بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
الف فاذا لقيتم الذين كفروا فضرب الرقاب حتى اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منابعدوا ما فداء حتى تضع الحرب اوزارها ذلك و لو يشاءالله لا نتصر منهم و لكن ليبلو بعضكم ببعض و الذين قتلوا فى سبيل الله فلن يضل اعمالهم سيديهم و يصلح بالهم سوره محمد ص آيههاى 4 و 5 قرآن، با بيان صحنه درگيرى نيروهاى حق و باطل، چگونگى پيكار سرسخت و مقاومت الهى لشكريان مؤمن را در مقابله با كفار به ما آموزش مىدهد، سپس با ذكر اين مطلب كه جنگ براى آزمايش شماست يكايك مؤمنين را به شركت در كارزاه مىخواند و در انتها مقام عظيم شهداى راه حق و راه شهادت آفرين ايشان را يادآور مىگردد اى مسلمانان همينكه با دشمنان كافر مواجه شديد كه با حضور در ميدان نبرد مىخواهند با شما جنگ كنند، شما هم بسختى با آنان كارزار كنيد و گردنشان را قطع كنيد و آنان را به قتل رسانيد اى مسلمين مبارز الهى و بر حق خودشان را آنقدر ادامه ديد تا آنان را غرق در خون كنيد، و بسختى و شدت هر چه بيشتر با اين باطلان فاسد رفتار و نبرد كنيد و مبارزه خودتان را آنقدر ادامه دهيد كه كفار از بين رفته، ميدان نبرد از وجود آنان پاك گردد اينست فرمان خدا با مسلمين براى نبرد با لشكريان كفر اگر خدا بخواهد مىتواند با نيروهاى غيبى خود كفار را نابود و شما را بر آنان پيروز گرداند، اما خدا بشما فرمان مىدهد كه اينگونه عمل كنيد و اينچنين نيرد و مقاومت كنيد، تا مؤمنان موحد و راستين از ديگران كه سست ايمان و هستند جدا بشوند مژده و بشارت باد بر كسانيكه در راه خدا و براى تحقق قانون خدا، بميدان نبرد آمدهاند، اينان بدانند چه كشته شوند و يا پيروز گردند، اعمالشان سبب رشدو سعادت دنيا و آخرت خواهد شد اينان به سبب مجاهدت و صبر خود بزودى در رديف هدايت يافتگان متعالى درخواهند آمد ب المتر الى الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم، ان الله لذو فضل على الناس و لكن اكثر الناس لا يشكرون، و قاتلو فى سبيل الله، و اعلموا ان الله سميع عليم سوره بقره، آيه 243 قرآن با ذكر سرگذشت بد يكى از اقوام بنى اسرائيل كه از شكرت در ميدان نبرد خوددارى كردند، مسلمين را به سبقت جوئى براى رفتن به جهاد و كارزار دعوت مىكند اى مسلمانان آيا به سرگذشت اسف بار بنى اسرائيل با ديده بصيرت نمىنگريد، و از آنان درس عبرت نمىگيريد و نمىآموزيد؟ جمعيت آن قوم بسيار زياد و جنگجويان آنها هزاران نفر بودند، اما وقتى كه فرستاده خدا به آنان فرمان جهاد در راه خدا و بر عليه ستمگران داد، آنان از ترس مرگ و به بهانه بيمارى طاعون از آمدن بهميدان نبرد خوددارى كردند و از فرمان خدا سرپيچى كردند، بهمين سبب خداوند آنان را به مرض طاعون مبتلا كردو همگى آنان بر اثر بيمارى طاعون در كام مرگ فرو رفتند و خداوند پس از ذكر اين نمونه تاريخى، مؤمنين را اينگونه آموزش مىدهد شما اى مؤمنان براى برقرارى قانون خدا و نابودى دشمنان خدا همگى بميدان نبرد و كارزار رويد و تصور نكنيد كه اگر براى رفتن به پيكار و كارزار بهانه جوئى و سستى نمائيد، خواهيد توانست از مرگ فرار كنيد و جان خود را نجات دهيد