محمد حنيفرزادهمحمد محمدى رىشهرىبا همكارى: محمد كاظم طباطبايى و سيد محمود طباطبايى نژادمترجمان: عبدالهادى مسعودى (جلدهاى يكم، دوم، سوم و دوازدهم)؛ مهدى مهريزى (جلدهاى چهارم و پنجم؛ سيدابوالقاسم حسينى (ژرفا) (جلد ششم؛ جواد محدثى (جلد هفتم؛ محمد سلطانى (جلدهاى هشتم، نهم، دهم و يازدهم)قم، دارالحديث 1381 - 1382، 12 جدانشنامه اميرالمؤمنين، با طرحى نو و پردازشى ابتكارى و كارا، سيره اميرمؤمنان على عليهالسلام را در شانزده بخش در اختيار پژوهشگران معارف اسلامى نهاده است. اين مجموعه دوازده جلدى در بيش از پنج هزار صفحه، افزون بر شش هزار متن حديثى و تاريخى از صدها منبع شيعى و سنى فراهم آمده است. در تدوين اين مجموعه كه به صورت گروهى سامان يافته است، از منابع حديثى و تاريخى و جديدترين تحليلها و پژوهشهاى تاريخى استفاده شده است.نگارش درباره مولاى متقيان اميرمؤمنان على(ع) از سالهاى آغازين پس از رحلت رسول خدا(ص) صورت گرفت. اگر از كتابهاى برخى از صحابه كه در دوران ممنوعيت حديثنگارى در زمان خلافت خليفه اول و دوم نگاشته شدهاند، بگذريم، از كتاب مشهور سليم بن قيس نمىتوان گذشت. اين كتاب كه گزارش رويدادهاى دوران پس از رحلت رسول خدا(ص) و گفتارهاى اصحاب پيامبر و امير مؤمنان را دربر مىگيرد، از منابع صدور اسلام به شمار مىآيد كه بارها و بارها امامان معصوم و عالمان شيعه آن را تأييد و ستايش كردهاند. پس از آن به دليل ممنوعيت ذكر على(ع) و مجازات سنگين على دوستى، شيفتگان مولا دانستهها و شنيدههاى خود را به صورت كتاب مىنگاشتند و آنها را براى نسلهاى بعد و به حكم وظيفه و با انگيزههاى دينى نگه مىداشتند. در استقرايى كه بىترديد كامل و وافى نيست نام پنج هزار كتاب درباره اميرمؤمنان(ع) فهرست شده كه برخى از آنها چندين مجلدند. اين نگارشها علاوه بر پرداختن به تاريخ زندگانى امام و خلافت ايشان به موضوعاتى چون فضايل، داورىها، دعاها، سخنان، شرحها، كرامتها و تفسير آياتى كه درباره ايشان نازل شدهاند پرداختهاند.دانشنامه اميرالمؤمنين بىترديد از مفيدترين آثارى است كه درباره امام على(ع) در روزگار معاصر نگارش يافته است. اين كتاب كه نخست در سال 1379 - كه با نام امام علىبنابيطالب مزين بود - با نام موسوعة الامام علىبنابىطالب(ع) فىالكتاب والسنه و التاريخ به همت مركز تحقيقات دارالحديث براى بهرهگيرى پژوهشگران به زبان عربى منتشر شد و با استقبال درخورى روبهرو گرديد. دستاندركاران اين مؤسسه با همتى دوباره به ترجمه اين اثر به زبان فارسى دست يازيدند.
برخى ويژگىهاى اين دانشنامه:
1. فراگيرى و گزيدهنگارى. در نگارش اين دانشنامه ضمن دورى از تكرار، كوشش شده است تا خواننده به تمامىِ گزارشهاى تاريخى از منابع و مصادر گوناگون دست يابد و براى پژوهشهاى مفصلتر با منابع دست اول آشنا شود.2. استفاده از منابع فريقين. براى دستيابى به گزارشهاى صحيح و دست اول درباره امام على(ع)، پژوهشگران و نويسندگان اين دانشنامه به بيش از 508 عنوان كتاب مراجعه كرده و از لابهلاى انبوه برگها درستترين مطالب را استخراج كردهاند. همچنين براى راهنمايى پژوهندگان، منابع و مراجع فراوان ديگرى در پانوشتها معرفى شده است.3. اعتبار و درستى منابع پژوهش. در نگارش دانشنامه اساس كار بر منابع موثق و صحيح، با حفظ ديدگاه نقادانه، بوده است. خواننده گاه با تحليل و نقد متون و منابع روبهرو مىشود.4. توجه به متون كاربردى. نگارندگان دانشنامه با توجه خاص به مطالب كاربردى و مفيد، از نقل صرف تاريخ پرهيز كرده و كوشيدهاند تا اثرى بيافرينند كه جهان اسلام را به كار آيد و فرا راه حيات آدمى چراغى باشد تابناك. كوشيدهاند تا با نشان دادن زواياى متفاوت زندگى و منش مولا، معروف را نمايانتر كنند و با عينيت بخشيدن به زندگانى امير مؤمنان(ع) الگويى والا براى خواننده مهيا سازند.5. توضيحهاى بيشتر. بيشتر مطالب، مانند نامها و جاىها در پانوشتها توضيح داده شده است.همچنين بايد گفت كه عناوين بخشها با درايت خاص و به گونهاى انتخاب شده است كه گوياى محتواى آن فصل يا بخش باشد. رعايت اخلاق نگارش و ادب علمى - پژوهشى نيز از ويژگىهاى اين اثر است به گونهاى كه هرگز از حريم حرمت و احترام پا فراتر ننهادهاند و قلم را به ناراستى و درشتگويى نيالودهاند. از ويژگىهاى ديگر اين دانشنامه نمايه موضوعى و فهرستهاى تفصيلى آن است كه بناست در يك جلد مستقل با عنوان جلد سيزدهم (بخش هفدهم) منتشر شود. در اين بخش تمامى دانشنامه به صورت موضوعى نمايهسازى خواهد شد و حدود هزار مدخل اصلى و دهها هزار نمايه فرعى فرادست مىگردد.
