يادداشت-شهيد علي اكبر سليمي جهرمي دبير كل سازمان امور اداري و استخدامي

بسم الله الرحمن الرحيم

برادر و خواهر همكار

هرچند حق بود كه مطالبي اين چنين مهم به طور شفاهي و به صورت بحث گروهي با شما همكاران ارجمند در ميان گذاشته مي شد اما كمبود وقت مانع انجام امر گرديد ، لذا تصميم گرفته شد مطالب بدينصورت با شما عزيزان درميان گذاشته شود

همكار گرامي گمان ندارم كه جنابعالي ترديدي در انقلاب و دگرگوني نظام سياسي ، اجتماعي كشور داشته باشيد صرف نظر از برداشتها و انتظارات و ترديد نخواهيد داشت كه اكثريت بسيار عظيمي بر اين نظام آري گفتند باز هم صرف نظر از ميزان و اندازه راعي

مي دانيد كه در يك جامعه به شدت طبقاتي زندگي ميكنيم از كاخ نشينان شمال تهران گرفته تا كوخ نشينان و زاغه نشينان تهران و سرانجام تا روستانشينان بلوچ و كرد و تركمن

به يقين خواهان آني كه روزي برسد اين شيب خطرناك و اين طبقات طولاني كم شود و به حد برابري برسد و بالاخره ترديد نداريم كه همين اكثريت شعارش الله اكبر بوده و هست و خواستش حكومت اسلامي كه رأي قاطع ملت دليل مدعي است اگر به ملتي اعتقاد داريم و اگر ميزان رأي ملت است و اگر اكثريت را قبول داشته باشيم ، اين ملت ، اين اكثريت ، به نظامي رأي داده است كه حاصلش مجلس اسلامي است ، دولتي اسلامي است و نهادهايي است برخاسته از متن همين ملت و اگر تا اين سخن با ما هم عقيده اي سخن ديگري آغاز مي شود و آن اين كه ما و شما بازوي اين دولتيم و انتظار ملت شهيد داده از من و تو است كه از نخستين لحظات شروع كار تا آخرين دقايق پايان كار ديدگان هزاران شهيد و مجروح و يتيم ، نگران دستهاي من و تو است كه چگونه انقلابي كه آنان خود و عزيزانشان را در راه پيروزيش فدا كرده اند با عمل و كار خويش تداوم مي بخشيم و اينك تو خواهر ، تو برادر وارث شهيدي هستي كه عاشقانه جان باخت و فرزندش ، خواهرش ، برادرش ، پدرش ، مادرش در غم او داغدار و هرلحظه و هر ساعت و هر روز در فراق او گريان اما خوشحالند كه پيروزي نصيب ما شده است و كاخ ستم ويران و اگر قرار باشد ما بازوي دولتي باشيم كه حاصل اين همه خون و شهادت است و هنوز هم ريگزارهاي تفتيده خوزستان و ارتفاعات غرب به جويباري از خون گلگون كفنان اين آب و خاك بدل شده است آيا مي توانيم با آهنگ انقلاب حركت نكنيم ؟ و آيا ايثارگران جبهه هاي غرب و جنوب و زاغه نشينان اين مرز و بوم مي توانند بپذيرند كه هم آهنگ و هم آواي آنان نشويم يقيناً نه حال چه كنيم تا تصور شود هم اينك در سوسنگرد كنار برادر همرزممان مي جنگيم و كنار خواهر هم وطنمان پرستار زخمهاييم و چه كنيم كه در پشت ميزمان درد بيغوله نشينان و محرومين جامعه را لمس نماييم مگر نه اين است كه بني آدم اعضاي يك پيكرند كه در آفرينش ز يك گوهرند چگونه مي توانيم فارغ از درد و رنج و خواست يك ملت پشت ميز خود بنشينيم و آنچه كه خود صحيح تشخيص داديم آن كنيم لابد سئوال مي شود مگر ملت چه ميخواهد ، ملت از ما كار مي خواهد

ملت از ما همدلي و همگامي مي خواهد ملت از ما پياده شدن آنچه كه رأي داده است مي خواهد ملت از ما مي خواهد كه محيط كارمان اسلامي شود و من و تو و برادر بايد كه كاري كنيم تا نگران دستهاي من و تو نبوده و نگران سرنوشت كشورشان نباشند و قول دهيم كه پاسدار خون عزيزانشان هستيم و تو خواهر لازم است كه محيط اداره را به محيط عفت و تقوي بدل كني و آن پوششي كه زيبنده يك زن شرقي و مسلمان است رعايت كني و آن سادگي خاص اسلامي را در پوشش خود و ظاهر خود مرئي داري و ما صميمانه به انتظار آنيم البته شايد اين بهترين زبان سخن با شما خواهران و برادران ارجمند باشد زيرا به تجربه ثابت شده حقايق را با شما در ميان گذاشتن بهترين راه حل عملي كار باشد و الا صدور بخشنامه و دستور صريح دادن گره به دندان باز كردن است كه اميد است در چنين محيط صفا و صميميت و آگاهي ضرورت پيدا نكند و مطمئن هستيم با توجه به اين كه كوشيديم اين گونه صادقانه با شما مطلب را در ميان بگذاريم و به ميزان شأن و شخصيت شما سخن بگوييم ، پاسخي در همين حد بشنوم

علي اكبر سليمي جهرمي

دبير كل سازمان امور اداري و استخدامي كشور