آگاه باشيد كه خداى تبارك و تعالى همه گفتگوهاى پنهان و آشكار شما را مىشنود و به افكار و انگيزههاى شما براى شركت در ميدان جهاد يا فرار از صحنه كارزار، بخوبى آگاه است ج يا ايهاالذين آمنوا اذا لقيتم الذين كفروازحفا فلاتولوهم الادبار، و من يولهم يومئذ دبره الامتحرفا لقتال اومتحيزا الى فئة فقد باء بغضب من الله و ماويه جهنم و بئس المصير سوره انفال، آيه 15 و 16 خداوند در اين آيات مباركه، چگونگى حضور مؤمنين را در ميدان نبرد با كفار بيان مىدارد ژ6 اين ايمان آورندگان هر گاه در ميدان نبرد، با كفار روبرو شديد، استوار و پايدار بجنگيد و مقاومت كنيد و هرگز صحنه درگيرى و جنگ را به قصد فرار ترك نگوئيد تنها در صورتى كه تصميم داشته باشيد براى ادامه جنگ، تغيير موضع بدهيد و يا اينكه خواستيد به ديگر مجاهدين پيوسته و مجدداً بدشمن حمله ور شويد اجازه داريد به دشمن پشت كنيد، اما اگر براى فرار از كفار، ميدان جنگ را ترك گوئيد و بدون جنگ، به دشمن پشت كنيد ، دچار خشم و غضب آفريدگار هستى خواهيد شد، و بدانيد بسوى آتش جهنم و عذاب الهى مىرويد در اينصورت براستى كه چه راه پليدو زيان بارى را انتخاب كردهايد د و لما برزوالجالوت و جنوده قالو ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين، فهرموهم باذن الله و قتل داود جالوت و آتيه الله الملك و الحكمه قرآن با بيان يك سرگذشت هميشه زنده تاريخى در قالب يك داستان بسيار عميق از درگيريهاى حق و باطل، ما تشنگان راه حق و گمراهان سرگردان در بيابانهاى تاريك جهل و ضلالت را به دريائى از آب حيات و خورشيدى از نور هدايت رهنمون مىسازد، باشد تا ما انسانهاى ضعيف از اين دريا جرعهاى بر گيريم و در حد توان كوچكمان از حكمت، ايمان، جهاد، صبر و عبرت گيريم اين خورشيد هدايت يقيناً براى نسلهاى آيده درسهاى آموزندهترى خواهد داشت اينك ما با مطالعه اين سرگذشت با ترجمه آيات قرآن، درسهائى را در حد خودمان از آن خواهيم آموخت قوم بنى اسرائيل پس از آنكه راه خداپرستى موسى ع را زير پا گذاشت، ناچار به گوساله پرستى سامرى افتادند، و طبيعى است كه همراه گوساله پرستى، جباران و ستمگرانى همچون فرعون، مردم را به اسارت و مىكشاند، بنى اسرائيل پس از تحمل سالها شكنجه و بار ديگر به فطرت الهى خويش رو مىآورند و از آفريدگار مهربان مىخواهند كه با فرستادن يك نفر بعنوان فرماندهى جنگ ايشان را يارى كند تا با جالوتمبارزه و او را نابود كنند، و خود نجات يابند خداوند يك مؤمن و خداپرست راستين را كه از طبقه محروم و فقير بود بديشان معرفى مىكند و با دلائل روشن و كافى به مردم نشان مىدهد كه طالوت فرستاده خداست، او را اطاعت كنيد عدهاى از كوتاه انديشان سست ايمان كه برترى را در ماديات مىديدند طالوت را نپذيرفتند، اما گروه بسيارى با او پيمان بستند و او را بعنوان فرمانه خود شناختند و همگى اعلم آمادگى براى نبرد با جالوت ستمگر كردند لشكريان منظم و زياد به فرماندهى طالوت عازم درگيرى و نابودى جالوت شدند، پس از مدتها حركت در بيابانهاى خشك و سوزان، زمانيكه تشنگى بر همه لشكر سايه افكنده بود، طالوت در جمع لشكر گفت خداوند دستور داده است كه شما مورد آزمايش قرار