تاكتيك‏هاى نظامى 2 - جهاد در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جهاد در قرآن - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تاكتيك‏هاى نظامى 2

در درس امروز اين مسائل را مورد بررسى قرار مى‏دهيم

1- آماده باش هميشگى مجاهدان اسلام

2- اميد به پيروزى تنها و تنها از جانب حق

3- رابطه صبرو استقامت در ميدان نبرد با روحيه يك مجاهد

4- بيان اشتباه تاكتيكى يكى از سرداران عزيز سپاه على عليه السلام كميل بن زياد نخعى

5- مسئله جنگ و گريز در ميدان نبرد و بازگشت و سپس تجديد قوا

6- شرائط فرمانده سپاه، فرمانده ارتش ، خصوصيات و ضوابط تعيين، در فرمان مالك اشتر

على ع مى‏فرمايد لبئس لعمرالله سعرنارالحرب انتم تكادون و لا تكيدون و تنقص اطرافكم فلا تمتعضون در ابتدا امام على ع خطاب به عده‏اى از يارانش كه وقتى آنهارا دعوت به جهاد مى‏كند، دستور و دعوت امام را قبول نمى‏نمايند و استقبال نمى‏كنند، على ع به آنان مى‏فرمايد سوگند بخدا كه براى برافروختن آتش جنگ شما ياران خوبى نيستند تكادون و لا تكيدون دشمن با شما مكر و حيله مى‏كند، دشمن براى شما توطئه مى‏كند، ولى شما حيله و مكر نمى‏كنيد و تنقص اطرافكم فلا تمتعضون و دشمن شهرهاى شما را، مواضع شما را تصرف مى‏كند، اشغال مى‏كند، ولى شما نسبت به اين عمل دشمن خشمگين نمى‏شويد

لا ينام عنكم و انتم فى غفلة ساهون دشمن هيچگاه بخواب نمى‏رود، پس مبادا كه شما را خواب غفلت و فراموش كارى ببرد

در اين شرائط ما مى‏بينيم كه هر روز پس از پيروزى انقلاب، توطئه‏هاى جديد، كودتاها، دسيسه‏هاى جديد از طرف دشمنان ما با اشكال گوناگون مطرح بوده تا در مقابل انقلاب ما سد ايجاد بكنند از پيروزى انقلاب تا الان و حتى قبل از آن تا كنون يك لحظه سراغ نداريم كه دشمن سرش را بر بالين بگذارد و بخواب برود و چرت بزند، بلكه هميشه مواظب هست و هميشه مشغول توطئه است و اينست فرمان على عليه السلام كه مبادا دشمن كه بخواب نمى‏رود، شما به خواب برويد لا ينام عنكم و انتم فى غفلة ساهون انت فكن ذاك ان شئت اگر شما مى‏خوايد اى كسانى كه مخاطب على عليه السلام هستيد اگر شما مى‏خواهيد مانند اين مردم باشيد كه در رابطه با جهاد بى تفاوتند فاما انا فوالله و اما بخدا سوگند اينهائى كه على را رهبر خودشان مى‏دانند، على عليه السلام چنين انسانى است و چنين مشى اى در زندگى دارد فاما انا فوا دون ان اعطى ذلك ضرب بالعشرفيه تطير منه فراش الهام اما به خدا سوگند من كه على و رهبر شما باشم، در رابطه با دشمن چنين عمل مى‏كنم پيش از آنكه دشمن حمله بكند و پيش از آنكه به دشمن فرصت و مهلت بدهم، با ضربه‏هاى مهلك شمشيرهاى بران چنان او را خواهم زيد كه ريزه‏هاى استخوان سر او بپرد و مغز او متلاشى شود و تطيع السوا عدو الاقدام و چنان بسوى او حمله مى‏كنم كه بازوها و قدمهايش قطع گردد

