هيچ كس طعم ايمان را نمي چشد ، مگر اين كه دروغ را اعم از شوخي و جدي ترك كند علي عليه السلام آثاري كه تعليمات انبيا و مكتب هاي تربيتي آنها ، در بالا بردن سطح افكار عمومي باقي گذاشته است ، جاي هيچ گونه شك و ترديد نيست درست است كه يك سلسله از فضائل اخلاقي ، مذهبي و يا از هيچ مربي اخلاقي سخني درباره بدي دروغ و خوبي راستگويي و نظاير آن نشنيده باشد ، به طبع خود به بدي و زشتي آن و خوبي اين اعتراف خواهد كرد ، ولي با اين همه نمي توان سيستم تربيتي مكتب انبيا و اثر عميق و ريشه داري را كه آنها در ايجاد فضائل اخلاقي در جامعه مي گذارند از ياد برد
اصيل ترين و معروفت ترين مكتب اخلاقي
به فرض اين كه ما نظر طرفداران سيستم تركيبي مكتب انبيا را هم نپذيريم و نگوييم اگر مربيان اخلاقي ، مذهبي در اجتماع بشر پيدا نمي شدند و فضائل اخلاقي را ترويج و صفات مذمومه را تقبيح نمي كردند ، شايد براي هميشه ، همه دورانهاي زندگي جوامع بشري گرفتار هرج و مرج اخلاقي و بي بند و باري و انحراف بودند ، ولي اين حقيقت را هم ناديده نميتوان گرفت كه مكتب پيامبران آسماني از آن جهت كه قديمي ترين و اصيل ترين مكتب تربيتي اخلاقي است توانسته است قافله بشريت را خيلي زودتر از آن كه اين راه باريك و پر اضطراب را با تجربه هاي تلخ و پيمودن روانهاي آلوده به جرائم اخلاقي طي كند ، با بيان ساده و دل نشين خود براي رسيدن به يك مدينه فاضله و يك اجتماع تعديل شده آماده سازد و اگر اين فضيلت و خدمت در عالم موجب احترام و ارزش باشد شك نيست كه كساني كه زودتر از ديگران به فكر حل مشكلات زندگي انساني از راه رساندن بشر به عالي ترين مدارج اخلاقي و مظاهر حق و كمال افتاده اند بيش از ديگران ارزش و حق احترام دارند و مكتب تربيتشان بر ديگران مقدم است
يك امتياز رسمي ديگر
به علاوه ، مزيت مكتب تربيتي انبيا بر ساير مكتبها منحصر به اين جهت نيست كه انبيا قبل از ديگران به فكر تربيت افراد انساني افتاده و در اين زمينه حق تقدم دارند ، بلكه فصل ممتازي كه با روشن ترين جهت امتياز ، حساب مكتب تربيتي انبيا را از ساير مكاتب جدا و ممتاز مي كند توجه عميقانه اي است كه انبيا در موضوع تربيت ، علاوه بر اجتماع به فرد دارند ولي نظر عمده مربيان اخلاق غير مذهبي تنها اجتماع است مربيان اجتماعي اگر از بدي دروغ و ظلم و ستم و خوبي احترام به حقوق ديگران صحبت مي كنند فقط و فقط به خاطر منافع اجتماع است ، يعني آنها براي اجتماع ارزش و واقعيت خاصي قائلند و فرد را وسيله اي براي اجتماع و به خاطر مصالح اجتماعي تربيت مي كنند در مقابل اين مكتب ، همانطور كه گفته شد ، هدف اصلي مكتبهاي مذهبي تربيت فرد است و طبعاً اجتماعي كه از افراد صالح تشكيل شود ، اجتماعي صالح خواهد بود و در نتيجه بايد گفت مربيان اخلاقي ، اجتماعي ، افراد را فداي اجتماع مي كنند ولي مربيان اخلاقي مذهبي در درجه اول فرد را به فضائل اخلاق مجهز مي كنند ، در نتيجه اجتماع سالم و صالحي به وجود مي آورند يعني هم فرد را اصلاح مي كنند و هم اجتماع را و به خاطر همين اختلاف نظري كه در اصل لزوم و تربيت ميان اين دو مكتب اخلاقي موجود است ، مربيان اخلاقي ، اجتماعي نمي توانند بعضي از فضائل اخلاقي را آن طور كه شايسته است و به آن دقتي كه مربيان اخلاقي مذهبي مورد بحث و كنجكاوي قرار مي دهند ، تحت كنترل شديد درآورده و به اعلا درجه امكان ارتقا دهند ، در حالي كه مكتبهاي اخلاقي مذهبي در بررسي صفات اخلاقي مورد قبول مكتب خود به اندازه اي دقيق و موشكافند كه به هيچ وجه نمي خواهند براي كليات اخلاقي جز در موارد بسيار نادر و لازم تخصيصي قائل شوند ، در اين مقاله اگر بخواهيم تمام يا اغلب مسائل اخلاقي را از نظر هر دو مكتب مقايسه كنيم ، كلامي طولاني و خسته كننده خواهد شد لذا براي نمونه به يكي از مسائل اخلاقي اكتفا نموده بحث را در همان جا خاتمه مي دهيم
فضيلت در خدمت اجتماع
خوبي راستگويي در قبال بدي و زشتي دروغگويي يكي از مصاديق واضح فضائل اخلاقي از نظر هر دو مكتب است ، ولي مربي اخلاقي ، اجتماعي از آنجا كه دروغ را از نظر مفاسد اجتماعي عيب مي شمارد ، قهراً تا آن حد براي راستگويي ارزش قائل شده و از دروغگويي مذمت ميكند كه كاري از كارهاي اجتماع را فلج سازد ، اگر مأمور رسيدگي به يكي از ماشينهاي كارخانه بدون رسيدگي بگويد ماشين سالم است ، اگر متصدي بهداري بدون معاينه ، گواهي صحت مزاج به يكي از كارمندان بدهد ، اگر مهندس ساختماني به استحكام بنايي كه با خشت بالا رفته و سست پايه است ، رأي بدهد ، در تمام اين موارد و نظاير آن دروغ از نظر مربي اخلاقي ، اجتماعي ناپسند و شخص دروغگو مردود و مذموم است ولي اگر همين شخص دروغگو شغل سابق را رها كرده در ميدان سياست قدم بگذارد و در يكي از نطقهاي سياسي دروغهايي بگويد كه در مشي سياسي وقت اثر جالبي داشته باشد ، نه تنها از دروغگويي او مذمت نمي شود بلكه هر اندازه در اين نطق بيشتر بلوف زده باشد مورد تمجيد و تحسين بيشتر خواهد بود و يا اگر در اعلانهاي تجارتي هزارها توصيف بي اصل از يك جنس تجارتي بكند ، ابداً از نظر مربي اخلاقي ، اجتماعي مذموم نيست ، فراموش نمي كنم جمله اي را كه در يكي از اعلانهاي تبليغاتي بود شيرين تر از شيرين ـ زيباتر از زيبا ! اين شخص با اين آب و تاب مي خواست يكي از انواع اغذيه كودك را تعريف كند ، ملاحظه مي فرماييد چگونه عنوان تبليغ ماهيت طلب را عوض كرده شايد شما خواننده عزيز هم تا به حال اين گوينده را جزء دروغگويان عالم حساب نكرده ايد و يا اگر در يكي از مجالس انس دوستانه به عنوان شوخي هزارها دروغ گفته شود و مفسده اي براي اجتماع ايجاد نكند ، مكتب اخلاقي اجتماعي ، گوينده اين دروغ را گناهكار نمي داند و خلاصه آن كه ارزش فضيلت در اين مكتب به خاطر منافع اجتماع است نه به خاطر فرد و فضيلت با اين حساب توقع تربيت يك فرد در اين مكتب اصولاً توقعي بيجا و بي مورد است زيرا براي كسب ملكات فاضله و متخلق شدن به اخلاق حسنه تنها شناختن خوب از بد و تميز نيكو از نكوهيده كفايت نمي كند ، بلكه احتياج به تمرين و تكرار و بالاخره عادت و كردار و گذشت زمان دارد و اگر بنا باشد موقعيت هاي مختلف و مشاغل متنوع در حسن و قبح صفات چنانچه لازمه مكتبهاي اخلاقي اجتماعي است ، دخالت داشته باشد ، اين مكتب هرگز قادر نخواهد بود فرد شاخصي را تربيت كند كه داراي عادات فاضله و ملكاتي باشد كه به صورت خلق و صفت در شخص هويدا و براي هميشه حافظ و جلوگير او از انحرافات اخلاقي گردد
