[مصاحبه و پیامهای شهید آیت ا... صدوقی] نسخه متنی

سخنان حجه الاسلام محمد علي صدوقي فرزند اين شهيد اين واضح است كه از اول پيروزي انقلاب ما ،‌دشمنان خواستند بهر شكلي كه ممكن است انقلاب ما را شكست بدهند جرياناتي كه بعد از پيروزي انقلاب تاكنون دركشور ما بوقوع پيوسته جريان بني صدر جريان ليبرالها كه از اول خواستند انقلاب ما را خدشه دار كنند وشكست بدهند وموفق نشدند خواستند از طريق مختلف ازجمله مجلس خبرگان را منحل كنند امام متوجه شد و جلوي آن توطئه بزرگ را گرفت البته اين بعد از تصويب اصل ولايت فقيه بود وقتي اين تصويب شد تقريبا اينها اميدشان از قانون اساسي نااميد گرديد ونتوانستند كاري را انجام بدهند لذا دست به توطئه ديگري زدند كه جريان بني صدر بود و نميخواهم به طور مشروح وارد اين جريان شده وآن را تشريح كنم اينها فهميدند كه تنها امام است كه از اول تابحال انقلاب را رهبري كردند و بثمر رساندند ومسلم دراين راه ايشان ياران ودوستاني داشته و دارند از قبيل شهيد بهشتي ،‌شهيد دستغيب ، شهيد مدني وساير علمائي كه بعضي از آنها هستند وبعضي شهيد شدند منجمله پدرمن ، همانگونه كه امام فرمودند سابقه طولاني چندين ساله با ايشان دارند وقتي كه آمريكا ديد منافعش در ايران درخطر است گفت بلكه از راه تضعيف رهبري بتواند كاري كند كه انقلاب ايران در داخل ايران خفه بشود به عبارتي آمريكا جهت دست يافتن به منافع از دست داده اش ميخواهد انقلاب ما را در داخل خفه كند واز مرزهاي ايران تجاوز نكندلذا ميبينيد كه همزمان با پيروزيهاي ما در جبهه هاي جنگ اين توطئه شوم را پي مي ريزند واين امر بوسيله عمال آمريكا و گروهكهاي داخلي آنها انجام ميشود مقصود اين ها اين است تا بازوان امام را به اصطلاح خودشان قطع كنند و از اين راه بتوانند از نفوذ امام در ميان توده مردم بيش از اينهاست كه با اينگونه حركات بتوانند كاري انجام بدهند وتاكنون اين خونهائي كه ريخته شده براي انقلاب ما پربارتر بوده وافرادي چون پدر من در موقعيكه در قيد حيات بودند بانقلاب خدمت كردند و مرگشان وخونشان هم بايد بانقلاب خدمت كند من بارها گفته ام حيف بود افرادي مثل ايشان ومثل دستغيب ، مدني وبهشتي در رختخواب بميرند حتما اين شهادت يك فيض بزرگي براي اينهاست ويژگيهاي ممتاز اين شهيد آقاي صدوقي در جواب چنين گفت در رابطه با ويژگي هايي كه از ايشان سراغ دارم بايد بگويم كه ايشان تمام وقت در اختيار مردم بود مخصوصاً از يكسال قبل كه آزادي بيشتري از لحاظ امنيتي بودواين محدوديت كه برخلاف ميل ايشان بود ايجاد نگرديده بود وتمام وقت دراختيار مردم بود وما در اين مدت نتوانستيم براي ايشان يك وقت معيني جهت مراجعه كنندگان تنظيم بكنيم حتي تا اين اواخر هرچه كرديم ايشان موافقت نكردند كه وقت خاصي براي مراجعين تعيين كنند ايشان مي فرمودند منزل من هميشه بروي مردم باز است و من هرگز حاضر نيستم در بروي مردم ببندم وجود ايشان فقط صرف خدمت به مردم ومستضعفين بود بطور عجيب اهل عبادت و نماز شب بود بياد ندارم شبي با ايشان باشم ونماز شب ايشان ترك شده باشد وهمين حرف را حتي خواهران ووالده ام ميگويند كه به ياد ندارند كه يك شب نماز شبشان ترك شده باشد دعاي يوميه را ميخواند ومعتقد بود وبسيار نسبت به همه افراد مودب بود واز ادب فوق العاده اي برخوردار بود وكمتر كسي موفق ميشد كه دست ايشان را ببوسد هرگز نميگذاشت كسي دست ايشان را ببوسد از لحاظ اخلاقي و برخورد اجتماعي اش با مردم چه عادي و چه در سطح بالا بيش از آن حدي كه مردم انتظار داشتند ايشان تواضع و فروتني از خودنشان مي داد رابطه شهيد با امام ايشان علاقه شديد ومفرطي به امام داشتند با اينكه خودشان يك مجتهد بودند وصاحب راي بودند ولي هرگاه احتمال مي دادند كه مثلاً راي ونظر ايشان در يك موضوع اجتماعي شايد با نظر امام فرق داشته باشد وامام نظرشان طور ديگري باشد ، تا از امام كسب تكليف نمي گردند ،‌تصميم نمي گرفتند وكاري نمي كردند وهدف ايشان پيشبرد وتحكيم خط امام واسلام بود وايشان بطوري عجيب به محرومين ومستمندان مي رسيد واز اول زندگي ايشان تا بحال درخدمت مردم ومستضعفين بود وعلاقه وافري به سپاه وجهاد داشت ومعتقد بود كه سپاه بايد تقويت بشود و فوق العاده از اينها حمايت ميكرد بعداً هم در دوران دولت موقت از اين دولت فوق العاده نكراني داشت كه به سپاه خوب رسيدگي نميشود وتا اين اواخر هميشه با سپاهيان مثل فرزند خودش برخورد ميكرد ومعتقد بود كه سپاه بايد تقويب بشود ايشان شديداً با خطوط انحرافي و اينهايي كه به ولايت فقيه معتقد نيستند ومعتقد بودند كه رهبري و مرجع تقليد بايد جدا از هم باشد شديداً مقابله مي نمود و ميگفتند اين همان فكر آمريكايي است وسياست جدايي دين از سياست است كه آمريكا ميخواهد آنرا در اينجا اجرا كند اين برنامه همان دين را از سياست جدا كردن است وايشان شديداً مخالف بود وايشان معتقد به ولايت فقيه بود كه حكومت اسلامي دراختيار ولايت فقيه باشد وزير نظر ولايت فقيه انجام بگيرد و در اين راه از هيچگونه كوششي كوتاهي نكرد نظر شهيد راجع به سينماركس آبادان آقاي صدوقي در پاسخ گفت ايشان در موقع انقلاب مخصوصاً در سال 57 در واقع محور انقلاب بودند ومستقيماً از امام رهنمود مي گرفتند ودر فاجعه سينما ركس هم به محض اينكه خبر اين فاجعه رسيد ايشان فورا گفتند اين نميتواند غير از كار دولت باشد واين فاجعه اي است كه دولت پديد آورده و آن اعلاميه تاريخي را بلافاصله ايشان داد كه مستقيماً دولت را مسئول دانست وگفتند كاري است كه بوسيله دولت صورت گرفته واولين اعلاميه را در ايران قبل از اينكه امام در اين مورد اعلاميه اي بدهند ايشان چنين اعلاميه اي رادادند ومستقيماً آن فاجعه را بگردن دولت انداختند كه اين امر باعث شد نقشه اي كه دولت داشت تا چنين وانمود كند كه اين عمل كار مرتجعين مذهبي است ،‌موفق نشد و بضرر دولت تمام شد