اين سلحشورى على امام ماست، بعد اين درس بسيار عميق، على عليه السلام مى‏فرمايد و يفعل ا بعد ذلك ما يشاء پس از آنكه من در ميدان جهاد تلاش كردم كوشش كردم، پس اختيار نصر و پيروزى با خداى بزرگ خواهد بود آرى يك مجاهد در ميدان نبرد هميشه بايد ذكر و ياد خداى بزگر را در نظر داشته باشد خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد و يفعل ا بعد ذلك مايشاء پس از آنكه من در ميدان جهاد تلاش كردم كوشش كردم، پس اختيار نصر و پيروزى با خداى بزرگ خواهد بود آرى يك مجاهد در ميدان نبرد هميشه بايد ذكر و ياد خداى بزرگ را در نظر داشته باشد خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد و لقد نصركم ا ببدر و انتم اذله خداوند شما را در جنگ بدر يارى كرد و پيروز گردانيد، در حالى كه شما ضعيف بوديد و ما النصر الا من عندا عزيز الحكيم و نصر و پيروزى حاصل نخواهد شد، مگر از جانب خداى عزير حكمى همچنين در رابطه با ميدان نبرد بدر خداوند چنين مى‏فرمايد فنزلنا بخمسة آلاف من الملائكة مسومين پنج هزار ملائكه خداوند به يارى مجاهدان اسلام نازل كرد

ما در رهنمودهاى امام امت مى‏بينيم كه در رابطه با كودتاها، حمله‏هاى نظامى كه از جانب آمريكا مى‏شود مرتباً امام امت اين پيروزيها را، و اين نصرها را، و اين شكست دشمن را يارى خدا مى‏بينند و دست خدا مى‏بينند و ملايك خدا مى‏بينند، همچنانكه در جريان صحراى طبس امام فرمودند الم‏تر كيف فعل ربك باصحاب الفيل و آنرا مثال به اصحاب فيل زدند

يك مبازر و يك پاسدار انقلاب در همه لحظات نبرد بايد يارى خدا را در نظر داشته باشد سخن ديگر در رابطه با صبر و استقامت در ميدان نبرد است خطبه 26 نهج البلاغه فخذواللحرب اهبتها و اعدوا لها عدتها فقد شب لظاها و علاسناها و استشعروا البصر فانه ادعى الى النصر رابطه صبر با جهاد معناى بسيار عميق دارد و در آيات قرآن بسيار زياد با اين مسئله برخورد مى‏كنيم فخذوا للحرب أهبتها براى جنگ آماده بشويد، لباس نبرد به تن بكنيد فقد شب لظاها و علاسناها وقتى كه آتش جنگ در حال افروخته شدن استو روشنائى آن بلند و ظاهر است استشعروا الصبر فانه ادعى الى النصر پس صبر را شعار خود قرار بدهيد كه مهمترين راه پيروزى و غلبه بر دشمن صبر است صبر بمعناى استقامت در ميدان نبرد در قرآن كريم خداوند چنين مى‏فرمايد

وكاين مزنبى قاتل معه ربيون كثير فما وهنوا لما اصابهم فى سبيل الله و ما ضعفوا و ما استكانوا و الله يحب الصابرين اين آيه در رابطه با ياران صابر پيامبر است در ميدانهاى نبرد چه بسيار يارانى بودند كه دوشادوش پيامبر قتال مى‏كردند و كاين من نبى قاتل و اينها در مقابل سختى‏ها و مشكلات احساس ضعف نمى‏كردند، مقاومت مى‏نمودند و نبرد مى‏كردند والله يحب الصابرين خداوند صبر پيشه گان را دوست دارد مهمترين آموزشى كه على عليه السلام در اين خطبه نهج البلاغه به ما مى‏دهد اين است كه ما بايددر ميدان نبرد صبر را شعار خود قرار بدهيم و اين شعار عظيم صبر مهمترين راه پيروزى و غلبه بر دشمن خواهد بود