بخشها و فصول
دانشنامه اميرالمؤمنين در شانزده بخش تأليف شده كه هر بخش به چند فصل تقسيم شده است. در بخش نخست به تبار اميرمؤمنان على(ع) پرداخته مىشود: نياكان، محيط رشد و زندگانى، والدين، نامها، كنيهها، لقبها و سيرت و صورت ايشان، ازدواجها، زنان و فرزندان در اين بخش طرح شده است.در بخش دوم به ارتباط اميرمؤمنان و پيامبر پرداخته شده است.بخش سوم به كوششهاى پيامبر براى پيشوايى و خلافت امير مؤمنان پس از ايشان اختصاص يافته است. همچنين رويداد غدير و اعلان و تأكيد مكرر بر برترى حضرت على(ع) تا واپسين روزهاى حيات مبارك پيامبر و آهنگ آن بزرگوار براى كتابت وصيت در فضاى غوغاآلود اطرافيان و گفتهها، اشارهها، رمزها و صراحتها همگى با استناد به روايات و گزارشهاى فريقين، در اين بخش آمده است.در چهارمين بخش، حوادث پس از رحلت پيامبر بررسى شده است. چرا امامت امت اسلام علىرغم سفارشهاى مكرر پيامبر، به امام على(ع) نرسيد؟ در چنين موقعيتى امام چه بايد مىكرد و وظيفه الهى او چه بود؟ رويدادهاى ناگوارى كه خاندان على(ع) در روزهاى پس از رحلت رسول اكرم با آن روبهرو شدند چه بود؟ پاسخ به اين سؤالها و دهها سؤال اساسى ديگر در اين بخش آمده است.سياست امام على(ع) در بخش پنجم بررسى و پژوهش شده است. پس از 25 سال سكوت - كه مولا از آن روزگار به خار در چشم و استخوان در گلو تعبير كرده است. (خطابه شقشقيه) پيشوايى امت به امير مؤمنان رسيد. در اين روزهاى سرنوشتساز كه عثمان به قتل رسيد و مردم در اجتماعى باشكوه و شگفتآور خواستار امامت مولا شدند، سياست آن حضرت چه بوده است. تن زدن حضرت از پذيرش خلافت در روزهاى نخستين و اصرار مكرر مردم و بثالشكواهاى ايشان در خطبههاى آتشين و تبيين مبانى و روشها، آغاز اصلاحات، مبانى سياسى امام و بازتاب آن در جامعه، عدالت شگفتآور، دگرسازى شيوههاى اقتصادى، اجتماعى، قضايى و جز اينها بحثهايى است كه در اين بخش درخور مطالعه و تأملاند.در بخش ششم از كنشهاى اجتماعى و جنگهاى امام على(ع) سخن به ميان آمده است. مقاومت در برابر عدالت، مساوات و امتياززدايىها، اندك اندك فتنههاى نيمه خفته را برانگيخت. ناكثين و قاسطين و مارقين عدالت علوى را تاب نياوردند و با دستاويزهايى خوشنما و فريبا جنگهاى خونينى به راه انداختند. گزارش اين رويدادها به همراه تحليلهاى عميق و استنادى در اين بخش آمدهاند. فصل معرفى و تحليل خوارج نهروان، بكر و بديع و خواندنى است.در هفتمين بخش با عنوان «روزگار محنت» از محنتهاى امير مؤمنان على(ع) سخن به ميان آمده است. فتنهها در مدينه و شام كه سوز و گداز مولا را برانگيخته و در سخنان فصيح آن حضرت بازتاب يافته است.تنهايى سردار بىبديل اسلام، شهادت ياران او، تن زدن مردم از همراهى امام، سست مرامى مردم آن روزگار، شبيخونهاى پياپى سپاه معاويه به شهرها و قتل و غارت مردم بىدفاع و رويدادهاى تلخ ديگر در اين فصل گزارش شده است.بخش هشتم به شهادتطلبى اختصاص يافته است. پيشگويى رسول خدا از شهادت مولا، گفتار مولا درباره شهادتش و جريان ترور و سخنان آن حضرت تا روز شهادت كه سراسر حكمت و رحمتاند، همچنين گزارشها و مباحثى چون انعكاس خبر شهادت مولا، گزارش تجهيز و تدفين، اختفاى قبر امام و بركات زيارت مرقد مطهر ايشان در اين بخش آمده است.