گيريد و تنها آن عدهاى كه آزمايش را بخوبى انجام دهند، اجازه دارند همراه من بيايند طالوت ادامه داد مابزودى به نهر آب گوارائى مىرسيم، اما كسانيكه مىخواهند در صف لشكريان خدا با جالوت بجنگند فقط باندازه يك مشت آب مىتوانند بياشامند نه بيشتر، هر كس بيش از اين حد مشخص شده، آب بياشامد، بايد از ما جدا شود پس از اين سخن، گروه بسيارى از لشكر كه نمىتوانستند تشنگى آب را تحمل كنند و در حقيقت نمىتوانستند فرمان خدا را برخواست خويش برترى دهند، از صف طالوت جدا شدند، بقيه لشكر براه خويش ادامه دادند در اين ميان نيز گروه بسيارى از مردم كه حتى امتحان قبل را بخوبى داده بودند، بعلت بازگشت عدهاى از لشكريان و كم شدن تعداد لشكر، با اين سخن كه تعداد ما كم است و نمىتوانيم با لشكر قوى و نيرومند جالوت نبرد كنيم، از صف مؤمنين موحد جدا شدند، اما تعداد باقيمانده كه بسيار كم بودند به راه خويش ادامه دادند و با شعار صبر و توكل به خدا و پيروزى و طالوت را همراهى كردندو سخنشان اين بود كه كم من فئة قليله غلبت فئة كثيرة باذن الله و الله مع الصابرين اين قانون الهى است كه گروه اندك خداپرست و پايدار و با استقامت و به يارى خدا بر گروههاى بسيار زياد كافر پيروز گردد، زيرا كه دست قدرت و يارى خدا بهمراه افراد مقاوم و شكيبا است اين لشكر بظاهر كم، كه همگى موحد و با ايمان بودند، در راه خدا مشكلات را به جان خريده و مقاومت مىگردند حركت خود را براى نبرد با جالوت ادامه دادند و آنگاه كه با لشكر انبوه جالوت برخورد كردند با ايمان راسخ و محكم گفتند ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين پروردگار ما را براى حركت در راه خودت راه حق مقاوم و پايدار كن و گامهاى ما را از تزلزلهاى شيطانى نجات و محكم بنما، و ما را با يارى خودت بر لشكر كفر پيروز گردان، سرانجام اين گروه بظاهر ضعيف و اندك، اما با ايمان، موحد و مقاوم كه از بوته آزمايشها بخوبى و باسربلندى بيرون آمدند، با يارى خداوند، بر لشكر بظاهر قوى، اما بى ايمان جالوت ستمگر پيروز گشته و جالوت ستمگر و جلاد را نابود ساختند فاعتبروا يا اولى الابصار، اى انديشمندان خردمند عبرت و پند گيريد با توجه به اين حادثه تاريخ ساز و زنده، مىتوان اين نكات را برداشت كرد 1- هر قومى خداپرست را كنار گذارد، دچار ستم، ستمگران در دنيا و عذاب الهى در آخرت خواهد شد 2- هر امتى توبه كند و از خدا درخواست كمك نمايد، خداوند ايشان را يارى و راهنمائى خواهد كرد 3- تنها كسانى مىتوانند در راه خدا جهاد كنند، كه همه مشكلات حتى تشنگى مايه حياتى آب را تحمل كنند 4- كسانى مىتوانند در راه خدا جهاد كنند، كه اگر چه تعدادشان بظاهر كم، اما با ايمان و مقاوم هستند و خود بر لشكر انبوه كافر پيروز دانسته، دچار يأس نگردند 5- ميزان مشخص كننده فرماندهى جنگ، ايمان، صبر و داشتن آموزشهاى نظامى دقيق مىباشد 6- پشتوانه حركت و ضامن پيروزى لشكريان موحد و مؤمن نيروى لايزال خداست 7- دست خدا از آستين خداپرستان بيرون مىآيد و بايد موحدين بميدان جهاد بشتابند 8- جنگ و ديگر مشكلات و مصائب ميدان امتحانهاى الهى هستند براى جدا كردن مؤمنين راستين از سست ايمانان والسلام