مسئله بعدى اشتباه تاكتيكى يكى از سرداران مورد اطمينان على ع كميل بن زياد نخعى در ميدان جهاد است كميل حاكم شهر حيط بود كه در كناره فرات و در منطقه مرزى بسيار مهمى، يعنى در منطقه‏اى كه فاصله ميان سوريه، ميان شام و ميان عراق بد، و مى‏دانيم كه شام و سوريه محل معاويه و ياران او بود و مركز قاسطين از اين نقطه مرزى بسوى اعراب كه شيعيان نيز در اينجا مستقر بودند حمله نكنند كميل بن زياد براى مبارزه با گروهى لباس جنگ به تن مى‏كند و به منطقه‏اى ديگر اعزام مى‏شود، در حالى كه على ع اين فرمان را به او نداده على ع وقتى مى‏شنود كميل موضع اصلى را كه على ع به او نداده على ع وقتى مى‏شنود كميل موضع اصلى را كه على ع به او دستور داده بود ترك كرده و به موضعى ديگر پرداخته، اين نامه را به كميل بن زياد مى‏نويسدفقد ضرب جسراً لمن أراد الغارة من اعدائك على اوليائك، و لا مجز عن اميره پس تو اى كميل بخاطر اين اشتباه تاكتيكى كه انجام دادى پلى شدى براى غلبه دشمن، تا دشمن كه خواهان تاراج دوستان تو بود، بر برادرانت حمله بكند اين كارى كه تو انجام دادى از جانب امير و فرمانده تو نبود پس در بعضى مواقع ممكن است ما، ناآگاهانه سبب غلبه دشمن بر يارانمان گرديم

چنانكه در اين نامه مى‏بينيم كميل بن زياد چنين گشت

پنجم مسئوليت رهبرى و فرمانده سپاه نسبت به لشكريان و سربازان ، و مهمتر از آن شرائط و ضوابط تعيين فرمانه سپاه در فرمان نامه 53 نهج البلاغه منشور حكومت على، يا فرمان على عليه السلام به مالك اشتر امام مى‏فرمايد وليكن آثر رؤس جندك عندك من واساهم فى معونته و افضل عليهم من جدته بما يسعهم و يسع من ورائهم من خلوف اهليهم

همچنين على ع مى‏فرمايد فول من جنودك انصحهم فى نفسك لله و لرسول و لا مامك اى كميل از سپاهيانت انتخاب بكن كسى را كه براى خدا و براى رسول و براى پيروى از امام و پيشواى امام به جهاد بر مى‏خيزد اولين شرطى كه على ع براى تعيين فرمانده سپاه معين مى‏كند، فرمانده ارتش تعيين مى‏كند اين است كه انصحهم فى نفسك لله و لرسوله و لا مامك پيش از همه فرمان خدا و رسول و امام را بپذيرد و بعد انقاهم جيباً و افضلهم حلما ضابطه دوم و سوم اين است كه او از همه پاك دل‏تر، پذيرنده‏تر و خردمندتر و بردبارتر و حلم و صبر شعار او باشد ممن يبطى‏ء من الغضب

صفت ششم از كسانى باشد كه دير به خشم بيايد و يستريح الى العذر و زود گناه و خطاى خودش را بپذيرد و هنگامى كه اشتباه مى‏كند، اشتباه خودش را زود بپذيرد و يراف بالضعفاء ديگر اينكه فرمانده ارتش بايد رئوف‏ترين و مهربانترين سپاه تو نسبت به مستضعفين باشد و ينبو على الاقرياء و ممن لا يثيره العنف و لا يقعد به الضعف ديگر اينكه فرمانده ارتش چه ضابطه‏اى بايد داشته باشد، او بايد بر زورمندان سختگير باشد، در مقابل زورمندانى كه گردن افرازى مى‏كنند، او هم همچنان مقاومت بكند و گردن افرازى بكند و لا يقعد به الضعف و در مقابل كسانى كه در مقابل او درشتى مى‏كنند، در مقابل او خشونت بكار مى‏برند، يا بر مستضعفين ظلم مى‏كنند، هيچگاه نرمى و سازش كارى بخرج ندهد و هميشه قاطعيت خودش را در مقابل آنها نشان بدهد الاوان لكم عندى ان لا احتجز دونك سراً الا فى حرب مسئوليت رهبر و فرمانده جنگ نسبت به لشكريان و سربازان آگاه باشيد حق شما بر من آن است ه هيچ رازى را از شما پوشيده و پنهان نكنم، مگر رازها و اسرار جنگى آشكار نشدن اسرار جنگ و رعايت اصول مخفى كارى عليرغم وجود تمامى اطمينان چنانكه ما رعايت اصول مخفى كارى را در رابطه با پيامبر اكرم و غزه‏هاى او و همچنين در جريان فتح مكه و در جريان نامه پيامبر اكرم به عبدالله بن حجيش و در نمونه هائى ديگر كه در غزه‏هاى صدر اسلام وجود دارد بخوبى مشاهده مى‏كنيم