فضيلت به خاطر فضيلت
اينك بايد ديد كه مكتبهاي تربيتي مذهبي با چه دقت و توجه عميقانه در اين راه قدم برداشته ، براي نيل به هدف نهايي خود كه تزكيه و تربيت افراد است با تمام قوا مي كوشد تا يك صفت حسنه به صورت واقعي و ريشه دار در فرد ايجاد شود كافي است كه در خصوص همين صفت مورد بحث ، روايتي را كه اصبغ بن نباته از علي عليه السلام نقل مي كند ، مورد بررسي قرار دهيم علي ع باصبغ بن نباته مي فرمايد لايجد عبد طعم الايمان حتي يترك الكذب هزله وجده هيچ كس طعم ايمان را نمي چشد مگر آن كه از دروغ گويي اعم از شوخي و جذب پرهيز كند اگرچه بزرگان دين و مربيان مكتب اخلاقي اسلام در روايات زيادي با بيان هاي مختلف دروغگويي را تحريم و مفاسد و مضار آن را بيان كرده اند ، ولي از آنجا كه هدف اصلي اين مكتب در درجه اول تربيت شخص و توجه به عمق ذات اوست ملاحظه مي فرماييد كه علي ع با چه دقتي مي خواهد توجه اصبغ را كه يكي از شاگردان مكتب اوست ، به اهميت و ارزش فضائل اخلاقي به خاطر ايجاد شخصيت فردي جلب كند راستي هر وقت كه من به اين روايت برمي خورم ، نشاط عجيبي در خودم احساس مي كنم ، مكتب تربيتي اسلام در تربيت فرد چه دست توانايي دارد ؟ و چه امتيازات روشني همچنانكه اگر كسي غذايي را خورد و طعم آن را درك نكرد قطعاً از نظر جسم مريض است همچنين علي ع مي فرمايد اگر كسي مدعي ايمان به خدا باشد ولي از دروغ چه به عنوان شوخي و استهزا و چه از روي جد ، پرهيز نكند درست مانند همان شخص بايد گفت ايمان او ناقص است
ضعف نفس و دروغگويي
بياييد اين روايت را كمي بيشتر بررسي و تجزيه كنيم تا به موارد اعجاز آميز تربيتي اسلام بيشتر آشنا شويم شكي نيست كه آشكارترين اثر ايمان به خدا اتكا به خود و قدرت نفس است و دروغگويي از صفات رذيله اي است كه يكي از علل اصلي آن ضعف نفس و بي شخصيتي است زياد ديده شده است افرادي كه خيلي هم در مقابل احكام اسلام و دستورهاي تربيتي اخلاقي بي بند و بار نيستند با اين حال در مقابل سئوالهاي بي جاي ديگران در برابر تقاضاهايي كه قادر به انجام آن نيستند و يا نمي خواهند به آن تقاضا ، پاسخ مثبت بدهند به دروغ متوسل مي شوند اگر شخصي برخلاف آداب معاشرت از موضوع محرمانه اي سئوال مي كند ، براي اين كه جواب دهنده اين قدرت نفس را در خود نمي بيند كه بگويد متأسفانه از جواب صريح به شما معذورم ، دست به دامن دروغ مي زند اگر شخص مزاحمي در موقع يكي از كارهاي لازم درب خانه را مي كوبد براي اين كه قاد نيست با كمال ادب و انسانيت و با نهايت قدرت جلوي در رفته و بگويد الان از پذيرفتن شما معذورم ، به دروغگويي دست زده ، زن يا بچه را مجبور مي كند كه بروند و بگويند آقا در منزل نيست ! غافل از اين كه براي فرار از ترك آداب معاشرت خيالي ، به ترك ادبي كه از لوازم ايمان است اقدام كرده ، اينها و نظاير آن كارهاي معمولي و روزانه اي است كه عده اي از مسلمانان مومن به خاطر آن كه طعم ايمان را نچشيده و قدرت نفس در آنها به وجود نيامده مرتكب مي شوند