي هميشه در تاريخ ايران به ثبت رسيد. حکومت صفويه برترين دولت بزرگ ايراني پس از اسلام است که هويت ملي و قدرت از دست رفته ايران را بازستاند . از سويي ديگر اينکه اين سلسله انديشه شيعه را بر فلات ايران گسترش دادند از آنان خرده مي گيرند ولي اين يک موفقيت ديگر در تاريخ بود . زيرا با پيدايش شيعه ايران بار ديگر کشوري جدا از اعراب شد . بارديگر ايران برترين قدرت خاورميانه شد و حتي شيعه سدي بزرگ در مقابل انديشه سني هاي عثماني و تازي گشت .
شير نماد ملي ايران و قدرت نسل کهن آريايي ايرانيان
شاه اسماعيل يکم صفوي بنيان گذار سلسله قدرتمند و ايران دوست صفويان است . شاه اسماعيل يک روز از زندگي را آرام نشست و براي سربلندي ايران و بازپس گيري خاکهاي اشغال شده اش تا آخرين نفس نبرد کرد . نخست باکو را در جمهوري ساختگي آذربايجان گرفت . آنگاه در سال 914 راهي عراق عجم شد که در دست اعراب بدوي اشغال شده بود و آنجا را مجدد به خاک ايران افزود . سپس ازبکهاي متجاوز را شکست داد . آنگاه مرو و هرات و بلخ را که امروز با بي لياقتي در افغانستان و ترکمستان و ازبکستان واقع شده را جزوي از خاک ايران کرد . در سال 920 پس از تجاوز سلطان سليم به خاکهاي ايران راهي نبرد با امپراتوري متجاوز عثماني ( ترکيه کنوني ) شد . چالدران اهميت فراواني در تاريخ ايران دارد . از يک سو به دليل آنکه شاه اسماعيل از تمام اقوام ايراني گيلکي - کرد - لر - بختياري - آذريها - بلوچها - خوزيها و . . . ياري خواست و ايراني يکپارچه پس از حدود هزار سال پديد آورد و از سوي ديگر به دليل آنکه در چالدران ايرانيان هيچ اسيري ندادند و همگي تا آخرين نفس ايستادگي کردند و کشته دادند حائز اهميت است . ايرانيان در چالدران حماسه اي از خود آفريد که تا ايران باقي است حماسه چالدران نيز پابرجاست . شوربختانه مهمترين بخشهاي کرد نشين ايران به اشغال ترکان عثماني ها در آمد و هرگز ديگر به ايران مسترد نشد . امروزه خاک حدود 20 ميليون کورد ايراني نژآد در ترکيه است که همگي بخشي از ايران هستند . شاه اسماهيل راهي گرجستان نيز شد و اين سرزمين آريايي نژآد را نيز به ايران متصل کرد . در سال 929 گرجستان بارديگر بخشي از خاک ايران شد . وي تمامي حکومتهاي ملوک الاطوايفي را دوباره متحد کرد و متجاوزان را بر سر جاي خود نشاند و ايراني متحد , يکپارچه و قدرتمند در تاريخ به جاي گذاشت .وسعت مملکتش شاه اسماعيل در تاريخ : در ايام سلطنت شاه اسماعيل بنابر تجاوزات مداوم بيگانگان به ايران شمشير بيشتر از قلم بکار مي آمد . بنابر قول احسن التواريخ مملکت ايران شامل آذربايجان‚ عراق عجم‚ خراسان‚ فارس‚کرمان ‚ خوزستان ‚ بلوچستان و . . . بود و بلاد دياربکر و بلخ و مرو نيز به قلمرو حکمراني او در آمد. در ميدان رزم شيري خنجرگذار و در مجلس بزم ابري لولوبار بود.