مسئله بعدى جنگ و گريز در ميدان نبرد در نامه 16 نهج البلاغه لاصحابه عند الحرب على ع مى‏فرمايد لا تشتدن عليكم فرة بعدها كرة هنگامى كه شما از ميدان نبرد بگريزيد، با توجه به اينكه على ع در مزمت فرار از ميدان نبرد صحبتهائى بسيار زياد دارند، ولى در شرائط استثنائى مى‏فرمايند، هنگامى كه شما در ميدان بگريزيد، اما منظور شما از اين گريختن فرار نباشد، بلكه انتخاب موضع جديد باشد و هجوم جديد بسور دشمن، و حمله جديد به دشمن اين فرار و اين بازگشت اشكال ندارد واعطوا السيوف حقوقها شما بايد در ميدان نبرد حق شمشيرها را بپردازيد، حق شمشير، حق اسلحه ووطنوا للجنود مصارعها و چنان نسبت به دشمن سلحشورانه حمله بكنيد كه پهلوهاى دشنم را به زمين بزنيد خداوند در قرآن كريم چنين مى‏فرمايد

يا ايها الذين آموا اذا لقيتم الذين كفروا زحفاً فلا تولوهم الادبار 15 انفال اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، هنگامى كه كفار براى نبرد با شما آماده مى‏شوند، شما از آنها روى نگردانيد، در ميدان نبرد از آنها فرار نكنيد ومن يولهم يومئذ دبره الا متحرفاً لقتال او متحيزاً الى فئة فقد باء بغضب من الله و مأويه جهنم و بئس المصير و اگر شما از جناح راست يا از جناح چپ، و يا از جناح پشت بسوى دشمن حمله جديدى را آغاز نكنيد، و اگر قصد شما فرار باشد، اين غضب خدا بر شما خواهد بود ما در يك نمونه بسيار جالب در جنگ حنين مى‏بينيم كه پيامبر اكرم با عده بسيار زيادى از يارانش بعد از فتح مكه در اين جنگ شركت مى‏كنند واذ اعجبتكم كثرتكم فى يوم حنين در روز جنگ حنين جمعيت سرباز اسلام، سپاه اسلام بسيار زياد بود در ابتداى جنگ دشمن هجوم مى‏آورد و از پشت مخفيگاه‏ها به سپاه اسلام حمله ور مى‏شود

در ابتدا سپاه اسلام همه از ميدان نبرد بر مى‏گردند، فرار مى‏كنند، و بعد پيامبر اكرم ص و على ع و عده‏اى از ياران خاص و مجاهدان بزرگ فرمان بازگشت مجدد را براى حمله مجدد به دشمن از طرف پيامبر در ميدان جنگ طنين مى‏افكنند فرار اولى باعث مى‏شود كه دشمن از پشت سنگرها بيرون بيايد و سپاه اسلام را تعقيب بكند و بعد از مدتى كه دشمن از پشت سنگرها بيرون آمد، بعد پيامبر اكرم فرمان بازگشت را مى‏دهد و دشمن را هنگامى كه از سنگرها بيرون كردند به او حمله ور مى‏شوند و در جنگ حنين ياران اسلام پيروز مى‏شوند

والسلام

/ 31