(2069) هر گاه چيزى را پيدا كند كه اگر بماند فاسد مى شود، مى تواند آن را قيمت كند وبراى خود بردارد، وميزان، قيمت زمانى است كه در آن تصرف مى نمايد، وتمام وظايفى كه براى اصل مال بود، از قبيل اعلان وساير وظايف، در اينجا براى عوض مال ثابت است، ومى تواند به حاكم مراجعه كرده واز او كسب تكليف نمايد. [ 411 ]
ذبح وشكار
(2070) اگر حيوان حلال گوشت را به دستورى كه بعدا گفته مى شود سر ببرند، وحشى باشد يا اهلى ، بعد از جان دادن، گوشت آن حلال وبدن آن پاك است، ولى حيوان نجاستخوار كه استبراء نشده وهم چنين حيوانى كه انسان با آن نزديكى كرده گوشت آن حلال نيست.(2071) حيوان حلال گوشت وحشى ، مانند آهو، كبك وبز كوهى ، وحيوان حلال گوشتى كه اهلى بوده وبعدا وحشى شده، مثل گاو وشترى كه فرار كرده و وحشى شده است، اگر به دستورى كه بعدا گفته مى شود آنها را شكار كنند، پاك و حلال است، ولى حيوان حلال گوشت اهلى ، مانند گوسفند ومرغ خانگى ، با شكار كردن پاك وحلال نمى شود.(2072) حيوان حلال گوشت وحشى در صورتى با شكار كردن پاك وحلال مى شود كه بتواند فرار كند يا پرواز نمايد. بنابر اين، بچهآهو كه نمى تواند فرار كند و بچهكبك كه نمى تواند پرواز نمايد، با شكار كردن پاك وحلال نمى شود.(2073) حيوان حلال گوشتى كه مانند ماهى خون جهنده ندارد، اگر به خودى خود بميرد، پاك است ولى گوشت آن را نمى شود خورد.(2074) حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد، مانند مار، با سر بريدن حلال نمى شود.(2075) سگ وخوك به وسيلهسر بريدن وشكار كردن پاك نمى شوند، و خوردن گوشت آنها هم حرام است، وحيوان حرام گوشت درنده وگوشتخوار، مانند گرگ وپلنگ، اگر به دستورى كه گفته مى شود سر ببرند، بنابر اظهر پاك است [ 412 ]ولى گوشت آن حلال نمى شود.(2076) فيل، خرس، بوزينه، سوسمار، موش وحيوان هايى كه مانند مار در داخل زمين زندگى مى كنند، اگر خون جهنده داشته باشند وبه خودى خود بميرند نجسند، ولى اگر سر آنها را ببرند پاك شدن بدنشان در سه مورد اول خالى از وجه نيست، ولى در بقيه خلاف احتياط است.(2077) اگر هنگام بريدن سر حيوان، پيش از بيرون آمدن روح، سر حيوان را از بدنش جدا كنند مانعى ندارد وحيوان پاك وحلال است، ولى اگر عمدا بخواهند سرش را از بدن جدا كنند، بنابر اظهر خوردن گوشت آن مكروه است، بلكه خلاف احتياط است.(2078) اگر از شكم حيوان زنده، بچهمرده اى بيرون آيد يا آن را بيرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است(2079) پيش از بيرون آمدن روح وسرد شدن بدن حيوان، مكروه است بلكه خلاف احتياط است پوست حيوان را بكنند ويا اين كه اعضاى بدنش را قطع كنند. دستور ذبح(2080) دستور سر بريدن حيوان آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن را از پايين برآمدگى زير گلو به طور كامل ببرند، وآن چهار رگ عبارتند از: " حلقوم " كه مجراى تنفس حيوان است، و " مرى " كه زير حلقوم است ومجراى غذاى حيوان است، و دو رگ خونى ديگر، كه دو طرف حلقوم است وبه آنها " ودج " گفته مى شود، واگر آنها را بشكافند كافى نيست.(2081) اگر بعضى از چهار رگ را در حال اختيار ببرند وصبر كنند تا حيوان بميرد بعد بقيه را ببرند، فايده ندارد.(2082) اگر گرگ گلوى گوسفندى را به طورى بكند كه از چهار رگى كه در گردن است وبايد بريده شود، چيزى نماند، آن حيوان حرام مى شود، ولى اگر مقدارى از گردن را بكند وچهار رگ باقى باشد، يا جاى ديگر بدن را بكند، در صورتى كه [ 413 ]
گوسفند زنده باشد، وبه دستورى كه گفته مى شود سر آن را ببرند، حلال وپاك مى باشد. شرايط ذبح(2083)
سر بريدن حيوان پنج شرط دارد: 1 - كسى كه سر حيوان را مى برد، چه مرد باشد يا زن ويا بچه مميز، بايد مسلمان باشد واظهار دشمنى با اهل بيت پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نكند. ومرتد از مسلمين، غلاة، خوارج ومنكر ضروريات اسلام، محكوم به حكم كافر است. 2 - سر حيوان را با چيزى ببرند كه از آهن باشد، ولى چنانچه آهن پيدا نشود و طورى باشد كه اگر سر حيوان را نبرند مى ميرد، يا ذبح آن حيوان عرفا براى انسان ضرورت داشته باشد، با چيز تيزى كه چهار رگ آن را جدا كند، مانند شيشه وسنگ تيز، مى شود سر آن را بريد. بلكه اگر آلت ذبح غيرآهن باشد ولى در حدت و استحكام وتيزى واطراد تا آخر ذبح مثل آهن باشد به نحو يقين، بعيد