بخش نهم «ديدگاههايى درباره امام على(ع)» است كه سرشناسان تاريخ و برجستگان ادب و فرهنگ در اين بخش از داورىها، حكمتها، سياستها و شگفتى آفرينىهاى آن حضرت سخن گفتهاند. در اين بخش پس از بررسى شخصيت مولا از ديدگاه قرآن، نظريات و سخنان پيامبر اكرم، فاطمه زهرا (س)، ياران پيامبر، اهل بيت، همسران پيامبر و چهرههاى برجسته علم و ادب و انديشه درباره مولا بيان مىشود. در تمامى اين گفتهها جز ستايش و تمجيد و شگفتزدگى و حتى اظهار عجز چيزى نمىتوان يافت.در بخش دهم، ويژگىهاى امام على(ع) به عنوان انسان كامل پس از پيامبر مورد بحث و تحليل قرار مىگيرد. باورمدارى، سلوك، دانش، سياست، انديشه و خودبسندگى روحى خصوصياتى است كه به تفصيل به آن پرداخته شده است؛ بخش يازدهم به دانش على(ع) اختصاص دارد. برترين شاگرد مكتب رسول خدا(ص) - كه تمامى سخنانش ريشه در وحى دارند و از سر بيهودگى هرگز سخن نمىراند همو كه پيامبر بدو فرمود: »كسى خدا را نشناخت جز من و تو«. و فرمود: «چون حجاب درافتد بر باور من چيزى افزوده نخواهد شد.» در اين بخش نمىاز يمى گزارش مىشود؛ از يم دانش گسترده و بىكرانه مولا.بخش دوازدهم درباره داورىهاى على(ع) است. اگر حق مدارى و دادگرى ملاك قرار گيرد، داورى شايد دشوارترين كار باشد. داورى هم دانش گسترده مىخواهد و هم بزرگدلى و بىباكى و خداخواهى. در چهار فصل اين بخش ابعاد داورى امام على(ع) نمايانده مىشود و خواننده را به شگفتى وا مىدارد.در بخش سيزدهم «على از ديدگاه قرآن»، نمونههايى از قدرت معنوى، ولايت تكوينى و جلوههاى خليفةاللهى آن انسان كامل مانند اجابت دعوات، راز گفتنها، كرامتها و مانند آن، فرا چنگ خوانندگان قرار مىگيرد.بخش چهاردهم به محبت على(ع) اختصاص دارد. در اين بخش مىخوانيم كه مهر به على(ع) مهر به خداوند و رسول او و واجب و نعمت و عبادت است. به استناد روايات انبوه و متواتر و صحيح، دوستى على(ع) گواه پاكزادى و نشانه پرهيزگارى، خوشبختى و نيكسرانجامى است. بخش پانزدهم به بحث درباره دشمنى با على(ع) مىپردازد. به همان اندازه كه پاك نهادان و پاكزادان و روشندلان و باورمداران به على(ع) مهر مىورزند، سياه دلان بدنهاد نيز با او دشمنى دارند.پيامبر اكرم در باب على دوستى و پرهيز از عداوت او بارها تأكيد فرمودهاند. به گزارش فريقين دشمنى با على(ع) موجب غضب خداوند و دورى از رحمتالهى مىشود. در اين بخش به تفصيل گزارشهاى تاريخى و روايات اهل بيت در نكوهش دشمنى با امير مؤمنان آمده است.در بخش شانزدهم كه آخرين بخش دانشنامه است به ياران و كارگزاران اميرمؤمنان(ع) پرداخته مىشود. پرورش يافتگان مكتب على(ع) دردمندان متعهد و فرمانبرداران خداترسى بودند كه جان بر كف براى دفاع از حق و حريم ولايت مىكوشيدند. دلاورانى كه در دوران خلافت خلفاى پيشين مشق وفادارى و مهرورزى مىكردند و در دوران خلافت مولا در برابر تمامى مكرآفرينان زرپرست ايستادهاند و امام را يارى دادند. با خواندن اين بخش علاوه بر آشنايى با ياران وفادار امام مانند عمار و مالك و رشيد و مانند آنها با موضعگيرى آن حضرت نسبت به ياران و كارگزاران مىتوان آشنا شد.