لياقت و کرمش: احسان و جودش بدرجهاي بود که زر ناب و ريگبي مقدار در چشمش يکسان مينمود‚ و پيش همت بلندش ذخيره کان ودفينه دريا براي عطاي يکروزه کفايت نميکرد. ميل مفرط به شکار: ميلي مفرط به شکار داشت و اغلب به تنهايي شير نر را از پاي درميآورد. منادي درداده بود که هر کس نشاني از شيربدهد صاحب منصبان لشکر اسبي بازين به وي انعام خواهند داد و هرکس پلنگي نشان بدهد اسبي بيزين به وي عطا خواهد گشت. شاه خود يکه سوار بجلو رفته شير يا پلنگ را شکار ميکرد.چالدران نام يکي از دهستانهاي دوگانه بخش سيه چشمه شهرستان ماکو در حومه بخش‚ که از شمال به دهستان قلعه درهسي و آواچيق و از جنوب به دهستان سگمن آباد و الند و از خاور به دهستانبه به جيگ و از باختر به مرز ايران و ترکيه محدود ميباشد. موقع طبيعي‚ کوهستاني و هوايش بواسطه وجود سلسله جبال ساري چمن که مرزايران و ترکيه است متغير ميباشد. قسمتهاي مرزي سردسير و ييلاقي و ساير قسمتهاي آن معتدل است. آب قراء اين دهستان ازرودخانه هاي قزلچاي و چالدران و قنات و چشمه سار تامين ميشود.محصول عمده اش غلات و حبوبات و شغل سکنه اش زراعت و گله داري است و صنايع دستي جاجيم بافي و جوراب بافي ميباشد. صادراتش غلات و پشم و لبنيات و در قراء مرزي تربيت زنبور عسل متداول است.دهستان چالدران از 84 آبادي بزرگ و کوچک تشکيل شده. قريه هاي مهم آن عبارت است از قصبه سيه چشمه مرکز بخش و دهستان و قرخ بلاغ‚ بابالو‚ سعدل‚امامقلي کندي‚ زيوه و خذرلي.نقشه ايران در زمان صفويه شامل بلوچستان پاکستان - افغانستان - مرو - بلخ - جنوب ترکمنستان - جنوب ازبکستان - گرجستان - آذربايجان - ارمنستان - داغستان - کردستان عراق - کردستان ترکيه
جنگ چالدران از ديد پرفسور ادوارد برون در کتاب تاريخ ادبيات ايران ترجمه استاد رشيد ياسمي
اوايل رجب سال 920 ه . ق. برابر با 23 اوت 1514 ميلادي ميان سلطان سليم پادشاه عثمانيان و شاه اسماعيل صفوي پادشاه ايرانيان در چالدران جنگي عظيم واقع گشت. در اين محل که قريب بيست فرسخ از تبريز مسافت دارد سه هزار عثماني و دو هزارايراني کشته شدند ليکن توپخانه عثمانيان جنگ را بنفع ترکها ختم کرد وشاه اسماعيل با وجود شجاعتي کم نظير که خود و همراهانش ابراز داشتند مجبور شد از ميدان رو برگردانده و عقب نشسته حتي تبريز را هم بجاگذارد .
تجاوز عثمانيان از ديدگاه مولف مرآت البلدان
سلطان سليم در سنه 918 ه . ق. با لشکري فراوان رو به آذربايجان نهاد و شاه اسماعيل که مترقب چنين جنگي نبود با عده معدودي که همراه داشت درعشر اول رجب از همدان عزيمت نموده با بيست هزار قشون درصحراي چالدران با لشکر عثماني مصاف داد... در آن معرکه شاه اسماعيل خود بنفسه رشادت تمامي بروز داده جنگ ميکرد... اگر چه شکست بقشون شاه اسماعيل وارد آمد اما رشادت و شجاعتي که شخصااز او در اين معرکه ظاهر گرديد سبب اشتهار او شد.پژوهش و گردآوري از ارشام پارسي , با سپاس از دوستان در پايگاه حماسه چالدران